۱۳۹۰ دی ۲۸, چهارشنبه

درود بر بهزاد فراهانی و سلام به گلشیفتۀ "فراهانی". خوش آمدی بوطن!

بهزاد فراهانی


 دلم می گیرد از دست هرکس که هنر و هنرمندان را از ایران منها می خواهد. مرسی آقای فراهانی که گلشیفته را برگرداندی. و مرسی گلشیفته که حرف مربی ات و پدرت را نوشیدی و اطاعت کردی. ما بمهربانی شما هنرمندان دلبند آن خانۀ پدری نیازمند هستیم و با هنر شماست که می خواهیم کشورمان را از دست متصرفان بعنف باز پس بگیریم. مهم نیست بهزاد و همسرش پدر و مادر گلشیفته چه گفته اند و راست بوده است یا توجیه. مهم اینست که آنان منظورشان این بوده که فرزندان ایران همه مسئولند بویژه هنرمندان. و حتی نباید در اوج خشم و نارضایی از دست زمانه؛ دامن از دست بدهند به طعنه های بیگانه در خانه! من خوشحالم که جنس هنرمند را می شناسم و این مربوط به نسل من و نسل بهزاد نیست. این مربوط به جنس هنرمند توانای ایرانی است. بهزاد فراهانی علاوه بر هنرمند درجه یک بودن آدم شجاعی هم است. آفرین به او. یا...هو

پی نوشت: مطلب بالا را با عجله نوشتم چون کار داشتم و داشتم می رفتم بیرون. به این دلیل عجله کردم که عمق احترامم را به بهزاد فراهانی و تصمیم بی نظیرش نشان بدهم. حالا که برگشتم فکر کردم ممکن است شما فرصت نکنید برای احصاء بی شمار زیبایی های موضع خانوادۀ فراهانی. لذا گفتم که چند مورد مهم را من بگویم بشما. چون فراهانی پدر ومادر سه راه بیشتر پیش رو نداشتند. یا باید فرزندی گلشیفته را انکار می کردند و می بریدند رشتۀ الفت را (عاق ) به سنت مألوف جوامع قدیم. یا باید اورا می پذیرفتند و تصمیمش را یک تصمیم شخصی معرفی می کردند مثل ماجرای به آلمان آمدن نرگس کلهر - بدون قصد مقایسۀ موبمو - و یا واکنشی نشان نمی دادند و خودشان را مدتی از صحنه دور می کردند به بهانه و بعد از آن هم با احتیاط ادامه می دادند تا تمام شدن موعد زندگی. ولی بهزاد هیچکدام از این راه های معمولی و مشخص را نرفت. بلکه او دخترش را در آغوش گرفت و عملش را قیچی کرد و دور انداخت. و او با این واکنش زیبا گفت که:

1- گلشیفته دختر بهزاد فراهانی است و هر آنچه بر او گذشته از شغل و سیاست و جنبش سبز و بازی در خارج و سکنا در غربت و عزلت تحمیلی از خانواده و ...مورد اعتراض او (پدر) نبوده است تا اکنون.

2- من بهزاد فراهانی دخترم را درست و طبق فرهنگ هنجار جامعه ام درست تربیت کرده ام و عمل اخیر او چنان غریب است که فقط فتوشاپ بودنش واقعی بنماید. - و من اضافه می کنم که سیاست مداران ببینند با ایرانیان چه کرده اند -

3- من از دخترم تبری نمی جویم که برای خودم قدر ببینم و بر صدر بنشینم سیاسی؛ از دست و دلبازی عملۀ ظلم حاکم بر کشورم. چون گلشیفته دختر خانوادۀ فراهانی است.

4- من پدر بغایت بروز و مدرنی هستم و هیچ اتوریته ای بغیر از عشق بین خانواده در کار نبوده از تهران تا پاریس که دخترم بلافاصله بخواسته و تشخیص من احترام بگذارد و تسلیم شود. چون او از نظر مادی هم وابستگی بمن ندارد.

و من طولانی تر ننویسم که تا فردا طول می کشد. فقط این را بگویم که اولاً در اینجایی که من هستم لندن. دولت بریتانیا سخت و در بدر دنبال خانواده هایی است بقوارۀ خانوادۀ فراهانی مدرن و منسجم و یکپارچه و مسئول و مسئولیت پذیر. و این توضیح را هم بدهم که آیا دقیق هستید به نوشته ها و نثر من از جنبۀ شکلی و کاربرد کلمات؟ من در پست قبلی هیچ جا گلشیفته را با فامیل "فراهانی" ننوشته بودم. و منتظر بودم به واکنش بهزاد تا فصل باشد یا وصل. و چگونه! که خوشبختانه فراتر از درک من واکنش نشان داد و حالا می شود در پایان عصر سیاه خامنه ای بزودی با گلشیفته با هم برگردیم ایران برای نقش "الی" در "دربارۀ الی 2 " اصغر فرهادی. یا...هو

۱۳ نظر:

ناشناس گفت...

دلقک جان، من از خوانندگان پر و پا قرص وبلاگ شما هستم، تا به حال هم فقط در دو مورد با شما اختلاف عقیده پیدا کردم، یکی‌ در جریان قصاص با اسید و دیگری امروز در جریان خانم فراهانی. در این مورد به خصوص معتقدم اتفاقا باید این را فرصتی کرد تا روابط مرد سالارانه و پدر سالارانه مورد نقد واقع شود اما شما نه تنها چنین نکردید که حتا به پدر گلشیفته به خاطر دخالت در زندگی‌ شخصی‌ دخترش و تعیین نوع پوشش آفرین میگویید. البته شاید برداشت من اشتباه است یا شما همانطور که گفتید عجله داشتید و منظور را درست نرساندید.

Dalghak.Irani گفت...

سلام.
بسیار ممنونم از شما که طرح مشکل کردید. من از هنجار و مسئولیت حرف زده ام. و همیشه مدافع حکومت عرفی بوده ام. حکومت عرفی را هم اینجور می دانم که ما باید هیئت حاکمه ای باورمند به مدرنیته داشته باشیم. این حاکمیت مهمترین کارش تعیین نقطۀ بالانس فرهنگ مدرن با فرهنگ سنتی است. وقتی این نقطۀ بالانس را مشخص کرد - همیشه هم در طول زمان باید رصد شده و بروز شود - فرهنگ جامعه را فقط یک گام مدرن تر از نقطۀ بالانس مزبور (عرف غالب) تنظیم کرده و جامعه را هدایت و تربیت کند. نه مثل حاکمان فعلی که نه تنها مدرنیته را از بن قبول ندارند بلکه از فرهنگ غالب جامعه هم ده ها قدم عقب هستند و می خواهند بزور مدرن ها را هم به سنت برگردانند و البته نشدنی است. و نه مثل زمان شاه که فرهنگ جنسی جامعه را ده گام ونه یک گام جلوتر از نقطۀ بالانس گرفتند و ما فروپاشیدیم و تاوان بسیار سختی دادیم و نابود شدیم. مسأله از سادگی پیچیده است. چون غرب و اروپا مدرنیته را خودشان ابتدا بساکن و بتدریج تولید می کردند این نقطۀ بالانس خود بخود رعایت می شد چون آن ها فرهنگ جنسی شان را از جای دیگری وارد نمی کردند. یعنی نبود که وارد کنند. اما الان با گسترش رسانه ها و وجود یک فرهنگ جنسی بسیار ازاد در جهان غرب ما خواهی نخواهی مثل همۀ تولیدات غرب در معرض ورود و وسوسۀ آن هستیم و لذا نقطۀ بالانس قابل تحمل برای اکثریت جامعۀ سنتی رعایت نمی شود و جهان سوم دچار انقلاب و فروپاشی می شود. بنابراین کار بسیار بسیار سخت است برای ما. که بتوانیم این نقطۀ تعادل را اولاً بیابیم و ثانیاً حفظ و مراقبت کنیم که کسی زیادی جو گیر غرب نشود و اداهای سوپر مدرن در نیاورد. بارها هم که اشاره کرده ام آن مدینه فاضله ای که جامعه را آزاد از هر محدودیت و هنجار فرهنگی دسته جمعی می خواهد جز در انسان غارنشین در جایی امکان تحقق ندارد. لذا قطعاً خانواده یکی از ارکان مهم کنترل هنجار هاست و جلو رفته ها را ترمز و عقب مانده ها را هول باید بدهد. برای گذشتن از این زایمان سخت از سنت به مدرنیته که زمینه هم سفید نیست که خودمان برویم و هر لحظه تحت تأثیر فرهنگ هایی هستیم که این راه را بمدت طولانی و گام بگام طی کرده اند. و قصه ادامه دارد. مرسی که اختلاف داریم و ممنون که صاحب تالار در اینجا هستی. یا...هو

ناشناس گفت...

جناب دلقک عزیز.نوشته های شما رو دنبال می کنم و لذت می برم.اما این مطلب شما خیلی عجیب و بی ربطه.
الان چرا آقای فراهانی باید بیاد تکذیب با تایید بکنه؟این دختر نزدیک 30 سالشه اگه اشتباه نکنم و مسئول کاراشه.دیگه 4 سالش که نیست و مثلا جلو مهموناشون لخت شده باشه بابا مامانش مسئول باشن.
اینم آدمه دوست داشته حالا به هر دلیلی لخت بشه.به من و شما چه؟مگه نماینده ی من و شماست؟من متعجبم که این مطلبو شما نوشتی!

ناشناس گفت...

یه کمی که این منطق شما را بکشیم در انتهاش افکار آقای فرج سلحشور هم خودنمایی می کنه و ولایت همیشگی اولیا که ادامه همین ولایت اولیا هم به ولایت فقیه ختم میشه!! دوست عزیز من یک زنم و شاید حدودن هم سن و سال شما. اما در دوران نوجوانیم در ایران، همین کشور جهان سوم بقول شما، همان موقع که مینی ژوپ مد بود دامن پیراهنم انقدر کوتاه بود که اگه یه کم دولا میشدم شورتم معلوم بود. خلاصه اینکه انقدر برای همه چیز ادعا شعور نداشته باشید!!! و نخواهید با این فرمول بندی ها ادمها رو بیشتر تحت فشار و منگنه بگذارید. دوسه روز دیگه که صبر کنید میبینید عملی که گل شیفته شکوفا شدن انجام داده انعکاس کمتری از برنده شدن فیلم جدایی نادر از سمین در جهان، برای حکومتی که 30 سال با همه ابزار سرکوب بجنگ جوانان رفت، نداره که چقدر ناموفق بوده .

Dalghak.Irani گفت...

درست است بانوی محترم و ناشناس. من هم خودم دوست پسر حضرت عالی نوعی بودم و چه شیطنت ها که نکرده ایم. ولی بخدا کیف آن چند سال رهاشدگی فرهنگی جلوتر از ناف غرب آن موقع هم به این همه در بدری و عقب ماندگی می ارزید؟ البته که نه. و شما شک نکنید که هر کس بگوید انقلاب ریشه در نارضایی ایرانیان سنتی از فرهنگ جنسی رسمی و تبلیغی رژیم در قالب تلویزیون وفیلم ها ابگوشتی فارسی و لاو استوری های رومینا پاوری و درایوین ونک با فیلمی مثل کندی و آن تئاتر های آوانگارد پورنو در خیابان های شیراز در جشن هنر و ... دیسکو ها و بارها و کاباره های یکی از یکی لوکس تر و مثل قارچ تکثیر شه در دهۀ 50 و ... نداشت حتماً یا کودن است یا سوء نیت دارد یا فرهنگ و سخت جانی اش را نمی شناسد. فرهنگ با شوک معکوس رشد نمی کند و راه رشد فرهنگی آموزش و تربیت گام بگام است. کاشکی شما وادار می شدید که دامن ماکسی بپوشید تا دختر من امروز مقنعه نپوشد. و مهمتر ایران هم سری داشت در بین سرهای دنیا. یا ...هو

ناشناس گفت...

ان الله جعل فی خلق کل دلقک سببا
یعنی خداوند از خلق تمام دلقک ها هدفی داشته است.
فقط احسنت.
من یک گلگی و یک تذکر هم دارم که بماند برای وقتی دیگر

من البلاد الافرنجیه

سیما گفت...

داشتم فکر میکردم که اگر اون رضا خان چادر از سر زنها نکشیده بودخیلی ها راحت تر چادر را کنار میگذاشتند آن زمان و این حکومت هم اگر اشبتاه رضا خان را در جهت عکس نکرده بود الان این عکس گلشیفته این همه سر وصدا نمیکرد اصلا به چشم نمیامد مگر به چشم همان زیبایی دوستان, کسانی که کار حرفه ای عکاسی میکنند یا کار های تبلیغاتی.اصلا هم موضوع مدرن بودن و نبودن نیست موضوع زور گفتن همیشگی آقایان است یک روز در قامت رضا خان یک روز در قامت آخوند. این است که ما زنها اصلا نباید به هیجان جوانان در ستایش و کیهان و فارس و پدر گلشیفته و دلقک در نکوهش بها بدهیم کار خودمان را بکنیم یک روز مانند شادی صدر ویک روز هم مانند گلشیفته ( حالا شاید آنطور که پدرش گفته فتوشاپی باشد هم) نباشد هم نباشد فقط امیدورام اعصابش را خورد نکنند این ستایشگران شوریده و آن سرزنشگران نگران ارزش های فرهنگی که همیشه هم بارش به دوش زنان است این ارزشهای فرهنگی.در آخر بگویم که من هم زمان دیکتاتور سابق را به قول امروزیها درک کرده ام اما اصلا مینی ژوپ نپوشیدم که درش زیبایی نمیدیدم به سادگی و بیشتر دنبال آسایش بودم تا لوندی و موهایم چنان کوتاه بود که با پسرها اشتباه گرفته میشدم که خنده دار بود,امااز شستن آن همه گیسو بهتر بود خیلی ها مخالف کوتاهی موهای من بودند مگر سکینه جان که درحمام موهایم را میشست , همیشه تشویقم میکرد طفلکی دستهایش خسته میشد . حالا هم این روسری آزارم میدهد سر پیری. دلقک جان شما را سرزنش هم نمیکنم میدانم نگران چه هستید اما مانند ما در دوگانه لوندی و شلختگی زندگی نکرده اید که سرسام بگیرید از آزاری که میدهد.اما این جامعه فرهنگی همین دوگانه را از شما میخواهد بیشتر از هر چیز دیگر. این جامعه انگار سادگی سرش نمیشود و دوست ندارد سادگی ای را که نتوان به گروهی چسباندش ,نتوان انگی بهش زد حالا میخواهد مدرن باشد ,عقب افتاده باشد . ساده و معمولی برای این جامعه فرهنگی نوعی فحش است. و همه اینها یک سرش به رضا خان وصل است به خدا!وگرنه آن زمان زنها داشتند آرام آرام از حجاب در میامدند به میل خود و همراهی خانواده, آهسته آهسته میتوانست سادگی و آسایش رها شدن از چاقچور های آن زمان زنان بیشتری را جلب کند و جامعه هم قرار نبود که ایستا باشد داشت دگرگون میشد که این رضا خان شمشیر برکشید و بر قامت زنان چنان کوبید که حالا گلشیفته نازک تن باید تاوانش را بدهد.

ناشناس گفت...

می بینی که بعداز یه عمر دوست پسر بودن با امثال من ، تا با یک زن همصحبت میشی می خوای اونو در قالب بانو و محترم ببینی این همون مشکل اصلی امثال شماست که زن یا باید مادر باشه و یا بانو!!!!البته زن ایرانی!!! وگرنه امثال علیاماجده می تواند با هر عملی ولو لخت شدن اعتراض خود را نشان بدهد اونجا دیگه چسبیدن به فرهنگ گام به گام در آن کشور معنا نداره. میشود این دحتر را تحسین کرد و رگ غیرت امثال شما هم که تعصب ایرانی بودن تا مغز استخوانشان رو پوک کرده بالا نمیاد! دوست محترم انقلاب ایران هم یه چیزی تو مایه انقلاب های امروز کشورهای خاورمیانه است و حکومت های دیکتاتوری که با خفقان مانع از رشد فرهنگی میشن ! ربطی به فرهنگی که دنیا در عصر انترنت می طلبه، نداره! راستی دوست عزیز متوجه هستی که همین فرهنگ جهانی رو هر روز داری ازش استفاده می کنی در قالب استفاده از تکنیک پیشرفته دنیا، برای خبررسانی و سراغ شب نامه پخش کردن برای قشر عقب مانده و واپسگرا نمیری. پس بروز شو و گناه روسری سرکردن دخترت رو پای مینی ژوپ امثال من ننویس باور کن همین دختری که توی خیابونهای ایران مجبوره روسری رو با تو سری سرش کنه توی فیسبوک یه مانکنی که با خوشگلترین هنرپیشه ها برای خوشگلتر شدن رقابت می کنه. فلیمها و سریالهای ایرانی رو ببین. علارغم اون ححاب اجباری ،چه دماغ و لب و دهان جراحی شده خوشگلی رو می بینی!! زن ناشناس نه بانو

پیام امروز گفت...

با سلام و احترام خدمت دلقک عزیز
در مورد این پست و پست قبلی قضاوت کمی دشوار است.
من هم ابتدا با دیدن تصویر گلشیفته عزیز یکه خوردم و ناراحت شدم بعد که کمی فکر کردم دیدم سنجش با معیارها و هنجارهای خودمان شاید چندان صحیح نباشد زیرا اگر این معیار را بپذیریم باید به افراد ذوب در ولایت هم این حق را بدهیم که بادیدن روسری بجای حجاب بر سر خانواده ما، برآشوبند و فریاد وااسلاما سردهند زیرا از نظر آنها هم ما برهنه هستیم. من نمیتوانم تشخیص بدهم حد این برهنگی کجاست؟

Dalghak.Irani گفت...

محترم بودنت را دوست دارم به بانو نامیدنت می بالم و روزی هم که دوست پسرت بودم می خواستمت. اما با زن مردانه و مرد زنانه آشتی نیستم. قبلاً هم به یک فمینیست افراطی گفته بودم در همین جا. ماجدۀ مصری را فقط برای اینکه بعنوان یک دختر ناشناس و معترض با لخت کردن بدنش شوک بمعنای "توجه توجه توجه" داریم غرق می شویم یا آژیر خطری که وظیفه اش فقط اعلان خطر است و هشیار کردن مردم و هرلحظه هم بصدا در نمی آید مگر اینکه خطر حمله زیاد باشد ستودم و نه بخاطر زیبایی شناسی هنری یا زیبایی سکسی. چون نه انتخاب شخصی دختر مصری برایم اهمیت داشت و مربوط بود ونه کار گلشیفتۀ نازنین بمن ارتباطی دارد از جنبۀ انتخاب شخصی. من هر دو حرکت را از جهت تأثیرات اجتماعی بویژه در مبارزۀ ای که داریم مورد نقد و تأیید قرار داده ام و مثال هم زده ام دختر مشهور دیگری از ایران مثل افشین جم را چون عمل او جامعه را تحت تأثیر قرار نمی داد و فارس تیتر نمی زد "هنرپیشۀ فیلم اصغر فرهادی برهنه شد" دخالت پدر گلشیفته هم دقیقاً از این نقطه نظر بوده و خانوادۀ به هنرمندی و ریشه داری و گردن کلفتی مثل "فراهانی" را مسئول دانسته در اهداف هم میهنانش برای رسیدن به آزادی. فقط به این دلیل توضیح دادم که حس کردم ارتباط متقابل نداریم با هم و الا توضیحات و نوشته های قبلی هم به اندازۀ کافی گویاست. مسئولیت اجتماعی داشتن را با "انتخاب شخصی چه می شود" قاطی نکنیم. بقیۀ پرسشها و شبهات! هم خیلی جای بحث ندارد غیر از اینکه شما اگر فقط برنامه های تلویزیون را نگاه می کنید و این همه روشنفکری! و زیبایی مصنوعی کشف می کنید من اما آنانی را هم که روبروی تلویزیون می نشینند می بینم و رصد می کنم. از جمله خود شما و ایضاً مادر و خواهر و دختر و پسر و همسایه و همشهری و همروستایی و هم محله ای و هم دین و هم فرهنگ و ...و جفتمان. و همه را باهم یک ملت حساب می کنم که باید کمی جلو تر برود از این جهنمی که تحریم کنندگان تلویزیون در پستوهای جنسی انحصاری خود به سرش آورده اند و برایش ساخته اند. و البته می دانم که شما هم که اینقدر "من" می کنی نیم من هم نیستی و چه بسا بدتر از مادر دهاتی و چادری من بفرزندانت یا همنوعانت یا همکارانت امر و نهی کرده و می کنی. پشت کیبورد آدم کمی هم جو گیر می شود. بانوی محترم و بسیار عزیز! یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک در لندن یکه و تنهاست
پروردگارا از آن کیسه ی پر از نعمتت حوری ای-بانوای- سفیدی و یا حتی سیاهی در آر و به سوی دلقک رهسپار کن.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی
پیکادلی را نگه دار!

Dalghak.Irani گفت...

پیام امروز.
حرف شما دقیق است و منتقدان ما هم روسری را عین لختی می دانند. البته آنان خیلی تعصب ناموسی دارند و از الفاظ بسیار بسیار زشت از نظر فرهنگ عامه مثل فاحشه استفاده می کنند برای هر زنی که توی پستو کارگر جنسی مرد نباشد. بقیۀ وظایف زنان در خانه را هم مقدمات اماده کردن مرد برای لذت بیشتر و دفعات بعد در جماع با آنان واجب شرعی می دانند چون خود شرع همۀ ریشه های فقهی خودش را بر مبنای انحصار سکس در دست رهبران جامعه که روحانیان دین باید باشند پایه گذاری کرده است و بهمین خاطر هم سکس تابوی همۀ مذاهب و ادیان است چه ممنوعیتش در کلیسا و چه هرزگی اش در مسجد. و بهمین خاطر هم است که جان آخوند را بگیر و از بی حجابی حرف نزن. منتها ما با طرف مقابل حرف دیگری داریم و آن این است که ما آدم تریم و رهبری جامعه باید در دست ما باشد. امیدوارم که فرصت کنم و به بهانۀ نظر درست شما در مطلب مستقلی بنویسم دعوای فکر ما و فکر آن ها - هر دو محترم برای ما و ان ها. و تفکر آن ها محترم برای ما هم اگر نخواهند بما تحمیل کنند - را بنویسم. البته که بس که قول می دهم و عمل نمی کنم شده ام چوپان دروغگو. خانم سحر هنوز منتظر نکات مثبتی از امام خمینی است و من خلف وعده کرده ام. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

خجالت ندارد که دعای به این لذیذی را سپاس گفتن از ناشناس. پس می گویم:چه خوب که خواننده های بخوبی شما هم دارم که فارغ از دلقک چه جنس خراب و آبادی دارد به تنهایی دلقک چاره دعا می کند. مرسی. یا...هو