۱۳۹۰ بهمن ۱۰, دوشنبه

هشدار: طرح برکناری احمدی نژاد یک فریب است؛ خامنه ای باید برود!

Cafe Terrace at Night


1- بعد از اینکه علی مطهری یکتنه احمدی نژاد را بدرستی بی حیثیت و از حیز انتفاع ساقط کرد؛ و باز هم بدرستی انگشت اتهامش را به کانون ام الفساد مدیریت عقب مانده و نظامی و استبدادی و بی تدبیر و ناعادلانۀ خامنه ای نشانه رفت. بنظر می رسد که احمد توکلی در شاخه ای دیگر فعال شده و با توجه و استناد به افتضاح بازار ارز و طلا و در آستانۀ ورشکستگی قرار گرفتن جمهوری اسلامی پروژه ای انحرافی را طرح و مطرح کرده است با نام دهان پرکن "بی کفایتی دولت" و می خواهد با آدرس عوضی توجه ایرانیان را از مسبب همۀ بدبختی های 22 سال اخیرشان یعنی خامنه ای را از بن بستی که گرفتار آمده نجات داده و ایران را بویرانی بازهم بیشتر سوق بدهد.

2- اینکه احمدی نژاد رییس جمهور عوضی و بی کفایتی بوده و است البته شکی نیست. و فقط آنانی در بی کفایتی او شک داشتند و او را مطرح و انتخاب یا انتصاب کردند که خودشان هم در درجات مختلف مثل او بی کفایت بودند. اما - واین اما مهم است - مگر خامنه ای بعنوان رهبر و ولی فقیه تا قبل از احمدی نژاد کم بی کفایتی و بی لیاقتی کرده است؟ حتی اگر از کارشکنی های خامنه ای در دولت مهندس موسوی، شکستن دستور امام در عدم ورود روحانیان به مناصب اجرایی، رودر روی امام قرار گرفتن در ماجرای نخست وزیری موسوی، آن گاف معروفش در تحریف سخن امام در نماز جمعه و پروندۀ امنیتی و قتل های سیاسی رقبا از جمله فرزند امام حاج احمد آقا و ... بگذریم؛ و فقط متمرکز بشویم بحوزۀ مدیریت او در 22 سال رهبری نکبت بارش در جمهوری اسلامی؛ باز هم کوچکترین تردیدی نمی ماند که این خامنه ایست که طبق قانون اساسی "خود بخود معزول" است و باید از قدرت کنار برود.

3- خامنه ای سه سال اول 22 سال رهبری خودش را صرفاً صرف آرایش و سازماندهی و آموزش دفتری کرد که دفتر 20 نفر پرسنل امام خمینی را با دفتری آهنین مرکب از سه تا چهار هزار نفر پرسنل جایگزین کرد. خامنه ای بمحض فراغت از سازماندهی این دفتر مخوف که مشخص بود و است فقط برای دخالت در جزیی ترین امور کشور ایجاد کرده بود؛ وارد فاز عملیاتی بدست گرفتن قدرت مطلقه و تمام عیار ایران شد. او در بدو ورود بفاز اعمال رهبری خودش دولت دوم هاشمی رفسنجانی را زمینگیر کرد و با اینکه دولت اول هاشمی بسیار موفق و توسعه محور حرکت کرده بود؛ همۀ نقشه های او را نقش بر آب کرد. تا جائیکه هاشمی که در بدو شروع کارش و برای غلبه بر مشکبات خزانۀ کاملاً خالی کشور از دولت های غربی اعتبار و قرض های مؤثری گرفته بود؛ او را بجایی رساند که در سال 75 در آستانۀ قطع کامل روابط دیپلماتیک با اتحادیۀ اروپا قرار داد. بعد از اینکه در یک غافلگیری شوک آور ملت ایران به کاندیدای مورد حمایت او ناطق نوری نه گفتند و با آرای انبوه و بی سابقه ای محمد خاتمی را  در دوم خرداد 76 برگزیدند چنان کینه ای از این روحانی متخب مردم بدل گرفت که در هرگامی که او برداشت چندین مانع بلند تعبیه و بوجود آورد. تا آنجا که موفق شد علاوه بر بشکست کشاندن همۀ سیاست های تنش زدای او و پیشبرندۀ کشور؛ شخص اورا نیز در نظر قاطبۀ نخبگان بی حیثیت و شاه سلطان حسین کند. طرفه اینکه هم هاشمی و هم خاتمی تا فروختن منافع کشور به جنون عظمت خواهی خامنه ای خیانت کردند تا او بی آبرو نشود، ولی خامنه ای هیچگاه کینۀ این دو رییس جمهور را از سینه اش بیرون نکرد.

4- زمان که به سال 84 صعود کرد خامنه ای چنان قدرت سازماندهی نصر بالرعبش را گسترده بود و چنان به دقایق سیاست ماکیاولیستی تسلط پیدا کرده بود که دیگر نگذارد شخصیتی مطیع اما کمی عاقل هم بریاست جمهوری برسد. او احمدی نژاد را بر کشید و با آرای سازماندهی شده و مهندسی شده از سوی بسیج و اطلاعات سپاه و اراذل اوباش چماقدار و تقلب در شمارش آرا بدور دوم برد. تا در آنجا با بی حیثیت کردن هاشمی در شبنامه ها و بولتن های محرمانه و فیلم های ساختگی و البته باز گذاشتن دست احمدی نژاد برای تخریب و اتهام و دروغ بر هاشمی پیروز گرداند که موفق شد. حدیث غمبار و تلخ و افتضاح انتخابات سال 88 مشهورتر و بروزتر از آن است که من بخواهم شرح بدهم این رسوایی تاریخی را. و داغ خوانندگان این مطلب را تازه کنم. او نه تنها احمدی نزاد را به ریاست جمهوری رساند و تحمیل کرد، بلکه مکرر در مکرر در جلو تلویزیون و رسانه و جمع و نماز جمعه و خلوت و جلوت او را چنان ستایش کرد که گویی پیامبری یگانه دوباره مبعوث شده بجای محمد امین. او تأکید کرد که دولت احمدی نژاد بهترین دولت تاریخ نه تنها جمهوری اسلامی بلکه کل تاریخ 3000 سالۀ ایران است. او حتی بعد از سرپیچی احمدی نژاد از دستور خودش نه تنها از حمایت او دست نکشید بلکه مجلس بردگان خودش را تحت فشار قرار داد که کاری بفعال مایشاء بودن این مرد بیمار و خودشیفته نداشته باشند. و...

5- احمدی نژاد حداکثر اختیار و توانی که می توانست داشته باشد بیشتر از هاشمی غول و محمد خاتمی نجیب نبود. خامنه ای در حالیکه هردو نفر آنان را با اختیارات فراقانونی خویش در بخش حاکمیتی و انتصابی جمهوری اسلامی و قوۀ قضائیه و حتی استفادۀ ابزاری و غیر قانونی از مجلس شورای اسلامی به بند کشید و شکست شان داد. در حالیکه اگر همین نمایندگان دستچین شده از حامیان نوکر و سرسپرده اش در مجلس هشتم را تحت فشار اره گوز های چپ و راستش قرار نمی داد؛ همین ها هم قادر بودند نگذارند احمدی نژاد کشور را بسوی پرتگاه امروزی برساند. چنانکه هنوز هم بعد از یکسال کش و قوس و همت علی مطهری مجلس نتوانسته است به  احمدی نژاد بگوید اسبت یابوست. و من چه می گویم که خامنه ای معروف به ساده زیست و دست پاک و مخالف فساد و تجمل حتی از رسیدگی به پروندۀ اختلاس رکورد تاریخ جهان بنسبت در آمد سرانه کشورها جلو می گیرد و حاضر نشد یک تشری به پسر محبوبش بزند که این چه فضاحتی است بوجود اورده ای. تازه احمدی نژاد را برکنار کردید با دنیا و سیاست خارجی  احمقانه و فلج کنندۀ هر دولت و ملتی چه می خواهید بکنید. آیا در بین شما چند نفر انسان پیدا نمی شود که بفهمد بخاطر دستمالی (بمب چسکی) نباید قیصریه (میهن) را آتش زد. اگر بما و ملت ایران فکر نمی کنید بخودتان و سعادت فرزندان تان هم نمی اندیشید! فاعتبرو یا اولی الالباب. یا...هو

۱۰ نظر:

Hossein گفت...

خامنه ای زنده و پاینده باد!

ناشناس گفت...

انتخابات نهم
پایان رهبری آقای خامنه ایست

ناشناس گفت...

نمازجمعه این هفته تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اقامه می‌شود

در تقارن ایام پر فضیلت ماه ربیع‌الاول، ولادت نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) و هفته وحدت و آغاز دوران امامت حضرت بقیه‌الله‌الاعظم(عج) با دهه مبارک فجر که یادآور پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) و نیز بیداری عظیم امت اسلامی می‌باشد، یک‌بار دیگر نمازجمعه تهران معطر به عطر حضور پیشوای فرزانه امت بزرگ اسلام، بزرگ جانباز انقلاب، محبوب قلوب مسلمین جهان خواهد شد و حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای‌(مدظله‌العالی) در جمعه دهه‌فجر انقلاب اسلامی مورخ 14/11/90دل و جان مؤمنین نمازگزار را به نور معرفت حی سبحان و رهنمودهای حکیمانه خویش منور خواهند کرد.

ستاد نمازجمعه تهران این حضور پربرکت رهبر معظم انقلاب اسلامی در نمازجمعه این هفته تهران را فرصتی ذی‌قیمت دانسته، ضمن دعوت از مردم مومن، آگاه، بصیر و ولایتمدار برای شرکت در نمازجمعه این هفته تهران در محل دانشگاه تهران، انتظار دارد صفوف مستحکم و بهم پیوسته و دشمن‌شکن ملت وفادار به انقلاب، یکبار دیگر خالق صحنه‌های بی‌بدیل وحدت، پایداری و ایستادگی بر آرمان‌های انقلاب کبیر اسلامی باشد.

ناشناس گفت...

گزارش ویژه/ مقام های امریکایی در گفت وگو با نیویورک تایمز: دولت اوباما آماده پذیرش 'وضعیت آستانه ای' در ایران است
جمعه ۰۷ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۰۱:۵۶ مدیر
نامه الکترونیک چاپ PDF
NewYorkTimesLogo

ایران هسته ای- روزنامه نیویورک تایمز در یادداشتی از آمادگی دولت امریکا برای پذیرش قرار گرفتن ایران در وضعیت آستانه ای خبر داد به شرطی که تضمین شود ایران از این مرحله عبور نکرده و سلاح هسته ای نخواهد ساخت.

این روزنامه در یادداشتی به قلم هلن کوپر که روز چهارشنبه 5 بهمن 1390 (25 ژانویه 2011) نوشته شده، آورده است: «چند مقام آمریکایی و اروپایی به طور خصوصی گفته اند نتیجه ای که بیش از همه برای غرب قابل دسترسی است می تواند این باشد که ایران دانش و فناوری لازم برای ساخت سلاح هسته ای را حفظ کند و در عین حال از ساخت این سلاح ها خودداری کند».

نیویورک تایمز ادامه می دهد: «این روش این امکان را به ایران می دهد که حق حاکمیت خود را حفظ کند و بعد از چند سال تنش دیپلماتیک به نتیجه ای آبرومند برسد. در حالی که ممکن است به نظر برسد این وضع به معنای مصالحه ای بزرگ از طرف آمریکا باشد، ایران باید نخست مصالحه ای بزرگ تر کند یعنی نشان دهد می توان به آن اعتماد کرد و از پنهان کاری دست بردارد تا بازرسان بتوانند تایید کنند فعالیت هسته ای تهران صلح آمیز است».

این روزنامه در ادامه مدل ژاپن را یک مدل محتمل درباره آینده برنامه هسته ای ایران دانسته و می نویسد: «ایران باید مانند کشوری مانند ژاپن شود که در صورت نیاز عملا می تواند یک شبه به قدرتی هسته ای تبدیل شود ولی از برداشتن گام های نهایی برای بدست آوردن سلاح های هسته ای خودداری کرده است».

به نوشته نیویورک تایمز، یک دیپلمات ارشد اروپایی گفت : «اگر از ما بپرسید آیا ما از اینکه ایران شبیه ژاپن شود رضایت داریم، پاسخ مثبت است. در عین حال این موضوع باید راستی آزمایی شود و ما با اعتماد داشتن به حکومت ایران فاصله طولانی داریم».

به عقیده تحلیلگران در تهران انتشار این یادداشت در آستانه سفر بازرسان آژانس به ایران را باید نوعی پالس مثبت ارزیابی کرد که هدف از آن ترغیب ایران به برخورد مثبت با تیم آژانس است.

ناشناس گفت...

دلقک عزیز با این دو خبر برخورد کردم به نظرت یه بوهایی به مشام نمیرسه خیلی دوس دارم نظرتو بدونم ممنونم

ناشناس گفت...

دلقک عزیز یعنی به نظرت ا.ن چه نقشی رو برای خودش با به هم زدن بازار ارز و سکه دنبال میکنه؟محتملا فروپاسی اقتصادی مملکت!!این مرزی هست که بتونه در صورت زیر بار نرفتن خ.ر اون رو دنبال کنه همین خبرایی که براتون پست کردم از اینکه خ.ر این هفته جمعه میخواد سخنرانی کنه!این که دولت در مهار کردن بازار ارز وسکه خودش رو کنار کشیده!پالسهای مثبتی که برای مذاکرات هسته ای از طرف کشورهای غربی فرستاده شده این رو نمیتونه برسونه جریان ا.ن با غرب به مصالحه رسیدن و جریان خ. ر این وسط چه راهی رو پش میگیرن؟و موازنه هر کدوم در این معادله چی میتونه باشه
1-سرکشیدن جام زهر البته این به معنای تموم شدن شکل کنونی جمهوری اسلامی هست پس حتما واکنش جریان خ.ر منفی خواهد بود مگر اینکه رقیبش یعنی ا.ن بتونه اون رو از راه به در کنه که اینکارو با جنگ اقتصادی شروع کرده و بعد یک هرج ومرجع کلی که سرانجام یه کودتای نظلامی از دل سپاه برای مقابله با جریان فروپاشی میشه و..... مصالحه با غرب
من سناریوهای مختلفی رو می بینم اما شرط اصلی رو این یکی میذارم .....میخوام نظر شما رو بدونم

Dalghak.Irani گفت...

سلام به ناشناس های ناشناخته ای که برای خامنه ای تبلیغ کرده اند.
از این نظر نظرات شما زا منتشر کرده ام که دقیقاً توضیح می دهد چرا خامنه ای درحال سقوط است. این ادبیات چاپلوس مطلق سال هاست که یک پالس بیشتر را عمل نکرده است. و آن اینکه هرچه دُز چاپلوسی و خدا انگاری دیکتاتور به نقطۀ ماکزیمم حرکت کند عمر سیاسی او به نقطۀ مینی موم سقوط خواهد کرد. این ساخته و آرزوی من نیست بلکه یک واکنش طبیعی در مقابل یک کنش است. مثل دم و بازدم. و گریزی از آن نیست. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام به ناشناسی که با استناد بمنابع غربی سؤالاتی را مطرح کرده اند. می گویم مطلقاً نه. و نظر مشروحم را بارها و بارها گفته ام و اخیراً هم در یک مطلب مفصل در مورد استراتژی امریکا برای خاورمیانه و تضمین امنیت انرژی بسوی غرب را نوشتم. اما بدلیل مهم بودن موضوع پاسخ دیگر و مشروحی را در پست بعدی خواهم نوشت. از آنچه که از نیویرک تایمز منتشر کرده جان کلام و موضع دقیق غرب در مقابله با خامنه ای آورده شده است. تحت این جمله:

به نوشته نیویورک تایمز، یک دیپلمات ارشد اروپایی گفت : «اگر از ما بپرسید آیا ما از اینکه ایران شبیه ژاپن شود رضایت داریم، پاسخ مثبت است. در عین حال این موضوع باید راستی آزمایی شود و ما با اعتماد داشتن به حکومت ایران فاصله طولانی داریم».

ژاپن یک حکومت است در حالی که جمهوری اسلامی یک انقلاب است. و تا حکومت شدن جمهوری اسلامی در نازلترین سطح ممکن هم یک لاشه ای بنام خامنه ای فاصله است.

در مورد احمدی نژاد و نقش آفرینی اش هم پاسخم منفی است و احمدی نژاد قدرت کمترین تحرکی را چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی از دست داده است ویک مهرۀ رسوا و سوخته است. او بنزین کم آورده نه برای جلو رفتن بلکه حتی برای به آتش سوزی راه انداختن. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک گرامی،
ضمن عرض سلام و ارادت دو باره عهد شکنی کرده و میخواهم هشدار بدهم که خیلی از واقعیات دستگاه حکومتی پرت نشوید و به اکثریت جامعه ی ایران که چه به درست و چه غلط به ا .ن . رای دادند اهانت نکنید
اینکار بی احترامی به دموکراسی ( حتا اگر در مرحله ی ابتدایی باشد) به حساب آمده و از نویسنده ی خود تصویری دیکتاتوری و فاشیستی ارایه میدهد.
البته قصد نداشتم با مطرح کردن شباهت با دیکتاتوری و فاشیستی توهین کرده باشم، اما طور دیگر نمیشد
بهر حال ببخشید
مطهری نیز در انظار عمومی به شدت منفور است، و تنها شاید بتواند به کمک رای دهندگانی که فقط به قصد تخریب یکی، دیگری را بدون شناخت واقعی انتخاب میکنند دوباره به مجلس بازگردد
وگرنه همان رای دهندگان قبلی نیز فهمیده اند که این پسر هیچ نشانی از آنکه پاره تن خمینی بود در خویش ندارد
برزو

مهرو گفت...

اسم هایشان با هم فرق دارند ولی من تفاوتی بینشان نمی بینم: مطهری، توکلی، لاریجانی، خامنه ای، هاشمی... فقط نقش ها را بین خودشان تقسیم کرده اند بالاخره مردم را با چه چیزی سرگرم کنند و بهشان بقبولانند عامل همه مشکلاتشان احمدی نژاد است؟! دروغ و فریب از سر تا پای این حکومت بالا می رود. شما یا واقعا احمدی نژاد را نمی شناسید یا خیلی خیلی خوب می شناسید و آگاهانه این مطالب را در موردش می نویسید. امیدوارم حالت اول در مورد شما صادق باشد. اما در هر دو حالت بهتر است بدانید احمدی نژاد و توده های مردم پیروز این بازی پر فریب و نیرنگ خواهند بود."و نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین" ما حرف خدایمان را با عمق جان باور داریم و خدایمان را راستگو می دانیم.