۱۳۹۰ مهر ۹, شنبه

نامۀ شخصی دلقک ایرانی به آیت الله خامنه ای! در بارۀ هبۀ حقوق بازنشستگی.

The Actor



محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی، ولایت امر مسلمین جهان و رهبر فرزانۀ انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جناب حاج سید علی حسینی خامنه دامة افاضاته.
با سلام و تحیت.

1- من سه سال پیش در یک نیمه شبی که فرزندانم خواب بودند از شرم غیرقابل تحمل از رویشان که ناشی از بر باد دادن آرزوهایشان و بر اثر بی لیاقتی و بی کفایتی شخصی ام - با تأکید بر شخصی - بود از ایران گریختم و به غرب پناهنده شدم.

1- من کمترین سند و مدرکی که بتوانم به غربیان ارائه کنم تا مرا جزو صدقه بگیر مالیات دهندگان شان بپذیرند نداشتم. لذا دچار مشکل دوگانه ای شدم. اول اینکه طبق آموزه های دینی و قرانی مأخوذ از شما روحانیان محترم "دروغگویی" را گناه کبیره می دانستم و قادر به ادعای دروغ نبودم و از سوی دیگر در هیچکدام از قوانین و مقررات و پروتکل های پناهندگی مورد قبول غربیان عنوانی با تیتر "شرم از فرزند" پیش بینی نشده بود. لذا ناچار شدم از سرویس های جاسوسی سیا و موساد و MI6 که برایشان کارکرده بودم کمک بگیرم و پناهندگی خودم را ثبت کنم.

3- هنوز در تنها اطاق کاخ جدیدم در غرب پا دراز نکرده بودم که عوامل خدوم و پاکدست و خدمتگزار شما حقوق بازنشستگیم را مسدود و و از به هدر رفتن بیت المال جلوگیری کردند. واقعیت این است که ابتدا ناراحت شدم چون ایران را با این امید ترک کرده بودم که حقوق بازنشستگی میلیونیم بتواند بخشی از اجاره خانۀ فرزندانم را تأمین کند تا بتوانند با تلاش و کوشش بازار کار بسیار پررونق ایران - بویژه برای خانم ها و دختران جوان - زندگی بر باد داده شان توسط پدرشان را تحمل کرده و از دیدن صبح به صبح چهرۀ کریه من آزرده نشوند. لذا از مراجعه شان به مقامات ذیربط و اعلان مرگ من و استدعای برقراری مستمری برای خودشان استقبال کردم و به هوش شان بالیدم. اما وقتی مسئولان خدوم و پاک زیست اداره تنها شرط برقراری مستمری را الصاق کردن جنازۀ من به درخواست دخترانم ابلاغ فرمودند. من هم دیگر ناراحتی ام بر طرف شد و غصۀ فرزندانم جایش را به شادی و دعای خیر بشما داد که اگر نبود این پاکدستی و پاک زیستی شما که به همۀ ارکان و اجزاء حکومت شما نیز تسری یافته؛ معلوم نبود ایران عزیزم به چه فلاکتی می افتاد.

4- اخیراً ضدانقلاب شایع کرده است که گویا چند نفر آدم نفوذی از خارج نشینان به دیوان مقدس نظام اسلامی مرتکب تخلفاتی شده اند و رقمی کمتر از یک درصد تولید ناخالص ملی ایرانیان را - کمتر از یک درصد را نمی گویند تا رقم 13 صفری را بزرگ جلوه دهند - جابجا کرده و باعث تکدر خاطر حضرت عالی شده اند. من این تکدر را بوضوح در چهرۀ نورانی شما در افتتاحیۀ همایش بسیار مبارک بیداری اسلامی در چند روز پیش و همایش واجب انتفاضۀ فلسطین در امروز دیدم و متأثر شدم. هرچند که بیشترین تأثرم از مهربانی و دلسوزی برای جانبازان قطع نخاعی دفاع مقدس ناشی بود که چند روز پیش بمحضرتان شرفیاب شده بودند و تلویزیون آن را نشان داد. من می دیدم که شما چطور غم مجروحیت دست راست نازنین تان را فراموش کرده اید و به کسانی که تنها مشکل شان حرکت دادن پایین تر از گردن بدن شان بود متمرکز هستید و دلسوزی می کنید. این البته جز معجزه ای الهی بروز کرده در انسانی زمینی نمی تواند باشد که خوشبختانه نصیب ما ایرانیان و فقط ما ایرانیان ونه هیچ ملت و امت برگزیدۀ دیگر شده است.

5- اما غرض از مزاحمت اینکه با دیدن اینهمه دلسوزی و نگرانی و خداگونگی رفتار شما در مقابل کمترین ناپاکی که برای دیگر ملت ها و دولت ها امری روزمره است؛ و از آنجائیکه بسیاری از متشرعین و حقوقدانان ان قلت های زیادی وارد کرده اند و می کنند راجع به غیر شرعی و غیر قانونی بودن قطع حقوق بازنشستگی من. تصمیم گرفتم که از این فرصت استفاده کنم و ضمن اعلام رضایت خود از این واجب عینی حقوق بازنشستگی 7000000 ریالی ام را هبه کنم به حضرت عالی و دولت اسلامی تا بتواند بخش عمده ای از ضرر و زیان وارده از سوی همپالکی های ضدانقلاب خارج نشینم به بیت المال مسلمین را جبران کند.

6- خداوند سایۀ شما رهبر فرزانه را بر سر نه تنها من و ما که برسر همۀ قنداق های خونین بچه های فلسطینی مستدام بدارد. زیاده عرضی نیست. مشروح مستندات عرایضم در سطوح مختلف دولت مبارک اسلامی و از جمله دفتر پرخیر و برکت دیوان شخصی شما قابل دسترسی است. و من الله توفیق. الاحقر دلقک ایرانی!

۴ نظر:

آریا گفت...

عالی بود

ناشناس گفت...

اگر نبود این واقعیت که نفرت ما را دور می کند از همه آنچه می خواهیم می گفتم که چقدر نفرت انگیز است و چقدر متنفرم از نقاب های وحشتناک که رنگ دین به خود زده اند...ولی نمی گویم و فقط عشق را در قلبم نگه می دارم ما با عشق خود و قلب هایی مالامال از عشق آینده را از آن خود خواهیم کرد.

Dalghak.Irani گفت...

سلام و مرسی آریا. معمولاً قصه های مستند خوب از آب در می آیند مثل خود سرنوشت نویسی ها. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

عشق تنها نجات بخش ماست. به خودمان. به فرزندان مان. به همنوعان عزیزمان. نفرت خواسته و حرفۀ آنان است برای به واکنش های کور واداشتن ما. ما با عشق و همبستگی بر تاریکی چیره خواهیم شد. مطمئنم. یا...هو
سلام ناشناس و مرسی.