۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

آقای مهاجرانی؛نه ساده زیستی حاکم و نه تجملاتی زیستن او واجد ارزش سیاسی نیست!

Insane Woman



1- دکتر مهاجرانی به کتابخانۀ کینزینگتون لندن دعوت شده است تا در بارۀ جنبش سبز و چشم اندازها سخنرانی کند. ایشان بحث خودرا با ترکیبی از روایت های تاریخی و داده های اکادمیک در مورد اصلاح یا انقلاب آغاز می کند. و در میانۀ سخن به بحثی صرفاً از جنس سیاسی و روز گریز می زند و پایان سخنش را به بازکاوی مثبت ویراست دوم منشور راه سبزامید اختصاص می دهد و تمام.

2- در مورد هرآنچه مربوط به شروع صحبت آقای مهاجرانی (تلفیق روایت های تاریخی با اندیشگی آکادمیک سیاست) حرف های خوبی می زند که هم در صلاحیت اندیشگی اوست و هم در قلمرو توان تبیین او و البته در توانایی سخنوری ایشان. در مورد بخش سوم سخنان ایشان هم نمی شود گفتۀ ناصواب درشتی یافت که باعث بحث و جدل فوری شود. و همین طور است نتیجه گیری ایشان در مورد توصیۀ اصلاح بجای انقلاب به کوشندگان جنبش در جریان ایران. اما- و این اما خیلی مهم است- نقطه ضعف کاملاً آشکار و حساسیت برانگیز سخنرانی ایشان کلامی کوتاه در میانۀ حرف ایشان است که در توجیه وجوه تفارق و تفاوت حاکمان مسلط بر ایران با حاکمیت مبارک در مصر اظهار می دارد. و عامدانه یا کج اندیشانه به پررنگ ترین وجه اختلاف ایران و مصر که مدرن بودن حکومت در مصرمبارک و قرون وسطایی اندیشیدن حاکمان در ایران آیت الله هاست حتی اشاره ای نمی کند.

3- دکترمهاجرانی بدون هیچگونه زمینه چینی قبلی یکباره بسراغ تغییرات در منطقه و بویژه مصر می رود و در تبیین فرق عمدۀ رژیم های مبارک و آیت الله خامنه ای بحث وابستگی مصر مبارک و استقلال ایران آیت الله خامنه ای را طرح و از آنجا نیز بزرگترین و پررنگ ترین این تفاوت ها را به غارت و چپاول مبارک و خاندانش در مصر و  پاک دستی و پاک زیستی آیت الله منحصرمی کند. و تا آنجا نیز پیش می رود که آیت الله خامنه ای را نه تنها بدون نقطۀ تاریک اقتصادی بلکه اورا معصوم اقتصادی معرفی می کند.

4- ایشان برای مستند کردن حرف خود همۀ اخبار و اطلاعات ژورنالیستی ادعا شده بر علیه مبارک را بدون کمترین تردیدی در صحت و سقم آن ها تأیید می کند ولی در مورد پاک زیستی آیت الله خامنه ای فقط به روایت شخصی اش ازدوران مسئولیت های خودش در جمهوری اسلامی بسنده می کند. بتعبیردیگر هرآنچه را در مورد مبارک گفته می شود بدون کمترین استناد حقوقی و قضایی ثابت شده دقیق معرفی می کند ولی همین اطلاعات منتشرشده درمورد ادعاهای مخالفان آیت الله خامنه ای را با قول "چون من می گویم پس درست می گویم" رد می کند. البته من به این مقوله هم بیش ازاین وارد نمی شوم و بنارا بر صحت اظهارات مهاجرانی در مورد پاک زیستی آیت الله می گذارم و بحث را از زاویۀ عمیق تری پی می گیرم. ضمن اینکه ادعای فساد مالی و چپاول مصر توسط مبارک و اطرافیانش را تا تأیید شدن در یک محکمۀ صالح مردود می دانم.

5- اگر فرض قطعی را براین بگذاریم که حرف مهاجرانی نسبت به زندگی سالم اقتصادی آیت الله خامنه ای صد درصد منطبق بر واقعیت باشد. باید به این سؤال پاسخ بدهیم که دلیل ورود مهاجرانی به این بحث حاشیه ای و صرفاً سیاسی در وسط یک سخنرانی آکادمیک و تبیین راه کارهای یک جنبش در جریان کدام است. و از آن مهمتر به این پرسش بیندیشیم که اولاً استقلال سیاسی هنوز هم مثل قرون گذشته امری ممدوح است یانه. و چه ارتباط اینهمانی است بین پاکدستی حاکم با استقلال سیاسی رژیم او!

6- چنین باور دارم که این خلط مبحث سیاسی و عامدانۀ مهاجرانی در وسط یک بحث علمی و دانشگاهی می تواند ناشی از نگرانی ایشان از رشد هردم فزایندۀ سکولاریسم سیاسی در جنبش سبز باشد. و الا در حالی که ما نیازمند در دور ماندن جنبش اولاً و تقویت و گسترش آن به لایه های اجتماعی دیگرمردم ایران ثانیاً هستیم؛ یک فعال مهم فکری این جنبش نمی آید مقوله ای را پیش بکشد که فقط می تواند به تقویت جایگاه آیت الله خامنه ای در بین توده های غیرسیاسی و ساده انگار بیانجامد و واجد هیچ ارزش مبارزاتی نیست.

7- اما واقعیت تلخ تری که وجود دارد این است که نوع تفکر و نگاه سیاسی اغلب کوشندگان "مذهبی - سیاسی" خودش نیز آلوده به این ویروس خطرناک "سیاست بمثابه افراد" ونه "سیاست بمثابه ساختار" است. در نوع تفکرسنتی به سیاست که دکتر مهاجرانی یکی ازسرآمدن آن است اولاً استقلال سیاسی بدون هیچ گونه توضیح و استدلالی امری مطلقاً ممدوح است. درحالیکه این تابوی تبلیغ شده ازسوی اتحاد جماهیرشوروی که استقلال را وابستگی به بلوک خودش معرفی و جا انداخته بود یکی از نخ نماترین گزاره های رد شده ازسوی محافل علمی و دانشگاهی سی سال اخیر است. ودرتعقیب همین ممدوحیت مطلق استقلال سیاسی است که مهاجرانی پاک زیستی یا فساد حاکم را نیز برخاسته از استقلال یا وابستگی او نشان داده و حاکم مستقل لاجرم پاک زیست هم معرفی و نمایانده می شود. در حالیکه در نگاه مدرن و"سیاست بمثابه ساختار" امر چگونگی زیست حاکم یا گروه حاکمان مطلقاً واجد ارزش سیاسی نیست بلکه امری شخصی و سلیقه ای است که نه ساده زیستی اش حاکم را موجه و نه تجملاتی زیستن اش حاکم را ناموجه معرفی می کند. و البته صلاح و فساد حاکمان نیزامری حقوقی و قضایی بوده و در دادگستری مستقل است که حاکم باید نسبت به رفتار اقتصاد شخصی اش جوابگوباشد و نه در پهنۀ رسانه ها و شایعات.


8- کوتاه سخن اینکه سخنرانی آقای دکتر مهاجرانی جز تردید افکنی نسبت به مبارزه با تفکرمتحجر و پیشا تاریخ جمهوری اسلامی ایران بهرۀ یاریگری به جنبش ندارد و اگر بدون عقبۀ منفعت گروه ها و اشخاص مشخص! ایراد شده باشد باید در سلامت فکر و اندیشۀ سیاسی مهاجرانی تردید جدی کرد. یا...هو

۱۵ نظر:

ادوارد البی دوم گفت...

http://www.fozoolemahaleh.com/2011/03/05/%D8%B4%D9%88%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81-%D9%86%D9%85%D8%A7

aminharati گفت...

تقریبا جزو معدود افرادی بودید که نسبتا بی طرفانه نقد کردید که البته ارزشمند است اما همین نقد بی طرفانه وقتی در بالاترین لینک خورد بسیار مغرضانه به نظر رسید.

ناشناس گفت...

گرگها خوب بدانند :



آقاي سيد علي عزيز ، در زمان رهبري تو ، حجت ابن الحسن العسكري ظهور خواهد كرد...

http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=61:1389-06-02-18-16-45&catid=52:zohor

مک گافین گفت...

پیرمرد! عمیقا شک دارم به پیامبرانی که از گوشت ترد بره و سالاد الویه با اشتها یاد نکنند! شنیدم از جدم و او نیز شنید از جدش که:
شک کنید به اینان! شک کنید!

ناشناس گفت...

متاسفانه در فرهنگ ايراني قبح دزدي از قتل بيشتر است و اين فرهنگ حتي در يک روشنفکر ديني مثل مهاجراني نيز وجود دارد. بنده علاقه زيادي به مهجراني داشته ام اما اينکه ساده زيستي يک حاکم قاتل را توجيهي بر درستکاري او ميداند بسيار جاي تعجب دارد. در ضمن با فرض پاک زيستي خامنه اي اگر حاکم نتواند اجراي قانون را در جامعه عملي کند و زيردستانش دزدي ميکنند و صرايي جز حمايت از حاکم در نمي آيد خود شراکت در دزدي است

ناشناس گفت...

سلام
لطفا برای من دعوت نامه بالاترین ارسال کنید
عمریست به دنبال آنم

dataweb87@yahoo.com

ناشناس گفت...

به آقای مهاجرانی باید گفت رهبری اصل و اساس رانت حکومتی را در اختیار دارد و از آن برای تطمیع حوزه و مراجع و رجال سیاسی و ... بهره میگیرد. رانت های اقتصادی مراجعی چون مکارم شیرازی و نوری همدانی و یارانی چون مصباح یزدی و جنتی و اهل بیت و اذناب ایشان که از جانب خامنه ای هبه گردیده و از این دست بسیار سازمانها و بنیاد ها و حوزه ها و دانشگاه هایی که بواسطه ایشان کسی را جرات پرسش از آنها را نیست. چند نمونه عینی را شاهد مثال می آورم: برادر بزرگ ایشان محمد خامنه ای ریاست بنیاد صدرا را بر عهده دارند که هیچ خاصیتی جز اشغال عراضی و عمارت های وسیعی از بخش شمالی بزرگراه رسالت (مجتمع امام خمینی) و حیف و میل بیت المال ندارد. محمد خامنه ای تا توانسته اقوام و خویشان را از این سفره پهن منتفع داشته است. مهدوی کنی و واعظ طبسی با اذن و اجازه ایشان است که می توانند بر خان گسترده دانشگاه امام صادق و تولیت امام رضا خدایی کنند و کسی را یارای تحقیق و تفحصی از آنان نباشد. اینگونه است که تحت لوای حکومت اسلامی پرورده این معاویه ها و عمروعاص ها و بذل و بخشش بیت المال و تفویض حکومت بر طرح های اقتصادی و حوزه ها و دانشگاه ها، شرافت و مردی یافت نمی شود تا داد ملت را از حاکم جائر بستاند.

ناشناس گفت...

تمركز بر روي تغيير ساختار در شرايط فعلي اششتباه سياسي خواهد بود بايد طوري عمل كرد كه اگر ديكتاتور خواست كاري بر خلاف قانون انجام دهد آنقدر هزينه بالا برود كه نتواند ان را به سرانجام برساند كه البته اين نوع كار سياسي پيچيده تر و ظريف تر اما موثر تر است تا بعضي دوستان خارج نشين كه فكر مي كنند چقدر شجاع و احيانا باهوش تشريف دارند حرف و خواسته اي را مطرح مي كنند كه به هيچ وجه توانايي فرمول بندي سياسي ان راندارندتلاش براي تغيير ساختار در شرايط فعلي تاكيد مي كنم شرايط فعلي باعث ايجاد عدم توازن سياسي نمي شود و اين يعني حركت كند تر نيروهاي دموكراسي خواه هنر تبديل فشار اجتماعي به فشار سياسي درون خود سيستم سياسي است كه باعث ايجاد عدم توازن مي شود اما تاكيد بر اسقاط نظام باعث ايجاد توازن هاي البته ناپايدار مي شود كه به عنوان عضو جوان از يك حزب ملي مذهبي اولي به نظرم منطقي تر و در آينده موثر تر است
موفق باشيد

Dalghak.Irani گفت...

سلام وافتخاربه وجود تک تک تان.
فرصت پاسخگویی انفرادی دراین لحظه نیست. لذا می گذارم برای شاید وقتی دیگر
لذا ضمن دست بوسی همه تان وتشکرازنظریات صائبی که دادید به یک نکتۀ کلیدی اشاره می کنم. که زیادبه تند وکندشدن حرکت های اجتماعی بها ندهیم که بنظرم قابل هدایت مکانیکی وازبالا به پایین نیست. حرکت غریزی وخردحسی نیروهای میدانی بهترین شاخص تشخیص سقف ممکن حرکت های اجتماعی است لذا کوشش بایداین باشد که مشارکت ها تشویق وتبیین شود ونباید ازشعارهای مزخرف رادیکال شد یا کندشد واهمه داشت. مردم خودشان می دانند که حرکت را چگونه با شرایط طرف مقابل تنظیم کنند. اصل واساس کاراعتمادبه توده های درصحنه است ولا غیر. زنده باد صحنه گردانان میدانی تغییراجتماعی درایران اززندگی برای مرگ به زندگی که لاجرم مرگ طبیعی هم جزوی ازپروژۀ محتوم آن است. ما نمی خواهیم زندگی نکرده بمیریم. یا...هو

Unknown گفت...

آقای مهاجرانی کمی هم به جنبه سیاسی وجنایی مسائل مملکت تحت لوای آقای خامنه ای بپردازد.
ظاهرا نمک حکومت کار خودش راکرده.

گیتی گفت...

بچه ی این آقای روشنفکر از زن پنهانی دومش، شناسنامه نداشت که برای مدرسه ثبت نام شود.خود این آقای دکتر روشنفکر و آن آیت الله ساده زیست، سر و ته یه کرباس اسلامی هستن.

خ.آ گفت...

به نظر مهاجراني بيخود به خودش زحمت ميدهد وجهه و اقبال عمومي فكر نمي كنم داشته باشد او و گنجي و كديورو..محبوبيتي ندارند

ناشناس گفت...

البته قبلش هم نوچه اش مسیح علی نژاد که معلوم نیست با کدام پول از یالغوزآباد سر از لندن و دانشگاه آکسفورد در آورد گرد و خاک کرده بود که منو تهدید کردند!!

Dalghak.Irani گفت...

ضمن اینکه اصولاً باحرف های عصبی مشکل دارم وبه این دلیل بدیهی آنرا نمی پسندم که قبل ازآسیبی به مخاطب گوینده را ناراحت وعصبی وافسرده می کند. ولی لاجرم این موضوع را دربارۀ شخصیت های فعال درحوزۀ عمومی وقدرت سیاسی تحمل می کنم وحرفی نمی زنم.
ولی -این ولی خیلی مهم است- حرف آن خانم یا آقای ناشناس درمورد مسیح علی نژادرا بشدت نمی پسندم وتمایل دارم که ازاین بانوی جوان دفاع کنم. مسیح بانویی دینامیک، پویا وخودساخته ای است که بشدت فضول وکنجکاو وبسرعت فعال وتصمیم گیر وپرکاراست. اوزنی است که بدون رانت ازیک خانوادۀ بشدت مذهبی بسته دریک روستای دورافتادۀ مازندران خودش را بالا کشیده است واینک ناگزیر وطن را ترک ودردانشگاه آکسفورد مشغول تحصیل است. اوبرای تدمین معاش وزندگی اش باید کارحرفه ای انجام بدهد وطبیعی است که هرکارگزاری کارفرمایی دارد وباید خواسته های کارفرمایش را هم مدنظرقراربدهد تا حقوق بگیرد وزندگی کند. بدیهی است که ایشان سلایقی داشته باشد مثل همۀ ما که خوش آیند یکی وبدآیند دیگری باشد. واین دلیلی برای واژه های تحقیرآمیز برای بانویی که خودساخته است والبته مثل هرانسان دیگری تمایلات خوب وبد ورفتارهای درست واشتباه دارد ودرحال فعالیت حرفه ایست نمی شود. به احترامش درآستانۀ روززن کلاه ازسربرمی دارم وسعی می کنم خودم را وشمارا به انصاف درداوریهایتان سفارش بکنم. یا...هو

ادوارد البی دوم گفت...

درود بر پیرمرد که روی زمین زندگی می‌کند.