Big Electric Chair |
1- شورش های اقتصادی دامنه دار ابتدا از امریکا شروع نشد ولی یونان اروپایی اولین کشور متأثر شونده از زیاده روی اقتصاد سرمایه داری لقب گرفت. و بلافاصله با تنش هایی در ایرلند و کمی هم پرتغال و اسپانیا به سواحل افریقا و تونس رسید. و بعدش مصر و دومینو وار به همۀ کشورهای عربی و مسلمان. و بالاخره موج از بریتانیا هم عبور کرد و به امریکا رسید. و بمحض رسیدن به قویترین کشور "مُثُل" نام مشخصی هم پیدا کرد با نام عمومی "اشغال" و نام خاص "وال استریت". امروز اما موج جهانی دوباره برگشت به اروپا و ایتالیا و اسپانیا و آلمان و انگلیس و حتی ژاپن و ... که همه یک شعار داشتند؛ همان اسم عام "اشغال". رم را اشغال کنید. توکیو را اشغال کنید. و...
اینک دو سؤال عام روی میز است و در انتهایش برای ما ایرانیان که این جنبش های سرتاسری با ایران چه خواهد کرد. آن سه سؤال اینها هستند:
الف- عاقبت این جنبش ها در اروپا و امریکا و جوامع پیشرفته و دموکراتیک چه خواهد شد.
ب- فرق این شورش ها در میان کشورهای توسعه نیافته و غیر دموکراتیک با همین وال استریتی شدن غرب کدام است.
پ- و بالاخره اینکه آیا این شورش ها به ایران هم خواهد رسید یانه و در صورت رسیدن چه خواهد کرد.
2- پاسخ الف این است که: این شورش ها و درغرب به هیچ دست آورد کوتاه مدت و قابل نشان دادنی نخواهد رسید. زیرا که شورش کنندگان بر علیه نابرابری و رکود و سرمایه داران شورش کرده اند و سرمایه داری یک سیستم است و سیستم اقتصادی با شورش تعویض شدنی نیست. بویژه در جایی که معترضان سیستم جایگزین و آلترناتیوی هم ندارند برای پیشنهاد یا هدف. آنان فقط از دولت مردان شان می خواهند که در سیستم نئولیبرالی که وضع را به اینجا کشانده تعدیل کنند و وضع آنان را بهبود ببخشند. و مسلماً غرب چه با سیاستمدارانش و چه با متفکرانش شدیداً این صداها را جدی خواهند گرفت و در سیاست های اقتصادی منجر به این وضع اصلاحاتی را انجام خواهند داد. البته که نه برای امروز و فردا. که حداقل این وعده کمتر از دو یا سه سال آینده نخواهد بود.
3- در پاسخ سؤال ب می توان اینطور داوری کرد که این قبیل شورش ها در جوامع سنتی و تحت حکومت دیکتاتوری ها بلافاصله پس از جرقۀ اولیه اقتصادی تبدیل به شعارهای سیاسی می شوند. و شورش کنندگان از سطح نارضایی اقتصادی بسمت نارضایی سیاسی متحول می شوند. زیرا که حوزۀ سیاست در کشورهای پیرامونی یک آلترناتیو مشخص برای اجماع و تبدیل آن به خواست عمومی دارد. و آن "دیکتاتور باید برود" است. بعبارت دیگر اگر درغرب شورش کننده بر علیه سرمایه داری نماد مشخصی را نمی شناسد که فریاد "باید برود" یا "باید سقوط کند" یا "مرگ بر..." را سر بدهد و خودش را بسطح بالاتر از نظر کیفیت و کمیت اعتراض برساند؛ درست برعکس در کشورهای جهان سومی این نماد هماره آماده و در سیبل اعتراضات است. و آن شخص حاکم و یا حاکمانی هستند که درست است که ممکن است مسئول وضع فعلی نباشند - کما اینکه بن علی و مبارک و... کمترین تقصیر را در بحران جهانی اقتصاد منجر به سقوط شان نداشتند - ولی مسئول همۀ عقب ماندگی هایی هستند که قبل از این هم نارضایتی متراکمی را تولید و انباشت کرده بود ولی مجال بروز نمی یافت.
4- در مقابل سؤال سوم و وضع ایران اما کمی باید بیشتر درنگ کنم. زیرا ایران به سه دلیل زیر تا حال حاضر از این شورش ها جان سالم بدر برده است:
الف- شورش های منتهی به جنبش سبز با محوریت طبقۀ متوسط فرهنگی حوامع کلان شهری در بعد از انتخابات 88؛ پتانسیل بالقوۀ این قبیل شورش ها چه در زمینۀ چهره های شاخص و چه در مورد طبقۀ پیشرو را در کانال کشتار و سرکوب و زندان و شکنجۀ رژیم تخلیه و بدنۀ طبقۀ پیشرو را سرخورده کرد. بعبارت دیگر ایرانیان قبل از رسیدن اعتراضات اقتصادی جهانی به نقطۀ جوش؛ دیگ مدنی و سیاسی خودشان را جوشاندند که رژیم خیلی بی رحم و سریع آن را از غلغل انداخت وسرد کرد. لذا اینک که جهان به جوشش افتاده ایرانیان از پتانسیل اعتراض تخلیه هستند.
ب- دلیل دومی که شورش های اقتصادی بین المللی تا کنون به ایران سرایت نکرده است؛ منزوی بودن اقتصاد ایران در ارتباط با اقتصاد جهان آزاد با محوریت غرب است. چون ایران تحت تحریم اقتصاد کشورهای امریکایی و اروپایی قرار دارد معمولاً اتفاقات روی داده در این بازارها بلافاصله به ایران منتقل نمی شود و با فاصلۀ زمانی بیشتری همراه است تأثیر پذیری اقتصاد ایران.
پ- عامل مهم وسومی که ایران را از موج جهانی شورش های اقتصادی - در جهان سوم سیاسی شده - دور نگاه داشته است، عامل مهم نفت است اولاً. و نوع مدیریت اقتصادی "توزیع پول نقد" دولت های احمدی نژاد است ثانیاً. عامل درآمد های نفتی مثل اغلب دیگر کشورهای نفتی نه تنها در سال های اخیر بضرر اقتصاد ایران عمل نکرده است بلکه برعکس بدلیل بالارفتن بسیار زیاد قیمت نفت بنفع اقتصاد ایران هم عمل کرده است. بویژه اینکه دولت های احمدی نژاد با توزیع این در آمد کلان در بین اقشاری از محرومین در قالب های گوناگون پرداخت نقدی و سهام عدالت و هدفمندی یارانه ها و ... نوعی دلخوشی مسکن ولی جذاب برای فقرا فراهم کرده است. و از احساس نارضایتی فقیرترین اقشار جامعه کاسته است.
5- اما این همۀ ماجرا نیست. و آینده ای نه چندان دور در نیمۀ دوم امسال و اوایل سال آینده همۀ این حباب های کاذب را خواهد شکاند و به احتمال "منطق اقتصادی" موج شورش ها و نارضایتی ها در آخرین ایستگاه به ایران خواهد برگشت. رسیدن این موج شورش ها و در هنگام رسیدن به ایران بسرعت سیاسی خواهد شد که معلوم نیست هیئت حاکمۀ بشدت لرزان و تضعیف شدۀ فعلی جمهوری اسلامی قدرت مقاومت در برابر آن و از سر گذراندن آن را داشته باشد. مستندات چنین پیش بینی بشرح زیر است:
الف- تحریم های هر آن تشدید شوندۀ غرب؛ منابع در آمدی ایران از قِبَل نفت را بازهم بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد و حتی اگر صادرات نفت بدلیل مشکلات تولید و به اندازۀ نیاز ارزی کشور مقدور هم باشد انتقال ارز حاصله بداخل کشور با موانع غیرقابل عبوری مواجه خواهد بود.
ب- چون محمود احمدی نژاد هر آنچه در خزانه و صندوق های تحت نام های مختلف بوده است را خرج کرده و با همۀ بی قانونی ها و بی حساب و کتابی هایش به زمین وزمان هم در داخل کشور بدهکار است. لذا پولی ندارد و نخواهد داشت تا تولید داخل مضمحل کرده اش را سرپا نگه داشته و نسبت به ادامۀ واردات بی رویه از سویی و تداوم دادن پرداخت های لیفه ای و نذری به فقرا از طرف دیگر ادامه دهد. بنابراین منطق اقتصادی باعث شکل گیری و گسترش نارضایتی و اعتراض های مدنی خواهد شد.
پ- تنش های سیاسی و انتخاباتی داخلی بین هیئت حاکمه نیز به این انفجار اعتراضی کمک خواهد کرد. زیرا که احمدی نژاد در بدترین شرایط از نظر خزانه و پرداخت های غیرقانونی در بین همۀ سال های ریاستش است. و همچنین با احمدی نژادی که تا یکسال پیش هرچه می کرد و هرچه می گفت و عمل می کرد از نظر حامیت رفقای دیروزو رقبای امروز فرق اساسی خواهد داشت. حتی حمایت های فراقانونی آیت الله خامنه ای هم نخواهد توانست احمدی نژاد را به جسارت بی قانونی های تاکنونش موفق کند. این موضوع همانطور که گفتم علل قطعی اقتصادی خواهد داشت در خالی بودن خزانه و عدم امکان تداوم روزمرگی درآمدهای بی حساب نفتی؛ و علل سیاسی مکمل خواهد داشت در عدم حمایت الیگارشی از ناتوانی های او.
ت- بدیهی است که این وضع تازۀ اقتصادی، سختی های زیادی به ایرانیان طبقۀ متوسط و محروم تحمیل خواهد کرد. ولی این خوبی را هم خواهد داشت که جمهوری اسلامی را در کانال تغییرات بنیادین و بنفع مردم مجبور کند. اگر شورش های در پیش پتانسیل تغییر رژیم را هم نداشته باشند. یا...هو
۳ نظر:
آقاجان ! ما كه از ايرانيها بريديم. حرف از شورش زدن و اين چيزا خنده داره. من خودم داخل جمعيت 25 خرداد بودم. بيشتر براي حال كردن و سرگرمي بود اومده بودن. مالوندن هم هدف اصلي خيلي از جوون ها بود. به شوخي و خنده موسوي و كروبي رو هم جوگير كردن و انداختن تو زندان. اين جماعت مثال همون قضيه آقا ب...ن هاش رو بيشتر كن هستن و لا غير. هرچه فشار بيشتر كاليبر اونجاي مردم هم انعطافپذيرتر ميشه. پول و ثروت هم از سر و روي ايراني ها ميباره. نمونهاش ثبت نام هاي حج عمره. اين پول ها از كجاست؟ مردم ايران به تنگناي اقتصادي نميرسن چون اينجا سرزمين دزدهاست. من هم استثنا نيستم. من هم از همون دزدهام. خيال خوشه كه ايراني جماعت بيدار شه. خداييش اينقدر از جهل اين مردم دلم خونه كه همين فردا پس فرداس خودم رو آتيش بزنم...
عالي بود مثل هميشه .
اگر اين زالو ها دست از سر مملكت ما بردارند و پتانسيلهاي ما كه در سرتاسر دنيا پراكنده اند ( منظور جوانان و نخبه گان ) + جوانان پر انگيزه اي كه در داخل داريم (و دارند ميسوزند)+ يك دولت بي غرض و مرض و دلسوز(نه فرصت طلب) .... كا را به دست بگيرند جهش غير قابل تصوري خواهيم داشت كه جهان را متحير خواهد كرد... چنين باد
سلام بر شما دوستان و همراهان.
برای ناشناس.
کاملاً درک می کنم و همراهی ات می کنم در این خشم بینا و مقدس بشرطی که آخرین بخش افسردگی را حذف کنی از کامنت انرژیک ات. بعد هم تحولات اجتماعی خیلی اتفاقی هستند و فقط می شود به برخی قرینه های نغییر اشاره کرد ولی اینکه عملکرد این فاکتورها در جوامع مختلف یکسان باشد مثل فرمول ریاضی نه. لذا همانطور که نمی توان وقوع حوادث اجتماعی را فقط با تکیه بر مشاهده و قرینه حدس زد و پیش بینی کرد. عدم وقوعش هم شامل همین فرمول است. نه می توان گفت به این دلیل وقوع حتمی است. و نه می توان داوری کرد که به این دلایل "عدم وقوع"ش قطعی است. من امیدوارم که جو جهانی ایران را متأثر کندو شما هم با من همراه باش هم برای بی خیال خودکشی شدن خودت و هم برای اضافه کردن یک نفر (خودت) بکسانی که ما زندگی می خواهیم و بدستش خواهیم آورد . پس بکوشیم با نشاط. مرسی یا...هو
و سرکار خانم آشنا. سلام. مرسی. آمین. یا...هو
ارسال یک نظر