۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

تروررفیق حریری یک ترورفله ای وشرقی بود ونه یک ترورهوشمند غربی!



1- بدون اینکه بتوانم کتمان کنم که ازروش های زیاده خواه وسختگیر اسرائیل در نزاع تاریخی اش با اعراب وفلسطینیان بدم می آید. وهمین طوراست نظرمنفی ام نسبت به استراتژی ترورهای هدفمند وهوشمند سازمان اطلاعاتی وجاسوسی اسرائیل. والبته وحشت ونفرتی که ازتسلط بدون چون وچرای یهودیان مؤمن، به وسایل ارتباط جمعی جهانی؛ دارم -زیرا که ازاین هوشمندی "هرتسل"(بنیان گزار اسرائبل نوین) در اواخرقرن نوزده میلادی حداکثرنیرو و توان لابی گری ودرصورت نیازشدید وارونه نمایی واقعیت وخبرسازی دروغ را کسب می کنند-  نمی توانم نسبت به یک ویژگی مشخص وتحسین برانگیزعملیات ممنوعه ومذمومۀ اسرائیل اظهار پذیرش نکنم:


الف- اسرائیل با دست یابی به آخرین فن آوری های غربی وبویژه امریکایی و بکارگیری حداکثر کیفیت درآموزش های حرفه ای بنوعی ازعملیات ترور هوشمند دست یافته که دربین دولت های تروریست تحسین برانگیز است. وآن خصوصیت بسیار خوب درترورهای اسرائیل؛ کشتارمعطوف ومنحصربه سوژۀ اصلی است. به این معنی که هرجا تروری صورت بگیرد که شخصیت مورد هدف ترور فقط خودش کشته شده باشد بدون اینکه به افراددیگر آسیب جانی رسیده باشد احتمال دخالت اسرائیل هم بیشترین است. وبهمین خاطرهم است که درترور دانشمندان ایرانی چه درشلوعی سیاسی تروردکترعلی محمدی وچه در ترور اخیردکترشهریاری من با جمهوری اسلامی همداستان بودم درمعرفی موساد اسرائیل بعنوان عامل اصلی.


3- چندروزاست مناقشه برسر دادگاه وکیفرخواست وحکم دادگاه تروررفیق حریری بالا گرفته است. وتا آنجا پیش رفته است که سیدحسن نصرالله دولت لبنانی پسررفیق حریری مرحوم را ساقط کرده است وهرروز هم دوطرف منازعه درحال ریختن آتش تهیه بمواضع یکدیگرهستند. والبته هنوزهم رسماً چیزی عنوان نشده وباید تا5-9 هفتۀ دیگرصبرکردبرای اظهارنظرقاضی. اما ازدعوای سختی که زبانه هایش ازمرزهای لبنان هم بیرون زده چنین معلوم است که دادستان درکیفرخواست اتهام اصلی را متوجه حزب الله لبنان وشرکاء ورؤساس سیاسی اش درایران کرده است تاجاییکه صحبت ازاتهام رسمی به آیت الله خامنه ای بعنوان صادرکنندۀ دستور ومجوز ترور رفیق حریری بوده است.


4- بدیهی، منطقی وعقلانی این است که رفیق حریری را یا خامنه ای کشته است یا بوش. چون کس دیگری دردنیا نفع وضرری دربود ونبود این تاجر وکارآفرین و اقتصاددان نداشت. بوش اگر کشته باشد برای بدنام کردن خامنه ای بوده است وایجاد فضای دوقطبی درلبنان به مقابلۀ رادیکال با حزب الله درحال رشد قدرت. واگر خامنه ای کشته باشد برای بدنام کردن آمریکا بوده وازبین بردن شخصیتی که بدلیل عدم تعلق به باشگاه سیاستمداران حرفه ای وخوشنامی وتوانایی برنامه ریزی اقتصادی می توانست شاخ جدی باشد درراه یکه تازی های بلامنازع حزب الله لبنان. لذا انگیزۀ خامنه ای برای کشتن رفیق حریری بیشتراز تمایل بوش می توانست باشد.


5- اما اگربیاییم وبخاطر همۀ فاکتورهای مظلوم نمایانۀ جهان سومی این امتیاز را به آیت الله خامنه ای بدهیم که انگیزه اش برابربوده است با بوش. می توانیم متمرکز بشویم روی فاکتورهای شکلی تروررفیق حریری تا عامل تروررفیق حریری را از بین ایران -حزب الله یا امریکا-اسرائیل پیدا کرده ومعرفی کنیم:

همانگونه که درمقدمه گفتم فرق بین ترورهای جهان سومی با ترورهای جهان اولی ومشخصاً فرق بین ترورهای مسلمانان با ترورهای یهودیان اینست که مسلمانان بدلیل عقب ماندگی دردانش وفن آوری ودودیگر بخاطر عدم ارزش برای زندگی ومتقدم دانستن مرگ کشتارهای فله ای می کنند تا شاید سوژۀ اصلی هم دربین این خیل جمعیت منفجرشده کشته شود. همان تاکتیک معروف به آتش زدن قصر بخاطریک دستمال. ولی غربیها هم بدلیل تسلط به فن ودانش بهتر وهم بدلیل متقدم دانستن زندگی نسبت به مرگ فقط سوژه را می کشند ونه حتی زن وبچه وراننده ومحافظ ودیگرآدم های درجه چندم یا بی ارتباط را.


6- برای کشتن رفیق حریری تمهیداتی اندیشیده شده بود که برای تخریب نیمی از شهرزیبای بیروت کافی بود. وانفجاربخشی از آن منجربه کشته شدن 8 محافظ رفیق حریری ونزدیک چهل لبنانی رهگذرشد ومجروحان که بیشمار. ولی اسرائیل وقتی تصمیم گرفت مغز متفکر ترور حریری عماد مغنیه را بزند فقط اورا کشت ودیگر هیچ. حتی وقتی دکترشهریاری خدابیامرزرا زد خانمش را درصندلی شاگرد همان اتومبیل سالم تحویل داد. 


7-  لذا دریک نگاه بی طرف وبدون حب وبغض سیاسی هم قطعی می نماید که رفیق حریری را آیت الله خامنه ای وحسن نصرالله کشته باشند. واین جیغ های بنفش حسن نصرالله وورود بدون دلیل آیت الله خامنه ای به این موضوع -وقتی سعدحریری را ملاقات کرد- نخواهد توانست مؤثرواقع شود. وبرای مخالفان حکومت آیت الله نیز یک برگ برندۀ واقعی ویک نقطه ضعف قابل تبلیغ است. یا...هو
.........................................................
این هم یک دسر برای خوانندگانی که به برهان خلف علاقه دارند. بعدازفیلترینگ، توی قلم شریعتمداری هم رفتم. حیف که اسمی را انتخاب کرده ام که کیهان با تلفظش مشکل دارد: "دلقک ایرنی!" 
واگرخواستید ببینید چقدرکثیف ونامرداست حسین متشرع درتحریف متن درنقل قول با عین پاراگراف اصلی ازپست "تونس"تید...." مقایسه کنید.
كيهان خوشحال نباشد، پس كي خوشحال باشد؟! (خبر ويژه)

«ادعاي كيهان كه مي گويد حوادث تونس نتيجه بيداري مسلمانان است و عنقريب در ديگر كشورهاي اسلامي وابسته به غرب هم رخ مي دهد، ادعايي درست است».
اين مطلب را يكي از عناصر سلطنت طلب در سايت ضدانقلابي بالاترين عنوان كرد. بالاترين مي نويسد: حسين شريعتمداري و خيلي هاي ديگر در جهان اسلام و غيراسلام و البته اغلب روشنفكرها دست هاي شان را به هم ماليده اند در روزنامه ها و رسانه هايشان كه حوادث تونس نتيجه بيداري مسلمانان است و عنقريب مصر و اردن و ساير كشورهاي مشابه هم خواهند تركيد. و البته خيلي هم بي ربط نيست ادعايشان. زيرا كه از همين دريچه دوربين ها و كيبوردهاي غربي نيز معلوم است كه در تونس خبرهايي از جنس اسلامي - چه سلفي ها و چه روشنفكران مسلمان- هست و اينان فعلاً در اول صفوف اعتراضي هستند.
نويسنده بالاترين با بيان اينكه از ديدن صحنه اعتراض هاي تونس، ياد سال 1978 و انقلاب در ايران مي افتد، به لائيك هاي تونس هشدار داد كه در صورت روي كار آمدن اسلامگرايان، مظاهر هرزگي جمع خواهد شد و خوشي هاي آن چناني به مسلخ خواهد رفت(!)

۴ نظر:

ناشناس گفت...

در مورد قتل رفیق حریری با شما هم نظرم، اما در مورد قتل دکتر علیمحمدی و شهریاری استدلالتون سوپر آبکی است!

یعنی‌ حالا هر جا یکی‌ رو کشتند (حالا هر چقدر که بیربط و بی‌ معنا و بی‌ دلیل) کار کار موساد است و لاغیر، چون تر و تمیز بوده! یعنی‌ موساد نمیتونست قبل از انجام ترور تر و تمیزش یک جورایی متوجه بشه که علیمحمدی اصلا هیچ کاری به اتم نداشته و شهریاری هم نه سر پیاز بوده و نه ته پیاز!

ناشناس گفت...

این همه نوشتی که آخرش بگی شهریاری را اسرائیل کشت. ما هم که احمقیم هان !!
خوب با این استدلال هایی که می کنی می تونستی ثابت کنی که رفیق حریری را اسرائیل کشت تو که داری زحمت می کشی.

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس اول که همان ناشناس دوم باشد.
سلام.
کامنت شما پارادوکسیکال است وپاسخ خودش را می دهد. چرا که نمی شود بخشی ازتحلیلی واحد قابل قبول باشد وبخش دیگری "سوپرآبکی". حداقل می فرمودید آبکی!
بعدهم من یک دلقک پیرم که خلاف آمد عادت وبلاگ هم می نویسم شما نباید خیلی جدی بگیرید که می خواهم شمارا قانع کنم. درتاریخ نوشته شده است وهمعصران هم تأیید کرده اند که هم دکترهای مرحوم علی محمدی وشهریاری بیشتراز سرپیاز وته پیاز بوده اند وهم اسرائیل کارنامۀ مشخص وقابل نشان دادنی دارد درهمین زمینه. دوقطب هم نام همدیگررا دفع می کنند. فیزیکلی! یا...هو

ناشناس گفت...

اگر یک سر آهنی قطب مثبت باشد، سر دیگرش منفی‌ است که آهنربا برباید. اینطوری می شود که وقتی‌ یک سر تحلیلی خوب می‌‌شود سر دیگرش آبکی (آن هم از نوع سوپر) از کار در می‌آید!

ارادتمند،
ناشناس اول (و نه دوم)