۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

ایران دربالاترین؛ ایمان بیاوریم بفصل گرم! آفرین به "ایمان مبعلی"

تیم ملی


1- همیشه گفته ام وتکرارمی کنم که فوتبال عین زندگی است. وچون زندگی اشتباه نمی کند درگزینش زیبایی؛ فوتبال هم آدرس درست می دهد ازحال وروز زندگی. هرگاه که کلافه شدیم ازسیاست ها وبگومگو های ضد ونقیض رقیب وحریف؛ تنها ملاک باقیمانده برای راستی آزمایی اوضاع؛  تیم ملی فوتبال است. که اگرشاداب بودند بچه ها وبه"جان" زدند درزمین سبز وپیروزشدند، مطمئن باید بود که ایران لبخندبه لب داردعلی رغم همۀ خبرهای ناگوار. پس تبریک می گویم ومژده می دهم که تیم ملی شاداب بازی کرد ونویدخوبی داد ازروحیۀ جامعۀ ایرانی.


2- غلامرضا رضایی گل زد وازفرط خوشحالی نمی توانست خوشحالی کند درست مثل سیلندرمتراکمی که ازفرط ِ فشار گازی بیرون نمی تواند بدهد درهنگام رهایی. وایمان مبعلی دیگربهتر! اوکه بعدازگل زدن فقط توانست مچاله بشود ازفرط ِدرد ِخوشحالی ِرسوب کرده درجانش بمدت 10 سال؛ که او نوجوانی تازه راه یافته بود به تیم ملی. ونکتۀ مهم بازی امشب همه چیز بود ودررأسش تولد دوبارۀ "ایمان". هم درگام های فریبا وبازی زیبای خود "ایمان مبعلی" وهم درایمان ِکل تیم ملی به "ایران ِمؤمن به پیروزی"


3- واین همۀ خواستۀ ما ایرانیان غیرسیاسی است که ایران را بدون حاکم دوست داریم. وازحاکمان فقط مجوزتولید افتخار وشادی (زندگی) انتظارداریم. فرقی نمی کند محمد دادکان متوسط باشد یا صفایی فراهانی مدیرومدبردربستر بیماری، یا کفاشیانی که چنان شیرخشتی است طبعش که با هرکسی وهرجناحی می تواند کارکند ولبخندش را هیچ گاه فراموش نکند. واین کم خصیصه ای نیست در سرزمین فعلاً نفرین شدۀ ما که همه "یک من" هستند ازسیاسی تاورزشی. وما به همۀ مردان "نیم من" نیازداریم مثل افشین قطبی. دست همه شان را می بوسم وازاینکه امروز را روز شادی ایرانیان کردند به هموطن بودن با این مردمان افتخار می کنم.


4- پیروزی اول آنهم درمقابل عراقی که هیچگاه برای ما حریفی ساده نبوده است در طول تاریخ ِفوتبال ملی دوکشور؛ نه تنها فوق العاده که بی نظیربود. زیرا که پیروزی اول حاشیه هارا دورمی کند، روحیه هارا به اوج می برد واعتمادبنفس بچه هارا بازسازی می کند. والبته تأکید می کنم که گل سرسبد دست آورد این پیروزی راحت تولد "ایمان" بود. تولدایمان ِتیم بخودش وبه کادررهبریش. تولدایمان ِبچه ها به ایران وپرچم سه رنگش بدون هیچ علاقه ای به تمایز اضافی. ایمان ِما ایرانیان باهرنوع سلیقه وذائقه وسابقه ولاحقه ای به آغاز ِفصل گرم وهیجان ِمثبت؛  وبویژه تولد "ایمان مبعلی"!


5- ایمان مبعلی قطعاً یک نابغۀ فوتبال است. اودرفوتبال ملی بدترین قرعه را آورد همیشه. ازده سال پیش که بتناوب درتیم ملی آمدوشدداشته است یا رویارو بوده است با غول های دیگری درخط هافبک مثل جوادآقای نکونام ِ فیلسوف* وکاپیتان باوقارما ، ویا رودرروبوده است بامربیانی که ازاودرغیرپست تخصصی اش بازی خواسته اند وازهمه مهمتر اغلب اورا درقفس تاکتیک های تیمی دست وپا بسته اند وایمان خودش هم البته درفصولی مقصربوده است که پاپس کشیده ازرقابت وسماجت برای حق خودش. این باراما درحالیکه به سطح اول رقابت های لیگ ایران برگشته  وهمانی نبوده است که باشگاه استقلال انتظارداشت، یک باره جشن تولدش را یکباردیگردریک کشورحاشیۀ خلیج فارس بشادی شکوفا کرده است: درقطر بجای امارات. 


6- من ایمان دارم وبشما هم بشارت می دهم که با این تولد مجدد ایمان مبعلی؛ ایران بسیارخواهدخندید انشاء الله وامیدوارم که چنان ریسه برویم که ازشادی سرمان بخورد به دامن خدادرسقف آسمان آسیا. وما خیلی زمان است که نیازبه پروازداریم با بال هایی که فرزندان برومندمان به بدن آرزوهایمان سنجاق خواهند کرد. بچه ها متشکریم وآقای امپراطورمرسی! یا...هو
..................................
*نکونام دربعدازشکست وحذف تیم ملی درجام ملت های قبل ودرپاسخ مصر خبرنگار همشهری که نظر کاپیتان را خواسته بود. فقط یک کلمه گفت: "تیم ملی باید بخندد" واین همۀ فلسفۀ گرفتاری نه تنها تیم ملی که جامعۀ ایران است. پس درود به کاپیتان رعنا!

هیچ نظری موجود نیست: