۱۳۹۱ مهر ۹, یکشنبه

شریعتمداری با توهین به احمدی نژاد مشکل ارز را حل کرد: احمدی نژاد: من اختیاری ندارم؛ مسئول گرانی خامنه ای است!



 
 1- در دو سال گذشته هر وقت شریعتمداری خودش سرمقالۀ کیهان را نوشته است روزنامۀ کیهان حداقل سه ساعت دیرتر از شب های دیگر بسته شده و برای چاپ به چاپخانه رفته است. علت هم معلوم است: زیرا اوضاع سیاسی جمهوری اسلامی ایران چنان پرتنش و شکننده و نا مشخص بوده است که کمترین "گاف"ی از سوی بازیگران متعدد و متکثر و متنافر ولی مؤثر؛ امکان تبدیل شدن به شکاف و گسل جدیدی در هیئت حاکمه را داشته است و دارد. لذا شریعتمداری برای پرهیز از چنین "گاف"هایی مجبور بوده است هر نوشته اش را بارها و بارها ویراستاری کند تا بتواند با حداکثر احتیاط ممکن نظرش را مطرح کند. با این همه احتیاط اما کم نبوده دفعاتی که همه کارۀ کیهان مجبور شده است نظرش را پس بگیرد و از اتهام زده شدگان اش عذر خواهی کند. نمونه های اخیرش که من خاطرم مانده یکی راجع به انتخابات مجلس نهم بود در ارتباط با جبهۀ متحد و مهدوی کنی. و نمونۀ نزدیک ترش راجع به نامۀ وزرای سابق احمدی نژاد به خامنه ای با محوریت متکی و پورمحمدی.

2- امشب اما مدیر مسئول کیهان یکی از آسوده ترین و کوتاه ترین سرمقاله های دو سال اخیرش را نوشته و بدون احتیاط و وقت تلف کنی معمول - گفتم در بالا - داده بدست حروفچین و  صفحه بند و کیهان را مثل همیشه و سریعتر از همۀ روزنامه های دیگر بسته و رفته منزل - لابد برای پی گیری ارز بورسیۀ پسر یا دخترش که در فرنگ درس می خوانند و در جریان افشاگری سایت بازتاب امروز اعتراف کرده است که چنین است - او در سرمقالۀ امشبش با عنوان "چرا جدی گرفته نشد" دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهور محترم - عنوانی که کیهان مصر است - را به سخره و استهزاء گرفته و از اینکه موضوع مذاکره با امریکا را مطرح کرده و کسی تحویلش نگرفته شیهه کشیده است و به او خندیده است. شریعتمداری که از زندانی بودن جوانفکر مطمئن است و می داند که کسی نیست که پاسخش را قبل از انتشار مقاله اش در سایت روزنامۀ ایران و خبرگزاری ایرنا با زبان خودش بدهد؛ احمدی نژاد را چسبانده به طناب های رینگ و مرتب با هوک های ریز "تو که کاره ای نیستی چرا چنین گهی خورده ای" ناک دان  نزدیک به ناک اوت کرده است. - بی اختیار یاد مرحوم مهندس بازرگان می افتم و آن مضمونی که کوک شد در بارۀ اعتراض خانم رجایی به نطق پیش از دستور او که در قالب "کسی که بما... بود کلاغ ... دریده بود" معروف و ضرب المثل است. و بعد از مدت ها با خودم گفتم بیچاره رییس جمهور احمدی نژاد. -

3- اما قسمت جالب مقاله به محتوای آن مربوط می شود که شریعتمداری با مستندات ریز و مثال های مختلف ثابت کرده است که حاکم ایران تنها آیت الله خامنه ای است و دیگران فقط نقش گماشتگان او را بازی باید بکنند و مجاز نیستند از خودشان موضعی سیاسی - ولو بی اثر - ابراز کنند. او به قانون اساسی استناد می کند و ثابت می کند که طبق اصل یکصد و ده این قانون تعیین سیاست های کلان نظام با رهبر است و روابط خارجی کشور هم جزیی از این سیاست هاست و فقط رهبر می تواند تصمیم بگیرد و لاغیر. خنده دار آنجاست که مرتب هم از خواست و نظر مردم که همان نظر خامنه ایست کردیت می دهد به استدلال خودش و خجالت نمی کشد که بگوید: "چطور مردمی که - با تعریف خود رژیم - از طریق خبرگان مذهبی و در 23 سال پیش بطور غیر مستقیم خامنه ای را رهبر کرده اند آراءشان معتبر تر از مردمی است که 3 سال پیش و در یک انتخاب مستقیم و با بالاترین رأی (26 میلیون رأی) رییس جمهور احمدی نژاد را انتخاب کرده اند بالاتر و نافذتر است. و بسیار ایرادات دیگر که من قصد ورود ندارم و نمی خواهم نقد موضوعی بکنم.

4- منظورم از نوشتن این موضوع برای شما بیشتر بخاطر دو محور مبارک زیر است که خوشبختانه توسط حسین شریعتمداری کلید خورده است. البته که مطمئنم او در کمتر از چند روز آینده یک "غلط کردم نامۀ" دیگر خواهد نوشت و از رییس جمهور عذرخواهی خواهد کرد. اما بی فایده خواهد بود و مثال آب آن سبوی بشکسته و پیمانۀ ریخته:

الف- چیزی که شریعتمداری گفته چیز پنهانی نبوده و نیست تا کنون؛ و همۀ داد و بیداد اپوزیسیون منتقد و مخالف هم همواره این بوده است که نمی شود اختیارات با رهبر باشد اما مسئولیت ها از رییس جمهور خواسته شود. رسمیت دادن به این گزاره از سوی شریعتمداری که سخنگوی شخص خامنه ای است این برکت را دارد که دیگر کسی قادر به حاشا کردن نقش و مسئولیت خامنه ای در ادباری که ملت دچارش هستند نباشد. چون شریعتمداری سیاست های کلان در اختیار خامنه ای را تا آنجا ریز می کند که رییس جمهور حتی حق ندارد در سیاست خارجی اظهار نظر - نه حتی تصمیم گیری - بکند. این اظهار نظر را از آن جهت برجسته می کنم که ممکن است رییس جمهور بصورت تاکتیکی و برای انداختن توپ در زمین دشمن (در اینجا امریکا) موضوع مذاکره را مطرح کرده باشد. کما اینکه برعکس ذوق زدگی شریعتمداری و مستند به آرشیو سفرهای احمدی نزاد به سازمان ملل این اولین بار نیست که احمدی نژاد به امریکا پیشنهاد مذاکره و مناظره می دهد. او از زمان جرج بوش تا کنون هر سال در نیویورک آمادگی خودش را بمناظره و مذاکره - از دید او یک کلمه هستند با دو گویش - با رؤسای جمهور وقت امریکا اعلام و اصرار کرده است.

ب- برکت بسیار پربرکت دیگر رسمیت دادن به دیکتاتوری خامنه ای از سوی شریعتمداری این است که احمدی نژاد که تا کنون در جلسات خصوصی و جلسات غیر علنی مجلس می گفته است: "چرا از من می پرسید شما باید از رهبر بپرسید. چون من اختیاری ندارم که مسئولیتش متوجه من باشد. اختیار تعیین سیاست دست رهبر است و بطور طبیعی مسئولیت پی آیند این سیاست ها هم بعهدۀ رهبر است" اینبار فارغ از هر محدودیتی و در جلسات عمومی و جلسات علنی مجلس با صدای بلند از خودش رفع مسئولیت کند. و اتفاقاً برادر حسین خدمت خوبی کرده است به احمدی نژاد چون عنقریب است که مطهری و یاران دومین جلسۀ سؤال از رییس جمهور را راه بیاندازند و به رییس جمهور فرصت بدهند که یکبار برای همیشه و اینبار مستند به سرمقالۀ کیهان "کانون فساد و گندیدگی بنیادین و پارادوکسیکال جمهوری اسلامی (همۀ اختیارات با رهبر بی مسئولیت / و همۀ مسئولیت ها با رییس جمهور بی اختیار) را بیرون بریزد و دعای ملتی بجان آمده را بجان بخرد. طرفه اینکه موضوع سؤال از احمدی نژاد هم یکی از بهترین نمونه های مربوط به سیاست خارجی یعنی ارز و قیمت آن است. زیرا که همه می دانند ارز به نفت و نفت به سیاست و سیاست خارجی و رابطۀ ایران با غرب بستگی اینهمانی دارد. پس منتظر می مانیم تا شریعتمداری غلط کردمش را بگوید و احمدی نژاد وضع بازار ارز را به خامنه ای مربوط کند.

4- و ختم کلام یک کلام: "حسین شریعتمداری گزک خوبی داده است بدست احمدی نژاد و مطمئنم که احمدی نژاد نه کسی است که از شریعتمداری بخورد و نه کسی است که نخواهد در این وضعیت بسیار دشوار از این گاف برادر حسین بهره برداری بهینه نکند." بارها گفته ام و مجدداً تکرار می کنم که خدا نکند که کسی به سرازیری بیفتد. زیرا بلافاصله مغزش هنگ می کند و نا خواسته سقوط خودش را شتاب می دهد. شریعتمداری احمق اگر این چنین ذوق زده نشده بود. موضوع سخنرانی ها و مصاحبه ها و موضع گیری های بی ثمر و بی اثر هرسالۀ احمدی نژاد در نیویورک بر امسال هم تسری می یافت و فراموش می شد. اما شریعتمداری با حماقتش یک کانال بسیار بسیار مهم "چرا با وجود خامنه ای هیچکس دیگر مسبب هیچ وضعی در ایران نیست" را گشود و آن هم در برابر دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهور محترم که عاشق چنین تصادم هایی است. انشاءالله. یا...هو

۵ نظر:

ناشناس گفت...

dalghake aziz besyar sepasgozar az in rahnemyi ke be ahmadinajad kardid, chun ke haghighatan ishan mas-oule in hame badbakhti nist. chand post ghabl az tarbiate khanewadegiye akbar wa effat dar morede bachehayeshan neweshte boodid, ke bayad be shoma yadawari konam ke dar khanewadehaye mafiaye italia wa USA ham tarbiate besyar ahanini bar-gharar ast benabarin afarin be mafia wa Casa-nostra. heyfam amad in mas-ale ra dar barehe yad-dashte chand rooze pishetan nanwisam. in ra ham benwisam wa berawam ke man yeki shoma ro yeki az agahtarin ashkhas be joz-iyate masa-ele iran mishenasam. khoda yar o negahdare shoma bashe.

Amir گفت...

ناشناس عزیز، خواندن فینگلیش مشکل است. اگر کیبورد فارسی ندارید از سایت زیر استقاده کنید تا فینگلیش را به فارسی تبدیل و آن را اینجا کپی کنید.
http://www.behnevis.com/en/index.html
این بار من اینکار را برای شما انجام می دهم:
"دلقک عزیز بسیار سپاسگزار از این رهنمیی که به احمدینژاد کردید، چون که حقیقتنا ایشان مس‌اول این همه بدبختی نیست. چند پست قبل از تربیت خنودگی اکبر و عفّت در مورد بچههایشان نوشته بودید، که باید به شما یادآوری کنم که در خانواده‌های مافیای ایتالیا و آمریکا هم تربیت بسیار آهنینی بر‌قرار است بنابراین آفرین به مافیا و کسا‌نوسترا. حیفم آمد این مس‌اله را در بره یاد‌داشته چند روز پیشتان ننویسم. این را هم بنویسم و بروم که من یکی‌ شما رو یکی‌ از اگاهترین اشخاص به جز‌یات ماسا‌اله ایران می‌شناسم. خدا یار و نگهداره شما باشه

ناشناس گفت...

دلقك عزيز سلام
اول از همه از پيشگويي دقيق شما از قيمت ارز كه دو سه ماه قبل كرديد واقعأ حيرت زده ام. بايد بگويم بعد از خواندن مطلب شما سرمايه اندكم را به دلار تبديل كردم و از اين بابت از شما تشكر مي كنم.راستي به نظر شما اين افزايش تا كجا ادامه دارد؟

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز
میخواستم ازتون خواهش کنم اگر امکان داره و در توانتان هست برایم با توجه رشته نگارشی من که ادبیات فارسی است دعوتنامه بالاترین بفرستید ؟
ایمیل من alimoradi763@yahoo.de

ممنونم موفق باشید
علی مرادی

ناشناس گفت...

لحظاتی زیبا در تاریخ ایران رقم خواهد خورد.
شغال بیشه مازندران را، نگیرد جز سگ مازندرانی.
سال ها این سینه های سوخته ما منتظر در گیری این باندهای فاسد با هم بودند, که گویا بزودی این مرهم خواهد رسید