The Parisian Life |
1- احمدی نژاد که بالاخره بعد از بیش از یکسال محروم بودن از سیمای اختصاصی و نشست با خبرنگار ویژه اش مرتضی حیدری و "آنچه می خواهد دل تنگت بگوی"؛ دوباره توانست با بدست آوردن اعتماد آیت الله خامنه ای در جلسۀ هفتۀ دولت - قبلاً نوشتنم در پست پدر و پسر - امشب به تلویزیون آمد و تلاش کرد که بسیاق همیشه دوستدارانش را تحمیق و مخالفانش را تحقیر و دشمنانش را تکثیر کند و کرد. او با پروپاگاندا در مورد خودش و کابینه اش و دادن اطلاعات غلط سعی کرد بگوید همه چیز خوب است و اگر هم جایی مشکل وجود دارد مقصر اول رقبای سیاسی ام در داخل هستند، مقصر دوم دشمنان سیاست های ایران و تحریم کنندگان هستند. و اگر بازهم مشکلی مانده باشد مربوط به کم کاری و اهمال همکاران من در دولت است آن هم نه بدلیل اینکه من نمی دانستم چکار باید کرد بلکه فقط به این دلیل که همکارانم حرف های مرا درست نفهمیدند و درست اجرا نکردند. و الاّ احمدی نژاد و اشتباه و ندانستن! العیاذ بالله.
2- اما در تمام طول منولوگش نتوانست از ترس آشکارش آشفتگی شدید اقتصادی حکومت بگریزد. چه آنجایی که با پیچاندن کلمات می گفت هنوز برای تحریم های نفتی و ارزی نتوانسته اند راه حل مؤثری پیدا کنند. یا در جائیکه اشارات زیادی داشت به تکیه اش برای فروش هر چه بیشتر دارایی های عمومی دولت مثل ساختمان ها و تجهیزات - او از آن ها بعنوان متروکه نام می برد - و چه در پاسخ به اجرای هدفمندی یارانه ها که بر خلاف اعلان رسمی و مکرر همکارانش در عجز از اجرای مرحلۀ دوم آن در شرایط فعلی؛ گفت اجرای مرحلۀ دوم قانون است و باید اجرا کنیم - نوعی پالس بگرسنگان که منتظر باشند و فعلاً شورش نکنند - و چه در مورد تکرار زیاد "سعی می کنیم فعلاً مدیریت کنیم و لایحۀ اصلاحیه برای قانون بودجه ندهیم و ... همه شاهدی بر این قضیه بود که حداقل بخش های مهمی از خبر منتشر شده در سایت کلمه مبنی بر "اتمام ذخایر ارزی در شش ماه آینده و کسری شدید بودجه" گزارشی معتبر و مبتنی بر منابع قابل وثوق بوده است.
3- گذشته از اینکه بسیاری از توهمات او در مورد کسب در آمد ریالی از حراج اموال عمومی به ثمن بخس - و تازه به چه کسی در این بی اطمینانی به آینده و کمبود نقدینگی در بخش خصوصی - یا پیدا کردن راه دور زدن تحریم های نفت بی مشتری و ارز بی بازگشت - با توجه به سخت گیری های بسیار سخت گیر امریکا و غرب در این مورد - قابل دسترس نخواهد بود؛ فاجعه آنجایی است که او بجای تسلیم شدن به منطق علم اقتصاد و بوسیدن دست و پای اقتصاد دانان برجستۀ کشور برای پائین آوردن ضریب آسیب ها؛ مجدداً گرانی بی مهار و نوسانات ارز را بگردن رقبای سیاسی خود از سویی و به رو شدن پروندۀ اخلاس 3000 میلیاردی - او از آن بعنوان "یک تخلفی در یک گوشه ای" نام برد - می اندازد و سفر خود به امریکای جنوبی را عامل اصلی شروع این توطئۀ گرانی معرفی می کند.
4- او در مورد دلار 3000 تومانی هم آنرا شایعه ای از سوی همان دستان نامرئی - او می گوید مرئی است و معرفی و قطع خواهم کرد. رو که نیست - است و چنین چیزی رخ نخواهد داد. در حالیکه رییس بانک مرکزی از نرخ مرجع تازه و وزارت اقتصادش از راه اندازی بورس ارز حرف می زنند رییس دولت هر دو را نفی می کند و ضمن بیان اعتقادش به ارز تک نرخی موضوع ارز در بورس را نیز تکذیب کرده و می گوید دلار کالا نیست که بخواهد خرید و فروش شود.
این هم نقل قول از حرف های احمدی نژاد که تیتر مطلب را استخراج کرده ام:
رییسجمهور تصریح کرد: در جابهجایی پول و فروش نفت موانعی داریم که مدتی طول میکشد تا بتوانیم آن را برطرف کنیم. وی در پاسخ به سوالی راجع به تداخل بورس ارز با شورای پول و اعتبار گفت: وارد بحث پول و ارز نشوید؛ چون آنها تصمیمی گرفتهاند که هنوز عملی نشده است. ما نباید ارز را تبدیل به کالا کنیم؛ چرا که قیمت ارز در کشور ما خیلی پایین است و ما امکانات و منابع فراوانی داریم و مردم بدانند که در این عرصه با یک نبرد سنگین پنهان و همهجانبه مواجهیم.
۳ نظر:
احمدی نژاد ضربه های کاری و اساسی به حاکمان زد. دمش گرم
حالا همه اینها را گفتی دستت درد نکند
ولی نگفتی چه بلایی سر ایران میآید؟
ما که کمرمان دارد خرد می شوی با 2200 وای به حال 3000
دلقک جان بسیار مجذوب تحلیل مهاجرت زنان ایرانی بخصوص بعد از مشکلات اجتماعی پیش اورده شدم و البته ضمن تاکید مصداق های عینی آن را هم دیده ام!
در مباحث سرمایه و مالی مثلی هست که سرمایه را به آهو تشبیه می کند که به کمترین احساس خطری فرار میکند، اقتصاد ایران سالهاست که علیرغم چشم انداز ها و بکر بودن سرمایه گذاری بدلیل ترس سرمایه مورد سرمایه گذاری واقع نمیشود.
که این از مهمترین دست آوردهای دولت اخیر است.بعلاوه سوزاندن افسانه ای ترین درآمد نفتی ایران در طول تاریخ.
ارسال یک نظر