1-بشار اسد غیر منتظره آمده است تا برنامۀ افتتاح سال تحصیلی دانشگاه ها با سخنرانی محمود احمدی نژاد در دانشگاه تهران را بهم بزند و تعویق آن را توجیه کند، یا احمدی نژاد به عمد ساعت و روز این دو مورد را منطبق بر هم انتخاب کرده است که ببهانۀ اولی از زیر بار دومی در برود. تا این ساعت سبزها گفته اند دومی و زردها اصرار کرده اند به اولی. و من قضاوتی ندارم چرا که حساسیتی هم ندارم برآبروی دانشگاهی ِ احمدی نژاد که خودش هم می داند که ندارد؛ وتازه یک سال است که کامران دانشجو را مأموریت ویژه داده برای بردن بلدوزر به دانشگاه بقصد هموار کردن قلب دانشجویان به صراط احمدی نژاد. ضمن اینکه...
2- من کار مهمتری دارم در محل دیده بانی دلقک شما. من دارم ابعاد جهنمی را رصد می کنم که هیچ گاه به این عمق و به این گند و به این سوزندگی و... در پیش زمینه و به این گستره و به این خوشبویی و به این گرما بخشی بهشتی در پس زمینه اتفاق نیفتاده در سی و دو سال برزخی این جهنم بالفعل ترکیب دین وسیاست. همیشه رسم بر این بود که لعابی از آب دهان یک روسپی خوش اندام وخوشبو ولب قرمز را می کشیدند بروی ویرانه های لاشه هایی که از بس در رقابت شهوت سیری ناپذیر مسلمانی شان دست بدست شده اند که قابل شناسایی نباشند و در زیر نور نئون های سرخ وقیح با دندان های فاصله دار زرد کریه شان می خندیدند که: "همۀ مسئولین یدواحده هستند."
3- می دانم که برنامه بود و است که آیت الله خامنه ای عن قریب به قم برود. اینک خبرهای مخالفان حاکی از لغو یا تعویق این سفر است بعلت عدم تمکین روحانیان شهیر شهر در پذیرش پارکاب بودن کالسکۀ زرین ولایت امر. چه این لغو وتعویق یا علت بار شده به آن درست باشد یانه فرقی نمی کند در اصل ماجرا که دیگر این شکاف به هیچ انگشت پطرس فداکاری جواب نخواهد داد و ترک افتاده برشیشۀ عمر حاکمان زر و زور و تزویر با هیچ الماسی هم قابل قطع کردن مسیربسرعت پیش رونده اش نیست. وبسیار طبیعی است:
4- همۀ "زَر"ی که شاه گذاشته بود برایشان از زیر بناها ی بهترین در منطقه و دوم در آسیا و انبارهای پر و نیروی انسانی با کیفیت و مردمان مؤمن و کارگزاران شریف و توان تولید نفت 6 میلیون بشکه ای و صادرات نفت 4/7 میلیون بشکه ای و... را در هرج و مرج انقلاب و ابتدا بی تجربگی و سپس فساد کارگزاران و تار و مار نیروی انسانی کیفی عظیم و مصرف همۀ انبارها و ذخایر و زیربناها و... جنگ و بی برنامگی و دون پایگی و میان مایگی و شعارهای خررنگ کن ضدزندگی و زیبایی؛ و در همان هنوز حیات امام خمینی و بدست و تدبیر همین رهبرپوزیسیون( آیت الله خامنه ای) و همین رهبر اپوزیسیون (مهندس موسوی) هزینه کردند و تمام.
5- و طفلک! آیت الله خامنه ای ماند بدون زری که معلم انقلاب ( دکترشریعتی) آنرا یکی ازپایه های مقوم حکومت خلیفه گری معرفی کرده بود. و ناچار آیت الله متوجه دو پایۀ دیگر قدرت یعنی تزویر و زورشد. و از بین آندو تزویر را اولویت داد. زیرا که همانقدرکه تزویر ذاتی آخوند و خرافه بود و آشنا و درس شده و رام و گوش بفرمان و راحت الحلقوم؛ زور عرضی بود و نا آشنا و ترس آور و تدریس نکرده و سربازی نرفته و...
هر چند آیت الله فقط شش ماه بعد از انقلاب سوار امنیت و اطلاعات این کشور بد شانس شد در وزارت دفاع ملی دکتر چمران و دیگر از گرده اش پایین نیامد تا زور را بعنوان بدیهی ترین ابزار قدرت، بسیار خوب و مستعد یاد گرفت، ولی همانطورکه گفتم در بدو رهبری هنوز سلاح آشنا و خورند نعلین (تزویر) کارآیی مناسبی داشت و لزومی برای رفتن با عجله بسراغ چکمه نبود.
6- هاشمی و خاتمی چه اعتراف بکنند یانه؛ هر دو هماهنگ و دانسته و موافق با تزویر و با بکارگیری عملی آن در تدبیر، بدست رهبر و مقتدایشان آیت الله خامنه ای سیاست کردند. و البته هاشمی کمتر و خاتمی بیشتر به ملت ایران خیانت کردند. نوبت بعدی هرچند به محموداحمدی نژاد رسید که خودش تزویر مجسم و با اداهای یادگرفته در مدرنیته هم بود ولی نهایتاً این زر(قیمت نفت) بود که مجدداً به هواخواهی احمدی نژاد چنان اوج گرفت که همۀ گل و گشاد بازی های عامه وخاصه را پرکرد وحاکمان طفیل را بر قرار نشان داد.
7- القصه کار به زار کشید در کارزار انتخاب 88 و زور هم با همۀ پر زوری و عریان به میدان گسیل شد و به این ترتیب تزویر و زور که بیشتر کاربرد جوامع قدیم دارند و در جوامع جدید فقط بصورت مقطعی و کوتاه مدت- آن هم برروی توده های فقیر و اسیر ونه بزرگان مفت خورده تاخرخره وسیر- قابل بهره برداری هستند؛ اینک تمام شده اند و تمام نقش را داده اند به "زَر" که آیا از پس این همه زیاده خواهی های رسم کرده از سوی احمدی نژاد بر خواهد آمد یانه.
مسلماً نه. به این دلیل بدیهی که احمدی نژا د قوارۀ "آدم خَری" خود را چنان گسترده از نظر کمیت و چنان متنوع از نظر کیفیت انتخاب کرده است که نه تنها نفت 60 دلاری جواب نمی دهد بلکه مکیدن خون طبقات متوسط و زیر متوسط - نه فقیر در حد کمیته امدادی- تحت کلک هدفمندی یارانه ها هم- اگرجرأتش را بکند و اجراکند- کفایت نخواهد کرد.
8- و "قم" اگر بودجه های سرسام آور نباشد با چه خودش را "حوزه های دینی مستقل!" خواهد عزیز بی جهت کرد. لابد با سهم امام طلافروشان معتصب! و معلوم است که درسربالایی، هیچ خری به خر بموازاتش رحم نخواهد کرد درانداختن بار گناهان "چرا داریم سر می خوریم به سراشیب." و چه کسی بهتر از آیت الله برای کبیره ترین گناه!
البته آیت الله خامنه ای همانقدر که تحت فشار است این روزها برای چگونه مجدداً این از هم گسیختگی هیئت حاکمه را جمع بکند؛ در ضمن تنها شانس ناچیز برای بر گرداندن آرامش نسبی به این بهم ریختگی هم است. و من اگر از خودم و دلقکی صلحبانم اولاً و خدای خودم ثانیاً خجالت نمی کشیدم، و به آیندۀ بعد از فروپاشی ایران بیمناک نبودم بهترین آرزویم می توانست این باشد که حضرت عزرائیل یک نگاه دقیق تری به هفتادساله های خیابان پاستور می کرد. آیا به اندازۀ کافی متنعم نبوده اند آقا! یا...هو
بعدازتحریر:
می خواستم بنویسم که بشار اسد آمده ایران وبه احمدی نژادگفته ممه را لولو برده و من تازه دست دردست ملک عبدالله ازلبنان برگشته ام ومی دانی که حسن نصرالله هم هوادارروشنفکران دینی شماست تا تو. وتورا بیشتر دررودربایستی خامنه ای ودلار های نفتی دوست دارد؛ پس اگررفتی لبنان شلوغ نکن آسته برو آسته بیا که هیلاری شاخت نزند. واحمدی نژادگفته چشم والبته خواهش کرده که سفارشش را به هیلاری بکند تا این گفتگوهای لعنتی را زودترازسربگیرد. وگله کرده که: بابا این زن چقدر سفت است. بازصد رحمت به جورج بوش که یک شعاری می داد وبعدش هم یادش می رفت چی گفته. این خانم که اخیراً هم درارتباط با من وگفته هایم لال شده بحمدلله؛ وقتی گیرمیدهد گیرش سه پیچ است وتصمیمی برای رفع گیرندارد.خب نوشته طولانی شد واین را نگفتم ومی گذارم برای روزهای آینده. ولی اگر فرصت نشد بدانید که من گفتم احمدی نژاد اگربه لبنان برود یکی از بی خاصیت ترین وآرام ترین سفرهای سیاسی اش را خواهدکرد وبرخواهد گشت.
2- من کار مهمتری دارم در محل دیده بانی دلقک شما. من دارم ابعاد جهنمی را رصد می کنم که هیچ گاه به این عمق و به این گند و به این سوزندگی و... در پیش زمینه و به این گستره و به این خوشبویی و به این گرما بخشی بهشتی در پس زمینه اتفاق نیفتاده در سی و دو سال برزخی این جهنم بالفعل ترکیب دین وسیاست. همیشه رسم بر این بود که لعابی از آب دهان یک روسپی خوش اندام وخوشبو ولب قرمز را می کشیدند بروی ویرانه های لاشه هایی که از بس در رقابت شهوت سیری ناپذیر مسلمانی شان دست بدست شده اند که قابل شناسایی نباشند و در زیر نور نئون های سرخ وقیح با دندان های فاصله دار زرد کریه شان می خندیدند که: "همۀ مسئولین یدواحده هستند."
3- می دانم که برنامه بود و است که آیت الله خامنه ای عن قریب به قم برود. اینک خبرهای مخالفان حاکی از لغو یا تعویق این سفر است بعلت عدم تمکین روحانیان شهیر شهر در پذیرش پارکاب بودن کالسکۀ زرین ولایت امر. چه این لغو وتعویق یا علت بار شده به آن درست باشد یانه فرقی نمی کند در اصل ماجرا که دیگر این شکاف به هیچ انگشت پطرس فداکاری جواب نخواهد داد و ترک افتاده برشیشۀ عمر حاکمان زر و زور و تزویر با هیچ الماسی هم قابل قطع کردن مسیربسرعت پیش رونده اش نیست. وبسیار طبیعی است:
4- همۀ "زَر"ی که شاه گذاشته بود برایشان از زیر بناها ی بهترین در منطقه و دوم در آسیا و انبارهای پر و نیروی انسانی با کیفیت و مردمان مؤمن و کارگزاران شریف و توان تولید نفت 6 میلیون بشکه ای و صادرات نفت 4/7 میلیون بشکه ای و... را در هرج و مرج انقلاب و ابتدا بی تجربگی و سپس فساد کارگزاران و تار و مار نیروی انسانی کیفی عظیم و مصرف همۀ انبارها و ذخایر و زیربناها و... جنگ و بی برنامگی و دون پایگی و میان مایگی و شعارهای خررنگ کن ضدزندگی و زیبایی؛ و در همان هنوز حیات امام خمینی و بدست و تدبیر همین رهبرپوزیسیون( آیت الله خامنه ای) و همین رهبر اپوزیسیون (مهندس موسوی) هزینه کردند و تمام.
5- و طفلک! آیت الله خامنه ای ماند بدون زری که معلم انقلاب ( دکترشریعتی) آنرا یکی ازپایه های مقوم حکومت خلیفه گری معرفی کرده بود. و ناچار آیت الله متوجه دو پایۀ دیگر قدرت یعنی تزویر و زورشد. و از بین آندو تزویر را اولویت داد. زیرا که همانقدرکه تزویر ذاتی آخوند و خرافه بود و آشنا و درس شده و رام و گوش بفرمان و راحت الحلقوم؛ زور عرضی بود و نا آشنا و ترس آور و تدریس نکرده و سربازی نرفته و...
هر چند آیت الله فقط شش ماه بعد از انقلاب سوار امنیت و اطلاعات این کشور بد شانس شد در وزارت دفاع ملی دکتر چمران و دیگر از گرده اش پایین نیامد تا زور را بعنوان بدیهی ترین ابزار قدرت، بسیار خوب و مستعد یاد گرفت، ولی همانطورکه گفتم در بدو رهبری هنوز سلاح آشنا و خورند نعلین (تزویر) کارآیی مناسبی داشت و لزومی برای رفتن با عجله بسراغ چکمه نبود.
6- هاشمی و خاتمی چه اعتراف بکنند یانه؛ هر دو هماهنگ و دانسته و موافق با تزویر و با بکارگیری عملی آن در تدبیر، بدست رهبر و مقتدایشان آیت الله خامنه ای سیاست کردند. و البته هاشمی کمتر و خاتمی بیشتر به ملت ایران خیانت کردند. نوبت بعدی هرچند به محموداحمدی نژاد رسید که خودش تزویر مجسم و با اداهای یادگرفته در مدرنیته هم بود ولی نهایتاً این زر(قیمت نفت) بود که مجدداً به هواخواهی احمدی نژاد چنان اوج گرفت که همۀ گل و گشاد بازی های عامه وخاصه را پرکرد وحاکمان طفیل را بر قرار نشان داد.
7- القصه کار به زار کشید در کارزار انتخاب 88 و زور هم با همۀ پر زوری و عریان به میدان گسیل شد و به این ترتیب تزویر و زور که بیشتر کاربرد جوامع قدیم دارند و در جوامع جدید فقط بصورت مقطعی و کوتاه مدت- آن هم برروی توده های فقیر و اسیر ونه بزرگان مفت خورده تاخرخره وسیر- قابل بهره برداری هستند؛ اینک تمام شده اند و تمام نقش را داده اند به "زَر" که آیا از پس این همه زیاده خواهی های رسم کرده از سوی احمدی نژاد بر خواهد آمد یانه.
مسلماً نه. به این دلیل بدیهی که احمدی نژا د قوارۀ "آدم خَری" خود را چنان گسترده از نظر کمیت و چنان متنوع از نظر کیفیت انتخاب کرده است که نه تنها نفت 60 دلاری جواب نمی دهد بلکه مکیدن خون طبقات متوسط و زیر متوسط - نه فقیر در حد کمیته امدادی- تحت کلک هدفمندی یارانه ها هم- اگرجرأتش را بکند و اجراکند- کفایت نخواهد کرد.
8- و "قم" اگر بودجه های سرسام آور نباشد با چه خودش را "حوزه های دینی مستقل!" خواهد عزیز بی جهت کرد. لابد با سهم امام طلافروشان معتصب! و معلوم است که درسربالایی، هیچ خری به خر بموازاتش رحم نخواهد کرد درانداختن بار گناهان "چرا داریم سر می خوریم به سراشیب." و چه کسی بهتر از آیت الله برای کبیره ترین گناه!
البته آیت الله خامنه ای همانقدر که تحت فشار است این روزها برای چگونه مجدداً این از هم گسیختگی هیئت حاکمه را جمع بکند؛ در ضمن تنها شانس ناچیز برای بر گرداندن آرامش نسبی به این بهم ریختگی هم است. و من اگر از خودم و دلقکی صلحبانم اولاً و خدای خودم ثانیاً خجالت نمی کشیدم، و به آیندۀ بعد از فروپاشی ایران بیمناک نبودم بهترین آرزویم می توانست این باشد که حضرت عزرائیل یک نگاه دقیق تری به هفتادساله های خیابان پاستور می کرد. آیا به اندازۀ کافی متنعم نبوده اند آقا! یا...هو
بعدازتحریر:
می خواستم بنویسم که بشار اسد آمده ایران وبه احمدی نژادگفته ممه را لولو برده و من تازه دست دردست ملک عبدالله ازلبنان برگشته ام ومی دانی که حسن نصرالله هم هوادارروشنفکران دینی شماست تا تو. وتورا بیشتر دررودربایستی خامنه ای ودلار های نفتی دوست دارد؛ پس اگررفتی لبنان شلوغ نکن آسته برو آسته بیا که هیلاری شاخت نزند. واحمدی نژادگفته چشم والبته خواهش کرده که سفارشش را به هیلاری بکند تا این گفتگوهای لعنتی را زودترازسربگیرد. وگله کرده که: بابا این زن چقدر سفت است. بازصد رحمت به جورج بوش که یک شعاری می داد وبعدش هم یادش می رفت چی گفته. این خانم که اخیراً هم درارتباط با من وگفته هایم لال شده بحمدلله؛ وقتی گیرمیدهد گیرش سه پیچ است وتصمیمی برای رفع گیرندارد.خب نوشته طولانی شد واین را نگفتم ومی گذارم برای روزهای آینده. ولی اگر فرصت نشد بدانید که من گفتم احمدی نژاد اگربه لبنان برود یکی از بی خاصیت ترین وآرام ترین سفرهای سیاسی اش را خواهدکرد وبرخواهد گشت.
۷ نظر:
استاد ارجمند
سلام و عرض ادب
در مورد خاتمي چندان با شما موافق نيستم يا حداقل به اين باور نرسيده ام. بنظرم خاتمي خودش است. گمان هم نكنم سعي در فريب جماعتي داشت كه به او باور داشتند. در زماني كه الترناتيوي نبود سعي كرديم از شخصي كه فيلتر نگهبان را پشت سر گذاشته يك قهرمان بسازيم غافل از اينكه قهرمانان ما قادر به عبور از فيلتر شوراي نگهبان نبودند و نيستند. الان هم موسوي را يك قهرمان ميدانيم نه بدليل مطابقت با افكار و آرمانهايمان بلكه بدليل ايستادگيش وگرنه ... بگذريم...
پي نوشت1. بعد از اميدخان حسيني جايي پيدا نكرديم دق دلي خود را خالي كنيم! سايت احمدتوكلي بي انصاف كه همه استدلالهاي ما را به تيغ سانسور قلع و قمع ميكند. راي ناقابل ما هم بدليل استفاده از فيلتر شكن در محاسباتش لحاظ نميشود. (خلاصه راي ما رو دزديده داره با هاش پز ميده!
پي نوشت 2. همه اين اراجيفي كه گفتم بهانه اي بود براي عرض ادب و يادآوري گذشته نه چندان دور و البته تشكر از نثر شيوا و دلنشين استاد...
نعلين و چكمه را چه عالي گفتي تزوير و زور كاش ميشد يه چاه به بزرگي قم دهان باز كند و نقشه جغرافياي كشورمان از اين لكه سياه تميز بشود
آقا دلقك مي بينم كه گير افتاده ايد در سايتي به نام خودنويس و در دستان خانمي به نام سوسن و آقايي به نام سيروس بر سر ترسيم حد و رسم و تعريف و بيان خاصيت و عملكرد و .... بر سر گور جنبشي موسوم به سبز كه در بهترين حالت جنبشي است كه نيست... خسته نباشيد و موفق باشيد.. :)
فضولباشی مهربان سلام.
خوب می کنی که مرا تنها نمی گذاری ومیایی بمن سرمیزنی واعلان موجودیت هم که عالیست. راجع به سید خندان من هم متأسفم که همۀ حسن نیتش به بیشتر گیرافتادن ما انجامید واین یعنی اهل این کارنبود ونباید حداقل دردوردوم توی میدان می ماند ومارا اینجوری عمیق مغبون نمی کرد. من هم آدم خوب ها را دوست دارم چون خودم هم یکی از آن آدم خوب ها هستم. ولی کارسیاستمدار را با خوبی اش وانگیزه اش ونیتش نمره نمی دهند. اورا فقط وفقط با نتیجه ای که تحصیل کرده ارزیابی می کنند. واحمدی نژادوخامنه ای افسار پاره کرده نتیجۀ لبخند های شکلاتی بود. اف. یا...هو
ببخشیددیرشد.
سرکارخانم آشنا
سلام وهمراه. مرسی.
یا...هو
درست است ابراهیم سالک سلام.
فقط می خواستم نشان بدهم که عملاً وقتی رهبر باشد حصۀ هرکسی را ازهرکاری مشخص می کند ومی گذارد کف دستش تا طرف بی خودی هرز نرود. ولی مثل اینکه دُز فرماندهی اش کمی زیادی خشن شده بود ونمی خواستم. فعلاً که بخیرگذشت ولی بعدازاین باید حواسم باشد من که داروغۀ شهرنیستم. من دلقک کشورم. مرسی که نگران زد.خوردهایم هستی تا اگر کمک لازم داشتم دادبزنم: کمک....کمک...این جمهوری اسلامی تا ایران را ویران نکند دست بردارنیست. یا...هو
سلام بر اساس امر بانک مرکزی نرخ تورّم به بیشتر از ۲۰ درصد رسیده. این یعنی حقوقها باید ۲۰ درصد بیشتر بشوند. همه میگویند بسیجیها بهترین حقوق و مزایا را دارند. ما که ندیدیم. نون برای ما هم گران شده. همه چیز برای ما هم گران شده. در یک بلاگ خواندم که ماها بهترین حقوق هارا میگیریم و نرخ تورّم به ما اثر نخواهد داشت.والله به امام قسم اگر این واقعیت داشته باشد.فقط همین را میخواستم بگویم.
ارسال یک نظر