۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

توهین رهبربه نمایندگان؛ دربازسازی حکایت سلطان وبروگمشو!

Penitent Magdalene



1- یکی ازنقاط قوت دیگرآیت الله خامنه ای خطیب زبردست بودن ایشان است. همان فنی که آیت الله منتظری را راضی کرد هنگام ترک امامت جمعۀ تهران وعزیمت به   قم آیت الله خامنه ای را بعنوان امام جمعۀ ثابت تهران به امام خمینی پیشنهاد و منصوب نماید. قبلاً هم گفته ام که آیت الله خامنه ای ازنظرفرهنگ عمومی وادبیات جزوسرآمد ترین روحانیان بطورعام وهمدوره ای های خودش بطورخاص بوده و است. این دو خصیصۀ توأمان درایشان باعث شده است که حرف هایش را به سلیسی و ادیبی بیاراید و مخاطبانش را تحت تأثیر قراربدهد. لذاست که ما بیاد نداریم از ایشان که در حرف هایش از ادبیات لمپن وکوچه وخیابان استفاده کند. حتی هنگام دشنام دادن به دشمنان زیاد و فرضی اش هم از واژه های کامل استفاده می کند.


2- روزیکشنبه وطبق سنت همه ساله، نمایندگان مجلس شورای اسلامی رفته بودند به دیدارایشان. این دیدار ازهرجهت یک دیدار ویژه بود. بویژه ازآن جهت که رهبر ایران برای نخستین باردرمقابل سرکشی قانونی رییس جمهوری از جمهوری اسلامی قرار گرفته بود واست که اگرادامه پیدا کند تبعات زیادی داشته وخواهد داشت. لذا ابتدا چنین بنظر می رسید که برای اولین باردرعمر مجلس هفتم وهشتم نمایندگان در موضع برتر از رهبرقراردارند وبا نوعی غرورحد اقلی دراین جلسه حاضرشده اند. وحتی پیش خود شان برای رهبری که هیمنه اش شکسته احساس دلسوزی می کرده اند. وحاضربوده اند از جهت جوانمردی نوکردرمقابل ارباب هم شده به رهبر دلداری بدهند که نگران نباش: اگرکاربجای باریک بکشد ما درحمایت ازتواحمدی نژاد را بنی صدریزه می کنیم وبعداً هم بروی شما نمی آوریم که همۀ این بساط ثانوی را ازبی تدبیری اولی تونصیب برده ایم.

3- شک ندارم که چنین احساسی دربین بسیاری ازنمایندگان بوده است. زیرا که انسان هر چقدرهم پست وطفیلی ودریوزه وبی شخصیت باشد بازهم در هنگام احساس مؤثر بودن وبحساب آمدن نوعی غرورخوشحال وزیرحلدی را لذت می برد. وگفتم که این اولین باربود که مجلس احساس می کرد که رهبربه آن ها نیازدارد واستمالت ونوازشی توأمان درانتظارشان است دراین جلسه. حتی بظن قوی می گویم که قبل ازاین ملاقات تمایندگان با فرض قطعی استقبال رهبرازآن ها با واژه هایی نظیر"اقدام شجاعانه" یا "مواضع تحسین برانگیز" یا "مجلس دررأس اموراست" وازاین قبیل؛ شعارهای پاسخ دسته جمعی به نوازش های رهبررا مثل "ای رهبرآزاده آماده ایم آماده" یا "ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند" وازاین قبیل تمرین کرده بودند.

4- اما اتفاقی که درعمل افتاد غیرازاین بود. آیت الله خامنه ای درسخنانی کوتاه و از سر بی حوصلگی! ابتدا ازموضع نمایند گان دربه شکست کشاندن سیاست های منطقه ای جدید دولت درنزدیکی با اعراب وشیعی زدایی ازروابط سیاسی؛ تشکری معمولی کرد- این هم درحقیقت تشکرازخودش بود چون این خواست اوست که روابط بین المللی ایران همیشه ودرهمۀ سطوح متشنج وایدئولوژیک بماند. ومجلس کاری بیشتر ازاطاعت کور نکرده بود- ولی بلافاصله رهبررفت بسوی انتقاد واینجا بود جان کلام که برای اولین بارآیت الله خامنه ای خطاب به مهمترین ارگان قانونی منتخب ملت از واژه ای توهین آمیز ونهایت تحقیرکنندگی "کارَکی" استفاده کرد. وواژه ای را بکار برد که اگردر مقابل دولت لمپن ادبیات احمدی نژاد چنین واژه ای را بکار می برد معلوم نبود چه تاوان سختی را باید متحمل می شد.

5- ماجرا مربوط بود به چنین روزی درپارسال. به این ترتیب که رهبربه نمایندگان دستورداده بود که یک سازوکارنظارتی مضاعف برای کنترل نمایندگان مجلس تعریف وتصویب کنند. خلاصۀ خواسته هم این بود که یک سازمانی درست شود وبرکارو رفتار نمایندگان نظارت بکند. وپرواضح است که منظورنهایی ازاین نظارت هم برای بی خاصیت کردن هرچه بیشترنمایندگان متمرکزبود. زیرا نمایندگان ازمنظروظیفۀ نمایندگی ومواضع سیاسی وطبق نص قانون اساسی آزادند وقابل تعقیب نیستند. واز منظر تخلفات وجرایم شخصی نیز مثل همۀ آحاد ملت تحت نظارت وکنترل قوۀ قضائیه با سازوکارمعلوم هستند. اما نمایندگان مجلس بهرجان کندنی هم بود این توصیه را مرتب به تعویق انداختند وتصویب نکردند تا این اواخرکه دیگرتق روابط دولت ورهبر هم درآمد؛ مطمئن شدند که ازاین بدنامی تاریخی ورسوا جهیده اند ورهبر در موقعیت تضعیف شده اش پی گیرماجرانخواهد شد.

6- اما آیت الله خامنه ای درهمان نطق کوتاه وبی رمقش رفت سراغ همین پروژه و نمایندگان را بشدت تحقیر وملامت کرد که چرا دستورش را بفوریت وقدرت اجرا نکرده اند. وگفت که درمورد این دستورنظارت مضاعف "کارَکی" شده ولی اصلاً راضی کننده نیست وباید دراولین فرصت به تصویب این موضوع بپردازند. تصور اینکه بعد ازاین تحفیرمضاعف دربین کمترین نمایندگانی که کمی احساس شخصیت وجود دارد چه تصویرهولناکی ازنانی که سرسفرۀ زن وبچه شان می برند ترسیم شده باشد زیاد سخت نیست. آدم تصویری خیالی ازپاداش پدری به نوکرش را درذهن به تمرین و بشکن نشسته باشد ولی عملاً اولین جملۀ پدرش خطاب به اومرتیکۀ نمک نشناس باشد چه حال پیدا می کند کاملاً توضیح دهنده است دراین قضیه. حتی اگر بپذیریم که مناسبات فی مابین الیگارشی با ریزه خوارانش نه بتعریف مدرن روابط کاری که بتعریف هیئتی و مذهبی پدروفرزندان (نوکران) باشد.

7- امروزکه دیدم واکنش همۀ نمایندگان به این توهین وتحقیررهبربا واژۀ "شرمنده شدیم" شروع شده است؛ خیالم راحت شد که دربرساختن واژۀ مفهومی "ریزه خواران الیگارشی" برای همه وهمه وهمۀ سیاستمداران ووکلای جناح راست سنتی دچار عصبیت کلام نبوده ام. ونیازی به عذرخواهی ازشما ندارم اگربا دیدن ادبیات تخفیف کننده ام نسبت به این شخصیت های حقیقی وحقوقی بی شخصیت که لاجرم باید انسان بحساب بیایند برآشوبید به دلقک بی ادب. آیا هنوزهم شک دارید که ازاین سیستم به این "دریوزگی حقیر" کمترین امید مثبتی نمی توان داشت.  یاد لطیفه -حکایتی افتادم از تشریح مشعشع شرفیابی کارگزاری به دربار سلطان؛ که می گوید: "خدمت سلطان رسیدم وایشان با زبان مبارکشان بمن فرمودند: بروگمشو!". یا...هو

هیچ نظری موجود نیست: