1- هنوززمان مناسبی برای ترکیدن بغضم نیست که سفرۀ دلم راتمام وکمال بازکنم که اگرسیدمحمدخاتمی واحزاب مجاهدین ومشارکت اشتباه نمی کردند درعدم حمایت از نامزدی مهدی کروبی درانتخابات گذشته ونامزدهای یکی بجای دیگری خودراعلم نمی کردند وبدون پشتوانۀ تحلیلی ومنطقی؛ سازمان رأی ورنگ ونمادراه نمی انداختند، و اجازه می دادند تابجای هیجان کاذب وغیر مستدل وسطحی دراطراف مهندس موسوی ، هیجان صادق ومستدل وعمقی درپیرامون شیخ مهدی کروبی راه می افتاد؛ باوری منطقی دارم که بانسبت 50-50 شیخ یا احمدی نژادرا شکست می داد ویا می توانست طوری ترمزش را بکشد که بدون هزینه های پرداختی جنبش طبقۀ متوسط، دست آوردهای زیادی را نصیب مردم ناراضی می کرد. ولی دریغ وافسوس که چنان نشد و اینک نیزسیروقایع بسمتی آمده که هرنوع فاصله گذاری بین مهدی کروبی ومیرحسین موسوی - دقیقاً باهمان ابزار پوپولیستی وفشارخیابانی قبل ازانتخابات بنفع نامزد احزاب انحصارطلب مجاهدین ومشارکت- ذنب لایغفرتبلیغ وتقبیح می شود.
2- ولی واقع امراین است که جنس شیخ مهدی با سید محمدخاتمی که زاویه دارد منفرجه هیچ. زاویه اش با جنس مهندس موسوی هم حاده نیست. واین را ازحس سازمان دهندگان اراذل واوباش درجلو منزل مهدی کروبی ومزاحمان بالفعل او درهر مکان وزمان عمومی؛ باید ومی توان بهتر شناخت وبه نتیجه رسید. بنظرمن هم تشخیص این برادران ساطوروقمه ودشنام و... بدست ودهان وگمان! کاملاً صائب است وآنان می دانند جنس مهدی کروبی دربسیاری ازصفات، با صفات مثبت مراد خودشان احمدی نژاد یکسان است.
3- به این معنای دقیق که:
الف- محموداحمدی نژادیک سیاستمدارحرفه ایست ومهدی کروبی نیز چنین خصوصیتی دارد. بعنوان نمونه من شمارا احاله می دهم به نوع اعلان نامزدی کروبی برای ریاست جمهوری وزمان وصراحت وقاطعیتش. درمقابل آن تراژدی کمیکی که معمولاً اصلاح طلبان حکومتی برای هرانتخاباتی وازجمله ریاست جمهوری راه می اندازند وانداختند.
ب- من قبلاً راجع به گروه "پیروزی خواهان" ودستۀ "شهادت طلبان" نوشته ام در همین وبلاگ؛ ورییس جمهوراحمدی نژادرا جزو پیروزی خواهان معرفی کرده ام. واینک می گویم که مهدی کروبی نیز یکی ازاین گروه پیروزی خواهان است. بدون کمترین مجامله وبدون کوچکترین ننه من غریبم بازی.
پ- مهدی کروبی ومحموداحمدی نژاد هردو آدم های مصممی هستند ومثل همۀ سیاستمداران ورهبران خود ِتصمیم را مقدم می دانند بردرستی ونادرستی تصمیم. بعبارت دیگر معتقدند که مسئول باید تصمیم بگیرد حتی اگربه درستی تصمیمش اعتماد کافی ندارد. ودریک تعریف موجزترمی شود اینطورفرموله کرد: "تصمیم بیش ازآنچه به دقت نیازمندباشد به بهنگام بودن محتاج است."
ت- وهردوی این آقایان شجاع ومسئولیت پذیرهستند وازخطرکردن برای خودشان و برای هواخواهانشان ابایی ندارند. وخوب می دانند که سیاستمدار باروحیۀ تدافعی مطلق می تواند مظلوم جلوه کند، می تواند محبوب جلوه کند وبشود وحتی مدت زمان طولانی محبوب بماند- قابل توجه محمدخاتمی- ولی هرگز وهرگزپیروزنمی شود. او خیلی که زرنگ باشد ایتقدردرسنگرش می ماند وبدورخودش خرابکاری می کند که آخرش بگندد وبپوسد.
4- می توانم صفات مشترک مثبت دیگری را بین مهدی کروبی ومحموداحمدی نژاد احصاء کنم ویا حتی این صفات برشمرده ام راگسترش وتوضیح بدهم، ولی نیازی نیست ونوشته طولانی می شود. لذا تأکید می کنم که همۀ خصوصیات حرفه ای مشترک این دوبزرگوارازمدنیت جدید ومدرنیت می آید. وهیچ کدام ازاین صفات راه گشا وابزارسیاست جدید،دردنیای سنت یاوجودندارد ویابسیارکمرنگ است. البته بهتر است این راهم بگویم که احمدی نژاد وکروبی هردوهدف مشترکی هم دارند وآن خدمت بنوع انسان وجامعه است. یعنی آقایان ومثل همۀ سیاستمداران ورهبران دیگر می خواهند همنوعان وهموطنان وهمکیشان خودرا بسعادت دنیوی واخروی برسانند. - من جزو آن نحله ای هستم که سیاستمدارخائن را برسمیت نمی شناسم. ومعتقدم که هیچ سیاستمداری با نیت وانگیزۀ خیانت به کشور ومردمش حرفه ای چنین سخت و چنین جذاب را انتخاب نمی کند واگر درتاریخ زیاد به "سیاستمدارخائن"برمی خوریم بیشتر قضاوت رقبا یا تاریخ نویسان ناهمزمان است-
5- اما آن جاییکه مهدی کروبی واحمدی نژاد خیلی شبیه هم؛ ازیکدیگرجدامی شوند کجاست؟
راه، روش، بسترومسیری که این دوسیاستمدارحرفه ای انتخاب کرده اند برای رسیدن به اهداف همسان، دومسیروراه وبستر کاملاً متمایز،جداازهم، مخالف وحتی متضاد است. واین ازبازی های طرفۀ این زمان ماست که:
محموداحمدی نژاد "دانشگاهی" شیوۀ سنتی رهبری پیامبران که همان راه ظهور و هدایت هرمی مستبد والگوسازباشد را برگزیده ؛ درحالی که مهدی کروبی "حوزوی" شیوۀ دانشگاهی ومدرن وعقلانی که همان مدیریت دموکراتیک مبتنی برساختار سازی است را وجهۀ همت خویش قرارداده است.
6- درود می فرستم به مهدی کروبی ومی دانم مطمئن که ازهمۀ مردان تاریخی که امروزدرصف ثبت نام ایستاده اند به ماندن درنیکنامی. تنها مهدی کروبی است که از کنکورسخت تاریخ نمرۀ قبولی خواهدگرفت برای نشستن برچشم تاریخ معاصر ایران وبویژه درسال های نکبت. مردی که در73 سالگی بدون اینکه دیگرطمعی هم بقدرت بتواند داشته باشد یک تنه ایستاده درمیدان مبارزه وچراغ جنبشی را که دربی عملی داخلی وخشونت خارجی فسرد به سوسو وا می دارد. وملت قدرقهرمان هایش را می داند. یا...هو
بعدازتحریر:
اگربجای نام احمدی نژاد اسم آیت الله خامنه ای هم گذارده شود معادله صحیح می ماند. با این توضیح که آیت الله ازراه دین اسلام ولی احمدی نژاد ازطریق دین خودش مصربه نجات جامعه هستند.
..............................................................توضیح:
سرقولم برای نوشتن بخش سوم دانشگاه هستم. اذیت شیخ که تمامی ندارد بدجوری روی نروم بود وباید بشما می گفتم که دوستش داریم.
۲۴ نظر:
درود می فرستیم به مهدی کروبی و....
ودلقک!
هر چی بگم برای اینا که نوشته بودید چه قدر ممنونم کم گفته ام اما اجازهء یه مخالفت کوچولومی خوام :سیاستمدارخائن نیست؟!
یه بیماریی هست(بیشتر آقایون دچار میشن) که نمی دونم از کجا میاد.سیاستمدار خائن همچین بیماریی داره:اینکه رئیس باشه.وقتی دچارش میشه ،این عشق ریاست تمومی نداره.با توجه به سابقهءالف-نون اونم دچارشه.خییییلی بعیده که رفتارای اون به عشق وطن و مردم ایران باشه.اون دشمن مردمه وعاشق اینکه همهءدنیا ببیننش.
اینم بگم؟خاتمی نتونست پیروز بشه.اما خیلی کارا کرد که خرابکاری نبود.آگاهی امروز رو مدیون خاتمی هستیم.
تصحیح می کنم:
درود می فرستیم به مهدی کروبی وآقای دلقک ایرانی
مرسی وخوب است که خوشحال شدی ودوست داشتی قدردانی ام ازمهدی کروبی را.
کیمیا.
راجع به بیماری قدرت درسیاستمداران بسختی وبا احتیاط ومشروط قبول می کنم هرچند که قدرت راهم به این دلیل دوستدارند که فکرمی کنند بهترین دنیاراخلق وخودشان را درکسوت خدا جاودانه حواهند کرد. توی تاریخ که بروی پراست ازسیاستمداران محبوب درزمانی ومغضوب درزمانی دیگر ویا محبوب عده ای ومغضوب عده ای دیگر وحالا برعکس. ولی...
-واین ولی مادرهمۀ ولی هاست-:
خاتمی راکمترکسی مثل من دوست داشت ولی خاتمی یک بنیادگرای اخلاق است وبنیادگرایی چه رحمانی وچه شیطانی هردوشیطانی است. چون انسان موجودی معمولی است نیمی خدا ونیمی شیطان وباید درهمه چیز این دووجهی بودنش را رعایت وحفظ کند والا کارخرابی بارمی آورد.
سیدخندان ومحبوب انبوهی ازایرانیان باسوادولی بابینش ضعیف سیاستمداری چنان ضعیف است که بعداز8سال تصدی قدرت ریاست جمهوری جانشینی بدنیا آورد که کوچکترین سنخیت وشباهتی باخودش نداشت. واینک هم رها نمی کند این قبای کسوت کارگل سیاست را تاحداقل دیگر خرابکاری نکندمثل همین ریاست جمهور اخیر. آره نازنین وباحسن نیت وخیرخواه و همۀ خوبی های برای رفاقت وشراکت است.ولی ماکه نمی خواستیم ملکۀ آدم خوب هارا راه بیندازیم ما می خواستیم رییس جمهورراه بیندازیم اگرنه مثل بلدوزور احمدی نژاد که همه را باخاک یکسان می کند حداقل ساختار معیوب قدرت را کمی بهبودمی داد بنفع ملت.
اگرکسی نیامده بودتوی اتاق ودستم رانگرفته بود تاقیامت می نشستم اینجا واین کامنت رامی نوشتم درموردفرصت هایی که بی عملی خاتمی ازماگرفت ومقام پرستی حامیان حزبی اش چه بلایی سربهترین پروژۀ اصلاحات درایران آورد!
دیگر کی بشود وکی بتواند آیت الله خامنه ای واحمدی نژاد ویاران را ازخرشیطان پیاده کند وفرصت مجددی برای اصلاحات فراهم کند. انقلاب هم که نشدنی ونخواستنی است.
خیلی خوب آمدم بابا. این جوونانمیذارند دهنم بسته بمونه! یا...هو
1مرسی از اینکه جواب می دید.
2ممکن هم هست که "قدرت راهم به این دلیل دوستدارند" چون می تونن باهاش خودنمایی کنند.
3بشدت با "مادر همهءولی ها" موافقم;اماواقعا"به نظر شماخاتمی هیچ،هیچ،هیچ تاثیر خوبی نگذاشت؟من عدم شهامت حتی ترسویی خاتمی بخصوص در زمان ریاستش رو اصلا"انکار نمی کنم ومی فهمم چون خودمم ترسو ام;امااگر خاتمی اون سال نمی اومد کی می خواست بیاد؟ایران کسی رو داشت ؟مردم میومدن توی گود؟
به بهانه ی تو دارم باکل خانوادۀ وبلاگم گفت می کنم بدون گو- فعلاً- این است که وظیفه می دانم برای ازهرفرصتی برای گستردن دانسته هایم برروی میز داوری ایرانیان.
سیدمحمدخاتمی بهیچ وجه انسان ترسویی نیست واطلاق چنین صفتی به ایشان دورازانصاف است. من مرتب ازجنس وجنم واستعداد وروان غالب آدم ها می گویم تا مطمئن بشویم که هرکسی را بهرکاری ساخته اند. خاتمی آدم طرازسیاست نیست وآمدنش درصحنۀ سیاسی ایران مطلقاً ضرربود. البته که بارها به این موضوع پرداخته ام وبنا ندارم دراین جا مجدداً بنویسم. ولی بطورکلی بگویم که سیاستمداران "پروژۀ ناتمام" ؛ "استخوان لای زخم" ؛ "متزلزل دراخذتصمیم" و "بلاتکلیف" بهترین آدم ها که باشند وبرخی بهترین کارهارا هم شروع کرده باشند؛ بدترین ومضرترین سیاستمداران هستند وقطعاً اگر ناطق نوری رییس جمهورشده بود ایران الان توسعه یافته تروکم زخم تربود.
این آخرین مباحثه ام به بهانۀ تو دراین جاست. توصیه می کنم اگر فرصت وعلاقه داشتی پست های قبلی وبلاگم را بخوان. برای تعدادی ازاعضای قدیمی این خانه بهرۀ آموزشی داشته به اعتراف خودشان. یا...هو
ُسلام ،
چند روزی است از گذرگاه بلاگ "راز سر به مهر" نوشته هاتون رو می خونم و به نظر می رسه حرف های زیادی برای گفتن و اندیشه ای قوی و زدوده پشت این نوشته ها داشته باشید! ولی متاسفانه نثر مناسبی برای نوشتن انتخاب نکردید. و همین نثر خاص، مآلا مانع درک بسیاری از تک جمله های متون شما می شود، چه رسد به درک کلیت اندیشه و نوشته های شما..
شاد و سربلند باشید
آقا دلقک! من هم منتظر بخش سوم داستان کامران هستم. ضمن این که هر چی فکر کردم باز هم نتونستم تصدیق کنم کامران بتونه سینه چاک معتقد- حتا به تهدید لولوی بنیاد گرائی- بسازه از دانشجویان برای اسفندیار. آخه مهندسی محرومان یک حرفه، مهندسی دانشجوی بیخیال و بی مسئولیت یک حرف دیگه- ضمن این که به هم ریختن معادلات اکنونی با خامنهای در آن روز فراموش نشود، مگر آن که بگیم: مشائی= خامنهای!-.
به هر حال صبر میکنیم برا بخش سوم...
در ضمن پیشاپیش معذرت برای کامنتی- به قول شما- پر از کلمات پرتابی.
در ضمن از من هم: درود بر شیخ شجاع کروبی! (حالا دیگه با اعتقاد :)
سلام دلقک جان!
اینجا آمدم تا بگویم اتاقت گرچه شاید هنوز سالن کنفرانس مجللی نشده باشد اما کم نیستند کسانی که می آیند و کنجکاوانه و گاه مشتاقانه خطابه هایت را گوش می کنند.
من هم یکی از انهایم و از آمدن به اینجا خوشحال. اگر مجالی بود و حرفی برای گفتن یا سوالی برای پرسیدن، مزاحم خواهم شد. علی الحساب این را عرض ارادت ملحوظ دارید.
اول به عادل. دوستت دارم وبا کامنتت ششم را حال آوردی. ازتعرفات البته که تامغزاستخوان کیفور شدم اما- واین اما مادرهمۀ غم وشادی های من دراین وبلاگ است- مهمتر برایم جنس خودت بود:
شاداب ولی فاخرواهل بخیه درارتباط با متن. خواهش می کنم تامی توانی ترکم نکن. یا...هو
مرسی عادل وسلام.
دوم به سجاد نازنین
سلام
مرسی ازبازدیدتان ومنون ازکامنتتان. راستش آره حق باشماست درموردنثرم و خیلی ممنون دربارۀ داوری مثبتتان راجع به اندیشه ام. راستش یک کامنت اینقدرطولانی برایتان نوشته بودم که هنگام فرستادن پذیرفته نشد وتا امدم بخودم بجنبم حذف شدیاکردم. ودیگر نمی خواهم آن درازی راتکرارکنم شاید به بهانۀ دیگری درآینده اگر هنوزبمن لطف سرزدن داشتید برایتان بنویسم که چرا متن وحاشیه را قاطی می نویسم عین خودزندگی. ممنون وخوش آمدی. یا...هو
وسوم به ابراهیم سالک که دیگر جزو اعضای آبدارخانۀ شاغلام محسوبند وبه نفرآخر عادت دارند برای پایین کشیدن کرکره.
سلام ابراهیم بعدازاینکه پست جدید گذاشتم. یک جواب برایت دراین پست خواهم نوشت. فعلاً وقت بخیر تابعد. یا...هو
سلام ...
یه بنده خدایی تو گفتمگفت آدرس شما رو نوشته ...
بسیار بد مینویسد و نامفهوم البته خدای ناکرده در مورد محتوا کاری ندارم و به نظراتتون احترام میگزارم اما هم فونت و هم بطن نوشتار شما خیلی نا منسجم و ضعیف است .
دلقک خطابتون نکردم اما از مقایسه شما در مورد احمدی نژاد و کروبی واقعا خندیدم از ته دل ...
خاتمی شاید دو رو باشه و ترسو اما به مراتب دوست داشتنی تر و بهتر از موسوی و کروبیه پیر و آلوده به جنایتهای انقلابیه ...
در مورد آقای خامنه ای هم خاطر من رو منبسط فرمودی دوست عزیز ایشون بسیار باهوشتر از اونیه که با کروبی مقایسه اش کنی حتی با احمدی نژاد ...
اسلام شریعتی بر کشور ما سایه افکند و گرنه آدمهای عجیب و غریبی که این ور و اونور و اینجا و اونجا میبینیم الان وجود نداشتن و ما هم مثل همه جای دنیا میتونستیم به زندگیمون برسیم ...
نسل سوخته رو با آدمهایی مثل شما متوجه میشم واقعا شما ها قریب به اتفاقتون مخهای جزغاله و کز خورده دارید با این تحلیلهای علی اصغریتون ...
تو برای من دعا کن خدا یه مخی به من بده یه پولی به تو گولت بمالیم پولتو بگیریم شاید یه نفعی به امثال ما رسوندی ... .
دین خود احمدی نژاد چی هست؟ دین دیگری بجز اسلام هم دارد؟
من هم موافقم اگر خاتمي يه ذره شجاعت يا كله خري احمدي نژاد را داشت الان كلي وضع فرق ميكرد همينطور اصلاح طلبان هم خيلي اشتباه داشتندو تعلل كردند معلوم نيست سرشون به كجا بود فكر كنم دنبال راهي بودن كه بدون رو شدن گندهاي گذشته شان يك كاري بكنند كه جبران مافات كنند و كارهارا درست كنند كه خوب اين هم نشدني است من ماندم كه جواب خدا كه هيچ جواب مردم را چه ميدهند.باور كنيد عكس شهدا را كه روي ديوارهاي شهر كشيده اند ميبينم ميخواهم از خجالت بميرم نيمتوانم توي چشمهاشان نكاه كنم خونهاي پاكشان را ريختند تا اين گردن كلفتها و قلچماقها حالشو ببرند اخ ميشه روزي بيايد كه روي هر درختي سر يكي شان را آويزان كنند (ضد حقوق بشري حرف زدم!)
با اجازه آقا دلقك و خطاب به امير سجاد دلداده رهبر فرزانه با هوش و كار دان.
امير سجاد جونم به آقا سلام برسون بهشون بگو هوا خيلي پسه بهشون بگو لااقل ناله هاي جگر سوز حسين آقاي شريعتمداري رو جدي بگيره، اگه نتونه افسار محمود رو به موقع بكشه بايد بره بشينه ور دست رفسنجاني سوت سوتك بزنه، بادبادك هوا كنه واسه با بصيرت دار ها. از ما گفتم-گفت بود حالا خود فرزانه شون دانند...
خدایا یک روری رؤیای اظهارنظری از سیدجوادطباطبایی نازنین را بافته بودم درذهنم برای آیندۀ وبلاگم ونوشته هایم.
خب شکرت بالاخره "امیرسجاد" هم خوبه برای روزحساب که گویا مشایی گفته خدا ریاضی اش خیلی خوب است وتعدادکامنت ها برایش مهم است ونه اندیشه ونویسنده وخواننده.
امیرسجاد که الهی زمین گرم بخوری که می خواهی سرم را گول بمالی! وسه شاهی صناری که با دعای خودت خدا بمن داده ازدستم دربیاری.
امیرسجاد خیلی ممنون که بامحتوای جرفم مخالفتی نداری وبعقایدم احترام می گذاری. ولی امیرسجاد می شود بگویی منظورت از "فونت وبطن" نامنسجم چه هست وآیا دهلیز سمت چپ نوشته ام بیماری ندارد.
تو برای دلقکی زیادی پیر وبی مزه ای ولی استعدادت برای فوت کردن توی اجاق آبدارخانه ام بدنیست. یک رزومه ازخودت بفرست بلکه گفتم یک کاری دستت بدهند.
واما بعد:
سلام آقای امیرسجادخوب. راستش من انتظاری نداشتم همین که تشریف اورده بودید کافی بود واین هدیه که زحمت کشیدید موردانتظار نبود. سلام مرا به آقای قرائتی برسان وخدمت شان عارض شو که مرد حسابی؛ این چه نهضت سواد آموزی مسخره ای است که راه انداخته ای. همه اش خدا پیغمبروامام را دست می اندازی ومسخره می کنی تا شاگردانت بخندند .نتیجه اش می شود سجاد که دوکلمه فارسی نمی تواند بنویسدکه دلقک هم بتواند خطش رابخواند. مرسی که آمدی. اگربمانی برای خودت خوب است وچیزیادمی گیری. یا...هو
به ناشناس ومحترم.
سلام وخیلی سپاسگزارم که به وبلاگ من می آیید.
بلیو بنظر من احمدی نژاد به دینی معتقداست که خودش ویارغارش جناب مشایی از اسلام استخراج کرده اند ولی شباهت زیادی با اسلام فقه وحوزه واسلا روحانیت ندارد ومی خواهند با مستندکردن باورهایشان به امام مهدی وولایت او ولایت فقیه را دوربزنند وحکومت خودشان را پیاده کنند. مفصل است موضوع. گفتم که یک سرنخی بدهم بدستتان. بازهم مرسی. یا...هو
سرکارخانم محترم آشنا
درود درود
درود اول برای خودتان ودرود دوم برای محترم تان که خیلی ابتکارخوبی بود ومرا ازنوشتن محترم بی نیاز کرد. احساسات عکس شهدای تان را درک نمی کنم بدلیل دلقک بودن فعلی ومردک بودن قبلی ولی به احساس زیبا وپاک شما احترام می گذارم. با اعتراف به هرچی چه گذشته باشد وچه آینده خیلی موافق نیستم وهمیشه منتظر اقدام شخص درحال می مانم. بخش آخر کامنت تان بسیار ارزشمند ومهم بود برای من. خانمی که می خواهد خودش باشد مثل همۀ انسان ها(عکس العمل خشم درمقابل ظلم وستم) وهمان خانم درحالیکه می خواهد خشمش را فروبخورد بخاطر آیندۀ خوب ولذا بلافاصله ازابراز انتقام می بخشد ومی نویسد: (ضدحقوق بشری حرف زدم)
دوستتان دارم ومرسی که بیایی ومشارکت کنی. یا...هو
واما به ابراهیم سالک که می شود مالک هم نامید حضرت شان را بلحاظ لطف مستدام.
ابراهیم سلام مجدد.
من ضمن خیلی تشکراز نقش حامیانه نان نسبت بخودم. بعرض حضرت عالی می رسانم که من این وبلاگ را تأسیس نکرده ام که خودم را با خوانندگانم -چه جلوترازمن وچه عقب ترازمن- طراز کنم. من دراینجا هستم که خوانندگان همطرازخودم را پیدا کنم تادرآینده اگر خواستم جنبش روزدلقک تأسیس کنم چهارنفرآشنا ودلقک دوروبرم باشند برای پروپاگاندا.
لذا عزیزم من فقط با طنز آن هم ازنوع مرغوب وفاخرش موافقم برای انتشار درخانه ام. وازفکاهه وهجو وهزل وتمسخر مبرا هستم. چون کاردلقک خیلی کارجدی ودشواری است وباید بتواند حتی یتیم هارا بخنداند. من اصلاً اینجا نیستم که حالا باشم. لذا ازتوبزرگوارهم می خواهم که فقط با لحن جدی وقلم فاخرمسخره بنویسی. اگرنه نه. چون کلاس کارم لطمه می خورد. یا...هو
سیاستمداران "پروژۀ ناتمام" ؛ "استخوان لای زخم" ؛ "متزلزل دراخذتصمیم" و "بلاتکلیف" =عدم شهامت
نه لزوماً کیمیا
بدون ایدئولوژی منسجم، بدون تئوری یا نظریه وبدون مانیفست بلاتکلیف ومتزلزل است مگراینکه مثل احمدی نژاد دیکتاتورباشد. که البته همۀ آن کمبودهارا با طرحات مغز خودخواهش فراهم می کند. ولی اصل به دیکتاتور نبودن بلاتکلیف ها ودیکتاتوربودن احمدی نژادنیست. اصل کار حکومت کردن است که فقط از یک نفر یا مجموعه ای برمیاید که تکلیف خودشان با خودشان معلوم باشد: چه می خواهند. چگونه می خواهند وازکدام راه خواهند رفت. مثال ملموس وخیلی ساده اش پدردرخانواده است. پدربلاتکلیف! تهوع آوره. وچقدربچه هایی که پدران بی تصمیمی دارند دلشان لک زده برای یک پدردیکتاتور. که بلداست حداقل زوربگوید. یا...هو
آقا دلقك حالا كه قراره پروپاگاندا هم باشه بعدا، روي ادب و نزاكت بيشتر كار مي كنم. گفتم علي الحساب يك كمي هجو جلف بكنم تا فحش خورم ملس بشه براي نزديك شدن به مقام دلقكي (تازه اين رو هم بگم خيلي جلف تر بود، كلي فاخرش كردم شد اون!).
سعي خودم را مي كنم جدي.
ارسال یک نظر