1- پارلمان اروپا قطعنامۀ شدیداللحن صادرکرده است برعلیه نقض حقوق بشردر ایران. واین تازگی دارد. بویژه همزمانی آن با مذاکرات حساس استانبول.
2- تونی بلرنخست وزیراسبق بریتانیا درروز بازخواست شدن وپاسخگوبودن راجع به ابهامات جنگ با عراق به کمیسیون تحقیق مستقل؛ به اوباما ومذاکره کنندگان غربی با ایران توصیه کرده است که به ایران سخت بگیرند واظهارات بسیارتند وخشنی بر زبان رانده است ودنیارا زنهارداده است ازغفلت ازخرابکاری همه جانبۀ حکومت ایران درمنطقه وجهان.
3- چنین بنظرمی رسد که غرب بعدازموفقیت دراخلال فنی مؤثر درتأسیسات هسته ای ایران ازطریق ویروس استاکس نت، وکندکردن پیشرفت ایران درزمینۀ دست یابی به غنی سازی کمی وکیفی بالا، ومردد کردن دانشمندان اتمی از راه ترس از ترور برای همکاری آسان باهیئت حاکمه؛ وهمچنین واقع نگری بیشتر به این نتیجه رسیده است که نه ایران دیگرخطراتمی بالفعل نزدیک است ونه غرب چنان دست خالی است که نتواند بلندپروازی های اتمی ایران را مهارکند.
4- لذاست که درمورد مذاکرات هسته ای استانبول کماکان، هم ابتکار عمل دردست غرب باقی مانده است وهم تحریم های اقتصادی بکمک آمده و هرروز حوزه ای از تحرک اقتصاد کلان ایران را فلج می کند. درست است که احمدی نژادبازیرکی وباج گیری ازهمۀ ریزودرشت جمهوری اسلامی، وبعدازبلااثرکردن مجلس وسایرنهادها و سازمان های نظارتی برعملکردمالی وبودجه ای خودش، خزانۀ کشوررا گویی بمثابه جیب خودش درآورده وکیسه های زر بسته درشال کمرش را به هرآنکس که دوست دارد؛ می دهد ومی بخشد؛ وبه این ترتیب دشواریهای اقتصاد خرد وبازار را حل می کند ولی ادامۀ این محیط تحریم وتهدید جهانی، افتصادکلان ایران را زمین خواهدزد و درآنموقع دیگر اقتصاد خرد هم قابل مدیریت نخواهد بود. لذا باید تاقبل ازنیمۀ دوم سال 90 خورشیدی بتواند با سازش با غرب مقداری ازاین فشارهای مضاعف را کم کند.
5- شلتاق های تبدیل شده به چس ناله های کیهان شریعتمداری تاچندماه پیش؛ که اینک به هواداری وتمهید بسترمستدل کردن تسلیم درمقابل غرب ارتقاء یافته است وازنوشته های عناصر دست چندم کیهان بجای شریعتمداری تتق زده بیرون این عقب نشینی؛ و تحریف احمقانه وخنده دارنام شهر استانبول ترکیه به واژۀ "اسلام بول" درصفحۀ سیاسی کیهان نشان ازاستیصال آیت الله خامنه ای هم دارد که بالاخره تخم کفتر پیدا نشد بعداز مسافرت قم جهت درمان لالمونی اش. واحمدی نژاد گویی کاملاً بی خاصیتش کرده درسیاست خارجی تا اینجای کار.
6- البته کامیابی غرب درجهت تخریب نرم افزاری وازراه شبکه های مجازی در برنامه های هسته ای ایران این اعتمادبنفس مضاعف راهم بغرب داده است که در صورت لزوم وبطور صوری غنی سازی غلظت محدود ودرحد کمی بیشتر از معیار آزمایشگاهی را هم بپذیرد. با این استدلال که درصورت سرکشی مجدد ایران برای اقدام به ساختن بمب هسته ای، ایران را باتهدید تخریب مشابه یا ویرانگر تر از استاکس نت کنترل کند. بنابراین بسیاربعیدبود که مذاکرات استانبول بی نتیحه وبدون پیشرفت خوب پایان پیداکند. لذا این اتفاقی که افتاده است را وطرف غربی آنرا با واژۀ شکست تعریف کرده است وطرف ایرانی خواهان ادامۀ مذاکرات شده است وشکست را واژۀ دقیقی برای نتیجۀ مذاکرات دوراستانبول نمی داند بیشتر این گمانه زنی را تقویت می کند که غرب با اطمینان از نیاز های فوری ایران برای یکسویه کردن تحریم ها، گذشت زمان را برعکس همۀ 5 سال گذشته بنفع خودش می داند ومطمئن است که درصورت تداوم وضع موجودایران بازهم عقب نشینی بیشتری خواهد کرد تا جائیکه ممکن است حتی گزینۀ توقف غنی سازی را مجدداً به میز مذاکرات برگرداند.
7- البته این آرزوی همیشگی من است که اگرایران بهرقیمتی هم به جرگۀ حکومت های باثبات برگردد و در باشگاه سیاسی جهان پذیرفته شود که مستلزم رابطۀ خوب باغرب ودررأس همه امریکاست؛ برنده است ومی تواند بسیاری ازسیاست های غلطش را بسرعت تصحیح وترمیم وعقب ماندگی هایش را جبران کند. یعنی سود ثبات سیاسی وپذیرش حهانی چنان کلان است که خیلی فرق نکند مابه ازایش. با این پیش فرض قطعی که می دانیم دیگرشرایط طوری نیست که کشوری کشوردیگری را هرچند ضعیف وکوچک ببلعد وباید ازاین ادبیات استغفارکرد. یا...هو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر