1- من دراین پنجرۀ کوچک وازروزاول راجع به یک دکترین حرف زده ام واز شیر مرغ تا جان آدمیزاد مشکلات ریز ودرشت ایران بعدازانقلاب را به یک گزارۀ واحد که ازآن بعنوان "علت تامه" نام برده ام مربوط ومنوط دانسته ام. وآن گزاره این است که:
"حکومت درزمانۀ فعلی امری مدرن است لذا هرچقدر رابطۀ پدیده های زیست مدرن بعنوان امرجدید از قید وسلطۀ ایدئولوژی بعنوان امرقدیم فاصله بگیرد ورها شود احتمال پیروزی درآن پدیدۀ رهاشده ازچنگال تحجرهم بیشتر خواهد شد".
2- فوتبال بعنوان بازی وسرگرمی امری کاملاً مدرن است وکمترین ارتباطی با دنیای قدیم که همۀ پدیده ها "مفید" تعریف می شده است وبازی بعنوان عملی مذموم و مختص تابچه های چهارساله بود -آن هم مجازبرای پسربچه ها!- را ندارد. لذا بمحض نزدیک شدن ایدئولوژی به آن می میرد.
3- هرگاه حاکمیت سیاسی درایران بسمت ثبات نسبی بوده است واززهربلاتکلیفی ایدئولوژیک فاصله گرفته ایم نتایج معناداری درفوتبال ملی رقم خورده است. این اتفاق دوباردراواخرریاست هاشمی رفسنجانی وادامۀ آن درزمان سیدمحمدخاتمی -مربوط به جام ملت های 1996 وجام جهانی 1998- تانزدیکی های پیروزی پیش آمده است ولیکن بدلیل کامل نشدن پازل عرفی گرایی وعدم تمایل وجسارت هاشمی وخاتمی دراعتراف به بریدن از ایدئولوژی وباوجود بهترین بازیکنان فوتبال از نظر فنی وتکنیکی ناکام مانده ایم.
4- درحال حاضر مجدداً ما درسیاست ورزی به یک دورۀ عرفی گرایی اجتماعی وارد شده ایم با این تفاوت که احمدی نژاد ابایی ندارد که نشان بدهد این ارادۀ اوست که تصمیم می گیرد ونه هیچ ایدئولوژی دینی یا غیردینی. بهمین خاطر هم است که این بار تیم ملی فوتبال ایران علی رغم بی بهره بودن از چهره های فوق ستاره بیشترین شانس موفقیت وقهرمانی را دارد واگر از آن اتفاقات نادر فوتبالی رخ ندهد بسیار زیاد محتمل خواهد بود که ما درروز 9 بهمن جام ملت های آسیارا تصاحب بکنیم.
5- بعبارت دقیق تراینکه تیم ملی فوتبال ایران دردوحۀ قطر بیش ازهرزمانی تا قبل ازاین، فقط با فوتبال بعنوان امرمادی ودنیوی ومدرن طرف است؛ وکمترین رسالت دینی ومعنایی وآخرتی وکهنه برای این تیم تعریف نشده است تا جائیکه حتی نام انتخابی برای شعار این تیم (شاهزاده های پارسی) متکی بودن تیم به امرملی (مفهومی مدرن) را القاء می کند ونه امردینی (مفهوم کهنه)
6- جالب است این راهم بگویم که بهمین دلیل پیش گفته هم بوده است که تیم ملی فوتبال ایران بعدازانقلاب با مربیان خارجی بهترنتیجه گرفته است که اصلی ترین دلیلش بنظرمن بخاطرعدم تعهد وتأثیرناپذیری این مربیان از فرهنگ ایدئولوژیک -آن هم ایدئولوژی بلاتکلیف مذهبی- بوده است واینکه آنان توانسته اند تااندازه ای بازیکنان را ازچنگال جومسموم رسالت اسلامی مؤمنان دروغگو وطفیلی ونان بنرخ روز خورمسلط بر رؤسای ریز ودرشت فوتبال دورنگاه دارند.
7- بدیهی است که من ازشرایط محیطی اثرگذار غیرفوتبالی حرف می زنم واین به این معنی نیست که اگر تنها این شرایط آزادی فکری وروانی فوتبالیست ها مهیا بشود می نوانند پیروز حتمی باشند. من فقط این را برجسته کردم که تیم ملی فعلی ایران ازهمۀ تیم های ملی فوتبال ایران دربعدازانقلاب به "شرایط طبیعی" نزدیک تراست. ومثل سایرتیم های شرکت کننده درجام ملت های آسیا فقط بار ورزشی وتخصص خودش را حمل می کند ونه بارهای اضافه وسنگین وپوچ ارزش های ایدئولوژی اسلامی را.
8- وبازاگربزبان کاپیتان نکونام بخواهم بگویم. می گویم که این تیم اولین تیم ملی فوتبال درعمرجمهوری اسلامی ایران است که می خندد وبرای خندیدنش به هیچ حاج آقای درکمین نشسته ای درلابی هتل محل اقامت تیم بازخواست پس نمی دهد. بازهم تأکید می کنم که این رهایی ازایدئولوژی قبل ازاینکه یک رفتار فیزیکی باشد یک دریافت حسی است. ازآن دریافت های حسی که بچه های دوساله از خوش وناخوش بین پدرمادرهایشان دارند.
9- وامپراطورقطبی که ازنظرفنی تیم یکدست وهماهنگ وخوبی ساخته این اقبال را هم داشته است که ایران درحال گذار ازیک ناسیستم بلاتکلیف مذهبی به یک دیکتاتوری فردی مشخص ومعلوم احمدی نژادی است. والبته دیکتاتورها فوتبال را نمی کشند برعکس ایدئولوژی ها که قاتل فوتبالند. زیرا که دیکتاتوری خودش نوعی ازحکومت مدرن است و آزادی بازی را مجازمی داند ولی ایدئولوژی هرجنبنده ای را بنفع خود مصادره می کند. وچون امرمدرن وزندگی بمرگ وکهنگی رکاب نمی دهد ناچارایدئولوژی همۀ زیست مدرن را می کشد تا بتواند برلاشۀ آن رقص شمشیروخون بکند.
10- روزشنبه کره ای را که ازهندوستان گل خورده ونتوانسته ازچنگال ما بگریزد خواهیم شکست داد. دعوایمان با احمدی نژاد لمپن ودیکتاتورسرجایش محفوظ است فعلاً وقت لذت بردن ازپیروزی بچه های ایران است. یا...هو
۴ نظر:
فرآیند برندسازی را در رفتار نوشتاری شما با این کلمه ی "مدرن" می توان دید و درس گرفت. اگر چه این مدرنی که شما می گویی با این مدرنی که ما می گوییم و آن مدرنی که آن ها می گویند و آن مدرنی که در عالم واقع در آنجا و اینجا و فلانجا رخ داده بالجمله بالکل با همدیگر متفاوت باشند!
سلام وچه خوب.
آری من این کلمۀ مدرن را دوست دارم به این دلیل هم که آخرین وبهترین کلمه ایست که انسان را دروضعیت طبیعی تعریف می کند.
خودبنیاد. مفرد. لخت. خودخدا. رقیب.
درعین ِ
جامعه بنیاد. جمع. لخت. خودخدا. رفیق.
وبیزاری ام از
پوشیدگی وحجاب تن وجان. واشتراک درتک خدایی برای همه.
مرسی که آمده ونظردادی. یا...هو
مثکه خیلی جو گرفته بودت وقتی ایران یک کشور جنگ زده و یک کشور قحطی زده رو برد؟ حالا فهمیدی که نمی شه همه چی ریدمون باشه و این وسط فوتبال ببره. حالا بشین هزار ساعت استدلال کن.
رادیکالیسمایرانداتکام!
سلام
چرا این قدربی ادب وبی سواد وبی تربیت هستی شما. یعنی ایران اینقدرعقب مانده است! پس راست می گویی خدا رحم کند به ما با آدم های ارزانی مثل شما. دفعۀ دیگر لباس تروتمیزت را بپوش، اگربشود کراوات یا پاپیون بزن، به آرایشگاه برو وسرو صورتت را مرتب وآراسته کن. جوراب هایت را امتحان کن شل ووارفته وضایع نباشند وپایت را درقالب ظریفشان حس کن. تا احساس تشخص بکنی وحرف بد نزنی. عجله هم نکن ما مثکه نداریم اول بوده "مثل اینکه" وجمهوری اسلامی برای مسخره شدن آدم های ساده اندیشی مثل شما توی مدرسه هایش مثکه، فک کنم و... تبلیغ می کند. درضمن مرابعدازاین شما خطاب کن. باشد عزیزم خدانگهدار. یا...هو
ارسال یک نظر