L'Enseigne de Gersaint |
1- در این نوار آخری که گویا در اوایل سال 90 سخنرانی شده اسفندیار رحیم مشایی یک جملۀ معترضه ای می گوید ولی روی آن زیاد مکث نمی کند. آن حرف در حاشیه گذاشته اش اما مربوط است به وزیر خارجۀ امریکا خانم هیلاری کلینتون. مشایی می گوید که هر حرف و حدیث و دعوا و دشنام و تحقیر و تخفیف و... نسبت به امریکا داریم بجای خود. ولی بالاخره امریکا امریکاست و وزیر خارجه اش حرفی می زند که ما باید خوب توجه کنیم و تجزیه تحلیل کنیم تا بفهمیم که چه دارند می گویند و نقشه های شان چیست. (نقل به مضمون). این سخنرانی مشایی و آن اظهار نظر کلینتون هر دو مربوط به روزهایی است که ناتو با مجوز گرفتن از شورای امنیت سازمان ملل حملات خودش بر علیه لیبی قذافی را آغاز کرده بود.
2- اظهار نظر هیلاری کلینتون هم مربوط به تهدید غیرمستقیمی بود که در اظهاراتش گنجانده بود و تلویحاً می گفت که لیبی اولین کشور دخالت از راه دور (بمباران زیربناها تا تسلیم حاکم نا سازگار با جامعۀ بین المللی و غرب) است ولی آخرین آن نخواهد بود. من هم همین نگرانی مشایی را از حرف آنروز کلینتون برداشت کرده بودم و در یکی از پست های مربوط به لیبی نوشتم:
"و نهایتاً باگوشه چشمی به اندرز و هشداربه جمهوری اسلامی ایران که عدم دخالت غرب فقط زاییدۀ "عدم توجیه کافی برای دخالت است" ونه محاسبات غلطی مثل افول ویا ضعف غرب".
3- سقوط قذافی قطعاً برای آیت الله خامنه ای خبر خیلی تلخی است. چه به سابقه که ایشان هم دوستی و آشنایی داشت با معمر؛ و چه به لاحقه که آیت الله هم مثل قذافی رژیمی ایدئولوژیک دینی بدون ایدئولوژی را رهبری می کند. ومهمتر اینکه غرب و ناتو موفق شدند در مدت نه چندان طولانی و بدون دخالت زمینی و گسیل سرباز حکومت قذافی را ساقط کنند. و اگر حرف های کلینتون را بیاد بیاوریم در شروع حمله که اشاره کردم و نگاهی عمیق تر بیاندازیم به استراتژی قرن بیست و یکمی غرب در مقابل جهان سوم اولاً، کشورهای مسلمان ثانیاً، کشور های خاورمیانه ثالثاً و کشور های نفت خیز رابعاً؛ تشخیص این مورد خیلی دشوار نیست که:
"غرب تصمیم گرفته است با وحدت کامل امریکا و اروپا و در قالب پیمان ناتوهمۀ رژیم هایی که مولود انقلاب یا کودتا (بخوان سیستم های سیاسی جهشی) هستند را ساقط کند و با دخالت مستقیم و هدفمند؛ نوعی سیستم حکومتی لیبرال دموکراتیک بومی و محلی را جایگزین کند". چه استراتژیست های غربی به این نتیجۀ بدیهی رسیده اند که مماشات با رژیم های شبه ایدئولوژیک حتی اگر در ظاهر امر منافع غرب را تأمین می کنند؛ قاتل جان است تا قاتق نان!- شرحش وقت گیر است حتی همین وقایع نروژ و شورش های اروپایی اخیر نیز این استراتژی را ناگزیر می کند-
4- بعبارت دیگر غرب نه تنها از ایدۀ اولیۀ نئوکان ها به رهبری جرج بوش پسر در حمله به عراق پشیمان نشده است بلکه این بار بجای امریکای تنها همۀ غرب صنعتی با تسکیت راضی چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل تصمیم گرفته اند حاکمیت های بی ثبات و نا مسئول جهان سوم با اولویتی که گفتم را تعویض کنند. روش اما نه آنی خواهد بود که در عراق و افغانستان انجام دادند و شکست خوردند. بلکه روش جدید همین روشی خواهد بود که در لیبی بکار گرفتند و پیروز شدند.
5- دولت احمدی نژاد اگر نتواند بسرعت از طرح گام بگام روسیه استفاده کرده و در ترمیم روابط ایران با غرب با نتیجۀ لغو یا کم اثر کردن تحریم ها مؤثر عمل کند؛ با توجه به پالس هایی که هم اقتصاد ایران و هم اوضاع اجتماعی ایران می فرستد و هر دو حاکی از شرایط بحرانی در پائیز و زمستان امسال است؛ ایران را بروی لبۀ تیغ خواهد کشاند. وهمۀ آرزوهای خودش و حتی آرزوهای آیت الله خامنه ای و چه می گویم آرزوهای ملتی را بقمار باخت خواهد گذاشت. زیرا که هر نوع دخالت غرب برای تعویض یا تغییر حکومت در ایران با خسارت ها و هزینه های غیر قابل جبرانی همراه خواهد بود. فاعتبرو یا اولی الباب. یا...هو
۹ نظر:
دلقک عزیز
قبلا که می گفتید حکومت هایی مثل لیبی و سوریه و ایران که نه حکومتن نه انقلاب فکر می کردم اعتقاد دارین وضع لیبی حالا حالا ها همین است که هست و زیاد منتظر خبرهای خوب نباید باشیم.
من اشتباه فهمیدم یا شکست قذافی خبر لزوما خوبی نیست از دید شما یا اشتباه می کردین و نظرتون عوض شده؟
مرسی
آریا جان سلام
من قبلاً گفته ام که رژیم های انقلابی مثل ایران و لیبی و سوریه براحتی حکومت های متعارف قابل بر اندازی و تغییر نیستند. و هنوز هم می گویم و صحنه های این روز ها هم تأیید می کنند. بدیهی است که هیچ رژیمی نیست که هیچگاه نتوان ساقطش کرد مورد اختلاف بر زمان و هزینه هاست که یکی می شود رژیم انقلابی قذافی که هنوز هم سقوطش کامل نشده بعد از این همه کشت و کشتار و خرابی و دخالت خارجی. و دیگری می شود تونس بن علی که در عرض 15 روز با کمترین خسارات قدرت را تحویل می دهد. اگر جای دیگری حرفی غیر از این زده ام آدرس بده تا ببینم چه گافی داده ام که باعث این کنایۀ شما شده. مرسی. یا...هو
نه، کنایه چرا؟
مرسی جوابم را گرفتم
سلام
اقا یه سؤال کاملا جدی
چرا حمله خارجی خسارات و هزینه های غیر قابل جبران داره که به عدم تعویض حکومت می صرفه؟
سلام
اقا یه سؤال کاملا جدی
چرا حمله خارجی خسارات و هزینه های غیر قابل جبران داره که به عدم تعویض حکومت می صرفه؟
تحليل واقعگرايانه و خوبي بود. دلقك گرامي اخيرا تحليل هايي كه از اوضاع داخل ايران ميكردي زياد دقيق نبود. اگر توجه كرده باشيد بهمين دليل اظهار نظر راجع به مقالات شما هم خيلي كم شده است . در حاليكه قبلا روي بعضي از تحليل هاي شما تا 15-16 مورد اظهار نظر مي شد.
راست ميگه آقا.ميشه دلقك جان اين خسارتها و هزينه ها رو بطور ملموس بگي مام بفهميم.
ممنون
سلام به همه و یک پاسخ کوتاه:
نمی خواهم وارد بازی دخالت خارجی آری یا نه بشوم که من بدون کمترین دلیلی هم بشدت نسبت به دخالت سخت خارجی حساسیت میهنی دارم و چنین دخالتی را بر نمی تابم. این از جنبۀ حسی خودم و بسیاری از ایرانیان دیگر!
اما از جنبۀ عقلانی نیز خسارت های دخالت سخت خارجی بسیار زیاد و مفصل و واضح است و من در این زمینه هم بدلیل اینکه نوعی واهمه از تغییر را القاء می کند و ممکن است خوانندگان و جویندگان سعادت ایران؛ این هراس ها و ترس ها و خسارت های بر شمرده ام برای حملۀ خارجی را به شورش یا اعتراض یا مبارزۀ داخلی هم تعمیم بدهند- وبرخی قابل تعمیم هم است- و لذا سست شوند یا بترسند؛ لذا می توانم لیستی از ترس هایم و خسارت های قطعی و احتمالی را برای شما بنویسم.
فقط همین قدر می توانم بگویم که بیگانه فقط به جهانی بدون اسلامیست های افراطی می اندیشد و هدف گیری می کند. لذا برایش مهم نیست که فردای ایران بدون جمهوری اسلامی جغرافیایی بنام ایران باقی باشد یانه. مردمانی کم یا زیاد و چقدر مرده یا زنده باشند یا نه. زیربنا ها و روبناهایی برای تداوم زیست شان در کشورشان باقی بماند یانه. من نمی گویم غرب است که هیولاست. من می گویم هر بیگانه ای نسبت به خانۀ همسایه حس مشترک اعضای خانه را ندارد و نمی تواند داشته باشد و لذا او نمی تواند بیشتر از حداکثر یک میانجی خوب نقشی بعهده بگیرد. اگر توپ و تانک را آزاد گذاشتی که اختلاف شما با پدر بزرگ در قدیم مانده ات -ولی لاجرم هنوز پدربزرگت- را حل کند. ابایی ندارد که جفت شما را نابود کند. یا...هو
من خیلی مطمئن نیستم سقوط قذافی برای خامنه ای ناراحت کننده باشه اینو میشه از شیوه انعکاسی خبرهای لیبی توسط رسانه های ایشون فهمید. فکر می کنم قبل از عید بود که احمدی نژاد در اون مصاحبه معروف با خبرنگار اسپانیایی در مورد ماهیت انقلابی که در لیبی در حال شکل گرفتن بود ابراز تردید کرد و همون موقع بود که توسط همه رسانه های وابسته به خامنه ای متهم به توطئه غرب نامیدن همه حرکت های انقلابی و به قول خودشون بیداری اسلامی شد و کلی بهش انتقاد شد. مشخصه که موضع رسمی جمهوری اسلامی که در واقع نظر خامنه ای است حمایت از اپوزیسیون لیبی بوده و همیشه اونها رو انقلابیون نامیده است. خلاصه کلام اینکه اگه دیدید یه روز این به اصطلاح لیبرال دموکراسی غربی و به قول شما "آیت الله" خامنه ای پشت هم در اومدن چندان تعجب نکنید.
ارسال یک نظر