۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

هر پوششی می تواند زیبا باشد حتی چادر: اگر به انتخاب شخصی باشد و نه پوششی به ریا!

Echo and Narcissus



1- هم سخنان مهندس مشایی در جمع امام صادقی ها را شنیدم و هم از اظهار نظر مهدی کلهر راجع به چادر با خبر شدم. هر دوی بزرگواران چون به زبان تخصصی صحبت کرده بودند و نظر داده بودند. و من تخصصی در تخصص زبانی آنان نداشتم  وندارم چیزی دستگیرم نشد.

2- بنابر این مهندس مشایی را با کلی "واحد بودن فلسفۀ نزول یا پیدایش همۀ ادیان برای آموزه های اخلاق و نیک سرشتی" و البته "حرمت داشتن انسان بماهو انسان" و بویژه با آن تک جمله های معروفش مثل "طرف موسیقی را نمی شناسد می گوید حرام است" و علی الخصوص آن عکس یادگاری با خانم هدیۀ تهرانی در حاقظۀ شادی های ایرانیان ثبت و ضبط کرده ام و دست به ترکیبش نمی زنم با شنیدن سخنرانی طولانی که بزبان من نبود.

3- اما به مهدی کلهر اعتراض دارم برای آن تجزیه و تحلیل شاهکارش راجع به شادروان ندا آقا سلطان؛ و ایضاً به اختراع جدیدش راجع به سلطان صاحبقران که گویا تاریخ ایران اگر این آکتور سینما را نداشت آیا اصلاً می توانست وجود داشته باشد یا نه. زیرا مثل مرغی که در عزا و عروسی سر بریده می شود این شاه قاجار هم که حساب کتابش را نقداً با میرزا رضای کرمانی تسویه کرده که توی دنیای باقی یک نفسی بکشد با سرسره بازی های حوریان پریرو؛ چپ و راست مسئول هیزی متدینان و عیاشی عرق خوران معرفی می شود و جای گلوله اش توی قبر خون ریزی می کند.

4- خوب شد دیشب رسماً لو دادم که من نوجوانی بالغ بودم در دهات مان هنگام آمدن به تهران و چه خاطرات نابی دارم از چراغ زدن دختران 14-13 سالۀ عمقیزی و خاله قیزی و دای قیزی و وقس علیهذا با چادر های گلدار. هنگام رفتن به صحرا و سرچشمه و باغ و باغچه و آب و خرمن و جالیز و وجین و دوشیدن شیر وریسیدن پشم... که پیراهن های چیت و رنگارنگ شان را با پستان های تازه روییده شان با سخاوتی غریزی و شیطنتی کمی زیباتر از حوریان بهشتی به همان هوایی میرسانندم که این شیخ علم الهدی مشهدی می گوید راجع به حقوق جنسی مردان و زنان که بد جنسند! - این هم پست سکسی برای آن خواننده ای که در پست های درخواستی کامنت گذاشته بود یک هفته پیش-

5- می خواهم این را بگویم که چادر هم چادر های قدیم و مادرانی که از ما پسران شان رو می گرفتند تا پشت پردۀ حائل بین مردانه و زنانه در مسجد روستا سینه ریزهای طلای ناب اغلب لیره شان را هم رها کنند در منظر روحانی دهمان که چنان بالا می نشست در منبر که مسلط باشد به هر دو قسمت نرینه و مادینه در محضر خدا و حسرت بدلم ماند که از جمع یک ساعت و نیم خطبه و روضه و احکام و مرثیه؛ ده دقیقه اش را هم به قسمت مردان چشم بدوزد و چشمان "معصوم هیزش را از سخاوت "سکس دینی حلال خواهران و مادران ما" بگرداند لختی. که مرتب هم تذکر می داد که "باجیلار دانشمیون" - خواهران حرف نزنید- و گاهی حتی منبر را قطع می کرد که خوشگل ترین خواهر یا مادر-اغلب مادر- را انتخاب کند برای تذکر خصوصی با جانمایی که مثلاً آن خواهری که به ستون تکیه داده، حرف نزن خواهر. وحالا می فهمم چه کیفی می کرد از این حقوق چشم چرانی-حداقل- انحصاری!

6- اینکه جمهوری اسلامی آمده و چادر را کرده مشکی فقط. و زیرش هم یک مانتو و یک شلوار و از همه بدتر یک مقنعۀ مشکی برای اصولگرایان و ابلق برای بعد از دوم خردادی ها گذاشته روی دست تابستان های 40 تا 50 درجۀ خانم های ایران چه ارتباطی دارد با چادر سنتی مادر بزرگ ها و عروس ها و دختران مؤمن ولی در همه حال زن و لطف و زیبایی و زندگی! حتی اگر این مشاور هنری سابق احمدی نژاد دنبال آن 15 میلیونی راه افتاده که مهندس مشایی گفته؛ بازهم نعل وارونه زده و سرنا را از سر گشادش فوت کرده. چرا که مشکل ما 30 میلیون نفر برداشتن چادر نیست و پوشیدن تاب. مشکل ما انسان بودن زن است و حق انتخاب طبیعی برای همۀ انسان ها اعم از مرد یا زن.

7- مخلص کلام اینکه من بر سر عهد و پیمانم در ائتلاف با احمدی-مشایی هستم. فقط و فقط منحصر به نتیجه ای که رو به آزادی های سبک زندگی در ایران باشد و لاجرم روحانیت حکم سیاسی نتوانند بدهند در شریعت یا بر عکس. و البته مثل همیشه احکام دینی و رساله های عملیه شان را روی چشم می گذاریم که مؤمنان و مقلدان اجرا و از حداکثر حرمت غیر سیاسی و غیر ایدئولوژیک جامعه برخوردار بشوند. مثل همۀ کشورهای حال حاضر دنیا. پس دوباره تأکید می کنم که من نتیجۀ عملی تئوری های آقایان را رصد می کنم و تا روزی که "حزب اللهی های سکولار موعود گرا" هستند و در این راه کوشش هم می کنند از آنان حمایت می کنم. و به انسان کامل شان درود می فرستم. همان امامی که بین ترانۀ علی دوستی و فاطمۀ رجبی فرق و تبعیضی قائل نباشد! یا...هو

هیچ نظری موجود نیست: