The Railway |
1- از25 بهمن یک حس تازه وغریبی ازامید های هرروزشکوفنده ترازروزپیش در من تأثیرمی کرد وخبرازخیزش های آرام وسریعی را درلایه های مختلف جامعۀ داخل ایران می داد. دلم نمی خواست تا این حس کاملاً قوام نیامده وبه شواهد وقراین متقن قابل لمس برای شما تبدیل نشده است ذوق زدگی ام رابروزبدهم. من خودم اما این حس را ازراه ترکیب وتعداد بازدید کنندگان وبلاگ خودم که دراین روزها هم از جنبۀ کمی بصورت حیرت آوری-برای یک وبلاگ جدی واغلب با مطالب نه چندان سبک و کوتاه-افزایش یافته وهم ازجهت کیفی وترکیب بازدید کنندگان داخل ایران و خارج از ایران که بعدازفیلترشدن وبلاگم درداخل ایران بنفع قاطع خارج از کشور تغییر یافته بود واینک دقیقاً ومجدداً برعکس شده وخوانندگان داخلی بشدت افزایش یاقته اند کسب می کنم.
2- واین موضوع که مدت هاست قول داده ام وتصمیم داشتم که مطلبی راجع به ارتش ایران بنویسم ونقشی که ارتشیان دلاورمی توانند وباید داشته باشند درجنبش تازه نضج گرفتۀ ایران. وهربار بنا به دلایلی ازجمله موضوعات مهمتروداغ ترروز این فرصت مهیا نمی شد. اینک این دومقدمه را داشته باشید تابروم سر اصل مطلب.
3- داشتم کیهان فردا شنبه را ورق می زدم که درصفحۀ اصلی که ازآن بعنوان قلب تپندۀ سیاست درایران هم یاد می کنند (صفحۀ 2) چیزدندان گیری نداشت. غیرازاینکه سرمقاله اش که به بازدید رهبر ازوزارت اطلاعات پرداخته بود جابجا از مواردی سخن گفته بود که من درپست قبلی روزجمعه با عنوان "آیا آیت الله..." برای شما نوشته بودم. بقیۀ صفحۀ 2 هم لاطائلات صفحه پرکن بود ومقداری فحاشی به خاتمی وکروبی وموسوی ولودگی های معمول حسین شریعتمداری درارتباط دادن گوزبه شقیقه.
4- خواستم برگردم وپست بعدی را درتشکرازمهندس هاشمی مدیرعامل مستعفی متروتهران بنویسم که گفتم صفحۀ 3 و14 کیهان را هم ببینم. درصفحۀ 3 که معمولاً بی خاصیت است هم خبری نبود ولی بمحض کلیک کردن روی صفحۀ 14که دومین صفحۀ مهم وسیاسی کیهان است، ودرابتدای صفحه با تیتربسیاربسیارمهم وشوک آوری مواجه شدم با عنوان "نگاه امام (ره) به ارتش درنظام اسلامی". بعدازبهت اولیه که بدون هیچ مناسبت خاصی مقاله ای درمورد ارتش نوشته شده بود واین اگرنگویم بی تا ولی مستند می گویم که بسیارکمیاب بوده واست درمطبوعات ایران. زیرا که ارتش اززمان شاه تا امروزجزوقلمروشاه وفقیه بوده است. بنابراین هم بدلیل تابوبودن شاه وفقیه درممنوعیت ورود به حیطه های نفوذآنان وهم بعلت بعدامنیت کشوردادن به موضوعات نظامی هیچگاه ازصفحات نشریات- حتی درآزاد ترین وضعیت مطبوعاتی - سردرنمی آورده است وبه آنها پرداخته نمی شده است.
5- حرف مقاله که بقلم فردنه چندان شناخته شده ای نوشته شده است ظاهراً ازاهمیتی برخوردارنیست. نویسنده سه چهارفراز از سخنان امام خمینی راجع به ارتش - بویژه سخنرانی تاریخی ایشان دربدوورود به ایران ودربهشت زهرا- را نقل کرده است وبا گریزی به وقایع لیبی ظاهراً اینطوروانمود کرده است که درحقیقت مخاطب اصلی سخنش ارتش لیبی است. ولی چه کسی است که نداند نصیحت به ارتش لیبی دریک روزنامۀ فارسی زبان آن هم بقلم آدمی ناشناس و آن هم نه درصفحۀ بین المللی ومهمی از روزنامه که درصفحات اخبارداخلی وکم اهمیت واجدکدام توجیه منطقی واثرگذاری بعدی است.
6- لذا شک ندارم که این نوشته مخاطبی جزارتش سرفراز وتحقیرشدۀ ایران ندارد. و فقط ازاین جهت نویسنده ومحل چاپ مقاله درجه دو وناشناس انتخاب شده است که حساسیت نیروهای معترض را برنیانگیزد وآنان را متوجه لایۀ ناگفتۀ این مقاله نکند که گویا اعتراضات درداخل ارتش به سطحی ازاهمیت صعود کرده است که لازم باشد بطورتلویحی گوش ارتش قبل ازاینکه درازتر وشنوا ترازاین شود نسبت به صدای اعتراض ملت تذکاری جدی بگیرد وبداند که جاسوسان شریعتمداری سنسورهای قوی دارند ومراقب تحرکات اعتراضی داخل ارتش هستند.
7- البته که نارضایی ارتش ازجمهوری اسلامی چیزنوظهوری نیست وارتش ایران بدلیل موردسوء استفادۀ ابزاری قرارگرفتن ازسوی حاکمیت وتبعیض های مادی و معنوی بسیاردرمقایسه با جایگاه رقیب پرقدرت خودسپاه پاسداران وتحقیرمدام آن تا جاییکه شهدا وفداکاریهای ارتش درطول 8 سال جنگ هم به هیچ گرفته شده ومی شود؛ همواره چونان انگشت ناساز ششمی درکنارانگشتان طبیعی دست ناپاک حاکمان جمهوری اسلامی به خودخوری وتمرکز بغض هایش مشغول بوده است ومنتظر و مترصد است تا نشانه های کوچکی راحس کند که توازن ذهنی قوا اندکی بسمت مردم متمایل شده است تا با برون ریزی این همه ناملایمات برسرش آمده درجنگ وصلح به صفوف ملت بپیوندد.
8- وشک نکنیم که مقالۀ امروزکم اهمیت کیهان دررابطه با ارتش خبراز شروع آن لحظۀ بسیاربسیارمهم است. چه اگردرارتش کمترین حرکت اعتراضی شروع شود پژواکی چنان هردم گسترنده وبلند تولید خواهد کرد که حاکمیت نتواند براحتی ازپس سونامی آن برآید. البته کمی جلوتر انشاء الله مطلب مستقلی راجع به ارتش خواهم نوشت. فعلاً شمارا با این خبرکاملاً جدید واختصاصی وبلاگ دلقک ایرانی گرم وامید وار رها می کنم تامطمئن باشید که آفتاب اگر تصمیم به طلوع بگیرد لاجرم روز خواهد شد. یا...هو
۱۷ نظر:
نوشتة بسیار زیباییست. نگاه دقیقی دارید، لذت بردم ... و میبرم زین پس.
نثر شما را هم دوست دارم گرامی.
یا حق
سلام
نوشتارتان بسیار امید بخش بود
سرفراز باشید
با سلام خدمت استاد
نگاه دقيق تان به مسائل مبهوتم ميكند.
فرمايش شماكاملاً درست است ارتش را توي شرش زده اند كه ضعيف نگهش دارندو پتانسيل بالائي هستند كه به شدت مهجور مانده اند نيروهاي متخصصي كه به عمد به هيچ مي انگارندشان خيلي مظلوم هستند . واي از روزي كه بغض سي ساله شان را فرياد كنند به اميد آن روز
سلام دلقک عزیز!
چشم، منتظریم بقیه مطلب را کامل بنویسی ... اگر می شد برایت قهوه درست می کردم همین حالا...
ملت عزيز بايستي بدون هيچ ترديدي اين واقعيت را بدانند كه بدنه اصلي ارتش همراه با مردم و پشتيبان آنان است يكي از نهاد هاي فاشيست و خيانت كار در ارتش يگان حفاظت و اطلاعات است كه زير مجموعه وزارت اطلاعات مي باشد و رفتار ارتشيان وطن پرست را بشدت كنترول مي كند
دلقک عزیزتر از جان:
که برای دوستان جدید شگفتی آفرینی و برای دوستان قدیمی نفس. یکی دو ماه گذشته خیلی فعال بودی فکر کنم جوابشم گرفتی نشونشم همین کامنت گذارای دوست داشتنی که شاید تازه با سیرک و صحنه آشنا شده باشن.یک نشون دیگشم اینکه الان تا بالاترین بازکردم لینک شما بعنوان اولین لینک درخشید. گرچه شما دلخوشی از بالاترین نداری. دست مریزاد که انقدر مایه میزاری. راستی جواب ام.آر.آی که دادی چیشد؟
Tea
فرستادم teaجانا قربان.
با سلام
من چهارشنبه گدشته در چهار راه ولیعصر شاهد یک تجمع اتفافی بودم
بعضی تقاطع ها یا میدان ها خیلی پر رفت آمد هستن
چهار شنبه گذسته عده ای با هم قرار گذاشته بودند حدود ساغت 5:30 بعد هر کسی رد می شد کنجکاو می شد و کمی صبر می کرد در عرض 5 دقیقه هر کی می رسید می ایستاد و جمعیت زیادی جمع شد که نیروی انتظامی جمعیت را متفرق کرد
حالا اگر روز هائی که نیروری سرکوب گر نیست فقط چند دقیقه در ساعت و تقاطع های پر رفت و آمد بمانیم همیشه شاهد تجمع های پراکنده خواهیم بود
با اطلع رسانی این تجمعات را تکرار کنیم با هم اتحاد داشته باشیم
آفرین به دوست عزیز نکته بین!
پیروز و سلامت باشی!
ب. ر
ارتش ایران دارای بدنه سکولار فربهی است.اما تعالیم ذن گونه ی نظامی همیشه تاخیر و تعویقی را بر ارتش حرفه ای تحمیل می کند.
پدر جان! من سربازی را در سپاه گذرانده ام،بدنه جوان سپاه تفاوت عمده ای با کارمندان ثبت احوال ندارند،همه برای لقمه نانی آنجایند و در بگیر و ببندی خوفناک دخیل نخواهند شد،اما مثل آن کارمند چای تلخ خور و سیگاری ثبت احوال باید مطمئن شوند که نانشان در عاقبت کار آجر نخواهد شد.
مرگ بر حکومت آخوندی
لعنت بر خمینی
زنده باد انقلاب
سرنگون باد رژیم ضدبشری حاکم
درود بر 120000 شهید راه آزادی ملت ایران
در عکس زیر دو شهید بزرگوار رو میبینید که برای من، شما و همه مردم ایران بینهایت ارزشمند و محترمند. اما به توضیح زیر عکس هم کمی دقیق بشید.
http://www.farsnews.com/pic.php?ph=Media-8707-ImageReports-8707200876-15_8707200876_L600.jpg&dsc=%D3%D1%CF%C7%D1%20%D4%E5%ED%CF%20%DB%E1%C7%E3%CD%D3%ED%E4%20%C7%DD%D4%D1%CF%ED%28%20%CD%D3%E4%20%C8%C7%DE%D1%ED%29%20-%20%DD%D1%E3%C7%E4%CF%E5%20%E4%ED%D1%E6%ED%20%D2%E3%ED%E4%ED%20%D3%81%C7%E5%20%CF%D1%20%DF%E4%C7%D1%20%20%D4%E5%ED%CF%20%D5%ED%C7%CF%20%D4%ED%D1%C7%D2%ED%20%28%20%DD%D1%E3%C7%E4%CF%E5%20%E4%ED%D1%E6%ED%20%D2%E3%ED%E4%ED%20%C7%D1%CA%D4%29
آمدم تا اینجا ببینم نکته ای هست برای پروراندن. دیدم تابلوی ورود ممنوع زده اید به نشانۀ همۀ واقعیت هارا خودتان می دانید. لذا فقط تشکرمی کنم وازبنده نوازی وروشنگری هایتان ممنونم.
فقط درمورددوست هنرمندم ادواردآلبی بگویم که:
عکس صیادشیرازی وفرمانده وقت نیروی زمینی سپاه را دیدم ومنظورت اگر این همان بودن ارتش وسپاه است بایدبگویم که اشتباه است. چون صیادشیرازی درموقعی که به سازسپاه می رقصید ودردرجۀ سرگردی فرمانده نیروی زمین ارتش شد یکی ازچهره های منفورافسران رده بالای ارتش بود. وفقط هنگامی ازاین اتهام رهایی یافت که بسیاردیرفهمید که همۀ حسن نیتش موردسوء استفاده قرار گرفته است وبه جرگۀ مغضوبین پیوست وشغل تشریفاتی گرفت. والبته مجاهدین خلق درترورایشان بدستور صدام اشتباه بزرگی کردند واورا هم در افکارعمومی تبرئه کردند وهم حاکمیت را خوشحال که با دادن یک درجه به او هم از شرش خلاص شد وهم یک شهید تبلیغاتی تصاحب کرد. مرسی یا...هو
لینک رو کپی کنید و در آدرسبار قرار بدید.
منظورم سردار خطاب قرار دادن شهید باقری، که آنروز سپاه درجه بندی نداشت، و نگفتن درجه رسمی یک ارتشی بود. صیاد آن روز سرهنگ بود.
من در ارتش خدمت کردهام. بیان درجه یک نظامی، حتی سرباز، یک احترام به اوست. در متنهای داخلی ارتش درجه قبل از کلمه شهید قید میشه. مثلا سرهنگ شهید صیاد.
آلبی عزیز
من با برداشت خودم پاسخ بالا را نوشته بودم که کامنت های جدید شما رسید. درست می فرمایید ولیکن خیلی بدبین نیستم به این نکته چون سپاهی هم درجه ندارد لذا بیشتر حالت معنوی زیرنویس را مدنظر داشته اند ونه لزوماً جنبۀ تحقیرنظامیان را. بحث تحقیرارتش یک بحث فراشکلی است وآن بیشتر ناظربراهمیت ندادن به دانش نظامیان حرفه ای درجلوگرفتن ازخرج بیشتر جان های بسیجی مظلوم درپاکسازی میادین مین یا حملات انتحاری ویا حملات نظامی کوروبدون منطق نظامی بوده است. کمی بیشترازهمین مورد درمورد دانش عموماً وتخصص خصوصاً درهمۀ ارکان واجزاء حکومت سنتی درمانده! مرسی که توضیح دادی. یا...هو
عرض ارادت استاد
بنده هم کاملا میدانم قصد شما از بیاناتتان در متن و در کامنت چه بود. منظور من هم همین فرق گذاشتن شکلی بود. وگرنه فرق عمیق عملی را خودم از نزدیک لمس کردهام.
درود بر شما
ارسال یک نظر