۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

یا مجوز "جشن" درخیابان/ یا تحمیل "جنبش" برخیابان! -توضیح بامشایی بودن-

The Old Musician



1- من خیلی زیاد اصراردارم این باورم را بگویم که لیبرالیسم فلسفی بعنوان نرم افزارمدرنیته وتأمین کنندۀ آزادی های فردی واجتماعی باید شاخص ما باشد درتعیین "آنکس که باماست" و "آنکس که باما نیست".

2-مهدس مشایی دوحرف تازه زده که هردو بسیار ارزشمند بوده است. یکی راجع به ریای منابر وچرت وبی حاصل بودن حجاب اجباری؛ ودیگری که با یک حرکت خیلی خوب هم همراه شده است؛ رفتن- واین مهم است- به خانۀ سینما وگفتگوهای صریح با هنرمندان شاخص سینما.

3- بسیاری برمن خرده می گیرند که هالو هستم ودردام عوامفریبی مشایی می افتم وانگیزه های ناپاک اورا برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری نمی توانم تشخیص بدهم. ومن البته که پاپس نمی کشم ونخواهم کشید زیرا که انگیزه یابی عملی پوچ، ناشدنی وکهنه ومتحجرانه است ودنیای مدرن برمبنای نتیجه ها خودش را تعریف کرده وعمل می کند. 
حتی اگربرفرض محال من می توانستم انگیزۀ آقای مشایی را نسبت به این حرف های مبارک "تاریکی زدا" کشف می کردم وآنگاه مطمئن می شدم که ایشان دور خیز کرده است برای ریاست جمهوری، نه تنها ازارزش حرف های اوکم نمی شد که بسیار زیاد خوش آیند هم بود که کسی برای اولین بار گفتمان سکولاررا پایۀ مبارزات انتخاباتی خودقرارداده است. 


4- البته این دوستان ما ومتأسفانه دشمنان "احمدی نژاد وهرآنکس که دوست ونزدیک اوست" خودشان هم می دانند که ادعایی پارادوکسیکال را مطرح می کنند. که شخصی باسودای قدرت بیاید ورودرروی تحجر دینی روحانیان بایستد برای رییس جمهورشدن درهمان حکومتی که این روحانیان متحجرهمۀ حوزه های قدرت سیاسی ومذهبی را درتیول مطلق خودشان دارند. ازرهبری تا شورای نگهبان، ازمجمع تشخیص مصلحت تا مجلس خبرگان، ازحوزه های علمیه تانمازهای جمعه وازقانون گذاری تا اجراء وقضاءو...توبگوتاکجا!


5- البته من وما می دانیم چرا بزرگان این نحلۀ دینی (سیاستمداران اصلاح طلب مذهبی ونظریه پردازان آن ها) دُم به تله نمی دهند وحداکثر واکنش شان درمقابل حرف های راه گشای مشایی سکوت است واغلب سخره وهجو وطنز. ولی تأسف مان از جوانانی است که تحت عنوان سبز وغیرسبز یافته وبافته های ذهنی وعینی وکنشی این نخبگان سیاسی وفکری را اینقدرتکرارمی کنند که خودشان هم باورمی کنند و بعد از اینکه باورکردند درتوطئۀ "الان وقتش نیست علماء ناراحت می شوند" می افتند و به سرکوب تفکر مشایی ها می پردازند.


6- لذا به اعتقاد من ما باید یک بار برای همیشه وباصدای بلند ورسا از اصلاح طلبان مذهبی بخواهیم که نسبت به آزادی ها ی اجتماعی وفردی وسبک زندگی ودرمجموع نسبت به "نرم افزارمدرنیته"(فرهنگ مدرن) وهنروبازی وسرگرمی و... اظهارنظر بدون "اما" و "اگر" نمایند. ومشخصاً بگویند که تعارض بین این خواست "طبقۀ متوسط ومدرن فرهنگ شهری" با علمای اعلام که هرروز درسایت ها ونوشته هایشان مخالفت آنان بامشایی را باعث افتخار مبارزۀ خودشان می دانند را؛ چگونه توضیح می دهند وحل می کنند.


7- وبالاخره می رسیم برای تکرار وتأکید برتیتر مطلب خطاب به؛ هم اصولگرایان ضدمدرنیته، وهم اصلاح طلبان بدون موضع مشخص درمقابل امرمدرن که:

تا "هیجان درعرصۀ عمومی" برسمیت شناخته نشود و"جشن اجتماعی" به خیابان برنگردد؛ باید هرلحظه منتظربازگشت "جنبش سیاسی" به خیابان باشند واز غصۀ این قصۀ شادی بمیرند. یا...هو
........................
پی نویس:

چه هنرمندانی در جلسه با مشایی حاضر بودند

فرهنگ > سینما  - در روزهای اخیر، پس از دیدار سینماگران با رییس کمیسیون فرهنگی دولت در ساختمان شماره 2 خانه سینما، گمانه زنی هایی درباره حاضران در این جلسه مطرح شد که بعضا دور از واقعیت بود.
به گزارش خبرآنلاین، فرهاد توحیدی(رییس هیات مدیره خانه سینما)، محمدمهدی عسگرپور(مدیرعامل)، مریلا زارعی، امیر اثباتی، ‌ابراهیم مختاری، محمد سریر، تورج منصوری، محمدرضا موئینی( اعضای هیات مدیره)، مهدی خادم ( بازرس) و محسن هاشمی(مشاور مدیرعامل) در جلسه با اسفندیار رحیم مشایی حاضر بودند.

14 نفر از هنرمندان و فعالان صنفی نیز به دعوت هیات مدیره خانه سینما در جلسه حضور یافتندکه عبارت بودند از عزت‌الله انتظامی، پرویز پرستویی، داود رشیدی، مهتاب کرامتی(بازیگران)، عبدالحسن برزیده، مازیار میری، مهدی فخیم‌زاده، عزیزالله حمیدنژاد، کیومرث پوراحمد (کارگردانان)، کیوان کثیریان(منتقد)، کامران ملکی(فیلمنامه نویس)، ‌منوچهر محمدی، فرشته طائرپور و منوچهر شاهسواری(تهیه کنندگان).
 در این جلسه داود رسولیان قائم مقام مدیر کل نظارت و ارزشیابی که برای آگاهی از کم و کیف جلسه به خانه سینما آمده بود، در اواسط کار به دستور مشایی به عنوان مستمع وارد جلسه شد.

۲ نظر:

mehsad گفت...

با درود فراوان
من با نظر شما کاملا موافق هستم در اين حکومت ديکتاتوري مذهبي هر کلامي که پايه هاي اين سيستم را بلرزاند صرف نظر از قصد و نيت از بيان آن کلام و شخصي که آن را گفته است بسيار ارزشمنداست حال که جناب آقاي مشايي در اين سيستم بسته و به عنوان يک اصولگرا صحبت هاي ارزشمندي از قبيل "کساني که با موسيقي مخالفند آن را درک نمي کنند و يا ما با مردم اسراييل مشکلي نداريم يا تاکيد بر مکتب ايراني و کوروش بزرگ و يا همين گفته هاي اخير ايشان در زمينه حجاب اجباري و عدم توجه به وجه انساني افراد در کشورهاي مشرق زمين" مي کند جاي تحسين بسياري دارد صحبت هايي که در طول 8 سال قدرت و حتي پس از آن جرات به زبان آوردن ندارند.از تاثير مثبتي که آقاي مشايي بر احمدي نژاد حداقل در دولت دهم داشته به سادگي نمي توان گذشت.
در پايان از شما به خاطر نوشته هاي واقعگرايانه و مناسب شرايط اجتماعي و سياسي ايران کمال تشکر را دارم.
من تقريبا با تمام ديدگاههاي شما که تاکنون در اين بلاگ منتشر شده است موافقم به غير نظر شما در مورد حکم قصاص و اعدام براي کسي که مرتکب قتل شده است و باز هم سپاسگزاري از شما.

Dalghak.Irani گفت...

اشک برچشمانم حلقه زده ازشادی دیدن کامنت مبارک شما بعدازپیروزی تیم ملی ایران ونوشتن آن. آری من دنبال این احساس مشترک جان ایرانیان هستم که تحجر دارد می خشکاند شادی زندگی های فقیرانه شان را واگراینقدرپررووسمجم به این دلیل است که ایمان دارم مشکل ما آزادی سیاسی ورفاه اقتصادی نیست درابتدا ما باید جزو آدم وبشر محاسبه بشویم. فرشته بودن خیلی چیز کثیفی است. بهترین فرشته همان شیطان است. مرسی. ومی دانم که من وتو تنها نیستیم چون همۀ لال های ایران حس مشترکی با ما دارند. بازهم مرسی. بیشتربیا اینجا. یا...هو