۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

همۀ گرفتاریها از لذت سکس و انحصار آن توسط روحانیان ادیان آغاز شد!

The Judgment of Paris



1- چنین باور دارم که انسان اولیه مثل سایرحیوانات غریزۀ جنسی محدودی داشته است که فقط برای تناسل و بقاء نوع خویش مورد بهره برداری قرار می داده است. در طول زمان تاریخی وقتی عقل انسان به کمک غریزۀ لذت جوی جنسی اش آمده او را ابتدا  متوجه توانایی اش در دایمی کردن لذت جفت گیری کرده و هم او را کمک کرده است که راه های این تداوم لذت سکس را از فصول مشخص برای بارداری و بقا و ازدیاد نسل به همۀ زمان های دیگر زیست انسان نیز یافته و تسری بدهد. و داده است. و این عمل ارادی را تا آنجا تداوم داده است که این عادت ارادی به تغییرات ژنتیکی در نوع انسان تبدیل شده و انسان را تنها موجودی در عالم هستی کرده است که هم میل جنسی همیشگی داشته باشد و هم قادر باشد این لذت را بالفعل کند.


2- می دانیم که از زمان ادیان توتمی تا قرون اخیر و دورۀ ادیان توحیدی؛ روحانیان ادیان جزو خواص جوامع خود بوده اند و نوعی امتیاز انتخاب اولیه داشته اند. لذا روحانیان یکی از زمینه هایی که برای انحصارانتخاب کرده اند بطوربدیهی زمینۀ لذت سکس که تنها لذت سهل الوصول و شناخته شدۀ دنیای قدیم هم بوده است؛ بوده است. به این ترتیب که با آوردن آیات و روایات دینی سعی کرده اند سکس زنان را که باید امری ارزان و در دسترس همۀ نران باشد - مثل رفتار حیوانات - گران کرده و به انحصار خویش در آورند تا بتوانند بهترین سکس های ایل و قبیله را خودشان تصاحب کرده و بقیه را نیز بین خواص و عوام بسته به رتبۀ اجتماعی آنان تقسیم و مجوز بهره برداری بدهند.


3- لذا وقتی ما وارد دوره های متأخر تاریخ که دورۀ ادیان ابراهیمی باشد می شویم مواجه با این واقعیت هستیم که این رسم بنا نهاده شده در طول تاریخ به اوج تکاملش می رسد. اینک دیگر صحبت از چرایی سلطۀ روحانیان به بازار سکس جامعه نیست چون این از عمق تاریخ می آید و حالا به یک اصل لایتغیر و الهی چهره عوض کرده است. از اینجا به بعد فقط کشمکش این است که روحانیان دارای بازار انحصاری سکس کمی آنرا راحت تر عرضه کنند تا دیگران نیز بتوانند از این لذت استفاده بکنند.


4- و چنین است که هیچ کدام از ادیان موجود فعلی و بویژه ادیان توحیدی در مورد ارزانی و آزادی سکس که زن مظهر آن است نه تنها آسانگیر و دست و دلباز نیست بلکه بسیار هم سخت گیر و قانون گزار است. ساده انگاری است کسی فکرکند که مثلاً مسیحیت نسبت به دین یهود یا اسلام نسبت به آن دو دین دیگر سخت گیرتر یا آسان گیرتر بوده اند و هستند. البته تفاوت جزیی مربوط به اقلیم های مختلف و فرهنگ های متفاوت مدنظرم نیست بلکه کلیت نگاه ادیان نسبت به مسألۀ زن را می گویم. 


5- انچه که امروز درغرب و کشورهای غیرمسلمان جریان دارد قبل از اینکه به تساهل ادیان آن ها در مقولۀ زن مربوط باشد بیشتر ناشی از مبارزات پیدا و پنهانی بوده است که در طول زمان زنان و مردان برابری خواه انجام داده و روحانیان دین را عقب رانده و مجبور از پذیرش واقعیت اتفاق افتاده کرده اند. در این مورد نیز کشیشان و خاخام ها و مفتی ها و آخوندها و ... احکام ضد زن دینشان را پس نگرفته اند بلکه چون قدرت مقابله با فشار این خواست از سوی جامعه را نداشته اند مجبور به قبول ظاهری و از روی اجبار آن شده اند. کما اینکه شما می دانید کلیسای کاتولیک که پیش رفته ترین کشورهای مسیحی را راهبر دینی است هنوز هم امری بسادگی طلاق را نپذیرفته و مردان و زنان مسیحی را از طلاق همدیگر برحذر داشته و آنرا حرام می داند.


6- البته که قصه بهمین سرراستی و سادگی و مختصری که من برای شما تعریف کردم نیست. من فقط خواستم ریشه و امهات مطلب را بگویم که شما بدانید موضوع زن در ادیان و بویژه در عصر حاضر در اسلام چیزی نیست که با درخواست از روحانیان دین و گفتن روشنفکردینی و از این قبیل ساده سازی ها حل شود. آزادی زنان اگر هم مورد تأیید عقلی مجتهد دینی باشد نمی تواند به فتوایی راهگشا بیانجامد زیرا که محدودیت زن اینک دیگر یکی از ارکان دین شده است و هیچ مجتهدی اگر هم بخواهد نمی تواند فتوایی علیه دین مورد ایمان و تبلیغ خودش صادر کند.


7- لذاست که رسیدن به آرمان آزادی زنان و حقوق انسانی آن ها تنها و تنها از ایجاد آگاهی در زنان و مردان جامعه و سپس تبدیل این آگاهی به یک فشار پرقدرت اجتماعی قابل حصول است و دیگر هیچ! اینجاست که اهمیت مبارزه برای آزادی زنان و تلاش برای بازپس گیری حقوق تباه شدۀ تاریخی آنان نه تنها از جهت تأمین آزادی زن و حقوق طبیعی او مهم است بلکه بیشتر از این جهت هم مهم است که روحانیان چیره بر همۀ شئونات زندگی امروز ایرانیان فقط و فقط در صورت شکستن تابوی محدودیت های زنان است که ناچار خواهند شد عرصۀ عمومی و سیاست را رها کرده و به حوزه و مسجد و معبد و کلیسا و کنیسه برگردند.


8- و شمارا از این اشتباه هم بر حذر دارم که اشتیاق روحانیان به دردست داشتن حکومت و قدرت سیاسی را نباید مثل سایر حکام فقط در شهوت آنان به جاه و منزلت و قدرت و ثروت ارزیابی کرد. زیرا که بسیاری از روحانیان، قدرت سیاسی را فقط به این دلیل حق خود می دانند و از آن با چنگ و دندان محافظت می کنند که تصور خودشان بر این است که دارند از حلال های خدا پاسداری و از حرام های خدا جلوگیری می کنند. و در رأس همۀ حلال و حرام های خدا از نظر روحانیان شیعه بدون هیچ تردیدی حجاب و عفت زنان اهمیت بنیادین و شماره یک را دارد. و بهمین علت هم اگر در امر حجاب و محدود کردن زنان توفیق پیدا نکنند بسیاری شان ترجیح می دهند به حجره های دین برگردند و از شراکت در حکومتی که معصیت کبیرۀ آزادی زنان را مرتکب شده است برائت بجویند.


9- لذاست که می بینیم سه روحانی برجسته و مرجع تقلید شیعه بعد از اینکه از جلوگیری از ورزش زنان و اعزام آنان بمسابقات ورزشی نا امید می شوند در 19 بهمن گذشته فتوای جمعی و سه نفره - موردی بسیار نادر در بین مراجع شیعه - صادر می کنند و به حجره های دین خود در قم عقب می نشینند. این علمای راستین که حضرات مرجع آقایان صافی و حسینی و علوی نام داشتند قبلاً هم بدفعات با پست های اداری و سایر فعالیت های اجتماعی برای زنان ابراز مخالفت کرده بودند ولی موفق نشده بودند. از این جاست که باید پی ببریم که مشکلات حوزه با خط مشی رفتاری دولت احمدی نژاد چقدرعمیق و بازاویۀ منفرجه است.


10- در اینجاست که من می گویم کلید بهشت آزادی دنیوی و پیشرفت جوامع اسلامی عموماً و جامعۀ ایرانی بویژه در دستان ظریف و عاشق زنان آزاده و انسان وطن مان است و هر زن و مردی که این مبارزه برای آزادی زنان را دست کم و کوچک بشمارد در حقیقت لبیکی گفته به باقی ماندن در این برزخ تمام نشدنی و جهنم نهایی اش. زنده باد زنان و آزادی آنان. یا...هو

۸ نظر:

ario گفت...

لطفآ این کلمه " زیبا " در پاراگراف آخر را بردارید.توهین آمیز هست. آیا زنانی که "زیبا" ؟! نیستند در گروه بندی شما جای نمگیرند ؟؟

Dalghak.Irani گفت...

زن ازنظرمن هویت زیبایی طبیعت است ولی اگر برداشت عمومی برداشت زیبایی بمثابه خط ولب وابروی خاصی است به احترام همان زیبایی زنانه والبته شما چَشم برداشتم. یا...هو

سعد گفت...

من یک چیز را متوجه نمی شوم: در گذار ادیان ابتدایی به ابراهیمی چه چیز صرف در اختیار داشتن سکس برتر برای خود طبقه روحانی را بدل به سیطره آنان بر روابط جنسی تک تک اعضای دیگر جامعه می کند؟ آیا مراد از بازار سکس سود مالی عقود است؟ (با در نظر داشتن اینکه به هر حال دست روحانی به پول می رسد و نه جنس خصوصا در مسیحیت کاتولیک)
اصولا در نگاه این جهانی به دین به نظر دلقک در کدام محل اتصال، خواست خدا بر حفظ عفت زنان به منفعت ملموس و دنیوی روحانیت گره می خورد که این چنین ضد زن می نماید؟
با درود

nik گفت...

باه باه چقدر خوب گفتید، اول باید روی این آخوند‌ها کم شه و دمشون چیده شه بعد اگه خواستند محبوب بشن اونا بیان منت کشی‌ و سعی‌ کنن با مدرنیته دوست بشن و اجتهاد‌های با حال از خودشون در کنن یه چیزی مثل پذیرفتن کشیش‌های گی‌ تو کلیسای انگلیکن

آقا یا خانم سعد:

کسانی‌ که به خدا از نوع دائماً مداخله اگر و بپا و فضول کار بشر اعتقاد ندارند ضرورتی بر حفظ عفّت به شکلی‌ که در به اصطلاح کلام خدا آمده هم نمی‌بینند.

Mahta گفت...

دلقک بسیار نازنین وبلاگستان.. اولا این که من خیلی از نوشته هاتون و تحلیلاتون و به قول معروف پیچش مو دیدنهاتون لذت می برم..
بعدش هم داشتم این مطلب پسر هاشمی می دیدم .. دیشب پیوند میمون قالیباف و محوود برام جالب بود :))
راستی از این مطلب زیبا هم ممنون..

Dalghak.Irani گفت...

سعد عزیز وقت دکتردارم وامدم سرراه صبحانه وکم خوابی وقهوۀ تلخ وسیگاربوگندو وبدون زن وشراب این مختصراولیه را بنویسم که مشتری های سیرک که تورا می بینند مرا هم ببینند ومسئله دارنشوند ونبرند ازدلقک تا بعد اگرلزومی داشت بیشترتوضیح بدهم.
مخصوصاًازآئین کاتولیک مثال اوردم که ذهن شمارا به رهبانیت دین مسیح متوجه کنم. ماجرا چنین است: ازروزازل که آدم خدا را بدلیل نیازخودش اختراع کرد واورا فرستاد به آسمان وخدا درطول چندین هزارسال بعدی تالاپی افتاد توی دامن نسل های بعدی آدم ونام مکاشفه گرفت. قانون ثابت ولایتغیر جهان نیز اینطورشکل گرفت: آدم درزمین اختراع می کند. آنرامی فرستد به آسمان برای خدا. خدا دریک پروسۀ زمان تاریخی ان اختراع را برمی گرداند به زمین وبرای آدم. آدم این باربدون اطلاع قبلی ازاین فعل وانفعال تاریخی هدیۀ خدا را مکاشفه ووحی والهام نام می گذارد وبه پرستش یا اجرای مناسک ودستورات مربوطه می پردازد.
درموردسکس هم این جریان تکرار شده وبرای انسان پیامبر ابراهیمی تنها مسئلۀ ثابت باقی مانده می شود "اهمیت بی اهمیتی زن" واوهم بسته به شرایط زمانه وتمایلات شخصی وایلی وقومی وجامعۀ باقی مانده از پیامبر قبلی سیاست های زنانه اش را تنظیم می کند. اگرمثل حضرت عیسی بچه باشد ودرمیان بنی اسرائیل شلوغ پلوغ جنسی میراث موسی هم مبعوث شده باشد طبیعی است که فلاح جامعه را درتحدید جنسی تشخیص بدهد ویا دیگری درسرزمین دیگری برعکس. ومن منظورم این نبود که روحانیان ازصدرتاذیل تاریخ آدم های زنباره وشهوت پرستی بوده اند کما اینکه درجامعۀ روحانی امروزخودمان هم معدودان بسیاری ازاعاظم روحانی هستند که بسیارکف نفس دارند درمورد زنان وسکس. مسألۀ مهم این است که این سازوکارچون درطول پروسۀ تاریخی عمل کرده قطعاً کمتر پیامبر وروحانی هم به این انتخاب اولیۀ اجداد خودش متوجه بوده است ومأموریت تحبیب وتحدید توأمان زن را امرمستقیم خدای انسانواره درآسمان می داند. یا...هو دیرم شد.

مترسک گفت...

سلام دلقک عزیز
لطفن همین حالا بگو جواب دکتر شما خوب بود.... یا رضی نبود؟

Dalghak.Irani گفت...

سلام مترسک خانم عزیز
بلی پاسخ MIR کاملاً خوب وهمه چیزنرمال بود. مرسی