۱۳۹۰ دی ۱۸, یکشنبه

رضا پهلوی تنها پتانسیل بالفعل آلترناتیوساز صلح طلب! من سلطنت طلب نیستم؛ من شرایط طلبم!

Flowering Orchards


 برای براندازی رژیم جمهوری اسلامی سه موضوع بموازات هم تأثیر گذار و نتیجه بخش خواهد بود که عبارتند از:

1- دخالت غرب تا حد حملۀ نظامی: این گزینه که وقوع یا عدم وقوع آن خیلی به تلاش های اپوزیسیون مربوط نیست و ایران دوستان نباید وقت خودشان را مصروف تسریع یا عدم وقوع آن بکنند. زیرا که این گزینه با رفتار حاکمان ایران در رابطه با منافع جهان غرب اولاً و "هزینه - فایده"ی خود دولت های غربی ثانیاً ارتباط تنگاتنگ دارد و موافقت یا مخالفت اپوزیسیون پراکنده و متفرق و اتمیزه در قالب نامه های از تکنفره تا حد اکثر صد نفره تأثیری بر تصمیم نهایی غرب نخواهد داشت. البته که با توجه به جنگ طلبی خامنه ای از سویی و موضوع انتخابات ریاست جمهوری در امریکا که در حال رادیکالیزه کردن هرچه بیشتر همۀ جناح ها و احزاب سیاسی در رابطه با مشکل ایران از سوی دیگر است؛ دخالت نظامی غرب احتمال وقوع بسیاری یافته و ما که جنگ را بشدت مضر می دانیم باید در شاخه های دیگر سریع تر حرکت کنیم.

2- اختلاف در هیئت حاکمۀ ایران و تشدید هرچه بیشتر آن در سال 90 و ادامه ای که شدیدتر هم برای سال جدید پیش رو متصور است. این گزینه که فروپاشی سیستم از درون است بیشترین پتانسیل ممکن را دارد و یکی از وظایف همیشگی اپوزیسیون تقویت این اختلافات و بزرگنمایی آن ها در رسانه ها و تعمیق شکاف های بین هیئت حاکمه ای که بیشتر از همۀ عمر گذشته اش ضعیف و فال فال شده است است. - البته دروغ مطلقاً مضر است و فقط واقعیت را بزرگ نمایاند - خوشبختانه این گزینۀ اصلی و مبارک و امید آفرین قابل مرتفع کردن و علاج یابی از سوی رژیم نیست زیرا که به ناکارآمدی ذاتی جمهوری اسلامی مربوط است. البته خامنه ای و احمدی نژاد در یک اتحاد آگاهانه از سوی خامنه ای و توهم دن کیشوت واری از طرف احمدی نژاد به سیم آخر زده اند و می خواهند با تخریب آخرین پایگاه های حداقلی مدنی - نمونه خانه سینما - از حانبی و برکشیدن هتاک ترین و تندروترین شعبان بی مخ های وابسته در انتخابات پیش رو از طرف دیگر شانس خودشان را در تبدیل جمهوری اسلامی به رژیمی مثل کرۀ شمالی امتحان کنند. اما موفق نخواهند شد زیرا که فروپاشی اجتماعی در ایران تا مرحله ای از وخامت رسیده است که انجام چنین پروژه ای را براحتی میسر نمی کند.

3- ایجاد یک آلترناتیو سیاسی قابل معرفی و باورپذیر برای توده های مدنی (قشر متوسط شهری) از سویی و جلب و جذب عدم مخالفت - و نه حتی موافقت کامل - توده های محروم و خط شکن - در ابتدای امر - از جانب دیگر است. بنظرم می رسد که تمام تلاش اصلی فکری و عملی اپوزیسیون فرهیختۀ خارج از کشور باید مصروف این بند بشود. چه همانطور که گفتم آن دو پارامتر الف و ب خیلی قابل دستکاری و تأثیر گذاری از سوی اپوزیسیون - بو یژه در حالت تفرق فعلی - نیست. و اولی که سیاست غرب است از سوی منافع غرب و سیاستمداران غربی تعیین می شود و دومی که اختلافات داخلی بین اعضای هیئت حاکمۀ جمهوری اسلامی است بطور بالذات وجود دارد و ادامه خواهد یافت و تشدید خواهد شد.

الف- مطرح ترین و دست بنقد ترین گزینه ای که برای آلترناتیو سازی و بطور بالفعل قابل شناسایی هستند یکی سازمان مجاهدین خلق است و دیگری رضا پهلوی. سازمان مجاهدین بدلیل توان تشکیلاتی و پشتوانۀ مالی! که دارد در حال حاضر منسجم ترین نیروی سیاسی - نظامی است که می تواند خودش را بدون رقیب معرفی کند. اما سازمان مجاهدین مشکلی که دارد این است که هیچکدام از دو نیروی پیش گفته (جذب موافق طبقۀ متوسط شهری و سکوت و بی طرفی توده های محروم) را ندارد بلکه برعکس هم است. یعنی اکثریت ایرانیان خواهان سرنگونی رژیم فعلی در شرایط ناگزیر انتخاب خامنه ای یا رجوی؛ خامنه ای را ترجیح خواهند داد. - به علل و عوامل کار ندارم و توصیف صحنه می کنم - لذا کاربرد احتمالی سازمان مجاهدین فقط در شرایط نظامی کردن صحنه و حملۀ نظامی غرب به ایران ممکن خواهد بود اگر تنها آلترناتیو قابل نشان دادن آن ها بمانند تا روز فاجعه. لذا بر اپوزیسیون صلح خواه فرض واجب است که در ساختن آلترناتیو سیاسی هم عجله کنند و هم کمک کنند.

ب- لذا فعلاً دست بنقدترین گزینه برای آلترناتیو سازی در خارج از کشور رضا پهلوی پسر شاه سابق ایران است. که هم بدلیل شناخته بودنش در ایران به شهرت دودمانش، و هم بدلیل جوان بودن و جوان پسند بودنش در صراحت مواضع روشنفکرانه و دموکراتیکش، و مهمتر اینکه داعیۀ پیشینی سیاسی ندارد و شعارش را "اول ایران بعد نوع رژیم ایران" قرار داده است می تواند با اقبال جدیدی هم که به او شده است آلترناتیوی خوش سیما و خوش طینت از ایرانیان طیف رنگارنگ را سامان داده و وارد معادلات سیاسی بسیار تعیین کنندۀ سال 2012 میلادی وطن عزیزمان بکند. در این راه نکاتی قابل توصیه و تشریح می ماند که درپستی جدید و بلافاصله خواهم نوشت. یا...هو

توضیح: من به صورت بندی حکومت بلا اقتضا و بی طرفم. برای من شرایطی که از "حکومت به ماهو حکومت" قابل تصویر و تصور است برای زندگی انسان معمولی ایرانی اهمیت بنیادین دارد.

۹ نظر:

بهروز گفت...

دلقک سلام، فکر نمی کنم این آقا پسر شاه پدر داعیه سلطنت داشته باشد ، خودت گفتی که طرفدار گفتمان مدرن است ، پس می داند که صحبت از سلطنت نباید بکند، پس از این بابت انگ سلطنت طلبی به تو نمی چسبد ، نگران این چیزها نباش ، تابوی این جور حرفها هم باید شکسته شود. جنگ هم اتفاق نخواهد افتاد مگردر روز خود کشی که آقایان راهی جز ان نداشته باشند که ضرر بار خواهد بود برای آینده ایران نتایج ان هر چند که آقایان هم به منافع غرب در هر جایی ضربه بزنند، که از ضرر غرب ما را فایده ای نیست به صورت عینی .القصه اینکه نباید اسم پسر شاه پدر را با سلطنت طلبی مترادف بدانیم .

Dalghak.Irani گفت...

سلام بهروز. البته که من از نه انگ می ترسم ونه از رنگ و منگ و ننگ! چیزی را بصلاح تشخیص بدهم جفت پا می روم رویش! فعلاً که لینک مطلب بدجوری منجمد شد و با ارای مساوی مثبت و منفی پایین دفن شده و دارم مطالعه می کنم که علت را کشف کنم. و مهم است. این چند تا کامنت هم در بالاترین رد و بدل شد که می آورم:

5h4ror گفت:

ایشون اول تکلیف مردم رو با اون پولهایی که به جیب زده معلوم کنه..

zelzele گفت:

شما یک مدت مشایی را شایسته میدانستید حالا هم رضا پهلوی را ؟!

binam گفت:

برای من راهبر اهمیت ثانویه دارد و این راه است که اولویت انتخاب دارد. هرکس در هر موقعیت در این راه - نجات ایران از چنبرۀ خامنه ای و شرکا - قرار بگیرد - به تشخیص تحلیلی خودم - من هم از او حمایت می کنم. یا...هو

saxson گفت:

شما یک مدت مشایی را شایسته میدانستید حالا هم رضا پهلوی را ؟!


+++++++++++++

zelzele گفت:

یعنی الان مموتی بخواد جلو خامنه ای وایسه ما باید ازش حمایت کنیم؟ چو راه مهمه نه راهبر؟ این چه حرفیه. هم راه مهمه هم راهبر هم سیستمی که قراره راه بهش منتهی بشه

binam گفت:

کاملاً درست است فرمایش شما. و بسیارند که تفکرشان به فکر شما مشابه و نزدیک است. من هم گفتم که نظر شخصی من اولویت راه به رهبر است. چون پیدا کردن انطباق دوچیز (هم راه وهم راهبر) به ایده آل های ما سخت تر از همین انتخاب متمرکز بر یک چیز (راه یا رهبر) است لذا من رهایی از وضع موجود را به یک وضعیت سکولار و راحتی نسبی زندگی برای جوانان و شهروندان عادی و معمولی - ونه لزوماً ایده الیست های سیاسی - را هم دوست دارم و هم آنرا تنها ممکن نزدیک می دانم. لذا برای من خدا یا شیطان بودن رهبر در درجۀ اول اهمیت نیست. ضمن اینکه در مورد رهبر - در اینجا مشخصاً رضا پهلوی - هم می توانیم جدا گانه بحث کنیم که اگر دلبر نباشد دیو هم نیست. یا...هو

ناشناس گفت...

وقتی نویسنده خوش فکر روز آن لاین محمد رهبر به آن شیوه فجیع از مطرح شدن رضا پهلوی سراسیمه مقاله تهاجمی علیه وی قلمی می کند ،یا متعاقب طرح شکایت علیه خامنه ای در زمینه جنایت علیه بشریت افراد لال مانی گرفته یا مخالف خوانی میکنند ! وقتی سردمداران مذهبی جنبش سبز دچار سانسور و لالی مقطعی پیرامون اخبار مربوط به رضا پهلوی می شوند ، اکبر گنجی، بنی صدر، مسعود بهنود دوستدار جمهوری اسلامی به ریاست محمد خاتمی و افرادی از این قماش حاضرند با رضا پهلوی بجنگند ولی جمهوری نکبت اسلامی در قدرت بماند ، امید و انتظار برای جبهه واحد اپوزیسیون حول محور یا با حضور رضا پهلوی در خیال و آرزو در می ماند .افراد و دسته جات مذکور به خوبی میدانند در کنار یک آدم مدرن و امروزی چراغشان سویی ندارد و دکان بازارشان متروکه می شود ولی همین که امروزه روز کمی تا قسمتی مطرح باشند کفافشان می کند ! افراد سه گانه نامبرده در بالا در آمد و عایدات کمی ندارند و افزون بر این دغدغه های زندگانی من و شما را هم ندارند !

sahar گفت...

استاد شما به کارتان ادامه بدهید. هیچ ترسی از فضای ترور آنهم بشکل مجازی نباید داشت. حداقل این تابو را در فضای مجازی که میشه شکست.
ضمنا گیرم که کسی سلطنت طلب هم باشه و بخواد از این اتحاد نیروها استقبال کنه خب چه اشکالی داره؟ اتفاقا بنظر من رضا هم میخواد این فضای ترور عقیدتی و تابو ها رو بشکنه. کسانی هم که هنوز نشستن و از رضا حساب کتاب میخوان کم کم حرفهاشون بی معنی میشه و تاریخ مصرفش میگذره.

Dalghak.Irani گفت...

صد در صد موافقم سحر. و چنان که آثار سحر هم نشان می دهد صبح دولت در حال دمیدن است. چون مقاومتی که یکباره بختک زده بر فضای مجازی نشان از درستی راه و وحشت شوک آور نیروهای تمامیت خواه تحت لیسانس جمهوری اسلامی را دارد. در ادمه خواهم نوشت در پست بعدی. شدت مقاومت نشان از سهمگینی حرکت دارد و خیلی زود خواهد شکست اگر رضا پهلوی درست حرکت کند و معطل در راه ماندگان نشود. مرسی. یا...هو

سردار وطن گفت...

سلام دلقک عزیز
خیلی خوشحال شدم زیرا این یک ایده ای مشترک است که من چندی در سر داشتم . من یک چیزهایی یادم میاد از تابستان سال 57 که مردم مرتب با گوش دادن به بی بی سی و رادیو دویچه وله بدنبال منجی می گشتند و از بد شانس قاپشان خر نشست . من مطمئنم توده آقای رضا پهلوی را منجی می پندارد و دنبال وی راه می افتند . چه بعضی بخواهند چه نخواهند وقتی نام پدر ایشان به زبان کسی از گذشته تا امروز می آید با خدا بیامرزدش و نور به قبرش ببارد همراه می شود . در مورد توده بریگاد قشر پایین همین را بگویم که آنها بیشترین طرفداران ایشان می باشند .
زنده و جاوید ایران زمین

صادق گفت...

دلقک سلام
1- اینکه رضا پهلوی صریحا از اینکه بدنبال سلطنت نیست پرهیز می کند مرادر حسن نیتش مشکوک می کند. این استدلال که مردم باید در این موردتصمیم بگیرند بزعم من فرار از دادن یک پاسخ روشن است. من اگرچه جمهوری خواهم در عین حال فقط در صورت برگزاری انتخابات ورفراندم آزاد تحت نظارت سازمان ملل یا نهادهای قانونی بین المللی اگر نظام سلطنت یا پادشاهی مشروطه یا هر چه از این دست رای آورد به آن تن خواهم داد.
متاسفانه ایشان همین را هم به صراحت بیان نمی کندتا خیال جمهوری خواهان را راحت کند و آنان را باخود همراه سازد.
2- از اطرافیان سلطنت طلبش بسیار شنیده ام و خوانده ام.... که عینهو مشخصات حزب اللهی ها رادارند بسیار هتاک ، بسیار خشن ، بسیار دوآتیشه اند فقط نمیدانم چرا در طول این سی سال جرات وجسارتی از خود بخرج نمی دادند .الان هم که عملا هیچ کارموثری نمی کنند وفقط منتظرند که مردم برایشان فرش قرمز پهن کنند تا حضرات تشریف بیاورند سر سفره بی زبان نفت.
3-او میتواند تکلیفش را با این هتاکان دوآتیشه روشن کند و در عوض حمایت بخشی از مردم را بدست آورد ولی تاکنون که حرکتی در این خصوص از او ندیده ایم.
4- رضا پهلوی در قیاس با بسیاری دیگر اساسا در عالم سیاست هیچ اندوخته ای ندارد و بقول معروف خام خام است. عمل سیاسی یک مرد سیاسی مثل جراحی یک جراح است هیچکس به یک جراح که تا حالا هیچ عمل موفقیت آمیز که هیچ ، هیچ جراحی ای در طول عمرحرفه ای اش نکرده نمی گوید پزشک حاذق و هیچ آدم عاقلی هم جگرگوشه اش را به تیغ همچین آدمی نمی سپرد.(این را بگویم که من اصلا ایده آل گرا نیستم و اتفاقا ازمنظر عملگرایی به این موصوع نگاه می کنم). حداقل اگردر طول این سی سال چارتا حرکت می کرد می توانستیم دلمان را خوش کنیم.نکند باید فقط بخاطر کت و شلوار وکراواتش خرشویم و دنبالش راه بیفتیم!.خمینی که رهبر شد حداقل ادعایش این بود که پانزده سال قبلش صدایی ، اعتراضی وتحرکی از خودش و دور و بری هایش نشان داده ولی این آقا یکهو وسط معرکه سبزها پیدایش شده و تازه شرط وشروط هم می گذارد.ایشان باید یک چند سالی در این حوزه فعالیت کندو خود را به همه گروهها و نیروها و نهایتا مردم بقبولاند وبعد سهم خواهی کند.
5-هر شخصیت یا نیروی سیاسی برای اثرگذاری نیاز به عواملی یا طرفدارانی درداخل ایران دارد بدون پل ارتباطی و تحرک در داخل ایران هیچ کاری از عهده هیچکس بر نمی آید. حداکثر اینکه بقول سلامتیان عزیز بعنوان چرخ پنجم عمل می کند.بنظر میرسد حداقل درحال حاضر هیچ نشانی از این اثرگذاری توسط ایشان دیده نمی شود. ایشان درحال حاضر تنها کاری که دارد می کند این است که مدام از مردم می خواهد سهمی هم در رهبری جنبش اعتراضی شان به او بدهند.

6- اگرچه هنوز زود بنظر میرسد اما من انتظار دارم که حداقل برخی چهره های موثرو شناخته شده ملی از ایشان حمایتی کنندکه هنوز نکرده اند.

ناشناس گفت...

رضا پهلوی راه نیافتاده و نیامده چند ده نفر شعبان بی مخ اینترنتی راه انداخته و خودش هم باورش شده کسی است. اما از شما دلقک عزیز هم بیشتر از این انتظار ندارم که آن شور وشوق و داد وبیدادتان در پشتیبانی از احمدی نژاد یادمان نرفته و ترکیدن باد کنک احمدی نژاد را در سایت شما هم دیدیم و دیر نیست که ترکیدن این رضا جانتان را هم در همین سایت ببینیم که ایشان هم یک احمدی نژاد دیگر است .با این حال اگر کمی حوصله کنید و به ما بگویید این آقا رضا چگونه میخواهد حکومت را سرنگون کند.با یک کودتای آمریکایی دیگر ؟
پس نوشت برای آن ده نفر :
توی سایت دلقک فحش دادن ممنوع است و من هم نه سبزم نه حزب الهی و نه اصلا مسلمان فقط به این رضا جان شما اطمینان ندارم و سلطنت هم برایم تمام شده درست مثل اسلام.بنابراین لطفا بد و بیراه های نو و تازه بنویسید برایم نه آن کلیشه های همیشگیتان را.

Dalghak.Irani گفت...

سلام هم به صادق عزیز و هم به ناشناس محترم.
از کامنت های روشنگر و دلسوزتان تشکر می کنم. و نظری هم در برابرش عَلَم نمی کنم. چون دغدغه های من هم در خیلی از زمینه هایی که گفته اید مشترک است. منتهی کشور در شرایط هم بسیار سختی است و هم بسیار محتمل برای تغییر. و در چنین موقعیتی باید دست به انتخاب و بازی بزنیم. مشکلاتی که شما می فرمائید نهایتاً این گزینه را بیشتر آبستن نیست که:"فعلاً هیچ چی" ببینیم خدا چه می خواهد. و من فقط در این مورد با شما همراه نیستم. چون هم زخمی تر و هم ترسوتر هستم و وبلاگ هم مزید بر علت است که مجبورم دست به انتخاب روزانه بزنم حتی. یا...هو