تلویزیون بی بی سی فارسی و سوگیری بنفع آیت الله خامنه ای!

Landmark for Peace Memorial

1- گفتم حالا که بعد از مدت ها فرصتی دست داده که به بهانۀ دیدار مجازی با دکتر اردشیر امیر ارجمند به ساختمان بی بی سی فارسی بیایم. موقع را مغتنم بشمارم و سری هم به جهت گیری ها و نوع پردازش مقولات سیاسی ایران در مدیریت دکتر صادق صبای محترم بزنم و بگویم که چندان هم موفق نبوده در مورد حفظ بی طرفی "مورد مباهات بنگاه سخن پراکنی رسمی دولت بریتانیا" که ریاستش بر بی بی سی فارسی برای برگرداندن همین اعتماد مخاطبان بود. و نه چیز دیگر!

2- یادمان هست که تلویزیون بی بی سی فارسی در اوان بروز و ظهور جنبش سبز در ایران و بویژه در ماه های اولیه چنان پررنگ سبز شد و طرف جنبش را گرفت که کم مانده بود به قطع روابط دیپلماتیک بین ایران و بریتانیا منجر شود که با تمهیدات واکنش سریع دولت بریتانیا چنین نشد. و از جملۀ آن تمهیدات یکی هم تعویض مدیریت و ریاست بی بی سی فارسی و انتصاب دکتر صبا به این سمت بود.

3- اما واگذاری ریاست به صادق صبا هم عامل اصلی نبود که بی بی سی از پشتیبانی مستقیم جنبش سبز دست بشوید بلکه بیشتر از ارادۀ رسانه (در اینجا بی بی سی) این پیام بود که از زرق و برق و حدت وشدت افتاد و اولویت خبری جنبش سبز فروکش کرد. هر چند که هنوز هم طرفداران سایر نحله های سیاسی موجود در اپوزیسیون اعتقاد دارند که رنگ غالب در بی بی سی هنوز هم سبز است. و البته این نه می تواند تهی از واقعیت باشد و نه می تواند مستقیماً مدیر ارشد بی بی سی را نشانه بگیرد. زیرا که بدنۀ اصلی بی بی سی از روزنامه نگاران رشد یافته در فضای بعد از دوم خرداد تشکیل شده است که خواه ناخواه سو گیری سبز و اصلاح طلب مذهبی دارند. 

4- اما بعد از جریانات ابتدای سال 90 در صحنۀ سیاسی ایران و بروز اختلاف و انشقاق در اردوی اصولگرایان؛ بنظرم می رسد که بی بی سی با چشم بستن بر این اتفاق، صحنه را کماکان اصلاح طلبان سبز و اصولگرایان سیاه ثابت می داند و ثابت می خواهد! و از برسمیت شناختن این جر خوردگی اساسی بین احمدی نژاد (دولت) و آیت الله خامنه ای (حکومت) که عالم و آدم خبر دارند؛ استنکاف می کند. خیلی علاقه ندارم به عمق بروم و راجع به کارشناسان مهمان و ورود و خروج از کانال نفوذ وسیع یک روزنامه نگار قدیمی و غیر مستخدم رسمی بی بی سی اظهار نظری بکنم که سوء تفاهم ایجاد کند که جسارت کرده و خواسته باشم بر دامن آن عزیز گردی بنشانم.

5- ولی در یک مورد خاص که خیلی تابلو است و همۀ معیار های ارزشی بی بی سی بریتانیا را زیر سؤال می برد - زیبایی مهارت بی بی سی بریتانیا در خدمت به منافع بریتانیا در این شهره است که بی بی سی برخلاف همۀ رسانه های مشابه و ازجمله صدای امریکا خیلی ماهرانه و زیرجلدی و بدون حساسیت برانگیزی در مخاطب عام جهت گیری می کند و با نقض بی طرفی آشکار رسانه توی ذوق بیننده نمی زند- خواستم تذکری بدهم که امید وارم هم مفید باشد و هم حمل بر ناراستی من نشود.

6- آن یک مورد هم مربوط است به بررسی روزنامه ها و سایت های  داخل ایران توسط مسعود بهنود.- چه موردی و وسط هفته و چه برنامه ریزی شده و در برنامۀ صفحۀ 2 آخر هفته- مسعود بهنود با تعمد مشخص و مؤکدی نشریات داخل ایران را به دو دستۀ مستقل و دولتی تقسیم می کند و به شرح ماوقع از دیدگاه خودش می پردازد. البته که من اعتراضم به دیدگاه های ایشان نیست و این حق ایشان است که نگاه خودشان را داشته باشند در اهم و مهم کردن مطالب نشریات. تذکر من متوجه آن تقسیم بندی کلیشه و غافلانه یا تعمدی است در گفتن روزنامه های مستقل و روزنامه ها و نشریات دولتی. زیرا که ما دیگر اینک خوب می دانیم که نشریات ایران یا مستقل و اصلاح طلب هستند و یا حکومتی منسوب به اصولگرایان سنتی که بخش انتصابی حکومت و آیت الله خامنه ای را نمایندگی می کنند. و دولت بمعنای قوۀ مجریه به ریاست احمدی نژاد فقط روزنامۀ ایران را دارد و روزنامۀ غیرسیاسی هفت صبح را که منسوب به رحیم مشایی تبلیغ شده است. لذا منصفانه این است که از واژۀ روزنامه های حکومتی بجای روزنامه های دولتی استفاده شود. البته اگر این سوگیری جدید هم فقط رنگ و بوی سبز داشت ممکن بود جرأت نکنم و حتی تمایلی هم نداشته باشم برای این تذکر. ولی دیگر قرار نیست که آیت الله خامنه ای هم تبرئه شود به بهای تخریب احمدی نژاد و مشایی! یا...هو