۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

احمدی نژاد درنگاه ِ موافق فرهاد جعفری و من!



1- روزی که درقبل ازانتخابات 88 سایت بی بی سی فارسی را گشودم ودیدم که بین تعدادزیادی ازروشنفکران وهنرمندان وسیاستمداران بنام که گرایش رأی خود را به اتفاق یا اغلب به مهندس موسوی اعلام کرده بودند؛ تنها فرهاد جعفری است که گزینه ای ناباوربرای همه یعنی محمود احمدی نژاد را انتخاب کرده است؛ ضمن نوعی حس احترام به ایشان به نفربغل دستم گفتم که اگرکروبی نامزد نبود من هم ترجیحم احمدی نژاد بود درمقابل دیگران. واین سر آغازشورشی شد که یکی ازقله های لیبرال طبقۀ متوسط شهری رأی طبقه اش را صراحتاً وتوکرد وشد آنچه نباید می شد. فرهاد جعفری که با نوشتن کافه پیانو نشان داده بود چه درک عمیقی ازدغدغه های فکری وزیستی جوانان طبقۀ متوسط فرهنگی ازسویی وچه فهم فرهیخته ای ازبنیان های مشکلات بنیادی جمهوری اسلامی دارد ازحانب دیگر؛ با اعلام رأی خود وبویژه بعد ازماجراهای منجربه راه افتادن جنبش سبز روزگار بسیار بسیار سخت وتأسف باری را تجربه کرد که همه می دانیم ونیازبه تکرارش نیست. اما چون رأیش مبتنی بر نوعی شناخت توأمان عقلانی وحسی بود؛ پایمرد ایستاد وازرأیی که داده بود دفاع کرد.

2- این مقدمه را گفتم تا به این نقطه برسم که چندین وچند بار خوانندگان محترمی بمن پیشنهاد هایی دررابطه با ازدواج سیاسی با فرهاد نازنین را داده اند. ومن اغلب بدون اینکه رفته باشم برای گل چیدن ازدادن بلی استنکاف کرده ام. اینک فرصت را غنیمت شمردم ودرحالیکه جناح راست سنتی بشدت احساس خطرجدی کرده وهمۀ دارایی انسانی اش را به صحنه خوانده است که به یک ترفند وکلکی بتوانند با نام مشایی کلک مزاحمت بسیارخطرناک احمدی نژاد را بکنند؛ تا جاییکه بعد ازپروژه های امام زمان گیری ورمال خفه کنی وجن گیربازی کم ثمر، وعدم دستیابی به مستندات فساد های مالی ادعایی؛ و با دستگیری نزدیک ترین یاران اسفندیارمشایی ازدفترکارش؛ فقط یک گام دیگربه شکارمهندس مشایی نیازدارند تا بیازمایند واکنش احمدی نژاد را با نتیجۀ غیرقابل مهار. بیایم وادای دینی بکنم به رنج هایی که وحشیانه به جعفری تحمیل شد وهم کمی راجع به شباهت ها وتفاوت های آرایمان بنویسم. زیرا که مطمئنم به شما هم کمک خواهد کرد که بیشتر با انواع نگاه ها آشنا بشوید.

3-من وجعفری مثل فیل وفنجان می مانیم ازجهت شباهت های شخصی که درکمیّت ها من فیلم فرهاد فنجان؛ ودرکیفیّت ها فرهاد فیل است ومن فنجان. بنابراین ترجیح می دهم که وارد باختم درترازوی شباهت های شخصی نشوم ویک راست بروم بسراغ شباهت ها وتفاوت های فکری وتحلیلی. وقبل از متن این رخصت را بطلبم ازفرهاد جعفری نازنین که اگردرمعرفی مواضع ایشان دچارخبط وخطایی شدم مرا ببخشند. زیرا که من آرای جعفری را تا همین چند ماه پیش تعقیب نکرده ام ودراین مدت محدود هم فقط برخی ازنوشته های اورا مطالعه کرده ام. لذا داوریم بیشتر مبتنی بر مواردی است که ایشان درهنگام اعلام رأیش به بی بی سی گفته بود وآنچه که در دو سه ماه اخیر نوشته است.

4- دربدو امرچنین می فهمیدم که جعفری هم مثل خود من به این حس رسیده است که احمدی نژاد فردی ایدئولوژیک دینی به تعریف الیگارشی روحانی نیست وفردی با ایدئولوژی عرفی ترودربرخی مواضع می شود اورا لیبرال غریزی ومحدود هم دانست. و اینطورپیش خودم توجیه کرده بودم که جعفری 13 یا 14 موردی که برای توجیه علت رأی خودش به احمدی نژاد به بی بی سی گفته است برای پوشاندن گرایش وذائقۀ اصلی ولیبرال خودش است. ونخواسته با برشمردن تفاوت های احمدی نژاد با روحانیت حاکم برای ایشان درد سردرست کند. چون که مواضع اعلامی توسط جعفری بوِیژه درتأیید مواضع اتمی وضد استکباری چهارسال اول احمدی نژاد بیشتر به مواضع چپ های رادیکال سابق شباهت داشت تا آدمی راست ولیبرال. اگر موارد توجیهی رأی حعفری به احمدی نژاد را سیاسی می فهمیدی ونه فلسفی؛ حد اکثر تخفیفی که می شد به جعفری درموقع انتخابات 88 داد این بود که اورا سوسیال دموکراتی با بوی تند چپ دانست درحالی که رمان او مشحون ازآموزه های لیبرالیسم است.

5- بعدها هم حتی تا این اواخرکه شاه بیت استنادات جعفری به "مردی ازجنس جمهور یا مردم" بودن احمدی نژاد بود؛ من هنوزهم بوی چپ بودن جعفری را بیشتر استشمام می کردم تا یک جعفری لیبرال دموکرات راست کیش. زیرا که حداقل در شعارهای چپ ها بیشترازشعارهای راست ها -چپ وراست شناخته شدۀ جهانی- ما با واژه های "مردم" ، "جمهور" ، "توده" ، "ازجنس مردم" وخلاصه نوع اصطلاحات پوپولیستی مواجه هستیم. لذا بازهم براین گمان استواربودم که فرهاد جعفری و در گرایشش به احمدی نژاد بیشترازجنبه های فلسفی وارد می شود ونه سیاسی. و گفتار سیاسی اش جنبۀ پوشاندن مذمومیت وحساسیت واژۀ لیبرال درساختارحکومت ایران دارد. یعنی درست منطبق با دیدگاه خودم. من نیز اگرناچارنباشم دوست ندارم ازواژۀ لیبرال برای مواضع احمدی نژاد استفاده کنم والیگارشی را برعلیه اش بشورانم. چون درحقیقت هم احمدی نژاد یک لیبرالیست مدرن نیست ودرادامه خواهم گفت چرا.

6- اما آخرین نوشته ای که دروبلاگ جعفری خواندم وبطورتلویح وتصریح درانتقاد ازاحمدی نژاد نوشته شده است. مرا متقاعد کرد که گویا ازابتدا هم فرهادجعفری احمدی نژاد را درقوارۀ یک سیاستمدارلیبرال دموکرات برآورد کرده است. وحتی رأی اوبه احمدی نژاد ازاین منظروسیاسی بوده است ونه مثل تمایل من که گرایشی فلسفی است وچنین باوردارم که نوع حرکت احمدی نژاد مارا خواسته یا نا خواسته ودانسته یا نادانسته بسمت یک لیبرالیسم محدود درحوزه های اجتماعی واخیراً هم با احتیاط درحوزه های سیاست خارجی خواهد برد. ومارا هم ازمذهب بسیارفناتیک وضدزندگی روحانیان خلاص خواهد کرد وهم ما خواهیم توانست با تشکیل حکومتی مدرن وتمام مسیرعقب مانده ازدیگران رادرپیش بگیریم. لذاست که اینک یک خط فارغ پر رنگی را بین احمدی نژاد خواهی خودم با احمدی نژاد دوستی جعفری می بینم و تشخیص می دهم. بویژه آنجایی که اوحتی کروبی را جزوی ازالیگارشی متصلب می داند وبه او می تازد درحالیکه من به این دلیل قطعی به کروبی متمایل بودم وهنوزهم هستم که اورا سیاستمداری متحول به لیبرالیسم تشخیص داده بودم.

7- قصۀ مفصلی است اگربخواهم به مشخصات شکلی ومحتوایی مردمان لیبرال دموکرات مدرن بپردازم. وممکن است درآینده ای نزدیک این فرصت فراهم شود که نظر خودم رامشروح تربگویم ولی عجالتاً عرض می کنم که احمدی نژاد نه ازنظر شکلی ونه ازنظر محتوایی نمی تواند یک لیبرال دموکرات ارزیابی شود. واتفاقاً این موضوع اصلی ترین مانع هم است که ما نمی توانیم مخالفان غیرایدئولوژیک احمدی نژاد را به پشتیبانی ازاو ترغیب کنیم. انسان لیبرال ازنظرشکل ظاهری زیبایی پسند ومد روزاست واگرسادگی را می پسندد بیشتربرای راحتی است ونه نمایش ساده زیستی. چون انسان مدرن درموقع لزوم تجمل را وتشریفات را هم دوست دارد. لیبرال دموکرات که شرط پیشینی اش مدرن بودن ومتجدد بودن است؛ از نظرزبان وادبیات نیز اززبان وادبیات مدرن وفاخراستفاده می کند. زبان وادبیاتی که مخصوص قشر فرهیخته ودانشگاهی است. ونه اززبان مردم کوچه وبازار وادبیات محاوره ای. و در سویی دیگر از نظرمحتوایی هم لیبرال دموکرات ها دانش محوروبرنامه محورند. و هنگام مواجهه با سوالات فنی وعلمی اززبان آمارهای مستند وفیلم واسلاید و نمودار و... بهره می گیرند. ودریک کلام پایبند به همۀ اجزاء گفتمان مدرن هستند.

8- درست است که گفتمان احمدی نژاد با زبان غیرمدرن مدرن ترازگفتمان مثلاً خاتمی یا... با ادبیات مدرن است. -توجه می دهم به نوع نامه نگاری ها واظهارات اداری احمدی نژاد که با اینکه ازخاستگاه ساده باوری سنتی او برمی خیزد ولی به نوع مکاتبات اداری خارج ازتکلف والقاب وقت تلف کن وچاپلوس وسادۀ مدرن بیشتر شبیه است تا ادبیات پرتکلف وسنگین وایستای رایج در جمهوری اسلامی قبل از احمدی نژاد- ولی این فقط یک وجه ازیک گفتمان مدرن را پوشش می دهد و پاسخگوی کلیات این گفتمان نیست. وهمین طوراست رفتارهای ایشان مثل عدم پایبندی به پروتکل های تشریفاتی وازاین قبیل. 

9- خلاصه اینکه گفتمان احمدی نژاد با مراجعه وباوربه گفتمان مدرن تولید شدۀ بعد از انقلاب صنعتی درغرب که مشخصۀ اصلی یک سیاستمدارلیبرال دموکرات است شکل نگرفته وتکوین نیافته، بلکه او آموزه های ساده زیستی جوامع اولیه را تبعیت می کند که اتفاقاً بسیاری ازآن ها نیز با گفتمان سادۀ مدرن همپوشان است. لذا ازاینکه فکر بکنیم احمدی نژاد سیاستمداری مدرن تاحد لیبرال دموکرات است نوعی ساده انگاری وآدرس اشتباه است. البته مهندس مشایی ازهرجهت نشانه های یک لیبرال مدرن را بیشتربروزمی دهد. 

10- بنابراین من وفرهاد جعفری با دودیدگاه کاملاً متفاوت احمدی نژاد را تأیید می کنیم. جعفری احمدی نژاد را سیاستمداری طرازامروزجهانی تصویرمی کند وبه او اعتراض می کند که چرا بوجوه دیگرومورد نیازچنین سیاستمداری وارد نمی شود واهتمام ندارد. درحالیکه رویکرد من به احمدی نژاد یک زیربنای فلسفی دارد ومعتقدم که رفتارهای بیشترغریزی احمدی نژاد وبا توجه به ساختارمحکم شخصیت او این توانایی را دارد که مارا ازحکومت دین حد اکثری وهژمون و بلاتکلیف رهایی داده وبه یک حکومت عرفی گذاردهد. البته که احمدی نژاد هم استعداد تغییردارد وهم امکان تغییر. همانطور که درحال حاضرنشانه های پررنگی ازعقلانیت درسیاست خارجی او نمودار شده است، هیچ بعید نیست بتواند وبسرعت در سایرحوزه ها هم به گفتمان مدرن خوش آمد بگوید ویک لیبرال دموکرات شود. ولی توصیۀ من احتیاط و مراقبت است همراه با تشوق وپشتیبانی. وبا تشکروپوزش ازفرهادجعفری نویسنده و لیبرال که این پست طولانی را مجازکرد. یا...هو

۱۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
پست هاتان در گوگل ریدر توسط آدم های پر مخاطب باز نشر می شود. من از همان جا با این وبلاگ آشنا شدم. شما در شبکه های اجتماعی هم فعالید؟
بحث هایی که در بخش نظرات این وبلاگ به چالش کشیده میشوند خوب است ولی به دلیل رشد و محبوبیت گودر و فضای چالشی که در آنجا هست فکر می کنم اگر خودتان در آنجا بیشتر فعال باشید بحث ها جالب تر میشوند.اگر هم هستید ممکت است بگید با کدوم آی دی؟

Eric Calabros گفت...

با همین قیاس که بین احمدی نژاد و یک انسان لیبرال دموکرات انجام داده ای، اگر دلقک ایرانی را مقایسه کنم به این نتیجه می رسم که قاعدتاً نباید از قصاص حمایت کند آن هم از نوع مذکورش.
بهتر است درگیر مصادیق نشویم

Saeed گفت...

اسم مجازی من دکتر چپقی هست.در بالاترین با یک اسم دیگر میخوام بهت کمک کنم.
ساعت12.20 به وقت کانادا هست دارم حرفهای اوباما را زنده از سی ان ان گوش می دهم. داره میگه دنیا عوض شده ما و دیکران نمی توانیم از روشهای قدیمی به خواست دنیای جدید به خصوص در خاورمیانه و شمال آفریقا جواب بدیم. یاد مضع گیری های شجاعانه و " مدرن " اول این " کوتوله" خودمون احمدی نژاد بعدا موضع گیری شجا عانه تر شما که در قدرت نیستید. ممنونم از رفیق جوانم که آدرس تو را به من داد و گفت " این عتیقه هم سن و سالت را دنبال کن ".با معذرت از خودم و خودمون. در هر حال بهترین هدیه بود که میتوانست بهم بده. کارهاتو دارم با دقت دنبال میکنم و به احمدی نژاد فکر میکنم که به قول ما جوانهای قدیم چند چهار راه از اوباما جولو تر به مردم شریف ایران گفت مسیر این هست که با هم باید بریم......یا هو و بوس

ناشناس گفت...

لیبرال دمکرات از ننه زاده شده چنین افاضات فرمودند:
احمدي نژاد با بررسي وضعيت بارش و تغييرات آب و هوايي در يك سال اخير در منطقه آسيا و اروپا تصريح كرد: بر اساس اخباري كه صحت آن در مورد وضعيت آب و هوا مورد تاييد قرار گرفته است، كشورهاي اروپايي با استفاده از تجهيزاتي خاص، به گونه اي عمل كرده اند كه ابرها تخليه شده و ابرهاي بارش زا به كشوري هاي منطقه از جمله ايران نرسد.
ایشان هواشناس از ننه زاده شده هم هستند در کنار دکتر بودن و کلید سعادت آینده بشر بودن تازگی در امور نفت هم فهمیده شده که مهندس از ننه زاده شده هستند وسرپرست وزارت نفت ببخشید مال باباشونه خوب شده اند
آی جوانان ایران برقصید که داره همه چی به دست توانای ایشان با همین تئوری های منحصر به فرد انقدر با حال می شه که نه تنها رقص عربی آزاد آزاد میشه که بارون هم زیادمیاد یه چند سال دیگه اوبامای عقب مونده باید بیاد ازما ابر بخره کیلویی خدادتومن مردمش از تشنگی نمیرن
اگه دروغ می گم از همین دلقک بپرسین می دونه این لندن کوفتی تا پارسال همش بارون میامد حالا دکتر امسال با مدد از الهامات مهندس دهنشون رو سرویس کرده یه دو قطره بارون بیشتر امسال نیومده ... حالا کجاشو دیدین این اوله کاره ببین دکتر چه ها کنه بزن وبرقص حال و حول نه روضه نه نوحه همش حال وحول

ادوارد البی دوم گفت...

این که بشه ابرها رو در منطقه دلخواه به باران تبدیل کرد ریشه علمی داره. احمدی‌نژاد حرف بی‌ربطی نزده. چرا وقتی از کسی خوشمون نمی‌آد کلا هر چی می‌گه رو مزخرف می‌دونیم!؟

ناشناس گفت...

به نظر من احمدی نژاد از اول برای چنین روزی برنامه ریزی کرده بود روند تغییر احمدی نژاد کاملاً تدریجی و البته هوشمندانه و مبتنی بر یکسری اصول ثابت است. اگر احمدی نژاد می خواست فقط یکی از افکارش را که در دو سال اخیر بروز داده است مثلاً در مورد حجاب، تمدن ایران باستان یا ... مدتی قبل از انتخابات دهم بروز بدهد محال بود اجازه بدهند رأی بیاورد ولی او با هوشمندی تمام در چهار سال اول اقشار متوسط به پایین جامعه را که خطری برای رژیم محسوب نمی شدند جذب کرد تا پشتوانه آرایی داشته باشد و تازه در دور دوم بود که از افکار بدیع خود رونمایی کرد. اگر سخنرانی های مختلف او را گوش دهید یا بخوانید خواهید دید که وی قادر است با هر قشری به زبانی صحبت کند که آنها را مجذوب خودش کند به عبارت دیگر صحبت های احمدی نژاد در جمع نخبگان جامعه در حد یک لیبرال، با مردم یک شهر یا روستای دور افتاده کاملاً عامیانه و در جمعی دیگر کاملاً وطن پرستانه است. البته همه اینها جزء اصول او هستند ولی اینکه با هر قشری چگونه صحبت کند را به فراخور شرایط تغییر میدهد و البته مشایی در واقع ابزار مهمی برای او در گذار از سطح برخورد صرفاً با اقشار متوسط به پایین به سمت سایر اقشار بوده است.

حمید ق.م گفت...

"ناشناس گفت...
لیبرال دمکرات از ننه زاده شده چنین افاضات فرمودند...ایشان هواشناس از ننه زاده شده هم هستند در کنار دکتر بودن و کلید سعادت آینده بشر بودن ...آی جوانان ایران برقصید که داره همه چی به دست توانای ایشان با همین تئوری های منحصر به فرد... اگه دروغ می گم از همین دلقک بپرسین... "

آشنا و نه ناشناس حمید ق.م گفت...
جامعه مدنی از ننه زاده شده چنین افاضات فرمودند: جامعه مدنی مورد نظر ما همان مدینه النبی است بعد که جامعه مدنی مثل بارباپاپا تبدیل به جامعه زدنی شد چنین افاضات فرمودند:من یک تدارکاتچی بیشتر نبودم ... و دانشجویان معترض 18 تیر یک مشت اوباش و اراذل هستند...
ایشان دکترای فلسفه دارند چرا که 4 سال فلسفه در دوره لیسانس گذرانده اند...
اما ای تماشاگران سیرک بشتابید "کلید سعادت آینده بشر بودن" در سیستم شتر گاو پلنگ مدرنیته مدینه النبی ایشان است...
درسته که طرف را به بسیج محله شان راه نمی دادند برای گفتگو...اما ایشان میخواستند با کدخدای جهان گفتگوی تمدن میل فرمایند...
واکنون هم از طرف ما از رهبر بخاطر ظلمی که به او در 2 سال اخیر شده عذر خواهی می کند...
آی جوانان ایران نرقصید! صبر کنید! تا لیبرال دموکراسی را مثل مرغ درسته با تمام مخلفاتش در هتل گردان برج میلاد توسط یک گارسون خوش تیپ غربی نه توسط احمدی نژاد بد تیپ و در یک غذاخوری پایین شهر برایتان سرو کنند بعد با دوست دخترتان که یک تاپ وشلوارک دارد بریزید بیرون و برقصید...
جان مادرتان یه ذره هم ته آن را برای ما دهاتی ها نگه دارید حتی به بهای ریشخند کردن ما...
اگه دروغ می گم از همین ناشناس بپرسین!...آدرسش را که دارید:
COM .ناشناسWWW.

Dalghak.Irani گفت...

قربان همه تان بروم. معذرت می خواهم دیرشده. امروزتا آخروقت برمی گردم وتک تک سلام می کنم به شما یاران. ببخشید. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس اول
سلام. نه من درشبکه های دیگرفعال نیستم. همین وبلاگ را هم بسختی اداره می کنم. با این همه اگرفرصت داشتم وفعال شدم خدمت خواهم رسید. مرسی که من را پیدا کرده ای. ومقدمت را دمت گرم عرض می کنم. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

Eric Calabros
سلام. آره بهتراست که وارد مصادیق نشویم اریک. درضمن می دانی که من مفهوم واژۀ های خشن را ابتدا قلب می کنم ووقتی درمعنای جدید ازخشونت تهی شدند با ان ها موافقت می کنم. آخر اگرمن اهل قصاص بهمان قساوتی که شماها یادگرفته اید ازملای محله-چون زمان ما آخوندها مهربان بودند واصلاً حرفی ازاین حدوقصاص وسنگساروکشتارنمی زدند- بودم می رفتم حداکثرمی شدم شیرعلی قصاب ونه دلقک مسخره وترسو! یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام دکترسعید چپقی.
قربان بنده نوازی فرموده اید. قدمتان بروی چشمان دلقک که آمده اید وپایمردید که مسیر تاریخ را یک اپسیلون هم شده زوربزنیم بطرف زیبایی ولذت وزندگی برای بچه های نازنین مان درایران. من که همه جوره پایه ام بقول فارسی سرۀ امروزی. حالا که دیگر دکترچپقی هم همراهم شده شک ندارم که آن لبخند حتی شده کمرنگ هم ولی ثابت وهمیشگی روی لب های جوانان ایرانی درکوچه وخیابان های ایران نزدیک ترهم اتفاق خواهد افتاد. خوش آمد می گویم وکیبوردت را می فشارم. با این امید که دستم را بگیری تا دستت را بفشارم بزودی. لندن یا کانادا. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

ازادوارد آلبی نازنین هم متشکرم که پاسخ مناسبی داده اند بدوست ناشناس مان که احمدی نژاد بدلش نمی نشیند مثل خیلی های دیگر که من هم اشاره کرده ام چرا. ولی لحنش باید کمی با مقدمۀ آرامتری بود تا انتقام جویانه نباشد. وخودش را اذیت نکند. چون انسان قبل ازبدوبیراه وتمسخر دیگری مقدارمعتنابهی ازاین عصبیت را خودش تولیدوتناول می کند. وبعد ازاظهارش بطرف هم ازدست خودش تخلیه نمی شود. بویژه اگر بداند ما با احمدی نژاد احداخوتی نداریم وبا هیچ سیاستمداردیگری. ما فقط حساس به سرنوشت خودمان بچه هایمان وهموطنان مان ووطن مان هستیم. نه یک کلمه بیش ونه یک کلمه کم. مرسی ادوارد ازکمک هایت. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

مرسی حمید ازقم.
سلام
اگرنام وکنیه ات را درست گفته باشم تو باید یکی ازدوحمید فرهیخته ونازنینی باشید که ازروزاول یعنی پست سکولاریسم مهوع با من بوده اید. اما حمید م را هم که جلو ق گذاشته بودی اول خواندم حمید قبل ازمیلاد ودیدم خیلی زیاد می شود تاریخ پیدایشت وترجیح دادم که م اول چه شهرتی می تواند باشد که شما داری مثلاً مرفاوی. یا مناجاتی. یا مهدوی کیا. مجیدی. یا... خلاصه کنم که بدلیل ذوق زدگیم ازکامنت آسیستانت خواستم خوشمزگی کنم. که مرسی ودوستت دارم. یا...هو