۱۳۹۱ مهر ۲, یکشنبه

بخشش در نیویورک (ملک زاده) زندان در تهران (فائزه) نگاهی به پروندۀ دیروز جمهوری خامنه ای!

undefined

Beneath the Snow Encumbered Branches


1- امروز احمدی نژاد دست ملک زاده را گرفت و با همسرش به نیویورک برد. در حالیکه آیت الله خامنه ای با استفاده از فراقانون پروندۀ اتهامی او را در نیمه راه متوقف کرده است. بعبارت دیگر ملک زاده محاکمه و محکوم نشده است که خامنه ای بتواند با تمسک به اختیارات رهبریش! او را مورد عفو قرار بدهد. و متوقف کردن پرونده در دادسرا نوبر جدید خامنه ایست. و در همین حال فائزۀ هاشمی که فقط با تضمین خامنه ای به هاشمی که او را زندان نخواهند کرد - تبصره اش را من منتشر کردم قبلاً - از لندن برگشته بود توسط فراقانون (نیروهای خود سر) و بتلافی عدم بازگشت مهدی هاشمی بکشور به زندان برده شده است. چنین بنظر می رسد که اوضاع از دست خامنه ای هم خارج شده است و کنترلی بر زیردستانش ندارد که هرکس از جایش بلند می شود آن می کند که می خواهد و دل تنگش هوس کرده. نمونه های دیگری هم روی میز امروز بود توجه کنید:

2- فریدون عباسی رییس سازمان انرژی اتمی اخیراً گفته است که ما دروغ گفته ایم و جهت گمراه کردن جاسوسان MI6 اطلاعات غیرواقعی منتشر کرده ایم. او تأیید کرده است که گزارشات و داوری آژانس بین المللی انرژی هسته ای  در مورد فعالیت های هسته ای ایران درست است اما اطلاعات پایه اش که خود ایران منتشر کرده است دروغ بوده است. این گاف مهم تا آنجا تابلو و ضد رژیم بوده که جیغ بنفش شریعتمداری کیهان را هم در آورده است که در مقاله ای بسیار تند (اینجا) عباسی را نوازش کند و مهمتر اینکه آخر مقاله اش بگوید که بگذارید از این به بعد آدم های مسئول در حوزۀ هسته ای حرف بزنند و هر ننه قمری شکر نخورد که غربی ها بل بگیرند. و برادر حسین خجالت نکشیده و تجاهل کرده است از این طرفه که مسئول تر از رییس سازمان انرژی اتمی ایران چه کسی است. اویی که در رأس هر فعل و انفعال هسته ای در ایران قرار دارد آدم مسئول نیست پس مسئول چه کسی است. البته بعید نیست که همه خسته شده اند - از جمله عباسی - و دارند کاری می کنند که به این نکبت هر روز فرساینده پایان بدهند. با خرابکاری عمدی. نمونه ای دیگر:

3- از سردار جعفری تعریف کردیم بخاطر مصاحبه اش و او مثال آن عروس معروف شد و ... از آب در آمد و آب پاکی را ریخت روی دست همه که"جنگ دیر و زود دارد و سوخت و سوز ندارد" و فکر نکرد که او حقیقتاً یک سردار فرمانده نیرومندترین سازمان سیاسی - نظامی - اطلاعاتی - امنیتی - اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی  - ورزشی و ... جمهوری اسلامی است و نه تیمسار دلقکی مثل من. و گفتارش بار دارد و قبل از همه نگرانی یک ملتی بنام ایران را آبستن می کند و سرمایه داران را در این اوضاع و احوال بی ثبات و آشفته. می گویم نکند او هم خسته شده و مثل عباسی می خواهد پالس بفرستد که با استراتژی خامنه ای ما غیر از جنگ با اسرائیل (بخوان غرب) و البته نابودی چاره ای نخواهیم داشت و اگر کسی می خواهد گلیمش را جمع کند یالله! از حوزه ای دیگر بگویم:

4- بعد از جلسۀ غیر علنی اخیر مجلس در مورد ارز و گرانی یکباره همۀ داد و هوارها خوابید و ارز از روی میزها جمع شد و نه کسی تندی می کند که دولت مدیریت نکرده و نه کسی می گوید ارز تزریق کن و نه کسی به بغل دستی اش می پرد مثل یکماه گذشته. برونداد بحث اقتصادی امروز این بوده که توکلی مقاله ای نوشته و گفته است دولت می خواهد ارز گران بفروشد و ریالش را بین مردم توزیع کند و پیشنهاد کرده است که ارز را تک نرخی کند با هر قیمتی هم ولی به کسی ارز ارزان نفروشید بلکه بیایید در گمرک و به کالاهای اساسی سوبسید ریالی بدهد به وارد کننده. و دیگری علی لاریجانی بوده که با ملایمتی آشکار گفته است که دولت حرفی نزند و کاری نکند که به گرانی ها "دامن" بزند. یعنی گرانی گریز ناپذیر است و دولت فقط به آن دامن نزند. خلاصه اینکه امروز حرفی از ارز داریم و اله می کنیم و جیمبله نبوده مثل روزهای گذشته. می گویم حتی اگر مقالۀ قبلی من در مورد واسطگی طلای دولت درست نباشد معلوم است که در جلسۀ غیر علنی مجلس دولت کف دست ذخایر ارزیش را رو کرده و گفته است بیا بکَن. وقتی ارز نداریم اُرد ناشتا هم ندهید. حالا که احمدی نژاد رفته نیویورک و دارد نطقش را برای بار سیزدهم ویراستاری می کند! و این تنها نقیض حرف من است که اگر ارز ندارند پس چطور لشکر سلم و تور راه انداخته اند بقصد اخرین فرصت دیدار با سرزمین آرزوها. یعنی مملکت اینقدر خرتوخر است. لا اله الا الله! ولی خدا رحم کند به مردم که تا بازگشت رییس تق این اتاق تبادل ارز صادر کننده و وارد کننده هم در خواهد آمد و خیابان استانبول خواهد ترکید. 

5- خب معلوم است که هیچ دیکتاتوری در این وضعیت اتوریته ای برای دخالت نخواهد داشت و خودش را خواهد زد به آن راه که من مسئول نیستم. ولی خامنه ای چه بخواهد یانه همۀ این آشفتگی ها گریبان او را خواهد گرفت بزودی. انشاءالله. یا...هو

هیچ نظری موجود نیست: