۱۳۹۰ فروردین ۹, سه‌شنبه

دومین اخطاررهبر به احمدی نژاد باسفربه پارس جنوبی!

The Hallucinogenic Toreador



1- یکی از ایراد های اساسی ومستندی که بخش مدرنتر الیگارشی روحانیت حاکم بر کشور به سرکردگی علی اکبرهاشمی رفسنجانی به احمدی نژاد می گیرد این واقعیت است که احمدی نژاد کشوررا طوری اداره می کند که گویی فردایی درکار نخواهد بود وازرسیدگی به شاخص های اصلی توسعۀ اقتصادی که تقویت زیربنا ها و صنایع بالا دستی ومادراست خودداری وسهل انگاری می کند. که بزرگترین مصداق این توسعۀ اقتصادی مادر هم صنایع بالا دستی نفت وگاز برای افزایش تولید اولاً و بازیابی وبهره ورساختن چاه های درحال تولید ثانیاً است. وبازهم درجزئی کردن این مصداق می رسد به پروژه های توسعۀ میادین گازی پارس جنوبی. که دردولت هاشمی شروع شده ودردولت خاتمی با توجه لازم ادامه یافته ودردولت احمدی نژاد خبر و آمارمشخصی دردست نیست واصولاً رییس جمهورهم زیاد وارد این حوزه ها و بویژه پروژه های پارس جنوبی نشده است.


2- چنین بنظرمی رسد که آیت الله خامنه ای بعدازاینکه درآخرسال گذشته ودرجریان اجلاس خبرگان راضی شد که حمایت از رییس جمهوررا تعدیل وبه وحشت کنندگان ازآسیب به الیگارشی روحانیت مورد تهدید تیم احمدی نژاد بپیوندد. واو البته چاره ای غیرازاین هم نداشت اگرمی خواست حوزه وبزرگان دوباره تأییدش کنند؛ ولذامتعهد شد که درحد مقدورنوک احمدی نژاد را بچیند. حالا با سفر اعلام نشده ودرتعطیلات نوروزی به منطقۀ عسلویه برای بازدید ازپروژه های پارس جنوبی می خواهد دومین اخطار مکتوم ولی روشن خود را به دولت منتقل کند وآن اینست که: "درسالی که جهاد اقتصادی نام داده ام، دیگربه فریب گزارشات راست ودروغ تو بسنده نخواهم کرد وبخاطر اهمال درکارهای زیربنایی ومهم تورا تحت فشار قرار خواهم داد. لذا بهتراست عاقل باشی وخودت ورییس دفترت را که باعث نگرانی جدی ما روحانیون شده اید کنترل کنی واین بساط ملی گرایی ولیبرالیسم فرهنگی را جمع کنید تا ما هم باچشم بستن براین خرابکاری شما درزیربناها هیچ هیچ بضررکشورمساوی شویم. و این دوسال باقی مانده ازریاستت هم بخیروخوشی تمام شود وما هم پیش همپالکی هایمان روسفیدبشویم.


3 اخطاراول وروشن تر به احمدی نژاد را آیت الله خامنه ای درست یک هفته قبل وروزاول عید درسخنرانی مشهدش داد. آنجاییکه گفت اگرمسئولان اختلافات خود را به عرصۀ عمومی بکشند ورسانه ای کنند تحمل نخواهد کرد و تأکید کرد که چنین نکنند. پرواضح است که اخطار ایشان مخاطب روشن ومشخص رییس جمهوررا داشت چه سایرمسئولان اعم ازقضایی وتقنینی وغیر درگذشته بارها وبارها اطاعت گوسفند وارخود ازرهبررا اثبات وبه منصۀ ظهوررسانده اند وحاضرند تا آخر عمرشان لال شوند اگراحمدی نژاد قدرت ومکنت شان را بچالش خیابانی نکشاند. و یک آدرس بازهم مشخص تری که منظور آیت الله ازاین اخطار به رییس جمهوربود و نه دیگران اینکه درهمان سخنرانی با بهانه قرار دادن شعار سال وتبلیغ برای آن به بنرهای تبلیغاتی حمله کرد وگفت که اگرهزینه نداشته باشد عمل بیهوده ایست واگر هزینه داشته باشد که محل اشکال هم است. وما می دانیم که بغیرازاحمدی نژاد و سخنانش که درسفرهای استانی وغیرآن بنرهای زیاد تبلیغاتی را اشغال می کنند؛ مسئول رده بالای دیگری نیست که ازاین گونه بریز وبپاش ها استفاده کند. البته مقام رهبری برای عادی سازی اخطارخود به قالیباف شهردارتهران دستورداد که بنرهای سخنان خود آیت الله را هم یا جمع ویا محدود کنند.


4- اما چنین باوردارم که درهردو این اخطارهای اولی سیاسی ودومی اقتصادی در طول فقط یک هفته ازسال نو وآن هم درایام مهمترین وطولانی ترین تعطیل اول سال؛ آیت الله موفق نخواهد شد واین دوراند اول ازیک ماراتن نفس گیردرسال 90 را احمدی نژاد خواهد برد. مهمترین دلایلی که برای برد احتمالی احمدی نژاد می شناسم ذیلاً اشاره می کنم:

الف- درمورد اخطار سیاسی وحرف نزدن احمدی نژاد برعلیه سایرمسئولان در منظر عمومی ورسانه ای نکردن اختلافات؛ رییس جمهورتمکین نخواهد کرد. یا بهتراست بگویم نمی تواند تمکین کند. زیرا:

اول: احمدی نژاد ماهی زنده به اقیانوس توده هاست وبدون حضور توده ها در منظرش و بعنوان مخاطبش اکسیژن کم خواهد آورد وخواهد مرد. وچون نمی خواهد بمیرد ترجیح می دهد که این دستوررا پشت گوش بیاندازد واگر آیت الله ندیده نگرفت حاضر به کشتی در وسط میدان هم خواهد شد ولی اینکه حرفش را بجزدرمقبل چشمان طرفدارانش بزند محال ممکن خواهد بود.

دوم : احمدی نژادجنسی ازنوع خود روحانیت دارد. اوسواد آکادمیک ذخیره ای ندارد و آدمی غریزی وشفاهی است وزیربار تعهد ونوشتن واین مسایل نمی رود زیرا که او بازهم مثل روحانیان می خواهد دستش برای جرح وتعدیل گفته هایش بازباشد. واگر در جایی ثبت شود این امکان تاحدزیادی ازبین می رود. البته ضبط صدا اعتبار حقوقی خط وسند را ندارد.
   
سوم: احمدی نژاد اهل مذاکره ودرگوشی حرف زدن با رقبا ودشمنان نیست. او اهل مناظره است و گفتگو. ومن خودم تاکنون در6 سال ریاست جمهوری ایشان از زبان احمدی نژاد لفظ مذاکره را نشنیده ام. اوهمواره یا از واژۀ مناظره استفاده می کند یا کلمۀ گفتگو. شاهد مثال اینکه اودرمقابل همۀ اصرارها برای مذاکره با آمریکا ودر طول همۀ 5/5 سال گذشته گفته است من امادۀ مناطره با بوش یا اوباما هستم  و مناظره درمقابل مستمعین بعنوان داور نهایی انجام می شود. وما می دانیم که هرکدام از سه واژۀ "مذاکره" ، "مناظره" و "گفتگو" مفاهیم وبارهای معنایی متفاوتی را متبادرمی کنند. مذاکره یعنی دویا چند نفر باهم بنشینند وبرروی یک موضوعی که دستورالعمل فشرده ودقیق مذاکرات است بحث وتبادل نطر کنند ودرمدت معین یا به توافق برسند که مذاکره پیروزاست یا به توافق نرسند که مذاکره شکست خورده است. مذاکره درضمن اگرهم با اطلاع همگان باشد ولی درمحیط بسته ودورازچشم ناظر بیرونی انجام می شود. درحالی که نه مناظره ونه گفتگو چنین خاصیتی ندارند چون اولاً جلو ناظر بیرونی انجام می شوند. ثانیاً شکست وپیروزی یا ندارند ویا اگردارند بقضاوت شنوندگان وبینندگان وابسته است ونه به توافق یا تخالف مناظره یا گفتگو کنند گان. لذا چون مذاکره جنس محبوب احمدی نژاد نیست واحتمال پیروزیش را بشدت ضعیف می کند او حاضربه طرح اختلاف دراندرونی سیاسی اصولگرایان که قبلاً توسط انبوه سیاستمداران پیروپاتال ونسل اول انقلابی فتح شده نخواهد شد.


ب- درمورد اخطار اقتصادی آیت الله خامنه ای نسبت به طرح های زیربنایی وبزرگ هم احمدی نژاد برنده خواهد بود. زیرا که او وتیمش بسیار باهوش عمل می کنند:


اطلاعات مختصر: می دانیم که سرمایه گذاری درصنایع بالا دستی بویژه صنعت نفت رابطۀ تنگاتنگی با سیاست خارجی دارد. به این معنا که چون هم دانش فنی وهم سرمایۀ موردنیاز وهم تجهیزات مورداستفاده دراین بخش مهم اقتصادی درانحصار چند دولت غربی بویژه امریکا وسه قدرت اقتصادی برتر حوزۀ یورواست لذا اگر کشوری خواهان سرمایه گذاری دراین بخش باشد لاجرم باید باهمه یا برخی ازاین کشورها روابط موردقبول سیاسی داشته باشد. وبازمی دانیم که ایران درطول چهار سال گذشته بدترین روابط  سیاسی را با این دولت ها داشته است. اینجاست که تیم احمدی نژاد دست پردارد:

اول: به این دلیل که سیاست خارجی را طوری پیش برده که همۀ موفقیت های سیاست خارجی را درهرحوزه ای هم بدست آمده بنفع رییس جمهور تبلیغ ودرذهن توده ها جا انداخته و همۀ شکست هارا بتلویح یا تصریح طوری وانمودکرده است که بدلیل مسلوب الاختیاربودن درسیاست خارجی ودخالت رهبر این شکست ها به کشور تحمیل شده است. ودراین زمینه چنان آکروباسی های ماهرانه ای مثل تعیین نمایندگان ویژه و ترغیب رهبر به مخالفت وتغییراسم آنان به مشاور ویا در برکناری منوچهر متکی و از این قبیل چنان نشانه هایی را تمهید کرده است وبجا گذاشته است که هرزمان لازم بود بتواند بلافاصله ابتکارعمل را بدست بگیرد وآیت الله را بگوشۀ رینگ ببرد. لذاست که اگر آیت الله خامنه ای درقصدش جدی باشد وبخواهد موی دماغ بشود احمدی نژاد کسی نیست که ملاحظۀ بچه اش را هم بکندو پنجه بصورت ولایت قلابی خواهد کشید چون ایشان همیشه گفته تحت ولایت امام زمان وانسان کامل است. و شنیدن فقیه ازدهان احمدی نژاد ناممکن نباشد جزوسخت ترین کارهاست.

دوم:  درسویی دیگر اما احمدی نژاد کاررا چهارمیخه هم کرده است. وآن انجایی است که هرپروژۀ سنگین وبالا دستی را که نخواسته واغلب نتوانسته بدلیل سیاست خارجی دشمن کام به مناقصۀ بین المللی بدهد با ترک مناقصه داده است به قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه. خیلی ها این بده بستان های بین دولت احمدی نژاد وسپاه را ناشی ازیک کاسه شدن منافع مافیایی دوطرف ارزیابی وتبلیغ کردند درصورتیکه واگذاری همۀ این پروژه ها بسپاه با حداکثردوراندیشی سیاسی انجام گرفته است که اگر صدای آیت الله خامنه ای دربیاید پاسخ احمدی نژاد کوتاه وکوبنده خواهدبود:  "سیاست خارجی که در تیول حضرت رهبربوده وما نتوانستیم دشمنی ها را کم  وپیمانکار  وسرمایۀ خارجی بیاوریم ولذا درداخل هم به قوی ترین وموردوثوق ترین فرزندان فرمانده کل قوا یعنی قرارگاه تحت فرماندهی سپاه دادیم. آیا بیشترازاین وبهترازاین کاری شدنی بود که ما انجام بدهیم." البته ایشان این حرف راهم فقط به آیت الله نمی گوید بلکه قبل از آن وبا آن زبان توده سحرکنش به هوادارانش گفته خواهد بود


6- ویک نکته:


آیت الله سفرش را درنوروز وهمزمان با آخرین روزمهمان داری وپایان جشن جهانی نوروز درتهران تمهید کرده است. احمدی نژاد که قطعاً ازتاریخ وجزئیات انجام سفر باخبر بوده است نخواسته است رهبررا همراهی کند کاری که دربازدید ازوزارت اطلاعات هم نکرد درحالیکه هم دردولت های مدرن عرف است که دربازدید مقام اول از حیطۀ مسئولیت های شخص دوم این وظیفه است که رییس جمهور دررکاب رهبر باشد. وحتی اگراین دولت ورهبررا درمناسبات قدیم وهیئت مذهبی هم ببینیم بازهم رییس هیئت هرجا می رود مداح هم اورا همراهی می کند. یا...هو 
...................................
شاخۀ روحانیت جبهۀ احمدی نژاد بسرکردگی جامعۀ وعاظ ولایی وچگونگی سازماندهی مشایی را به دلیل اهمیت درپست جداگانه ای خواهم نوشت. 

۳ نظر:

ناشناس گفت...

در کل با چارچوب نوشته ات موافقم، البته بعضی وقتا شرایط رو زیادی ساده سازی میکنی‌ که باعث میشه بعضی‌ از فاکتورهای مساله حذف بشن. اما کلا وبلاگت رو دوست دارم. خسته نباشی‌. در ضمن اخطار ایمنی که قبلا بهت دادم رو فراموش نکردی که؟

Dalghak.Irani گفت...

سلام ومرسی
درست است من اصولاً معتقدم که مسایل خیلی هم نباید پیچیده باشد که نتوان ازآن سردراورد ضمن اینکه من تقرباً بافاصلۀ خیلی کوتاهی ازدریافت خبر روی آن تحلیل می گذارم. البته برد وبلاگم زیاد نیست ولی درحد خودش قابل اعتناست وچون تحلیل ها علاوه براینکه توضیح دهنده هستند وباید باشند اگرچهارچوب مسأله را درست دیده باشند چه بسا خودتحلیل هم جریان بسازد وبر عمل کنشگران سیاسی اثرات در انتظار تحلیل گربگذارد. یکی ازاهداف من هم این است که بارفتن نظام مند به پیشواز وقایع درضمن بتوانم درجهت گیری وسمت وسوی جریان هم تأثیر مورد نظرم را که بنفع اهداف ماست بگذارم. واقعیت قضیه این است که سیاستمداران جزوباهوش ترین افراد نیستند ومی توان ازآن ها هم درمسیر دلخواه سواری گرفت. بهرحال ممنونم واین هم درتوان من است که تقدیم می کنم وتمام تلاشم اینست که انسجام یک تحلیل منطقی را رعایت کنم. لطف شما وخوانندگان بسیاری که مرا نوازش می دهند هم تنها سرمایه ودلخوشی ام است. وراستش راجع به اخطارایمنی شما مطمئن نیستم یادم مانده باشد ولی کلاً آدم امنیت سرخودی هستم وزیاد پاپیچ خودم نمی شوم. مرسی دوباره وشما هم خسته نباشید. یا...هو

امید گفت...

با احترام
من شیفته ی این تحلیل ها و نگاه ویژه ی شما هستم.نکته بینی تحسین برانگیزی که خواننده را جذب می کند و زاویه ی نگاه را باز تر می کند. درست برخلاف راه کارهایی که ارائه می کنید:شتاب زده،نچسب و دور از واقعیت...
به هر حال من از شما می آموزم هر چند موافق راه کارهاتان نباشم