The Spanish Singer |
1- وضع ایران نازنین دشوار است هنوز. خامنه ای در فکر کلون اندازی کامل است. هر چند موفق نخواهد شد بطور یقین. ولی با جنون قدرتی که دارد می رود که مثل اسلاف و الگوی سوخته اش در نظام های کمونیستی سابق؛ تاکتیک "سرزمین سوخته" را در مورد میهن مان اجرا کند قبل از نابودی خودش و لشکریان حقیر و لاشخور و اراذل و اوباشش. لذا ایرانیان فعلاً باید روی یک نکته متمرکز بشویم و تنها همین نقطه را هم رصد کنیم و هم فشار دهیم برای شروع رهایی: "خامنه ای باید برود."
4- وضع من هم معلوم است ولی مجدداً دو عهدم با شما خوانندگان را تکرار می کنم: اول اینکه از هر نوع تغییر کوچک و بزرگی در جمهوری اسلامی خامنه ای به جمهوری اسلامی بدون خامنه ای استقبال می کنم. زیرا که منشاء تغییرات مورد درخواست امروز پایه و بنیاد دانشگاهی و مدرن دارد و برعکس سال 57 که بنیاد تغییرات در دست حوزه بود. لذا چشم بسته هم اگر برویم دنبال هر تغییر کوچک و بزرگ امروزی حاصل کارمان حکومتی مدرن تر از این کابوس فعلی خواهد بود. دوم شرطم هم این بود که من خودم را مسافری در راه می دانم که می خواهم به آزادی ایران برسم و هر خری که به آن سمت در حال حرکت باشد سوارش خواهم شد. و فقط وقتی سوارم را ترک خواهم کرد که متوجه بشوم سرخر را کج کرده و بسمت ایران مدرن تر و با ثبات تر نمی رود. و این گزاره را در این جمله فرموله کرده و بارها نوشته ام که مهم تغییر در مسیر مدرنیته است و حکومت شدن حمهوری اسلامی در گام اول. عامل این تغییر "خدا باشد یا شیطان" برای من فرقی در ترجیح شان نخواهد داشت. و به همین سبب و استدلال بود که مدتی سوار خر بی پالانی مثل احمدی نژاد شدم و شما را بخنده و خشم و هو کردن خودم واداشتم. در حالیکه نمی دانید خر لخت سوار شدن خودش کار مشکل و شق القمری رنجبار است. البته دهاتی های هم نسل من می دانند چه می گویم!
3- امروز اما سوار هیچ خری نشده ام و عزیزی را قلم دوش گرفته ام قبراق که مرا نیز بسمت ایران آباد در پیش هدایت کند تا من هم سهمی داشته باشم از رنجی که می برد و کمک کنم در پیمودن راهی که بسختی تا اینجایش را پیموده. همانطور که روی دوشم می بینید نازنین قلمدوش این بارم مصطفی تاجزادۀ عزیز است که نامۀ سرگشاده اش را به خامنه ای منتشر کرده است. نامه ای که هرچند محتوایی بسیار "رنجنامه" دارد اما رنجنامه نیست. نامه محترمی است از یک مرد سیاسی استوار به قدرتمداری دیکتاتور و مطلق العنان و بی رحم با عنوان رهبر! زیرا که او از خامنه ای نخواسته چنین و چنان کند و یا امیدوار نبوده و نیست که تأثیری بر رفتار دیوانۀ این "ایوان مخوف" قرن بیست و یکم میلادی بگذارد.
4- مصطفای دردانه نامه نوشته است که رنج هایش را با ما مرور کند و این نکته را تصریح کند که او نیز از جمهوری اسلامی خامنه ای عبور کرده و جز به رفتن او نه گشایشی ممکن است و نه امیدی. و این کم دست آوردی نیست در مبارزه ای که هرروز شمیم عطر کامیابی اش بیشتر به گوش و چشم می رسد. چند وقت پیش در استقبال از بیانیۀ محکم جبهۀ مشارکت در مورد اختلاس 3 میلیارد دلاری هم ذوقم را نشان داده بودم بشما که رسیدن اصلاح طلبان شریک تا دیروز جمهوری اسلامی به نشان دادن لختی پادشاه (خامنه ای) اتفاق خوبی است. و اینک که تاج زاده نیز خامنه ای را مخاطب نامه اش کرده مبارک باد می گویم. زیرا که از تلویح قبلی به تصریح فعلی رسیدن در مقصر شناختن قطعی خامنه ای بجای هرخر دیگر ازجمله احمدی نژاد اولین گام درست است. که ادامه اش می تواند بنفع ایران باشد.
5- خب همین دیروز هم نامۀ مهمی اصلاح طلبان ملی مذهبی نوشته بودند به سید محمد خاتمی که آن هم شکایتی بود در راستای مشکل اصلی (خامنه ای) و تحرکی که هرچند سنگین و لاک پشتی ولی "هنوز دارای وزن اجتماعی" هم هاشمی دارد گاهی. و تأکید مستمرش بر نقش مردم و رأی نسبتاً آزاد مردم و ... واگر آن حرکت های بریدگی های اصولگرایان پیشرو را هم در کنارش ببینیم و جبهۀ خارجی را هم اضافه کنیم. می توانیم به زود تر از دوسال دیگر هم شادی کنیم فعلاً برای مرتفع شدن مانع اصلی تغییرات (خامنه ای).
6- این امید بزرگ را کتره ای نمی دهم به شما. و منطق و استدلال قوی پشتش است که اگر ابتدا بتوانیم خامنه ای را بخوابانیم. دیگر تکرار کابوسی بنام جمهوری اسلامی دوران خامنه ای محال قطعی است. زیرا: روحانیت ارشد و مراجع دین محور و نگران متقاعد شده اند که باید در سکوت رادیویی جدایی تدریجی دین از سیاست را همراهی کنند. و چاره ای هم ندارند زیرا که دیگر مقلدین انبوهی ندارند برای کف بر دهان آوردن و ترساندن فرهیختگان و دلسوزان. در سوی دیگر تغییرات مفصلی است که جهان تجربه کرده و کماکان در حال پوست اندازی است و راحت نخواهد بود رژیمی بسوی توتالیتریسم جدید در هیچ کجای جهان و بویژه ایرانی که تا مغز استخوانش رنج دیده از بی کفایتی حکومت شرعی و ... مصادیق زیاد است برای شادی و تکرارش نزد شما زیره بکرمان بردن است.
7- و یاد آوری این شاه بیت موضع گیری های مترقی چند ماه پیش مصطفی تاج زاده در نامه اش به مطهری در مورد حجاب اختیاری. که هر کسی را بپا می خیزاند به احترام و اینکه پس: زنگُ بزن و حاج مصطفی را واردش کن. الهم صل علی محمد و آل محمد. سپاسگزاریم آقای تاج زاده و ازپشتیبانیت دریغ نخواهیم کرد. یا...هو
۳ نظر:
دلقک جان سلام
امروز اول شدم ها !!!!
خدمتت عرض کنم که یه کم دیر شروع کردند ولی مبارک است.
مصطفی از بین همپالگیهای اسهال طلبش زودتر از همه به این نتیجه رسید و البته تنها اوست که از کرده های قبل جناح چپ دیروز و لیبرال نصفه نیمه امروز اظهار ندامت کرده.
من تنها او را نه به دلیل آن صحبتها بلکه به دلیل دیدگاه بازش به سوی آینده از دیگر همپالگیهایش صادق تر میبینم و می ستایم .
سلام صادق
شما همیشه اولید. منظورم شاگرد اول است. کاملاً حق با شماست. البته من در آن اظهار ندامت مصطفی از دهۀ شصت خیلی ازش استقبال نکردم. چون معیار حداقلی فعلی ام در نزدیک شدن به شخصیت های سیاسی "عبور صریح" از خامنه ایست. چون در بودن او بعنوان رهبر هیچگونه گشایشی بسمت اصلاحات حداقلی هم مقدور نخواهد بود. لذا خارج از بحث حقوقی که این سیستم جوابگو نیست در بحث حقیقی و شخصیت ها اما که لازمۀ شروع تغییرات حقوقی برای کارامدتر کردن نظام و تشکیل حکومت حداقلی است. خامنه ای بعنوان تنها عامل و مانع اصلی در حال حاضر است. چون بقیۀ الیگارشی یا مرده اند یا در حال مرگند و یا به غیرمفید بودن سیستم فعلی متقاعد شده اند و عنصر مهمی بغیر از مصباح یزدی که نرم افزار سخت افزار حامنه ایست در صحنۀ مؤثر باقی نمانده است. پس هدف نخستین برای هر اصلاح حداقلی که شروع خوبی خواهد بود برای رفتن بسمت تغییرات بنیادی و بدون فروپاشی مضر یا جنگ خارجی و ویرانگر زدن خامنه ایست و بس. خبرها البته کماکان خوب است و هم نامۀ مصطفی و هم تغییر لحن سایت کلمه که برای اولین بار سخنرانی خامنه ای در کرمانشاه را با خطاب "رهبر" مورد حمله و انتقاد قرار داده است و هم صحبت های امروز دختران مهندس موسوی و... نشانه های بهم پیوسته ایست که در آن پشت سیاست خبرها بسمت "عبور از خامنه ای" جهت گیری دارد. باید کمی صبور باشیم و ببینیم خامنه ای با آن قدرت سازماندهی مخوف امنیتی چگونه با این هجوم همه جانبه رودررو خواهد شد. یا...هو
تاجزاده هر روز بهتر از دیروز، همیشه ازش خوشم میامد به خصوص وقتی از جنتی شکایت کرد. صحبتهای دختر موسوی خوب بود، به خصوص که بلافاصله بعد گزارش احمد شهیده و به قول شما انگار چشم شیطون کر داره یه خبرایی میشه. احمدینژاد هم تو مصاحبه الجزیره یه ذرتهایی پرت کرده که نقض صالحیه، حالا کدومشون با خامنهای هماهنگ بودند؟
ارسال یک نظر