The Shrimp Girl |
1- قطع رابطۀ کامل دیپلماتیک کانادا با جمهوری اسلامی را هنوز هضم نکرده ام. و هر چه تحلیل و تفسیر هم شنیده یا دیده ام راضی ام نکرده است. زیرا نوع قطع رابطه از سویی و دلایل اعلامی قطع رابطه از جانب دوم منحصر بفرد و نامتعارف قطعی است. لذا اگر گزینۀ "دولت کانادا عقل خودش را از دست داده است" را کنار بگذاریم تنها می ماند یک گزینۀ دو وجهی: الف- دولت کانادا می داند که حداکثر تا یکسال دیگر رژیم تحت رهبری آیت الله خامنه ای در ایران حاکم نخواهد بود. ب- دولت کانادا می خواهد در کنار اسرائیل یکی از دولت هایی باشد که بغرب بگویند حکومت خامنه ای در یک سال آینده باید برچیده شود. بعبارت دیگر یا غرب تصمیم قطعی حذف خامنه ای بهر قیمت از حکمرانی ایران را به کانادا اطلاع داده است. یا کانادا با اطلاع شرکای غربی می خواهد در خط مقدم فشار برای حذف خامنه ای عمل کند. نتیجۀ نهایی اما این است که حکومت آیت الله خامنه ای در ایران شش ماه آخر عمرش را سپری می کند.
2- کانادا در یک اقدام دیده نشده در تاریخ مدرن رابطۀ سیاسی کاملش با جمهوری اسلامی را در یک تصمیم - می شود گفت خلق الساعه - قطع کرده است. در حالیکه عرف غالب و بدون استثناء این است که کشورها در بحرانی ترین شرایط روابط فی مابین تا حد جنگ تمام عیار هم از یک پروسۀ گام بگام جهت رسیدن به قطع رابطۀ کامل پیروی می کنند. حتی اگر شرایط بجایی برسد که جان دیپلمات ها در خطر باشد - مثل مورد اشغال سفارت بریتانیا و قبل از آن امریکا - قطع رابطه با تأنی اولاً و با لحاظ عنصر "قابل برگشت بودن" ثانیاً انجام می شود. چنانکه دیدیم بریتانیا عملاً رابطه اش با ایران را قطع کرد ولی حاضر نشد لفظ "قطع رابطۀ دیپلماتیک" را بپذیرد. و فقط از تعطیلی موقت سفارت خانه ها صحبت کرد.
3- در سوی دیگر اما دلایل قطع رابطۀ کانادا هم نامتعارف و منحصر بفرد است. کانادا می گوید به این دلیل با ایران قطع رابطه کرده است که آیت الله خامنه ای برنامۀ هسته ای دارد، موجودیت اسرائیل را تهدید می کند و از تروریسم و رژیم بشار اسد حمایت می کند. بعبارت دیگر کانادا می گوید تا هنگامی که آیت الله خامنه ای حاکم ایران است من دیگر با ایران رابطه ای نخواهم داشت. چون بسیار احمقانه بنظر می رسد که کانادا اینقدر احمق باشد که فکر کند خامنه ای از عناصر اصلی استراتژی ایدئولوژیک 23 ساله اش (همان سه عنصر بالا) کوتاه بیاید و دست بکشد. پس اگر رژیم آیت الله خامنه ای تا قیامت هم ادامه یابد کانادا با ایران رابطه اش را تجدید نخواهد کرد. خب پاسخ بدیهی شما می تواند این باشد که آری؛ ولی این چه ارتباطی به سقوط خامنه ای دارد. می شود خامنه ای سال های بسیاری دیگر بر سر قدرت باشد و کانادا هم مثل آمریکا با جمهوری اسلامی خامنه ای رابطه نداشته باشد. پاسخ من اما این است که علاوه بر اهمیت بسیار زیاد ایران در منطقه و جهان کانادا چنان منافع زیادی در ایران دارد که نه می خواهد و نه می تواند به قطع رابطۀ طولانی مدت فکر کند تا چه رسد به اقدام ضرب الاجل:
الف- کانادا بهشت ثروتمندان ایرانی با اولویت کارگزاران جمهوری اسلامی است. و این ثروت های اغلب بادآورده برای صاحبانش را نمی تواند جذب نکند زیرا که یکی از راه های در آمد و توسعۀ کشورش بوده و خواهد بود.
ب- کانادا بخش مهمی از مهاجران کیفی ایرانی چه در زمینۀ مادی و سرمایه و چه در بستر دانش و تکنولوژی را جلب و جذب خودش کرده است. و طرفه اینکه حتی جوانان دارندۀ "رؤیای امریکایی" هم اگر شده بعنوان نزدیک ترین کشور واسطه کانادا را مقصد نخست خویش انتخاب می کنند. کانادا از این نیروی بسیار کیفی هم نمی تواند بگذرد.
پ- کانادا در حال حاضر جمعیت انبوهی از مهاجران الف و ب و ایرانی تبارهای سالهای پیش را شهروند خودش دارد که خیلی هایشان بین ایران و کانادا ییلاق قشلاق می کنند برای کار در یکی و استراحت در دیگری و برعکس. ممکن است دولت کانادا انتظار داشته باشد که شهروندان ایرانی تبارش دشواری پیش آمده در آمد و شد و امور کنسولی و غیره را در کوتاه مدت تحمل کنند و تقصیر را متوجه ایران کنند و فشار معکوس بیاورند اما بدیهی است که در میان مدت نه ایرانی - کانادایی ها تحمل می کنند و نه دولت کانادا قادر به رفع مسئولیت از خودش است در مقابل شهروندان اش، و نه منافعش ایجاب می کند که این شهروندان دوملیتی را برنجاند. پس لاجرم است که کانادا می خواهد به ایران برگردد. و بهمان استدلالی که گفتم (دلایل قطع رابطه) این تا بودن حکمرانی خامنه ای منتفی است.
4- حرف و حدیث زیاد است و زیاد تر هم می شود گفت ولی قبل از اینکه مطلب طولانی تر بشود یکبار دیگر برگردم بمژدۀ ابتدا و بگویم که کانادا خبر از نفس های آخر حکومت خامنه ای می دهد بزودی. و چنین می نماید که حرف هیلاری کلینتون برای "هنوز مجاری مذاکره و دیپلماسی باز است" هم سیاستمدارانی غیر از آیت الله خامنه ای" - بعد از آیت الله خامنه ای - را مخاطب دارد. زیرا که غرب می داند حتی در صورت رویارو بودن با جمهوری اسلامی بدون آیت الله خامنه ای - یا حتی با ایران بدون جمهوری اسلامی - هم مجبور از چانه زنی و مذاکره است برای رسیدن به بازی "برد - برد". زیرا که بخشی از اختلافات فی مابین گرهی در منافع ملی ایران هم دارد و هیچ سیاستمداری قادر و حاضر به تسلیم محض نخواهد بود و شد در ایران. اما اگر حدس و پیش بینی من در مورد انگیزه های کانادا از قطع رابطه درست باشد باید منتظر قطع رابطه های دیگری هم باشیم بعنوان اهرم فشار جدید. در اینمورد اما تحلیلم این است که قطع رابطۀ جدید نه از سوی کشورهای اتحادیۀ اروپایی بلکه از سوی کشور استرالیا اتفاق خواهد افتاد. یا...هو
۹ نظر:
دلقک عزیز خدا کند این آرزوی سخت خواستنی عملی شود و ایران نازنین ما از خامنه ای رها شود. من هرگز آرزوی مرگ کسی را نکرده ام جز خامنه ای.
من فکر می کنم عمل کانادا نه ناشی از برنامه ریزی سیاسی بلکه ناشی از یک اجبار بوده است.حال این اجبار می تواند به یک قطع رابطه کوتاه مدت و یا بلند مدت منجر شود.کانادا با توجه به حوادث آینده کاری بجز این نمی توانست بکند.این چه حادثه ای است که کانادا را به سمت این اجبار هول داده است؟ فکر می کنم موضوع سوریه باشد.احتمالا برنامه ای در کار است تا کار سوریه را یکسره کنندو در این ارتباط ممکن است پای ایران هم به معرکه باز شود. کانادا نسبت به اتباع خود بسیار محافظه کار است و خواسته است اقدام احتیاطی در جهت حفظ اتباع خود را بعمل در آورد.مخصوصا از توصیه عجیبی که به ایرانیان مقیم کانمادا می کند تا به ایران سفر نکنند!
سلام بر دلقک سابق
حکومت افریقای جنوبی که یادتان می اید در ان زمان هم کشور های جهان در یک اقدام تقریبا هم اهنگ این کشور را تحریم کردند و دولت پروتاریای آن زمان هم اول مثل بعضی ها فکر کرد که میتواند تحریم را دور بزند ولی وقتی دیگر هیچ کس نفت و سایر مواد لازم را به آنان نفروخت تیم های ورزشی اش را به هیچ مسابقه ای راه ندادند در یک اقدام بی سابقه با ان همه طلا از هم پاشید البته در نظر داشته باشید که کسی به نام نلسون ماندلا در آن جا بود که ما حتی نمونه یک هزار بار رقیق شده اش را نداریم من فکر میکنم دنیا تا بعد از انتخابات امریکا از این شیوه استفاده کند .لازم به یاد اوری نیست که رابطه اینگلیس هم با آن دولت مثل رابطه روسیه وچین است با این دولت .دلقک جان دعا کن این وضع کاهش ارزش ریال زودتر تمام شود.
استرالیا؟ از این لحاظ که استرالیا هم مانند کانادا به نوعی مستعمره انگلستان است می گویید؟
نابودى رژيم جمهورى اسلامى نه تنها آرزوى ايرانيان باهوش و باسواد است، بلكه آرزوى همه ممالك غربى و سازمانهاى حقوق بشر است.
دلقک جان،
من این تحلیل رو به واقعیات نزدیک تر میدونم:
http://culturallogic.blogspot.ca/2012/09/blog-post.html
شهریار
سلام بر دوستان و ممنون از نظرات تان و سلام ویژه به تبریزی و تراختور.
اما شهریار عزیزک
لینک خوبی بود هرچند از ماجراهای بومی ها در کانادا خبر داشتم و ارتباطات شان با سفارت ایران و محتمل است که در قطع رابطه بی تأثیر نبوده اما یکی بدلیل اینکه من نمی خواستم توانایی خامنه ای در تحریک جوامع بومی هویت خواه - البته همه هم بدلیل عقب افتادگی فرهنگی - زیاد کردیت بدهم به جمهوری اسلامی و هم به این دلیل بدیهی که مسایل بومیان کانادا و شبیه آن تهدیدات جدی نیستند و بیشتر به خرده درد سر های زن و شوهری شبیهند آن را در تحلیلم دخالت ندادم. اما اشاره ام به استرالیا از این بابت هم بود که خامنه ای می تواند در آنجا هم برخی درد سر های گذرا و کند کنندۀ توسعه در نزد بومیان را ایجاد کند.
حتی اگر این تحلیل را هم بپذیریم نهایتاً به این نتیجه خواهیم رسید که مسلماً بومیان مورد تحریک خامنه ای قادر به تغییر مناسبات در کانادا یا استرالیا یا هرجای دیگر نیستند و فقط دردسر درست می کنند مقطعی و گذرا. اما همین درد سر ها هم نهایتاً به اینجا ختم می شود که دول غربی عزم خودشان را جزم کنند که چشم فتنه را هر جور هست در بیاورند. حتی من اینطور می فهمم که کشته شدن سفیر امریکا در لیبی هم بضرر خامنه ای عمل می کند. زیرا که غرب متوجه شده است که تمام این هویت یابی ها و ضد هویت کاری های متقابل امثال کشیش جونز بنیادگرا و حتی القاعده و طالبان از روزی کلید خورده است که جمهوری اسلامی علم شده است و تا خامنه ای و هویت جویی عقب مانده اش نفس می کشند غرب چاره ای غیر از نوعی "همیشه در بحران" خرده دردسری را خواهد داشت و لذا هر اتفاقی از این قبیل آنان را یک قدم بسوی مخالفت با موجودیت جمهوری اسلامی برهبری خامنه ای نزدیک تر و مصمم تر می کند. من خدا خدا می کنم که شر خامنه ای بدون جنگ و تخریب و خونریزی حل شود و الا غرب بیش از اندازه مصمم شده برای دنیای بدون خامنه ای. یا...هو
بعنوان یک ایرانی ساکن کانادا که از طریق نیروی متخصص مهاجرت کردم و حدود ده سال میشه که اینجا هستم ، باید بگم که زیاد با تحلیل شما موافق نیستم .
۱- کانادا نیازی به نیروی ایرانی بطور خاص ندارد ، سالانه میلیونها چینی و پاکستلنی و هندی وارد میکند . ایرانیها حدود ۴۰۰ هزار نفر هستند در کل کانادا و اقلیت کوچکی هستند.
۲- کانادا هیچ اهمیتی برای امور کنسولی ایرانیان مقیم کانادا قایل نیست و ترجیح میدهد که انها به ایران مسافرت نکنند چون در صورت وقوع جنگ باید کلی خرج کند تا اتباع کانادایی - ایرانی را نجات دهد . این موضوع در موقع جنگ لبنان خیلی سر و صدا کرد .
۳- کانادا در امور واردات و صادرات با ایران رابطه ای ندارد . خیلی کم .
۴- کانادا تجارت نفت و صنایع نفتی و خدمات فنی با ایران ندارد و سالهاست ایران را تحریم کرده .
۵- کانادا در مقابل میلیاردها پولی که از چین و هنگ کنگ برایش میرسد نیازی به دلارهای کارگزاران ندارد .
البته احتمال سومي هم هست اون هم يك جنگ قريب الوقوع از طرف اسرائيل هست
اگر در آينده كشور هاي بيشتري سفارت خانه هايشان را در ايران تعطيل كنند من فكر مي كنم احتمال جنگ با توجه به شكست ديپلماسي و بي قراري اسرائيل بالا گرفته است
ارسال یک نظر