1- بگزارش روزنامۀ شرق استاد مردیها ایران را بقصد فرانسه و یحتمل امریکا ترک کرده است. خوش بحال غرب که از فردا عطر نفس این فیلسوف یگانۀ لذت را در هوای خویش تنفس خواهد کرد و بدا بحال ما ایرانیان که چه آسان ذخیره های معرفت مان را از دست مان و از ایران مان می گریزانند این قبیلۀ نکبت و تاریکی و جهل مستولی بر ایران.
2- البته که اندشمندی بسترگی مردیها هر کجای کرۀ خاکی که باشد باعث غرور و افتخار ماست. همانطور که باعث مباهات اندیشۀ جهانی است. ولی آخر چرا! او که خودش نویسندۀ رسالۀ زیبای جهان وطنی انسان مدرن با عنوان "در دفاع از مهاجرت و نقد وطن" است. اما تا آخرین رمقی که باقی داشت خودش تن بمهاجرت نداد. حتی هنگامیکه در دولت نکبت احمدی نژاد هر روز مزاحمت بیشتری برایش فراهم کردند از سال 84 ؛ تا بالاخره در جشن ذبح اسلامی علوم انسانی به سلاخی خامنه ای در سال 89 از دانشکاه علامه اخراج شدند و دچار تنگناهای بسیاری گردیدند. تا جاییکه حتی از تجدید چاپ کتاب های قبلاً منتشر شده اش جلو گرفتند عملۀ جهل و نادانی و مصیبت؛ به اجبار ایران را ترک می کند.
3- امروز که نزده می رقصیدم و دستم بقلم نمی رفت. این خبر دیگر نوبر مرثیه بود برای ایرانم. و کاملاً تمرکزم را گرفت و قدرت چیدن کلمات را ندارم. فقط می توانم سوگوار باشم و بگویم: خوش آمدید استاد و دوستتان داریم و امید واریم شرایط بگونه ای رقم بخورد که مهاجرت تان کوتاه باشد و برگردید به نزد دانشجویان و عاشقان اندیشه تان در ایران. یا...هو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر