۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

خامنه ای؛ سپاه؛ علم الهدی مشهد و احمد توکلی در قاب سیاست جمعه! و طنز سیاه علی رضا خمسه.

Two working men cork cropped.jpg

Two Working Men


یک بدهکاری مستقل دارم به ابوالحسن بنی صدر و مناسب است که در همین مقطع بنویسم. لذا با اینکه سیاست های روز بشدت امیدوارکننده و خطرناک و مأیوس کننده می نماید همه و ساعت ها تحلیل و رمزگشایی می طلبد؛ صحنۀ داخل حکومت را بخودتان وامی گذارم که استادید تا بتوانم پست "درمیان اپوزیسیون" بنی صدری را بنویسم تا چند ساعت بعد. پس عجالتاً اخبار درشت روز را با یک خط ترجمۀ تفسیری از خودم می نویسم تا دهانتان چون زهرمار شیرین شود و خودم بروم سراغ اولین رییس جمهور در تاریخ ایران.

1- اول از خامنه ای شروع کنم که سومین جلسۀ "اندیشه های راهبردی ایرانی - اسلامی" (بخوان شروع به اختراع چرخ بعد از سی و سه سال. البته بازهم دروغ. چون دین چرخ ندارد و آنی که دست آخوند ها است اسمش "دلو" است برای بالا آوردن خون ملت از چاه قدرت و رفع تشنگی خون نوش ) را تشکیل داده است در خدمت خویش. اینبار اما دستور کار اندیشمندان راهبردی خامنه ای جایگاه زن و خانواده در اسلام بود و بزرگ اندیشمند جلسه عباسعلی کدخدایی و چند پیرزن و دختر بچه و آخوند درجه سوم. افروغ که سهل است حتی رحیم پور ازغدی هم نرفته بود که زن آقا را آرایش کنند. یعنی خامنه ای با دست خالی پشت خاکریز پوکرش عریان نشسته و چه خوب.   اینجا!

2- موضوع دوم تنگۀ هرمز بود که بعد از گنده گوزی های یک ارتشی بنام سیاری نیروی دریایی در دریای عمان؛ سپاه خیلی سریع تبلیغات را مال خود کرد که یعنی ارتش و نیروی دریایی سگ کی باشد! تا ما هستیم با قایق های تندرو.  و اول وعدۀ یک مانور داد توسط نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس و تنگۀ هرمز و بعد هم از سیاستمدار و سپاهی ریختند توی فضای رسانه که می بندیم و خوب هم می بندیم - خمسۀ نازنین هم حرف خوبی زده بود و گفته بود ما فکر می کردیم دارند تنگۀ هرمز را می بندند ولی عملاً خانۀ سینما را بستند - القصه این بستن تنگۀ هرمز که خارجی ها خوب تشخیص داده اند از روی ضعف و استیصال بودنش را؛ از خطرناکی جنگ نزدیک و همه جانبه و ویرانگر آدرس می دهد با شروع از سوی جمهوری اسلامی. بدین معنی که خامنه ای حرف حسابش به عربستان این است که اگر نفت ما تحریم شود نمی گذاریم تو هم نفتت را صادر کنی تا چه رسد نفت جایگزین نفت ایران را. و معنی این حرف این است که در مقابل یک تصمیم سیاسی از یک تاکتیک نظامی استفاده خواهیم کرد. و خب معلوم است که دست به اسلحه در تنگۀ هرمز یعنی شروع جنگ جهانی کوچک سوم. اینجا!

3- حرف سوم را علم الهدی در نماز جمعۀ مشهد زده است و چه جذاب که چندین و چند بار کلمۀ "متحجر" را استفاده کرده است بر علیه اصلاح طلبان و بویژه اصولگرایان هوادار مهندس موسوی. و چه جزع فزعی کرده برای تکه تکه شدن امت حزب الله. اما هرچقدر عربده کشیده به سرخودش دلش آرام نگرفته از این همه دروغی که می گوید؛ و آخر خطبه ها شروع کرده به گریه کردن. از آن گریه های استیصال و استغاثۀ معروف خامنه ای. اینجا!

4- و حرف آخر را احمد توکلی در یک سخنرانی انتخاباتی گفته در مشهد که رفتن به سراغ مشایی بوده و اینکه از 96 سفر خارجی اش در طول 5 سال حتی یک گزارش ثبت و ضبط شده وجود ندارد. و از آنجا سری به صحرای کربلای اختلاس هم زده و تلویحاً قبول کرده که خامنه ای نخواهد گذاشت این پرونده به سرانجامی - حتی - غیر شفاف برسد. آن هم به این زودی. اینجا! یا...هو

۱ نظر:

صادق گفت...

دلقک جان سلام
میبینم که بیداری و کماکان تیز بین .دمت گرم و انگشتانت پر توان!

عرضم به حضورت که اگر حکومت تن به بستن تنگه بدهد۱
- به احتمال زیاد دیگر حق حاکمیت ایران بر تنگه را باید برای همیشه فراموش کرد چون امریکا به بهانه بستن آبراه مرد خود امنیت ان را بر عهده میگیرد
۲- بهانه خوبی به اوباما میدهد که با سر جا نشاندن ایران به عنوان نقض امنیت بین الملل و تهدید اقتصاد جهانی برگ برنده ای در رقابت انتخاباتی داشته باشد خصوصا اینکه همین الان متهم به کم کاری و ضعف مدیریت در مقابل ایران است از سوی جمهوری خواه ها