۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبه

قبل ازدست افشانی؛ نگاهی دقیق بیندازیم: درتونس ومصرعروسی نیست. دعا کنیم!

Coronation of the Virgin


درادمۀ هرآنچه درموردتونس مشروح ترنوشتم.(+) (+) (+) خلاصه می گویم:

1- بدنبال تونس بالاخره مصری ها هم بخیابان ها آمدند والبته دریمن واردن و الجزایرهم خبرهایی بوده است. ومی شود انتظارداشت -درغیرسوریه که فضای سرکوب اززمان حافظ اسد تاکنون نفس کشیدن راهم سخت کرده است-  نا آرامیها در سایرکشورهای غیرنفتی عرب هم تکانه هایی را باعث شود. ازمنظری متفاوت موج راه افتاده درکشورهای غیرنفتی اعراب ناشی از فقراقتصاد جهانی درغرب است که بیشترین لطمه را به کشورهایی زده است که اقتصادشان برپایۀ محوری ِ صنعت توریسم می چرخید. اول تونس حالا هم مصر و...

2- من خودم بسیارغمگینم ازاتفاقات جهان عرب وبسیاردعا می کنم که دولت های لیبرال استبدادی و شبه دموکراسی هردو کشور بتوانند با درایت وازخودگذشتگی، مردم را بخانه ها برگردانند تا انشاءالله اقتصادجهان راه بیفتد وزندگی دراین کشورها هم به رفاه دورۀ شکوفایی برگردد. فقط خداکند که هیچ کدام ازاین شورش ها به فروپاشی ساختارهای حکومتی (انقلاب) نینجامد.

3- جوانان ایرانی هم خیلی هیجان نشان ندهند با اینهمانی کردن رژیم های مدرن و لیبرال استبدادی تونس ومصر با "هرج ومرج-رژیم" ِسیاسی برمبنای شریعت وماقبل تاریخ جمهوری اسلامی درایران. فعلاً دعا کنیم که مصروتونس مثل ما نشوند تا بلکه مفری بشود وبتوانیم ما هم مثل آن ها دومرتبه دارای حکومت مدرن بشویم.

4- چندتا تیترهم می نویسم برای اندیشیدن:

الف- انقلاب اگرهم خودش امری سیاسی است. که است. لیکن بخاطرامرسیاسی صرف شکل نمی گیرد. زیرا که سیاست -درخوشبینانه ترین برآورد- موردعلاقۀ یک درصد وموردحرفۀ یک درده هزارآدم های عضویک جامعه است. وشاکلۀ همۀ جوامع بشری از آدم اجتماعی که خواهان زندگی غیرسیاسی وبدون سرخر ومزاحم است تشکیل یافته است.


ب- هیچ انقلابی بلاواسطۀ یک استبدادهولناک ترازحکومت ساقط شده منجربه حکومت دموکراتیک نمی شود. نمونه: همۀانقلاب های تاریخ.


پ- دموکراسی هرنفریک رأی اگرهم بهترین روش حکومتی باشد؛ باید با ابزارهای دیگری مثل آگاهی وتولید ودرآمدسرانه وفرهنگ بومی جمع جبری  ومعیارشود تا برای کشوری مفید واقع شود.


ت- درکشورهای اسلامی دموکراسی منهای درآمدسرانۀ حداقل 15- 20 هزاردلاری آن هم نه ازفروش نفت بلکه ازکاروتولید، نتیجۀ برعکس ندهد باید خیلی شانس بیاوریم. مقایسۀ هند وپاکستان. ونگاهی به وعبرت ازمالزی وترکیه بعنوان موفق ترین ها دراین راه.

و...

5- ما باید سعی کنیم ایران را ازوضعیت پیشاتاریخ حاکمان دینی ابتدا به مدارحاکمیت مدرن برگردانیم ودراین جاست که بزرگترین مشکلات ما راه حل های کوچک می طلبند مثل:

الف- با حمایت ازفرهنگ وهنرمدرن وهمۀ یاری دهندگان به آن چه مشایی باشد یاتاج زاده؛ امام جمعۀ مشهد علم الهدی وتوابع فکریش را منزوی وخفه کنیم.

ب- ازجمع آوری گشت ارشاد توسط هرکس استقبال وازآن مراقبت کنیم. همین طور است پشتیبانی ازهرمخالفتی -حتی زبانی- با حجاب اجباری وپوشش وآرایش فراتر از عرف غالب کشوری، شهری، منطقه ای ومحلی.

پ- ازمجوزبه نمایش های تحجرآشفته ساز مثل هداگابلروهرنوع سینما وتئاترو نقاشی وهنرمدرن حمایت کنیم. والبته ورزش ودررأس همه؛ هیچ گاه ازپتانسیل شادی توده ای فوتبال غفلت نکنیم.

ت- ازدرخواست وبرگزاری کنسرت های موسیقی وجشن های سالنی وخیابانی حمایت وحفاظت کرده؛ وشادی را درجامعه گسترش دهیم.

ث- انگیزه خوانی ممکن نیست وسنتی وخانه خراب کن است وباید به نتیجه ها متمرکز شویم. لذا هرکس وهرفکری -حتی احمدی نژاد- که با روحانیت متحجر و سیاسی زاویه ای حتی کوچک دارد را درآن موضوع خاص ومقطعی حمایت وموضع گیری کنیم.

ج- جشن وسرورومهمانی ها را تعطیل نکنیم. البته که به عرف غالب جامعه هم بد اخمی وپشت نکنیم. شادی نجیب می تواند مارا ازدست آخوندهای خودحال کن حرفه ای ولی ضدحال ما نجات بدهد ودرعین حال قشرسنتی حامعه را برما نشوراند. چیزی که شاه وما پدران شما رعایت نکردیم وایران مخروبه شد. با این خوشحالی واقعی که امروزمردمان ضدمدرن بغیرازهیئت حاکمه دراقلیت محض هستند.

چ- ازهرگونه مظاهرشهری وتظاهرهای مختلط ولی متناسب بافرهنگ عامه بشدت حفاظت وآنرا ترویج کنیم. پشتیبانی ازآزادی اجتماعی زنان دررأس همۀ راه حل های ماست.

خ-...ادامه بدهید!

6- دلقک تلگرافی وجویده جویده وازده تا یکی را گفت وبرای کوتاهی حوصلۀ شما لاجرم جمله هارا امری بکاربرد. پوزش برای لحن دلقک اگرنمی پسندید. ولی اعتماد کنید که دلقک ایرانی جزبه خدمتکاری شادی شما هیچ ادعایی وآرزویی ندارد.

 بعدازتحریر:
روی سخنم با طبقۀ متوسط فرهنگی است. شما مسئولیت هرنوع تغییری درآیندۀ ایران را دارید. کمیت غالب اگرنیستید. کیفیت اغلب هستید. یا...هو

۵ نظر:

reza گفت...

دلقک ایرانی از هر دری گفته و می‌گوید اما تا به حال ندیده‌ام نسبت به نوکیشان مسیحی که اتفاقن روز به روز بر تعدادشان افزوده و جفاهایی که این روزها بیشتر از همیشه در حق‌شان می‌شود، حرفی بزنند. می‌خواستم ببینم ایشان در این باره و اصولن در مورد تغییر دین ایرانیان چه نظری دارند؟

reza گفت...

این مشکل دیر یا زود در این کشورها اتفاق می‌افتاد. مسئله‌ی اصلی تضادی است که بین دین و دولت در این کشورها از زمان استقلال‌شان به شکل حل نشده‌ای همواره بوده و پاسخ مناسبی به آن داده نشده است. باید این به این دوگانگی پاسخ مناسب داده شود. البته نواندیشان مسلمان خواسته‌اند به این مسئله پاسخ دهند اما چرا هیچ گاه پاسخ‌هایشان مقبولیت عام نمی‌یابد. مشکل کار در کجاست؟
من فکر می‌کنم تا از لحاظ فرهنگی و به طور اخص از لحاظ مذهبی پاسخی درخور برای چنین دوگانگی‌ای پیدا نشود راه حلی جز نظام مستبد سکولار و سرکوب‌گر یا یک نظام دینی بر پایه‌ی اسلام برای این مسئله وجود ندارد و در نهایت رژیم‌های نیمه‌سکولار مستبد نمی‌توانند برای همیشه خواست عمومی را سرکوب کنند.
به نظر می‌رسد در کوتاه مدت راه حلی برای این مسئله متصور نیست. تنها در صورت عزم نخبگان در نقد اسلام (و نه اصلاح یا نواندیشی در آن که شکست خورده و خواهد خورد) و تلاش برای جایگزینی یک عقیده‌ی ایمانی دیگر نظیر مسیحیت می‌توان امید داشت که در بلند مدت مشکل به سمت اصلاح پیش برود.
هر چند به شخصه چنین عزمی را کم‌تر می بینم. متاسفانه موج اسلام‌گرایی در کشورهای عرب منطقه شروع شده و حتا جمعیت مسلمانان در غرب نیز رو به افزایش است و کافی است که به مرز بیست درصد برسند باید فاتحه‌ی اروپای آزاد و دموکراسی را خواند و غربی‌ها اگر خیلی هنر کنند باید حالا دیگر هوای کلاه خودشان را داشته باشند....
خلاصه کلام اینکه لطفن از خواب بیدار شوید و بفهمید که اسلام خطرناک است و ماله کشی‌های به اصطلاح نواندیشان مسلمان نه تنها بردی ندارد بلکه کاملن به سود مسلانان بنیادگرا تمام می‌شود

reza گفت...

این مشکل دیر یا زود در این کشورها اتفاق می‌افتاد. مسئله‌ی اصلی تضادی است که بین دین و دولت در این کشورها از زمان استقلال‌شان به شکل حل نشده‌ای همواره بوده و پاسخ مناسبی به آن داده نشده است. باید این به این دوگانگی پاسخ مناسب داده شود. البته نواندیشان مسلمان خواسته‌اند به این مسئله پاسخ دهند اما چرا هیچ گاه پاسخ‌هایشان مقبولیت عام نمی‌یابد. مشکل کار در کجاست؟
من فکر می‌کنم تا از لحاظ فرهنگی و به طور اخص از لحاظ مذهبی پاسخی درخور برای چنین دوگانگی‌ای پیدا نشود راه حلی جز نظام مستبد سکولار و سرکوب‌گر یا یک نظام دینی بر پایه‌ی اسلام برای این مسئله وجود ندارد و در نهایت رژیم‌های نیمه‌سکولار مستبد نمی‌توانند برای همیشه خواست عمومی را سرکوب کنند.
به نظر می‌رسد در کوتاه مدت راه حلی برای این مسئله متصور نیست. تنها در صورت عزم نخبگان در نقد اسلام (و نه اصلاح یا نواندیشی در آن که شکست خورده و خواهد خورد) و تلاش برای جایگزینی یک عقیده‌ی ایمانی دیگر نظیر مسیحیت می‌توان امید داشت که در بلند مدت مشکل به سمت اصلاح پیش برود.
هر چند به شخصه چنین عزمی را کم‌تر می بینم. متاسفانه موج اسلام‌گرایی در کشورهای عرب منطقه شروع شده و حتا جمعیت مسلمانان در غرب نیز رو به افزایش است و کافی است که به مرز بیست درصد برسند باید فاتحه‌ی اروپای آزاد و دموکراسی را خواند و غربی‌ها اگر خیلی هنر کنند باید حالا دیگر هوای کلاه خودشان را داشته باشند....
خلاصه کلام اینکه لطفن از خواب بیدار شوید و بفهمید که اسلام خطرناک است و ماله کشی‌های به اصطلاح نواندیشان مسلمان نه تنها بردی ندارد بلکه کاملن به سود مسلانان بنیادگرا تمام می‌شود

Dalghak.Irani گفت...

سلام reza
تعویض دین درشرایط عادی امری فراگیر وعادی نیست. مگربرای معدود آدم های خاص که پیله می کنند به ریشه های "ناخشنودی وعدم رضایت دایمی وماندگاربشردراین دنیا" وباگمان اینکه این جستجو بالاخره ازاکسیر "آرامش بخش جاودان" سردرخواهد آورد دین خودشان را عوض می کنند ومعمولاً هم بعدازاینکه به خواسته های خودازتعویض دین نرسیدند-ونمی رسند چون خواسته شان وجودخارجی ندارد- گرفتار دورباطل می شوند وکارشان می شود دین عوض کردن وعرفان جدید یافتن. البته معدودی هم برمی گردند به حالت طبیعی ودین اولیه ومی روند دنبال بدبختی هایشان! این بحثی طولانی است والبته منظورتوهم نیست می دانم. وشما می خواهی تغییر دین توسط بچه مسلمان های امروزایران را که طوری فراگیرشده که حساسیت رژیم وسیاست را جلب کرده است مورد بررسی قرار بدهم.
2- واین تغییر دین سیاسی هم موضوعی کوچک نیست که من وهرکس دیگری منع یا توصیه کنیم. خب یک نکته اش این است که باتوجه به حکم مرگ برای مرتدان دینی این نوکیشان دینی چقدررنجیده وسرخورده هستند ازسیاست های حاکمان ایران که به استقبال خطرمرگ می روند. من البته چون اطلاعات دقیق ومیدانی ندارم نمی توانم راجع به فراگیری وهمۀ انگیزه های شخصی واجتماعی محتمل آنان قضاوت کنم. بهرحال متأسفم که مقداری ازانرژی جوانان هم اینگونه مصرف بیهوده برای شناخت این دین وآن دین می شود. بنظرم دین امری شیء واره است مثل یخدان مادربزرگ یا گلاب دان اجداد که باید ازرف وتاقچه برداشت واستفاده کرد درهنگام اضطرار وبصورت طبیعی وقتی برش داشتیم گرد وخاک ظاهرش هم درمدت استفاده زدوده می شود تا برای نوبت بعدی. ونیازی به یاد گرفتن وتحقیق ندارد. دین برای اخلاق وایجادامید درتوده ها وتأمین آرامش درهمۀ مؤمنین است وفرقی نمی کند اسمش ورسمش اسلام باشد یا مسیحی و.... البته بعنوان ابزاری مؤثربرعلیه حکومت دینی آخوندها موردباوروتأیید وتوصیۀ من نیست وچون کاری بسیار غیرمتعارف وسخت است وهدف سیاسی را نمی توان سوارش کرد. تابعد. یا...هو
مرسی که سرمی زنی بمن.

Dalghak.Irani گفت...

من کامنت خودم را قبل ازدیدن کامنت دوم شما نوشتم وفرستادم. ولی می تواند بخش بزرگ کامنت دوم شمارا هم پوشش بدهد. البته راه حل شما (تعویض دین) مطلقاً محال است. بنظرمن مانع ومشکل اصلی تفکر میرزا ملکمی 150 ساله است که به روشنفکری دینی امروز انجامیده است. واگر اینان دست ازاین لجاج محال آشتی وتلفیق اسلام اجتماعی با فرهنگ مدرن رابردارند. ایران بدلیل تساهل مذهبی شیعه وسکولار بودن ِ هم ریشه های تشکیل وادامۀ آن هم (مذهب شیعه) استعداد تشکیل حکومت عرفی مدرن ترازهمۀ دیگرکشورهای سنی وسلفی مذهب را دارد وهم می تواند بسرعت درمدرنیزاسیون فرهنگی سایرکشورهای عرب مسلمان نیز مؤثرباشد تا جهان ازفاجعه ای که محتمل است (پیش بینی شما) درامان بماند. البته نه اینکه اسلام بتواند دنیارا وپیشرفت ومدرن گرایی را متوقف کند. ولی می تواند آنرا طوری سکته دهد که دنیا ناچاربشود پیشرفتش را مجدداً واین بار ازقرون وسطای اسلامی (بجای مسیحی) آغازکند. وچنین مباد. یا...هو