۱۳۹۰ مرداد ۱۶, یکشنبه

گیر سه پیچ به احمدی نژاد با چه هدفی: تبرئۀ آیت الله خامنه ای آیا!

The Blue Kitchen



1- براستی و از روی صدق دلقکی می گویم که تصمیم جدی داشتم و هنوز هم دارم که اگر احمدی نژاد بر مواضع خود در مورد حقوق اجتماعی جوانان و زنان در همان حدی که در مواضع معلوم کرده اش در مخالفت با سخت گیری های پلیس اعلام کرده و همینطور زمزمه های تشدید اقدامات ضد زنان در حوزه های آموزشی و پرورشی و ورزشی اعلان نظر و عمل قاطع تری بروز ندهد؛ حمایت مشروطم را معلق کرده و راجع به آن موضع موافق ننویسم. زیرا که می دانم حتی خواننده های عزیزی که از چرایی فلسفۀ حمایت مشروط من از احمدی نژاد هم قانع هستند لیکن خیلی استقبال نمی کنند از این قبیل بقول معروف "نعل وارونه" زدن ها و ترجیح می دهند که روی اسب غیر معتمد و ناشناس شرط نبندند. و معلوم است که من هم جزیی از این مردمان زاویه دار با احمدی نژاد بوده ام و نمی خواهم اعتبارم را با اصرار بر شکاری که صید نشده است و کبابی که بسیخ کشیده نشده است وابگذارم. لذا امید وارم که این آخرین نوشته ام در دفاع از احمدی نژاد باشد اگر تحرک فوق العاده و چشمگیر جدیدی نشان ندهد در سیاست ورزی جدیدش.

2- موضوع مربوط است به مصاحبۀ احمدی نژاد با تلویزیون یورونیوز و آن اظهار نظری که راجع به حصر آقایان کروبی و موسوی کرده است. او گفته است که آقایان مسایلی با قوۀ قضائیه داشته اند و چون قوۀ قضائیه در ایران مستقل است لذا ایشان نفیاً یا اثباتاً نمی تواند اقدامی بکند و اضافه کرده است که اما از منظر شخصی دلش نمی خواهد هیچکس در هیچ کجای دنیا در زندان باشد. (نقل به مضمون). این اظهارات اینک مستمسکی شده است برای انتقاد از احمدی نژاد که چرا در مورد اطرافیان خودش در دولت به قوۀ قضائیۀ مستقل اخطار داده است که اگر به کابینه دست درازی کند واکنش تند نشان خواهد داد ولی در مورد دیگر آحاد مردم (در اینجا موسوی و کروبی) که می رسد استقلال قوۀ قضائیه را بهانه می کند تا از مسئولیت سوگندی که بعنوان رییس جمهور خورده و نسبت به همۀ آحاد جامعه است استنکاف کند. و می کند.

3- این بی انصافی در مورد احمدی نژاد اگر از من دلقک ساده و وبلاگ نویس و آماتور و هیجانی و ناشی، و یا از یک جوان خام احساساتی و... سر می زد جای گله ای نبود. ولی هنگامی که پشت این انتقاد آدم های معتبر و قلم های پروپیمانی می ایستند که خودشان اهل بخیه اند و ف نگفته فرحزاد را پشت سر گذاشته اند هربیننده و خواننده ای را به تأمل وا می دارد که: آیا منصفانه است این انتقاد واین مقایسه یا خیر. و من معتقدم که نه تنها منصافنه نیست که اگر مغرضانه نباشد حد اقل آدرس عوضی دادن است. آن سخن احمدی نژاد راجع به رفقایش در کابینه معلوم است که تحت چه شرایط سیاسی و جنگ بنیادین قدرت گفته شده است؛ و این حرف احمدی نژاد راجع به رقبای سیاسی اش هم مشخص است با چه تمهیداتی گفته شده است. حالا اگر بیاییم و این دو حرف در شرایط نابرابر و در مورد رفیق و رقیب سیاسی را نقطه ضعف یک سیاستمدار جهان سومی در جامعه ای مثل ایران قرار بدهیم و او را بازخواست کنیم؛ می تواند نشانه ای از "بدنبال حق" بودن گوینده یا نویسنده باشد!؟

4- طرفه اینکه هنوز روزهای زیادی سپری نشده است از ایامی که احمدی نژاد در مظان اتهام تا حد مجرمیتِ عامل اصلی و دستور دهنده و اجرا کنندۀ همۀ کشت و کشتار ها و بازداشت و زندان ها ی بعد از انتخابات معرفی و شناسانده می شد. واینک از او می خواهند که فراتر از گاندی و ماندلا و خاتمی اصلاح طلب و همۀ معیار های نه تنها جهان سومی که حتی معیار های ناب ترین دموکراسی های موجود در جهان رفته و  با رقیب همان گفتاری را بر گزیند که با رفیق وهمکار و موجودیت موقعیت سیاسی خودش. آن هم در کشوری که یک شهر است و چهل قلندر و همۀ اینها هم توسط یک لویاتان دینی و قدر قدرت قانونی و فراقانونی فرماندهی می شوند. خب آری ورود به حوزۀ احمدی نژاد از هفت دولت آزاد شده و می توانیم بگوییم هر آنچه دل تنگمان می خواهد ولی آیا قرمز بودن لامپ سر در اتاق ولی فقیه چیره بر همۀ سرکوب و زندان و حصر و داغ و درفش در ممنوعیت ورود؛ به سوگند و مسئولیت زبان و قلم ما اجازه می دهد احمدی نژاد در دسترس را بلجن بکشیم و دق دلی مان را خالی کنیم. من می گویم نکنیم این کار ها را. زیرا که انصاف از میان شما بزرگان و هادیان رخت ببندد جامعه خیلی ضرر می کند. آخر خودتان را ناجی و طاووس علیین شده هم معرفی می کنید همزمان. یا...هو

۳ نظر:

ناشناس گفت...

تحلیل قابل تاملی ارائه دادی. منهم در این فکر بودم که چرا احمدی نژاد مثلا به قوه قضاییه حمله نکرد.

ناشناس گفت...

سلام
موضوع فراتر از اظهار نظر در باره حصر موسوي و كروبي بود. ايشان صراحتا انتخابات را بدون مساله خواند. بر آزادي بيان در حد اعلي در ايران پاي فشرد و... پس لطفا موضوع را فرونكاهيد به عرصه اي كه راحت بتوانيد از عملكرد ايشان دفاع كنيد.
ضمناً به نظر من مساله منحصر در دفاع از احمدي نژاد و حمله به جناح تماميت خواه مقابل ايشان از سويي و حمله به ايشان پس منزه كردن جناح مقابل ايشان از سوي ديگر نيست. مي توان به مساله از زاويه اي ديگر نگاه كرد:
نقد كارهاي ايشان بر مي گردد به شماتت رهبر كه تا همين سه ماه پيش از همه كارهاي ايشان دفاع مي كرد و نشان دادن بي بصيرتي او و تابعين او. منفذي كه براي روزنامه هاي منتقد باز شده است به آنها كمك مي كند تا از همين زاويه كارهاي رهبر را نقد كنند و در واقع آن نقش روشنفكر عرصه عمومي رابقول شما بازي كنند.
ضمناً توصيه مي كنم مصاحبه فرشاد مومني با شرق را در باره هدفمندي يارانه ها بخوانيد

ناشناس گفت...

مسئله اینجاست که در این نظام همه مقدسند و کسی حق توهین به ساحتشان را ندارد به جز احمدی نژاد چون احمدی نژاد از آنها نیست چون احمدی نژاد مساوی نشده است با استوانه نظام و لجن مال کردنش هیچ خللی در این نظام به اصطلاح مقدس وارد نمی کند. چون طرفداران احمدی نژاد از طبقه و قشری نبودند و نیستند که بتوانند در مقابل نظام بایستند و با آشوب نظام را به چالش بکشند. چون احمدی نژاد از سوی هیچ رسانه داخلی و خارجی حمایت نمی شود که برایش کمپین راه بیندازد و افکار عمومی را آگاه کند که احمدی نژاد چه می گوید و چه می خواهد. چون احمدی نژاد حتی حزب و گروهی هم ندارد که واقعاً از او حمایت کند. خوب به نظر شما چه کسی و چه گزینه ای بهتر از چنین کسی وجود دارد که همه جنایات رژیم همه سرکوب ها و زندانی کردن ها و اختناق ها و ... را تقصیرش بیندازند و اقدامات خوب و مفیدش را هم سیاست های کلی نظام و ابلاغی از سوی "مقام معظم رهبری" معرفی کنند؟ وقتی نزدیکانش را به راحتی با جرم های واهی می گیرند و بیش از یک ماه در انفرادی نگه می دارند و حتی هیچ سایتی نمی تواند راجع به این موضوع بنویسد و آنها که می توانند هم نمی نویسند انتظار دارید چه کار کند؟ وقتی که به خاطر کلمه به کلمه سخنرانی هایش که دائماً هم سانسور می شود مورد بازخواست قرار می گیرد ... وقتی به مثلاً وزیرش دستور می دهد تفکیک جنسیتی را متوقف کند و وزیر هم ظاهراً اطاعت می کند ولی همزمان به همان کار قبلی ادامه می دهد... شما فکر می کنید اگر احمدی نژاد در کسوت ریاست جمهوری بخواهد در مصاحبه با یک شبکه خارجی از قوه قضاییه انتقاد کند چه بلایی سرش می آورند؟! به هر حال من فکر می کنم احمدی نژاد با وجود تمام این محدودیت ها با تمام وجود در حال جنگ است جنگی که پایانش اگر پیروزی نباشد قطعاً گام بلندی در افشای چهره حقیقی مدعیان دینداری و بت های مقدسی است که سال هاست خود را بر مردم تحمیل کرده اند.