۱۳۹۰ دی ۲۸, چهارشنبه

عکس نیمه برهنۀ گلشیفته؛ کاری بی مسئولیت و خود شیفته!

Portrait of Elisabetta Gonzaga


1- من از انتشار عکس های لخت دختر جوان مصری علیا ماجده المهدی بشدت استقبال کردم. و امروز می خواهم از انتشار عکس نیمه برهنۀ گلشیفته بشدت انتقاد و آن را محکوم کنم. آن دختر مصری با انتشار عکس های لخت خود جامعۀ در حال گذر از یک تحول اجتماعی مصر را متوجه خودش کرد که: ای زنان مدرن و لیبرال مصری بهوش باشیم که کابوس برگرداندن مان به داخل حجاب اجباری و پوشش های همسان دینی در کمین است. اینک که هنوز مدیریت جامعه در دست مدرن هاست فرصت را از دست ندهیم و معترض بشویم به ایدئولوژی های گروه های سلفی و اسلامی که چون بختک بر سرمان آوار نشوند. من ماجده دختر مصر چاره ای نداشتم غیر از جلب توجه شما به خطر در پیش جز با لخت شدن و دادن شوک توجه به جامعه و جهان!

2- گلشیفته نیمه لخت شده است بدون علت - مثلاً نقش ایفایی اش در یک فیلم - و عکس بدنش را منتشر کرده است با کدام هدف. چه پیامی به چه کسی می خواهد بدهد. او اینقدر مشهور است که بدون جلب نظر اروتیک هم می تواند مخاطب داشته باشد. او هم به مدیای هنر تخصصی اش سینما دسترسی دارد و هم به مدیای رسانه های عمومی و پر بیننده؛ پس دلیلی نمی ماند که ایشان بخواهد دست به اعمال هیستریک بزند. زنان ایران مثل زنان مصر در آستانۀ رو به تهدید تصرف شدن نیستند. بلکه زنان سرزمین گلشیفته سی سال است که تصرف شده اند و همۀ سی سال را در دست و پازدن بوده اند برای زدودن یک لچک چند سانتی متری و موفق نشده اند و نمی شوند. کار گلشیفته جز سرشکستگی برای نسل گلشیفته در گزک بدست حکومت پیشاتاریخ جمهوری اسلامی دادن چه بهره ای می تواند داشته باشد. و جز به سکته وادار کردن کوشش های سخت و جان فرسای تاکنون ِ برابری خواهان و آزادی خواهان زن ومرد ایرانی چه گرهی از کار فروبستۀ جامعه اش خواهد گشود.

3- می ماند اینکه گلشیفته معتقد باشد این یک انتخاب شخصی بوده است و هیچ کوششی برای اعتراض مدنی بوضعیت زنان در داخل وطنش نداشته است. این البته قابل احترام است در جوامع غربی. اما - واین اما مهم است - به این شرط که گلشیفته سابقه ای از فعالیت های مدنی در قالب مصاحبه و ترانه و ... نداشته بود قبل از این اولاً؛ و اعلان می کرد و باید بکند که کارش یک فان شخصی بوده و نه حرکتی مدنی ثانیاً و نوستالوژی ایران ایران اش را بفراموشی بسپارد ثالثاً. - و اتفاقاً من داوری می کنم که گلشیفته از هجر ایران و خانه بوده است که دچار این هنجار بی هنجار "روان پریشانه" شده است - و کاشکی در ایران رشد نکرده و به شهرت نرسیده بود رابعاً - حداقل مثل نازنین افشین جم عزیز. چون گلشیفته خواهی نخواهی اینک نمایندۀ نسل زنان جوان آزادی خواه ایران است که در سن رشد و شهرت جلای وطن کرده است. - حکومت بشدت قرون وسطایی خامنه ای و فرهنگ عموماً سنتی و مرد سالار هنوز غالب ایران فقط همین حرکت ناپخته را لازم داشت برای ترساندن توده های محروم مردم از تغییر اوضاع به بازگشت مدرنیته. مگر ما کم درد سر داریم در این اوضاعی که هرلحظه بیشتر کشورمان رو به نابودی است. تازه بهزاد فراهانی دردانه چه گناهی کرده برای  سرفرازی جامعه پذیرش در پایان یک عمر کوشش و دهش فرهنگی! دخترم تو دیگر بچه نیستی. گفتم که کاشکی حداقل در ایران مشهور نبودی! متأسفم. یا...هو

۱۷ نظر:

سامان جعفری گفت...

بسیار متن درستی است
ضمن اینکه سعی شده تا همه جنبه ها را بررسی کند، یک مورد هم بنده اضافه می کنم:
در بسیاری از شهرهای متوسط و کوچک ایران، مردم مذهبی فراوانند و آنها بسیار معتقدند که دین عین اخلاق است و حساب دین را نیز از حکومت و رفتارش جدا می دانند. اینگونه حرکتهای تند همانند کاری که گلشیفته ( که بسیار دوستش داشته ام تاکنون) انجام داده، موجب بی اعتمادی قشر سنتی ایرانی می شود و هر گونه نوآوری و نواندیشی جوانانشان را حتی در درون خانواده خود، از ترس تبدیل شدن به یک بی آبرویی یا عمل ضداخلاقی، تخطئه یا سانسور خواهند کرد.
امیدوارم که منظورم را خوب توضیح داده باشم

ناشناس گفت...

عکسی که ایشون گرفتن تبلیغاتیه و اسپانسر هم شرکت سازتده ی انگشتر سرامیک-الماسیه که به دست داره. احتمالا پول خوبی بهش پیشنهاد شده بوده که این عکس رو گرفته.

mohsen گفت...

متاسفانه خیلی ها بدون دلیل به دنبال تایید حرکت ایشان هستند
تنها نگرانی من
اینکه چرا در زمانی که آقای فرهادی با جایزه ارزشمندش مردم رو خوشحال کرده بود ، بازیگر درباره الی ، دست به نوعی تابو شکنی میزنه ؟؟؟
شاید برای کمرنگ شدن ، جریحه دار شدن ، و توهین به سینمایی که زن در آن با همه سختی هایش هنوز متانت و وقار خود را حفظ کرده و لیلی حاتمی آفریده
برای گلشیفته متاسفم بسیار زیاد

دوستدار زیبایی گفت...

نه حرفتان را رد میکنم نه میپذیرم. فقط یک پرسش دارم , پس کی میخواهیم بپذیریم که آدمها گوناگون اند و گوناگون فکر میکنند ممکن است در یک مورد مانند شما فکر کنند در مورد دیگر نه. اما نظر خودم این است که عکس بسیار زیبایی است,عکس آن دختر مصری اصلا زیبا نبود.نامش هم که زشت تر از عکسش بود ولی گلشیفته عکسش هم به زیبایی نامش است.یک بار هم شده بگذاریم زیبایی هم حرف بزند. نه شادی کنیم که دل آخوند هارا خون کرده نه ایراد بگیریم که به باور مردم ایران بی اعتنایی کرده.چرا نباید زیبایی را نشان داد چرا؟فقط زشتی ها رانشان دهیم و برایشان هورا بکشیم مانند آن دختر مصری با آن پوشش مسخره و چهره ای خالی از هرگونه زیبایی را به آسمان برسانیم؟

تلخک گفت...

دردناک تر از این نبوده خاطرم!

ایرانی گفت...

نمیدونم اشکال از منه یا از شما ولی من قضیه رو اینقدرها هم که شما بزرگش میکنید مهم نمیبینم. نگران قشر محروم ایران و ترسش از مدرنیته نباشید، اینقدر فارسی وان و سریالهای با موضوع رابطه زن این یک با شوهر اون یکی دیده که دیگه از این چیزها که نمیترسه هیچ، تازه دلش هم بیشتر میخواد. علاوه بر اون، دیگه چه مزخرفی میخواد رژیم سر هم کنه که تا حالا نکرده؟ این حرفا دیگه تکراری شده. صاحب سفره بی نون دغدغه لخت و پتی شدن ناموس و از دست رفتن دین نداره، خیلی وقته که یادش رفته. شما هم الکی شلوغش نکنید. داره مثل یه انسان مدرن از جوونی بدنش تا موقعی که هست پول در میاره. یکی خوب بیل میزنه، یکی خوب مینویسه، یکی هم خوشکله. اتفاقا راه ایران آزاد از همین اتوبان میگذره. من که راضیم

آریا گفت...

کاملا با شما مخالفم دلقک عزیز
1- من از پیام گلشیفته خبر ندارم، اما پاراگراف دوم شما منطقی نیست. مگه عکس نیمه برهنه کاربردش برای جلب توجه بقیه و بعد پیام سیاسی-اجتماعی دادن ه؟ درسته که ماجده ی مصری این کار رو کرد و کار تاثیر گذاری بود، اما این به معنی نیست که هر عکس نیمه برهنه ای می بینیم بریم دنبال کنیم ببینیم طرف چه پیامی می خواسته بده و آیا برای پیامش لازم بوده چنین کاری یا نه. کار گلشیفته می تونه حمله به یک تابو باشه. شکستن تابوها بهره ای نمی تونه داشته باشه؟
2- راجع به پاراگراف سومتون هم، اگه گلشیفته کارهای مدنی ای کرده یا می کنه، به این معنی نیست که باید همه ی کارهاش رو با شاقول مفید بودن برای آرمان های مدنی اش تنظیم کنه.
3- به چه حقی به یه ایرانی دیگه که از خیلی نظرها مثل خود شما آواره است میگین "نوستالژی ایران ایران" اش رو به فراموشی بسپره؟
4- هنجار بی هنجار روان پریشانه؟! این چه سیقه ایه دیگه؟
خوشحال میشم واضح تر توضیح بدین.
مرسی

آریا گفت...

ببخشید من زیاد نظر نمی دم معمولا. اما این جا از نظرهایی که می خونم حتی تعجب می کنم.
آقای mohsen چاپ عکس نیمه برهنه ی یه بازیگر ایرانی باعث "کمرنگ شدن، جریحه دار شدن و توهین به سینما" است؟ منظورم اینه که

1- از نظر شما این جمله راجع به سینمای ایران فقط صادق ه یا مثلا صحنه های سکس توی سینمای آمریکا یا جاهای دیگه هم توهین به سینماشونه؟

2- شما خواهان اون "وقار و متانت" سینمای ایران هستین و خوشحالید که سینمای ما وقار و متانتش رو از دست نداده که فیلم هایی شبیه فیلم های غربی که توی خیلی هاش صحنه ی سکس داره ساخته نمی شه؟

ناشناس گفت...

با درود
من از غالب نوشته هایتان لذت می برم اما در مورد این نوشته جدا از طرفدار بودن یا نبودن من از خانم گلشیفته فرهانی , پرسش من از شما بزرگوار اینست چرا باید دنبال هدفی در رفتار این خانم باشید ,چرا رفتار ایشان را نقد می کنید ,فرض که رفتار این شخص نه چندان مطرح هیچ اساسی نداشته باشد و یا داشته باشد شما گرامی چرا بر عمل ایشان نقد می نویسد .
سپاس

ناشناس گفت...

من فکر میکنم ما در جایگاه قضاوت افراد نیستیم و صلاحیت تعیین درستی یا نادرستی یک حرکت شخصی را نداریم. نشسته ایم تا کسی کاری کند و ما شروع کنیم به قضاوت.

Dalghak.Irani گفت...

سلام و درود به شما خانم ها و آقایان. بسیار سپاسگزارم که اظهار نظر کرده اید و چون امکان و وقت پاسخ مستقل به تک تک ندارم. لذا به برخی نکات اشاره می کنم.

1- سامان جعفری مرسی. من هم از همان زاویه نگاه کردم. اما گویا باید جواب بدهم چون کامنت های ناموافق زیاد است در پایین. به امید خدا.

2-ناشناس عزیز. درست می فرمائید البته من توجهی به این بخش نکردم چون چنان مواظب حوزۀ مدنی و اجتماعی هستم که صدمه اش را برملا کنم که گاهی سرعت واکنشم بر دقت نگاهم سایه می اندازد. البته که انگیزه و محدوده ای که گلشیفته داشته مهم نیست. مهم این است که او نیمه برهنه عکس گرفته و عکسش با صبغۀ سیاسی به شبکه های اجتماعی راه پیدا کرده است. یعنی نتیجه دست او نبوده است.

3- محسن عزیز. ترس شما همان ترس من هم است و البته بیشترین تقصیر متوجه اولاً دنیای مجازی رسانه و اینترنت است که هیچ سوراخ امن و خلوت و محدودی برای انسان باقی نگذاشته است و بدتر از آن سایت های اجتماعی ایرانی با کاربران جوان و هیجانی و برخی هم سطحی و یا با سوء نیت از کاهی کوهی می سازند هرچند که نتیجۀ عمل گلشیفته کوهی می شد لاجرم.

4-دوستدار زیبایی. همینطور با دهان باز محو زیبایی کامن شما هستم که از الف تا ی اش درست است و واقعاً هم چرا نباید چنین باشد. ولی نیست.

5- تلخک سلام.

6- ایرانی محترم. درست است هم اشکالی که گفتی در من است و نه شما و هم آن بقیۀ مطالبی که کپی پیست کردی دقیقاً از روی "جامعۀ واقعاً موجود ایران". ولی این حرکات رادیکال برای عبور از این وضعی که هستیم کمک نمی کند و مانع می شود. البته که اگر جامعۀ زمان شاه بود یا حتی جوامع امروز کشورهای عربی ممکن بود به ارتقاء هم منجر شود. با این همه آن بخش تا کی بخاطر این موجودات عهد عتیق باید زندگی شخصی مان را هم قربانی کنیم حق باشماست. ولی تغییر دیدگاه مردم با دیدن چند فارسی وان و ازاین قبیل ممکن نیست. برداشت جامعه مرگ برای همسایه است. و هیزی می کنند ولی برای خودشان نمی پذیرند. یا...هو

ناشناس گفت...

گلشیفته که از نسل ماست و میداند چه میخواهد در حرکتی شجاعانه در اعتراض به استبداد دینی و مذهبی تصویر برهنه اش را بر روی یک مجله فرانسوی منتشر کرد.
این کار خشم انقلابیون 57 و مذهبیون و حتی کسانی که بر کوس آزادی و دموکراسی در ایران میزنند اما در پس ذهن خود تفکر مذهبی زن ستیز دارند بر انگیخت به نحوی که مقاله ها نوشته شد که گلشیفته به جنبش لطمه زد و گلشیفته ما را عقب انداخت . ما ضمن ابراز انزجار از این تفکر زن ستیز مذهبی درودهای گرم خودمان را به گلشیفته فراهانی میفرستیم و تفکر او را میستاییم که ابراهیم وار ایستاد و تبر به جان استبداد مذهبیون و انقلابیون 57 زد

ناشناس گفت...

چرا اینقدر ابعاد هر اتفاقی رو فلسفی و قهرمانی یا پلید و شیطانی می کنیم؟ یک الفبایی هست در بازیگری این طرف دنیا و یک قواعدی داره بازی ستاره شدن، که هیچ ربطی به ایران نداره که همه چیز پوشیده وپنهانیه، حتی عریان شدن ها. گلشیفته هم دیگه یه بازیگر بین المللیه، برای یک جایزه ی مهم در فرانسه به اسم سزار کاندیده، و در مسیر ی که داره میره ، مثل همه ی بازیگرای فرانسوی جلوی دوربین یکی از مجله های مهم این کشور رفته . کاری که قبل از انقلاب خیلی از بازیگرای ما می کردن. همین ! نه اسطوره اس، نه انقلاب کرده، نه بی حرمت و بی حیاس!

Dalghak.Irani گفت...

این هم کامنت خودم است در بالاترین برای همه که مثل شما حرف ها و نظرات متنوعی داشتند. ولی قبل از کامنت خودم.

حرف آخرین کامنت ناشناس را هم در بست قبول دارم ولی من فقط از کمر شلوغی وارد ماجرا می شوم و شده ام. قبل از من سه رسانه و زمانه و اوضاع سیاسی ایران و بد اخلاقی و حریم ناشناسی ایرانیان این موضوع را شلوغ کرده و ازآن الفبا رد کرده بوده است. با این همه گویا مطلب خوشنامی نشد برای وبلاگ دلقک. خب همیشه نمی شود در اوج بازی کرد. هر بازیگری روزهای بد هم دارد. یا...هو و کامنت بالاترینم:

من هم می گویم که نوشته ام فقط همان هدفی را تعقیب می کند که کاربر ایجاد کنندۀ لینک داغ این موضوع با آن هدف و تیتر عکس هنری، تبلیغاتی، حرفه ای، شخصی و... هرچه را با انگیزۀ بهره برداری سیاسی در اینجا گذاشت. و حریم هنرمند و گلشیفته و انسانیت انسان را شکست. در حالیکه نه از گلشیفته پرسیده و نه اجازه گرفته برای چنین تجاوز بی رحمانه ای. البته او هم تقصیر ندارد و دنیای مجازی همۀ این حریم ها را از بین برده بویژه که وقتی بما کاربران سوپر مدرن و الترا فعال سیاسی و انقلابی می رسد. بنابراین همۀ نظرات و نصایح و منفی های شما را در دفاع از حریم شخصی و آزادی های فردی قبول دارم و سپاس می گویم. اما تأکید مجدد می کنم که خانمی بزیبایی و شعور و شهرت گلشیفته که می دانیم بسیار علاقه مند و دوستدار جامعه اش و تغییرات آن هم است باید با مسئولیت بیشتری تأثیرات کارش - حتی حق شخصی - بر اهداف جامعه اش را در نظر بگیرد. مرسی به همه. و پوزش می خواهم اگر باعث کدورت خاطر شدم و قبول دارم که کمی زود عکس العمل نشان دادم به کار خیلی بدی که کاربر لینک گذار کرد در گذاشتن این لینک داغ غیر اخلاقی و ورود به حریم گلشیفته. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

کامنت ناشناس انقلابی و پرهیجان ضد زن ستیزی ما 57 ای ها رفته بود توی هرزنامه و دیر تر تأیید شد و حرفی ندارم. اما

آریا جان. ایرادات عمومی ات تا اندازه ای مطرح شد در کامنتهای من و سایرین و وارد نمی شوم. و فقط چند کلمه راجع به کامنت دومت که مرا مورد سوال قرار داده است در مورد نوستالوژی ایران ایران گلشیفته و بغض روان پریشانه می گویم.

مطالبی که می نویسم تلاش می کنم که نظر و حس شخصی و داوری انفرادی خودم نباشد و حد اقل منعکس کنندۀ نظر بخشی از جامعه باشد. لذا در مورد ایرادی که گرفته ای من با تأکید نوشته ام که "داوری می کنم" برای اینکه مشخص کنم این نظر انفرادی و قضاوت شخصی من است. و اینکه چرا اینطور فکر کرده ام:

بارها گفته ام و تأکید کرده ام که هنرمند با تأکید بر هنرمندان جهان سوم اگر از خاک و موطن خویش کنده شوند به هنرشان لطمه وارد می شود تا جائیکه ممکن است حتی نابود شوند. این البته راجع به انواع هنرها و از شخصی به شخصی دیگر فرق های جزیی دارد ولی در کلیتش تفاوتی نیست. دیده ام گلشیفته را و حس کرده ام که خیلی زیاد از اینکه مجبور شد ایران را و سینمای ایران را ترک کند افسرده و ناراحت است. حق هم دارد زیرا که او در ایران یک سوپر استار همه جانبه بود چه از جهت خصوصیات شخصی و فیزیکی و زیباییی و مهمتر از جنبۀ بازیگر درجه اول بودن. مدتی هم بشدت تلاش کرد که بلکه بتواند به ایران و هنر دلخواهش برگردد که متأسفانه با همۀ تمهیدات و قول و قرار ها میسر نشد. منظورم به این بود که گلشیفته چنان نا امید و سرخورده شد از بازگشت به ایران که الان با این عملش کاملاً خودش را در غرب تعریف کرد تا قبل از تعویض - و نه تغییر - رژیم سیاسی در ایران. و چنین بنظرم رسید که این خود زنی بوده و خود زنی هم مخصوص ما روان پریشان است. و الا من شخصاً مشکلی با رفتار گلشیفته ندارم و خودم هم چنین اتوریته ای بدختران خودم که همسن گلشیفته و کوچکتر هستند را اعمال نکرده ام و نمی کنم. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

و البته من نخواستم وارد موضوع همزمانی انتشار عکس گلشیفته با موفقیت فیلم فرهادی بشوم و هم گفتم اتفاقی بوده و هم برایم اهمیت درجه دو داشت. ولی آیا همه اینطور فکر می کنند و آیا در این اوضاع و احوال سینمای داخلی و خانۀ سینما و ... مصداق "بفرما شاهد از غیب رسید و این هم یکی از محصولات تولیدی سینمای هرزهۀ - مستقل - ایران" نشده است برای کیهان و رجا و فارس و سلحشور برای برکندن درخت شادمانی ایرانی. مسئله نفهمیدن قضیه از سوی خودی ها و مدرن ها نیست مسأله قدرت مانوری است که به دشمن می دهیم. یا...هو

ناشناس گفت...

سلام
فقط آمدم به خاطر این نوشته تشکر کنم و بگویم من هم با دلقک هم رایم. و این یک حقیقت است که خارج نشینان بزرگترین خدمات را به جمهوری اسلامی ارائه داده اند و مهمترین عامل در تضاد و نبرد با جمهوری اسلامی خویشن خویشش است. اثرات نیکی که جایزه ی فرهادی میتوانست داشته باشد تحت الشعاع این خبر قرار گرفت.
دوستی دارم که هفته ی پیش که خانه اش بودم دختر 18 ساله اش را از دوستی با پسرهای هم کالجی منع میکرد..
امروز به شدت تحت تاثیر عمل گلشیفته انقلابی بود و از حقوق زن دفاع میکرد!
میدانم میاید و میخواند این کامنت را
عزیز دل من! ما همانطور که هفته ی پیش گفتم جو گیریم! بگذار لااقل دخترت دوست پسرکی داشته باشد. والله!گناه دارد.
و بعد.. من نمیدانم چرا این نهضت های آزادی و رهایی الالخصوص از نوع زنانه اش همه چیز را در برهنگی خلاصه میکنند.حتما باید لخت شد و از آزادی گفت؟
آیا تنها و تنها آزادی و آزادگی معادل همان برهنگیست که جمهوری اسلامی میگوید؟