۱۳۸۹ اسفند ۱۳, جمعه

آیا آیت الله خامنه ای برای مذاکره با رهبران ناراضیان به وزارت اطلاعات رفته بود!

File:Cube with Magic Ribbons.jpg

Cube with Magic Ribbons




 هرچند استعفای محسن هاشمی پسرارشد وتنها پسرعلی اکبرهاشمی رفسنجانی که هنوز دررده ای مؤثربا حکومت وصل بود ازمدیرعاملی متروتهران؛ خبرمهم وتأثیر گذاری درمعادلات قدرت درآیندۀ ششماهۀ نخست سال 90 خورشیدی خواهد بود؛ لیکن من بازدید 6 ساعته وطولانی آیت الله خامنه ای را اولویت اول تحلیل سیاست دراین روزهای ایران می دانم وبطورمختصربه آن می پردازم:


1- آیت الله خامنه ای درطول بیش ازبیست سال رهبری خود دررأس جمهوری اسلامی معمولاً بغیراززیرمجموعه هایی که بطورمستقیم وطبق نص قانون درحیطۀ نفوذ ایشان هستند -مثل نیروهای مسلح ورادیو وتلویزیون- تنها ازهمین وزارت اطلاعات است که بازدید های بسیارمعدود وگاه بگاه داشته است.


2- بازدید طولانی ودیروزآیت الله خامنه ای وبا توجه به شرایط سیاسی کشور و موقعیت تضعیف شدۀ آیت الله درمناسبات تأثیرگذاربراین شرایط هرناظری را متقاعد می کند که بازدید این بار آیت الله از وزارت اطلاعات را دراین ظرف نیز ببیند و موردعلت یابی ازسویی وارزیابی ازجانب دیگر قراردهد.


3- واقع امر این است که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران درحال حاضر یکی ازپریشان ترین، سردرگم ترین وضعیف ترین دوره های خود درتمام عمر از تأسیس تا کنون را سپری می کند. که اهم دلایل آن بشرح زیراست:


الف- اولین ضعف وزارت اطلاعات به حیدرمصلحی وزیر بالفعل آن برمی گردد. و در یک کلام اینطورمی شود گفت که "حیدرمصلحی نه سیمای خوبی دارد ونه صدای خوبی". سیمای خوبی ندارد به این دلیل که ایشان اتوریتۀ لازم برای جایگاهی که اشغال کرده است را ندارد. چون نه مثل ری شهری عقبۀ حوزوی قابل اتکا وروشنی دارد ونه مثل فلاحیان جذبۀ هراسناک مخوف وپیچیده. ونه صدای خوبی به این دلیل بدیهی که حیدرمصلحی ازجنبۀ مجتهد بودن موردوثوق حوزه نیست وازنظر اطلاعاتی بودن مورد تأیید کارشناسان بالقوه وبالفعل اطلاعاتی و...


ب- وزارت اطلاعات درطول وزارت حیدرمصلحی بغیرازدستگیری ریگی که فقط دراثریک اشتباه محاسباتی وبطورکاملاً تصادفی امکان پذیرشد. درهمۀ مأموریت های داخلی وخارجی با شکست های پی درپی مواجه بوده است. دربعد داخلی ودرتعقیب سیاست محموداحمدی نژاد خودش را درصف اول مبارزه با جنبش مردم قرارنداده و همۀ باربدنامی را به اطلاعات سپاه یله کرده است. ودربعدخارجی که یک افتضاح کامل بوده وترورهایی را باعث شده که چه درافکارعمومی داخل وچه در ارزیابی ثبات رژیم درخارج هزینه های بسیارسنگینی را به حاکمان ایران بویژه آیت الله خامنه ای تحمیل کند. تا جاییکه بالاخره مصلحی مجبورشد درسالگردترور استاد علیمحمدی آن نمایش ناشیانه ودروغ را راه بیندازد درمعرفی جوانی که عامل تروربوده است وبلافاصله موضوع را مسکوت رها کرد.


پ- مشکل بسیاربزرگتر ودیگر وزارت اطلاعات ازبدنۀ ناراضی آن سرچشمه می گیرد. به این ترتیب که علاوه برعدم ثبات شغلی معمولی وادواری درجمهوری اسلامی که با عوض شدن دولت ها همۀ ارکان واجزاء تامرزآبدارچی سازمان ها را بلرزه درمی آورد. بدنۀ وزارت اطلاعات دردورۀ دوم ریاست احمدی نژاد بردولت با یک خانه تکانی غیرمعمول هم مواجه شد. به این عبارت که احمدی نژادتصمیم گرفت وزارت اطلاعات را کلاً ازتحت نفوذ آیت الله خامنه ای منتزع ودراختیار سیاست های قدرت طلبانۀ خویش قراردهد.


ت- بدنۀ وزارت اطلاعات نیز که جزفرامین "آقا" -حتی باواسطۀ یونسی وزیر اطلاعات خاتمی به امرونهی احدی عادت نکرده بود با تغییرات شگرف جدید دوچار یک نتاقض وپارادوکس اساسی شد:  به این علت که نمی دانست ونمی داند که آیا باید دستورات رییس جمهوررا پی بگیرد یا منویات رهبری را. زیرا که درصورت عدم تمکین بخواست های مصلحی بعنوان کارگزاراحمدی نژاد نان امروزش آجرمی شود و درصورت موافقت با وزیرازآیندۀ شغلی خود درپایان پروژۀ احمدی نژادیسم بیمناک است. لذا دریک حالت عدم تعادل سعی می کند نیمی به تاررییس جمهورونیم دیگررا به کمانچۀ رهبربرقصد. واین برای یک سازمان بشدت متمرکزونیازمند دیسیپلین کشنده؛ کارراحتی نیست.


ث- موضوع مهم بعدی یکی اینست که احمدی نژاد پای حسین شریعتمداری بعنوان شاخۀ تبلیغاتی آیت الله را ازپرونده های وزارت اطلاعات بریده است وازآن مهم تراینکه آیت الله عاملی هم بدلیل مواضع خصمانۀ احمدی نژادنسبت به قوۀ قضائیه دست مأموران وزارت اطلاعات را ازدخالت دردادگستری وزندان ها کوتاه کرده و همۀ قدرت را به اطلاعات سپاه منتقل کرده است.


4- درچنین حالتی که می تواند دلایل دیگری هم داشته باشد ومن به همین چهارعلت فوق بسنده می کنم؛ بازدید آیت الله خامنه ای ازوزارت اطلاعات واجداین پیام می تواند باشد که اولاً احمدی نژاد سعی دارد شکاف موجودبین خودش وآیت الله را ساختۀ ذهن دشمنان نشان بدهد وبه آیت الله این گوشزدرا بکند که کنارکشیدن تلویحی اش ازحمایت آشکارودوقبضه اش ازاحمدی نژاد دراین هفته های اخیرنباید بیش ازاین طولانی شود. چرا که اوحسن نیت خودش  درنمایش وحدت بین وزارت اطلاعات ورهبری را انجام داده است ومستمسک مخالفان را دراستقلال طلبی خویش ازآیت الله باطل کرده است.


5- اما درسوی دیگرقضیه دواحتمال قوی ولی کمی بعید هم ممکن است باعث این بازدید نامنتظرشده باشد:


الف- بخاطرمی آورم که درشش ماهۀ آخرمنجربه سقوط شاه درسال 57 دست اندر کاران ومشاوران علیل شاه نیز ازاین قبیل بازدید های بقول خودشان روحیه بخش می گذاشتند. ومی خواستند با بردن اوبه مراکززورعریان مثل نیروهای مسلح وسازمان های اطلاعاتی اولاً به مردم پیام قدرت شاه وزوراسلحه را بدهند وازآن مهمتر به خودشاه بگویند که چرا مثل ژله لرزانک گرفته ای توپشتت به نیروی زورعریانت گرم باشد. البته مطلقاً شرایط عینی جامعۀ امروزحتی درمقیاس بعید هم نزدیک بشرایط پاییز 57 نیست ولی دونکتۀ مهم وجود دارد:


(1)- شرایط ذهنی روحانیان حاکم سی ودوساله برایران وبدلیل آگاهی ازنابهنگامی بقدرت رسیدن خویش درقرن بیستم؛ همیشه این تزلزل سقوط عنقریب را همراه داشته است. واصولاً بهمین علت هم بوده که آن ها را ازتبدیل شدن به یک حکومت دایم و توان برنامه ریزی بلندمدت بازداشته است.


(2)- شرایط روانی ضعیف حاکم برآیت الله خامنه ای ازبعدازمراجعت ازسفرقم ودیدن عمق شکافی که درالیگارشی روحانیت حاکم ایجادشده است. تا جاییکه آیت الله خامنه ای درشش ماه گذشته حرکت مؤثری که ناشی ازاتوریتۀ رهبری اوباشد انجام نداده است واگرهم مجبوربوده دربرخی مراسم حضورداشته باشد بیشتر جنبۀ رفع تکلیف و حفظ ظاهرقضیه را داشته است. واین بازدید می تواند بقصد بازسازی روانی او انجام گرفته باشد.


ب- وبالاخره ختم کلام با این گمانه زنی که بازدید آیت الله ازوزارت اطلاعات پوششی بوده برهدف اصلی او که ملاقات وگفتگوبا رهبران منتقد مهندس موسوی و مهدی کروبی بوده است. این موضوع را محتمل درپست جداگانه ای خواهم جزیی تر کرد. ولی عجالتآ می گویم که با عدم عدول رهبران جنبش ازمواضع خود جمهوری اسلامی درآزادی آن ها اگریک مشکل داشت حالا که آن ها را ربوده یا بازداشت کرده یا قرنطینۀ خانوادگی کرده -ودراصل موضوع تفاوتی نمی کند- مشکلش دو چندان شده است. زیرا که اگرآنان را رها کند وضع ازسابق بدترخواهدشد واگرنگاه دارد تاکی و تحت چه عنوانی وبا چه تمهیدی. چون که زندانیان هم کاملاً بادنیای خارج قطع ارتباط نمی شوند. یا...هو

۸ نظر:

ناشناس گفت...

به کوری چشم دشمنان

اکثریت اصحاب حضرت مهدی (ص) از ایران و از ولایت مداران آيت الله خامنه ای هستند...

تقویت و عزت روز افزون جمهوری اسلامی ایران و حضرت آیت الله خامنه ای...


http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=103&catid=52

Dalghak.Irani گفت...

سلام برناشناس عزیز.
1-خوشحالم که بعد ازمدت ها یکی از هواداران وضع موجودنیز کلبۀ دلقک را به نورگام های مبارک مزین کرد وقابل دانست وکامنت داد.
2- برنیایشی که فرموده اید لبیک می گویم وصلوات می فرستم.
3- شک ندارم که من وشما هردوبدون نفع وضررشخصی آنی ومتصور ودرجهت رستگاری انسان است که به دودیدگاه متفاوت رسیده ایم. لذا ضمن گرامی داشتن خواست واحساس مثبت شما من هم چندتاقرینه را ارائه کرده ام که درمنظرتان است برای ردیاقبول آن.
4- شک ندارم که آیندۀ دین مان وکشورمان درخدمت ونیک بختی شما جوانان مؤمن پیش خواهد رفت وزنگارهایی 32 ساله دررقم شمارش تاریخ چیزی بیشتراززمان عطسۀ یک بز محاسبه نخواهد شد.
5- برای دینم عزت. برای وطنم پیشرفت وبرای برادرم سعادت آرزومی کنم. وعمیقاً ازلطف حضرت عالی برای زحمت آمدن وکامنت دادن سپاسگزارم. انشاأالله که این بزرگواری را تداوم بدهید. یا...هو

سحر گفت...

سلام
غرضم از مزاحمت سئوالی بود که این روزها در وب لوگها بشکل بحث مطرح میشود و میخواستم نظر شما را بپرسم.
و بحث: جنبش سبز وارد فاز جدیدی شده. مطالبات بخشی از جنبش با بخش امید سبز به رهبری موسوی و کروبی کاملا متفاوت است. بخش فعال و دینامیک جنبش از جوانان زیر 30 سال و بطور عمده از دانشجویان تشکیل میشوند. و مابقی سمپاتیزانها آنچنان حضور فعال ندارند. خلاصه اینکه حدس زده میشود که در آینده نه خیلی طولانی ابتکار عمل بدست همین جوانها بیافتد و اوضاعی شبیه مصر و تونس پیش بیاید. خلاصه اینکه میخواستم ببینم آیا در جریان این بحثها بودید یا چیزی شنیده اید و نظرتان چیست.

پ. ن.
رهبری و کل ارگانهای سرکوب به اضافه احمدی و مخلفاتش و حوزه و علما اصلا و ابدا ترسی جدی از جنبش سبز بشکل قر و قاطی حاضر ندارند . ترس واقعی آنها همان وروجک های کمتر 30 سال هستند و سناریو تونس و مصر. ( البته به نظر من). سلامت باشید و منتظر یک بحث واقع بینانه هستم.

سعيد گفت...

سلام مطلب مفيد و ارزشمندي بود تشكر إز شما

Dalghak.Irani گفت...

مرسی آقای سعید
خوشحالم که خوشتان آمده وبمن هم اطلاع دادید که دوست داشتید مطلب را. بازهم به ما سریزن انشاء الله یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سحرخانم نازنین
سلام
کامنت تان کمی عصبی است وموقع نوشتن شمارا عصبانی کرده است. آدم برای موضوعاتی که خیلی دربود ونبود آن وبصورت فردی قادربه تأثیر وتغییر زودهنگام نیست عصبانی نمی شود. چون زندگی شیرینش را اگرآن شرایط خارج ازدسترس او تلخ کرده است خودش با دست خودش زهرمارش می کند واین عاقلانه نیست. پس کمی آرام ترناخشنودباش. ومنتظرم که وقت بیشتری داشته باشم وسوالت را وقتی پاسخ بدهم که شما کاملاً خندانی. مرسی تابعد. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

با سلام دوباره به سحر
ببخشید خودتان عصبانی نبودید فقط پی نوشتتان کمی عصبی بود. واما بحث واقع بینانه دیگرچه جوربحثی است. ماهرچه را می گوییم واقع بینانه است ازنظرخودمان.
من البته نظرشمارا مبنی برعدم ترس رژیم ازجنبش بازهم بقول شما قروقاطی فعلی را قبول ندارم وهمینطور جوانان زیرسی سال مؤثرتراززنان رشیدۀ بالای 40 سال و50 سال نمی دانم. رندم تظاهرات فیزیکی خطرناک اتفاقاً درجنبش سبز بشکل حیرت آوری میان سالان بالای سی سال را نشان می دهد که چیز غریبی است وهمۀ اعتراضات فیزیکی درهمه جای دنیا بیشترازاحساسات وشجاعت جوانان زیرسی سال تبعیت می کند. این نشان می دهد که نارضایتی آن بخش ازناراضیان ایرانی که نارضایی خودرا به خیابان آورده اند چقدرعمیق است که زنان 60 ساله تن به تظاهرفیزیکی درمحیط بسیار خشن می دهند.
وبالاخره اینکه من بارها گفته ام وتکرار می کنم که هرنوع جنبشی با حداقل اهداف برهبری هرکس درایران به پیروزی نسبی برسد آرزوهای همۀ ناراضیان را درعمق خودجواب حواهد داد زیرا که جنبش های مدنی فعلی ریشه درقشرمدرن ودانشگاهی دارد وکمترین موفقیتی را می تواند با مهارت های خودش توسعه داده وگام بگام اهداف حداکثری خودش را محقق کند. بنابراین من ازهرتغییری با هرنام وانگیزه وشخصی حمایت می کنم ونگران بسته یا بازبودن تفکر رهبران فعلی جنبش نیستم. اگرتوانستیم دراین لاک سخت حاکم رخنه ایجاد کنیم آن داخل خبری ازمقاومت نخواهدبود. یا...هو مرسی که نظردادی وخوشحال می شوم که نظردوباره ات را داشته باشم ولی اینکه وقت وهممت بحث مستوفا وآن هم فقط باسحرداشته باشم محل تردید جدی است. دوستتان دارم وممنونم.

ناشناس گفت...

سلام
من از این زاویه به دیدار خامنه ای از وزارت اطلاعات نگاه نکرده بودم، خیلی جالب بود.
سرفراز باشید