۱۳۹۰ مهر ۱۲, سه‌شنبه

رسیدگی "عاقلانه" بجای رسیدگی "عادلانه": خامنه ای از چه می ترسد! سقوط مبارک.

The Toilette of Esther



1- بالاخره آیت الله خامنه ای بعد از یک ماه گذشته از رسانه ای شدن بزرگترین اختلاس، دزدی یا کلاهبرداری تاریخ - در نسبت مبلغ اختلاس به میزان تولید ناخالص ملی کشور هدف (در این مورد ایران) - امروز و در حاشیۀ ملاقات با مسؤلان و تدارک کنندگان حج تمتع بطور گذرا به این اختلاس پرداخته و حرف های کد داری زده است. اینکه چرا آیت الله چنین دیر اولاً، در حاشیه ثانیاً، و آن هم در حاشیۀ یک مجلس ذاتاً عبادی و غیر سیاسی و اقتصادی و ... ثالثاً؛  وارد بحث اختلاس شده است؛ دلایل متقن عقلانی دارد که مشخص می کند آیت الله از مشاوران زبده ای سود می برد در این روزهای بسیار سخت که به بدترین تنگناهای تاریخ رهبری خودش رسیده است. اما من قصد بازکاوی این دلایل سه گانه و حتی بیشتر را ندارم تا فرصت کنم و فقط به یکی از کدهایی که خامنه ای فرستاده برای قوۀ قضائیه اشاره بکنم که خیلی مهم است.

2- حرف کد دار و اصلی آیت الله اما؛ در آنجایی است که می گوید:

تأکید کردند: مسوولان قضایی ضمن پیگیری قوی، دقیق و عاقلانه قضیه و اطلاع رسانی مناسب به مردم، باید دستهای خائن را قطع کنند.

به کلمات قوی، دقیق و عاقلانه خوب دقت کنید و قطع کردن دست خائن که نشاندهندۀ مجازات افراد است ونه رسیدگی به ریشه ها!
آیت الله خامنه ای دوباره در آخر مجلس بر می گردد به موضوع اختلاس و می گوید:

ایشان با اشاره به اطلاع رسانی که در روز های گذشته در خصوص این حادثه انجام گرفته است، خاطر نشان کردند: رسانه ها بیش از این نباید به جنجال و هیاهو درباره این ماجرا ادامه دهند، بلکه باید به مسئولان اجازه دهند تا عاقلانه، مدبرانه، قوی و با دقت قضایا را پیگیری و بررسی کنند

در اینجا نیز می بینید که از همان واژه های عاقلانه، قوی و دقت و مدبرانه استفاده کرده است. این کلمات که در دو جمله با فاصلۀ زمانی ابتدا و انتهای جلسۀ ملاقات؛ عیناً شبیه هم و حتی با اضافه کردن کلمۀ مدبرانه در مرحلۀ دوم در حالی بیان شده است؛ که هر دو جمله و کل حرف های  خامنه ای خالی از دوواژۀ کلیدی "عادلانه" و "سریع" است - در حالیکه رسیدگی عادلانه اولین انتظار هر کسی از عدلیه (دادگستری) است. و البته سرعت در رسیدگی بخاطر جراحت وجدان جامعه - بعبارت دیگر ایشان با تأکید بر واژۀ عاقلانه و مدبرانه و دقیق؛  این کد را برای همۀ گماشتگانش می فرستد که این بحران مفتضح تاریخی را با عقل و تدبیر مدیریت کنید و از بجان هم افتادن پرهیز کنید و در نهایت یک یا چند عنصر درجه چندم را به شدیدترین وجه ممکن محکوم کنید و پرونده را مختومه کنید.

3- خب غلط ترین تحلیل در چرایی حرف های خامنه ای این آدرس عوضی است که بگوییم خامنه ای از ترس رو شدن دست خودش و حواریون حلقۀ اولش در این فاجعه، چنین کدی را فرستاده. در حالیکه بدلایل مستند که مجال ورودش را ندارم چنین احتمالی از قوت لازم برخوردار نیست. و رهبر جمهوری اسلامی ملاحظاتی از این قبیل را در نظر نداشته و ماجرا خیلی عمیق تر از اینگونه ترس هاست. که به اجمال اشاره می کنم.

4- آیت الله خامنه ای در دوسال گذشته با بدترین دوران رهبری خودش دست بگریبان بوده و بحران پشت بحران اجازه نداده آب خوش از گلویش بگذرد. شروع این سونامی که برمی گردد به راهپیمایی میلیونی تهران در 25 خرداد 88 و پی آمد های آن تا بعد از شش ماه التهاب و بگیر و ببند های بی سابقه و کشتار وشکنجه و زندان برای هرنوع اعتراضی، تا جنبش اعتراضی 25 بهمن 89 و نارضایتی های گسترده و گسیختگی های بی سابقه در بین الیگارشی و ریزه خواران 30 سالۀ آن ها که نقطۀ ماکزیمم و عطف آخرینش هم به وقایع نیمۀ اول سال 90 و آن قهر 11 روزۀ احمدی نژاد مربوط است. از طرف دیگر قضیه هرچند خامنه ای دیکتاتور بی رحم و جاه طلبی شده که برخی خصوصیات ذاتی این قبیل لویاتان ها را هم دارد. ولی در عین حال اگر فشار بیش از اندازه بشود قادر به مدیریت بحران و مقاومت نیست که بهترین نمونه هایش بر می گردد به گریه ها و التماس های ایشان در وقایع 23 تیر 78 و 29 خرداد 88. که اگر کمی فشار ادامه می یافت خامنه ای سقط می شد.

5- اگر به این اوضاع بشدت شکننده مشکلات اقتصاد کلان و تحریم های خردکننده - بویژه در حوزۀ نفت - و روابط بین الملل را هم اضافه کنیم؛ خیلی دشوار نیست بفهمیم که اصرار آیت الله به نمایش "خود استواری و هیمنه"ی خودش در دو همایش اسلامی اخیر در تهران بیشتر از اینکه از عادی بودن شرایط کشور حکایت داشته باشد؛ بیشتر ناشی از ترس بسیار زیاد خامنه ای برای از دست دادن کنترل کشور است. لذاست که دستور کار برای خامنه ای که از نان شب واجب تر است این است که هرنوع بحرانی را منکر شود و به فضاهایی که استعداد گسترش بحران و غیر قابل کنترل شدن آن را می دهد اجازه  بروز و ظهور ندهد. لذا تأکید بر "عقل" می کند خطاب به قضاتی که صفتشان "عدل" است و نه عقل. زیرا که بسیاری از احکام عادلانۀ قضایی در هر جای دنیا می تواند عاقلانه نباشد و عقل هماره عدل را تأیید نمی کند. و وقتی مدبرانه که حامل نوعی اعمال تدبیر همراه با مصلحت است هم اضافه می شود؛ معلوم می گردد که چه اوضاع دشواری دارد خامنه ای برای پایان دادن به این پرونده. و چه خوب.

6- دیگر جایی نماند که از خبر های خوش همۀ این اتفاقات بگویم برای رهایی نهایی انشاأالله؛ و ریزش شدیدی که در بین بدنۀ سرخوردۀ پیاده نظام حزب اللهی رژیم اتفاق افتاده و این جرخوردگی مبارک ادامه خواهد داشت بطور یقین. و فقط می توانم این دریغ را بنویسم که کجاست یک اپوزیسیون مصمم و کار بلد و میهن پرست که نگذارد جمهوری اسلامی جان سالم بدر ببرد از این همه خیانت و پلشتی! و اینک ضعف مطلق! یا...هو

۴ نظر:

Ali گفت...

دلقک جان سلام

خسته نباشید

طنز زیر را در اینترنت خواندم

از دیوار یکی از دوستان در فیس‌بوک:


ایشان طی بیانات تاریخی و بسیار مهمی فرمودند: «کسانیکه آشنایی کافی دارند میدانند که ساز و کارهای قانونی حاکم بر کشور اساساً اجازه اختلاس سه هزار میلیاردی را نمی‌دهد. یک وقتی مثلاً یک میلیارد، دو میلیارد است، خوب حالا شاید آدم بگوید اختلاس کرده‌اند، جابجا کرده‌اند. اما سه هزار میلیارد را چه جور میشود اختلاس کرد؟ این حرف، حرف گزافی‌ است.»

«.. زير سؤال بردن اصل بانکداری اسلامی، اصل برائت، اصل نظام اسلامی، بزرگترين جرمى بود كه انجام گرفت. چرا شما نسبت به اين جرم چشمتان را ميبنديد؟! اين همه زحمت كشيده بشود، مردم بيايند، سرمایه اندک خود را بگذارند، آن جوان روستایی، آن جوان حزب اللهی، يك موسسه به اين عظمت در دنيا، در عملیات بانکداری اسلامی كه ما ادعايش را در دنیا داریم، چنین کاری انجام بگيرد، بعد يك عده مفت و مسلّم بيايند بدون استدلال، بدون دليل، بگویند اختلاس شده. اين كار كوچكى است؟! اين جرم كمى است؟! يك قدرى بايد منصف بود توى اين قضايا. من همه را تحذیر می دهم در این امر. دشمن هم حداكثر استفاده را از اين كرد."

خ.آ گفت...

دلقك جان سلام،
استاد شما خودتان دست به كارشويد از اين اپوزوسيون بي عرضه و بي مصرف جز بيانيه هاي آبكي چيزي در نمي آيد. بد بخت كرباسچي مگر چه كرده بود كه رسوايش كردند يا زمان شاه مثلاً جشن دو هزاروپانصد ساله را اين آخوندها پيرهن عثمان كردند كه تازه اينترنتي هم وجود نداشت حالا به قول شما يه آدم اسم و رسم دار غير آخوند يعني پيدا نميشود كه اين جريان را پتك كنه بكوبه توي سرشان؟ نه ولله فقط آخوند جماعت ميداند چه جوري بايد بلوا درست كرد و از يه كاه كوه و از يه كوه كاه بسازند. به قول شما .. اف  

Dalghak.Irani گفت...

سلام Ali
مرسی بخاطر طنزی که خیلی خوب واقعیت را بیان می کند. در حقیقت جزاین هم نیست حرف خامنه ای. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام به خانم آشنا
بسیار پیشنهاد خوبی است توصیۀ حضرت عالی. تنها ایرادش این است که زیادی جدی بنظر می رسد. و خواننده ابتدا متوجه طبع شوخ و عمق ناراحتی شما نمی شود. لذا توضیح می دهم که منظور شما قطعاً ارتباطی با من ندارد و بیشتر برای نمایش غیض و بغضتان از اوضاع کشور است. چه اگر جدی باشد فرمایش تان معلوم می کند که مرا دست کم گرفته اید و نمی دانید که هنوز سال ها باید بگذرد از اقامتم در خارج تا یک هخا یا عقاب و از این دست "جک های روز" بشوم. من اگر داد نزنم خودم هم صدای خودم را نمی شنوم! البته همیشه به این فکر هستم که طرح عملی جنبش تکنفره ام را عملی کنم. برای خندۀ دانندگان و برای گریۀ بینندگان. ولی هنوز در حال تمرین جسارت و "آیا آمادگی بهم زدن این سکون کم خطر و بی اثر را دارم یا نه". بلکه هم دل بدریا زدم بزودی برای سرگرمی بیشتر بچه ها. مرسی از اعتمادی که بمن نشان می دهی. ولی کار سیاسی نیازمند نقشه و سیاستمدار و ارتباط و تجربه و توطئه و گروه و سازمان و تشکیلات و دروغ و دو رویی و "بی رحمی" است. و من از خون دماغ هم می ترسم. نه فقط برای خودم که برای بغل دستیم. یا...هو