۱۳۹۰ مهر ۱۸, دوشنبه

ما اسعد تقی زاده را نجات خواهیم داد برای نجات ایران مکالمۀ نمادین با پیمان عارف!

Our Savior Subject to his Parents at Nazareth


دلم از شلاق قرون وسطایی که پیمان عارف را آش و لاش کرده بود بخاطر نامه ای به احمدی نژاد آن هم در پایان 18 ماه زندان و محرومیت مادام العمر از نفس کشیدن، چنان آشوب و خون است که دستانم می لرزد در نوشتن کلماتی که بار این همه پلشتی و زشتی و رسوایی را تاب ندارند. 

عارف می خندد. می گوید: بسیار خوب دلقک پیر فرصت خواهی داشت برای از سیاست نوشتن و از من و از هزاران من. ولی الان کار واجب تری داریم در نجات دادن جان محیط بان ایران. مگر نه اینکه من و دیگران و حتی تو دلقک گریخته از ترس ادعا داریم که ایران را رها می خواهیم برای زندگی شاد و سرود خوان و باهم. پس بطور بدیهی باید ایرانی مانده باشد که ما داریم برای نجاتش زندانیان سیاسی می شویم و شلاق می خوریم. و عکس جوان تکیده و فقیری را نشان می دهد که زیر عکس نوشته: اسعد تقی زاده محیط بان ایران!

تعجب می کنم از این همه استواری عارف با پشت آش و لاش هنوز خون چکان. می گویم ولی عارف جان اینکه دیگر حکم سیاسی نیست و ما چه اعتراضی می توانیم داشته باشیم و چکار کنیم.

پیمان عارف می گوید: نه دیگر نشد تو که ادعا داری بریشه ها متوجهی چرا اینقدر احمقانه می بینی قضایا را. پروندۀ اسعد تقی زاده که شکارچی غیر مجازی را در حین انجام وظیفه و در گیری مسلحانۀ طرفینی کشته است؛ قاضیی رسیدگی کرده است که نه می داند محیط زیست و طبیعت چه است و نه می داند محیط بانی دیگر چه شغلی است و شکارچی قاچاق چه جرمی است. او درس خارج فقه خود را در نزد استادش محمد یزدی تمام کرده است که بخاطر چپاول سه هزار هکتار جنگل های شمال پالیزدار را مجبور از ترک یار و دیار کرده و ول کن معامله هم نیست. و ...

می گویم بسیار خب عارف گرفتم موضوع را و الان می روم و در شهر نیرو جمع می کنم که همۀ همت مالی و رسانه ای و قلمی ایرانیان ایراندوست را بسیج کنیم پشت نجات اسعد تقی زاده. تا نشان بدهیم که اگر می خواهیم مبارزۀ سیاسی صرف هم بکنیم تنها راهش دفاع از حقوق مظلومان غیر سیاسی است. مبارزان سیاسی راه آزادی که انتظار خاصی ندارند زیرا که خود می دانند قدم در چه راه دشواری می گذارند برای رفتن تو کام رژیمی که مرده بدنیا آمده است و می خواهد همه را بمیراند. تازه این عزیز تر از جان ایرانیان اسمی دارند و رسمی و رسانه ای و پشتیبانی چه در مقیاس ملی و چه در محافل جهانی. ولی محیط بان ما را دارند می کشند بخاطر دیه ای که ندارد و نه سازمانش و نه دولتش که اسلحه و اختیار و مأموریت به او داده اند عین خیالشان نیست و...

عارف می گوید: بسیار خوب سخنرانی بس است. وقت از دست می رود. بلند شو برو و سعی کن یک موج رسانه ای درست کنی در شبکه های اجتماعی پر بیننده. تا من هم از فردا صبح راه بیفتم در داخل ببینم از چه راهی می شود جان این جوان وظیفه شناس - گیریم بد اقبال - را نجات بدهیم.

می گویم چشم و تنها توانی را که دارم گذاشتن همین گفتگو در بالاترین است و درخواست از کاربران برای موضوع داغ زدن و تبلیغات کردن و وبلاگ نوشتن و به اشتراک گذاشتن و... که: 

"دست نگه دارید و محیط بان ایران ما را نکشید. ایرانیان دارند می آیند برای نجات مدنیت؛ قبل از سیاست".

البته انتظار شق القمر هم نداریم، اگر حتی یک دهم پروپاگاندای ورود به حریم خصوصی آبرو ریز آن خانم جوان زندگی باختۀ چند روز پیش هم همت کنیم؛ اسعد تقی زادۀ محیط بان محکوم به اعدام نجات می یابد و ایران هم بدنبالش توسط اسعد ها.  خواهش می کنم ایرانیان. التماس می کنم. بجنبید لطفاً. یا...هو

۱ نظر:

ناشناس گفت...

اگر برایت مهمه سایت کیهان بالا نمیاد