۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

قطار برروی ریل سی ساله:تصحیح مسیر!



 مهمترین وناراحت کننده ترین حرف سیاسی وسرنوشت سازتابستان ایران را ولی فقیه عظیم وکظیم درآخرین روز شهریور و در حسینیۀ امام خمینی با بسیجیان سازندگی زد. وآن حرف با ظاهری سازنده وبا باطنی مخرب هیچ نبود جز یک جمله : "ادعای تمام شدن انقلاب، یک خیال وتوهم باطل است." این جمله که بدون مخاطب مشخص وبرای ایجاد هیجان مثبت دربچه های مخلص وپاک معدودی وفرصت طلبان سالوس وریاکار انبوهی، وبرای جهاد سازندگی زده می شد، وآیت الله را درخلسۀ قدرت فرومی برد؛ باعث یأس درنیروهای خواهان حکومت وثبات برای کاروپیشرفت وزندگی شده ومسبب جام زهر تکثیر شده بتعداد همۀ ایرانیان منهای اقلیت مرگ اندیش ومرگ خواه است که درابتدای سال شروع تحصیل وکودکی وجوانی وشر و شور و شادی و... بکام مان ریخت وخدا لعنت کند این آیت ِ خودش را. 
واما بعد:

1- واقعیت امر این است که من درهمین دوروزه بیش ازدوهزار صفحه راه رفته ام توی کله ام برای یک کلمه حرفی که محموداحمدی نژاد زد راجع به 11 سپتامبر و کسی انتظار شنیدنش را نداشت. ولی آیا توانسته ام ازاین دوهزار صفحه یک صفحه هم برای شما وبلاگ فراهم کنم! نه. کارمشکلی است دوهزارصفحه را دریک صفحه نوشتن ومن هنوز موفق نشده ام. ومتأسفانه کارهای متفرقۀ زیادی هم پیش آمده شخصی، مزید برعلت. پس با پوزش از اشتیاقی که برای خواندن دارید وفهمیدن نظر دلقک، فعلاً چندتا کد بسیارکلی ولی آشنا را برایتان پست می کنم وسعی می کنم هم وقت بکنم وهم بیشترتلاش بکنم برای تلخیص هرچه بیشترمطلب که بشود دریکی دو پست آینده ریزتر به آن ها پرداخت.

2-  احمدی نژاد بدلایل معلوم تصمیم گرفته بود که ریل عوض کند وقطار قدرتش را ازریل جهارسال اول ریاست جمهور پوپولیسم تودۀ عوام ِخودش به ریل پوپولیسم تودۀ خواص ِبرادر واستاد وشاگرد خودش اسفندیاررحیم مشایی تعویض کند. وهمۀ تمهیدات لازم را هم اندیشیده بود وقرار بود ازهزینۀ محبوبیت داخلی برای سیاست خارجی دردورۀ اول به هزینۀ دیپلماسی خارجی(آشتی باامریکا) برای محبوبیت داخلی دردوردوم تغییر فاز بدهد.

3- احمدی نژاد همۀ دعواهای داخلی وهمۀ کوتاه آمدن های خارجی وحتی شاخ وشانه کشیدن های روسی را سرانداخته وتا نیمه نیز بافته بود واصلاً تصورنمی کرد که باراک اوباما حتی عرضۀ یک سوزن بانی ساده را هم نداشته باشد وبا زل زدن به چراغ راهنمای کلینتون همسرریل را صدوهشتاددرجه مخالف جهتی که احمدی نژاد لازم داشت وهمه -حتی- هوشنگ امیراحمدی قولش را داده بودند تغییر دهد. ولی اوباما درست پنج ساعت قبل از "به سیم آخرزدن احمدی نژاد" ودرنطق خودش در مجمع عمومی آب پاکی آفتابۀ هیلاری را ریخت روی دستان پاک لگن احمدی نژاد.

4- احمدی نژادکه قبول کرده ایم دارای یک تیزحسی بسیاربالای ذاتی است؛ بلافاصله که فهمید ریل اشتباهی عوض شده وعنقریب است که قطارش سرنگون شده وآرزو ها یشان بعهدۀ محال بیفتد؛ داخل اتاق لوکموتیو را خالی کرد وخودش هدایت مستقیم قطار را دردست گرفت واولین کاری که بفکرش رسید انداختن قطار روی ریل سی ساله ای بود که 21 سالش را آیت الله خامنه ای لوکموتیورانش بوده واست. تا بتواند با پایین آوردن پرچم های سرخ نزاع وستیز داخلی با یاران اصولگرای طبع شیرخشتی - هرجوری سروته شان بکنی بازهم کنارسفره فرودمی آیند ودغدغه واستقلال و شخصیت وپرنسیپ خاصی نشان نمی دهند- فرصتی را بدست بیاورند وبا بررسی دقیق هرآنچه اتفاق افتاده وهرآنچه درپیش است استراتژی جدیدی طراحی کنند.

5- واگر متوجه شدند که قبضۀ همۀ قدرت تا سال 1392 مقدورنیست وسرمایه گذاری روی بهترین گزینه ( اسفندیارمشایی) هم پرهزینه شده وهم احتمال شکستش زیاد شده بتوانند فعلاً 4 سال بعد راهم درچهارچوب قدرت آیت الله خامنه ای وبا حمایت او به دوستان دیگری چون هاشمی ثمره وغیره میدان بدهند تا ببینند چه خاکی باید برسر این "سندرم خدمت گزاری لله بمردم در جمهوری اسلامی" بریزند که دست ازسرشان بردارد و اینجوری همۀ زندگی شان را درراه ایثار وفداکاری ونجات مردم ومهروزی وعشق وعدالت(بخوان کثافت) تباه نکند!


6- مخلص کلام تا شرح کلام اینکه همه حالشان خوب است قطار روی ریل سی ودوساله آرامترشده وهمه درکوپه هایشان یا درحال نماز شکرگزاری بسوی معبود احمدی نژادهستند ویا اگر کمی ترسیده اند درنوبت های بعدی ایستاده اند مثل شریعتمداری وجنتی ومصباح ودیگران که امیدوارند آن چندماه لگدپراکنی محمود یک خواب آشفته بوده باشد، وخدای کثیف! وخون آشام کمک کند که مثل همۀ سی ودوسال گذشته خون این ایران گیرافتاده را توی شیشه کنند وعلاوه بر رفع عطش سیری ناپذیر خود به خون گرم وسرخ شادایرانیان؛ بتوانند مقدار معتنابهی هم برای فرزندان واعقاب سببی شان(طرازمکتب) میراث بگذارند. 


7- زهرطرف که نگاه می کنیم فعلاً برندۀ نهایی ومطلق آیت الله خامنه ای بوده است وبس. مشروح برمی گردم. شما هم ریزبشوید واگربسؤالی رسیدید که کمک می کند برایم بنویسید. کمی گرفتارتر ازروزهای آخرهفته ام این روزها. دوستتان دارم وشما خم به ابرو نیاورید که من دلقک دربار شما هستم وبزودی یک کمدی تمام عیار سیرک می کنم برای خنده های همیشه لازم ودوست داشتنی شما. یا...هو
.....................................................
پی نویس اول. دوساعت پس از انتشارپست: شاهدازغیب رسید:

مقام معظم رهبری: عده‌ای اصرار دارند حضور توطئه‌گر دشمن را در حوادث گوناگون نادیده بگیرند.

۸ نظر:

ناشناس گفت...

قربانت گردم ..
وای بالاخره چقدر خوشحال شدم که تحلیلهای عالی شما هم مسوول مشکلات را همان کسی دارد نشانه میرود که تحلیلهای من هم .

اگر یادتان باشد بعد از آنکه احمدی نژاد از سوریه و الجزایر گذشت و وارد امریکا شد روزنامه جوان ارگان سپاه خبری را منتشر کرد که ایران ده آمریکائی دیگر را در مرز دستگیر کرده و این خبر کمتر از ۲۴ ساعت بعد تکذیب شد . به هر حال گوشی را دست محمودی دادند .

برآیند جریانات سپاه آن چیزی است که رهبری میخواهد .

موفق باشید .

ناشناس گفت...

تحلیل داریوش سجادی از سخن‌رانی احمدی‌نژاد در سازمان ملل

http://sokhand.blogspot.com/2010/09/blog-post_24.html

ابراهيم سالك گفت...

تحلیل جالبی‌ بود.

اما این احمدی نژاد-احمدی نژادی که این همه لگد پراند و کوروش دواند، و تن ناقص رهبر را به دوستی‌ با آمریکا لرزاند- دیگر برای رهبر آن احمدی نژاد رام و یاور محرومان سابق نخواد شد. و اگر جریان با همین ادبیات، و شرایط اولیه که امروز دارد، تا ۲ سال دیگر پیش برود، آیت الله خامنه ای بدون کوچکترین شک احمدی نژاد و باند مربوطه را به زباله دان تاریخ خواهد فرستاد.

احسان کامران گفت...

تحیلیل هایتان جالب توجه است .
به نظر من احمدی نژاد دقت نکرد که سنگ بزرگ علامت نزدن است . که از هوشمندی او بعید بود .
همزمان می خواست خمینی را تاریخ مصرف دار کند (مجلس در راس امور نیست !) ؛ کوروش را به جهان معرفی کند و رابطه با آمریکا را هموار کند .
ولی خوب نشد همه را با هم کند و متسفانه همه را با هم باخت .

Dalghak.Irani گفت...

سلام بجمع.
یه ناشناس اول.
خوشحالم که خوشحالی. وخوشحال ترم که ازتحلیل هایم تعریف کرده ای حالا که رسیدیم بهمدیگر در" رهبر معظم!" ولی کاشکی نمی رسیدیم به این وضع خطرناک والبته من هنوز نا امید نیستم از بازی جدید احمدی نژاد یا دیارباقی رهبر. یا...هو

به ناشناس دوم.
مرسی دیدم وقبلاً هم دررادیوبی بی سی ازخودش شنیده بودم ودردوپست قبلی هم بحث مفصلی نوشتم درپاسخ کامنتی درهمین ادعا.
صغرا را مثل هم شروع می کنیم ولی چون پاِۀ تحلیل های یکسانی نداریم لذا درنتیجه وکبرا کاملاً به تفاوت می رسیم. خلاصه اینکه آیت الله خامنه ای ازروی زیرکی وهوش وسیاستمداری با امریکا مذاکره نکرده نمی کند ونخواهد کرد برای فهم بیشتر مثلاً به پست "رابطۀ ایران وامریکا یا صلح درجهان" وبلاگم که اخیراً هم نوشته ام مراجعه کنید ولی اگرقصدتان فقط معرفی بمن بود ونه مقایسه. از شما ممنونم و دوستت دارم درهرصورت. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

سلام به جمع ادامه دارد.
به ابراهیم آشنا. خیلی ممنون وخدا نکند که گفتۀ شما عملی شود. من انتظار دارم که احمدی نژادبعداز فراغت از این "بورشدن درنیویورک" راه حل جدیدی برای ادمۀ نزاع با آخوند ها پیدا کند وشروع هم بکند. چون برگشتن به وضعیت انقلابی 27 سال اول جمهوری اسلامی بدترین کابوسی است که بعدازاین همه هزینه نصیب ایرانیان می شود. یا...هو

وبه کامران احسان.
خوش آمدید وممنون که نوازش برایم نوشتی. وهمانطورکه گفتم من هنوز دلم روشن است که احمدی نياد نگذارد این آتش مقدس دربین سهامداران جمهوری اسلامی پایان بیابد. فعلاً که بدجوری ازدست اوباما کفری است. بگذاریم یک چندروز بگذرد اویک ترفندی می اندیشد انشاء الله. یا...هو

محمد گفت...

اول سلام بر دلقک سیرک بزرگ
دوم موافقم با قسمت های زیادی از نوشته جدیدتان.
سوم؛ جیم والش یک کارشناس امور امنیتی در آمریکا، درباره‌ی سفراحمدی‌نژاد به آمریکا گفته است:(من وی را با دفعات قبل مقایسه کردم. درطی این سال‌ها چهره‌های مختلفی از رئیس‌جمهور ایران دیدم. در دفعات قبل یک رئیس‌جمهور آتشین دیدم. اما این بار متفاوت از گذشته بود. بیشتر مقامات، از جمله نخست‌وزیران و روسای‌جمهوری که در جلسات سازمان ملل متحد شرکت می‌کنند، با افرادِ (حاضر در مجمع عمومی) صحبت نمی‌کنند بلکه مخاطب آنها در داخل کشورشان است. این مسئله حتی برای رئیس‌جمهور اوباما هم صدق می‌کند.
برای رئیس جمهور احمدی‌نژاد یک «اختلاف سیاسی عمیق در داخل ایران» وجود دارد. این اختلاف با سبزها نیست. اختلاف با کسانی نیست که بعد از انتخاباتِ دوازدهم ژوئن به خیابان‌ها ریختند. بلکه اختلاف بین «تندروهای طرفدار احمدی‌نژاد» و «تندروهای مخالف احمدی‌نژاد» است. این اختلاف، بین «روحانیون و احمدی‌نژاد» است. در ایران «آشوب واقعی» وجود دارد. ازاین‌رو، احمدی‌نژاد تلاش می‌کند موضع خود را در داخل کشور ایران بهبود بخشد و باعث مشکل نشود)
چهارم اینکه گمان کنم دستگاه دیپلماسی ایالات متحده (و به قول شما در رأس آنها خانم کلینتون) با شگردی هنرمندانه و با استفاده از وضعیتِ حاکم بر صحنه‌ی سیاست در ایران موفق شد نظام حاکم بر ایران را یکپارچه، یکدست و همان که همیشه بوده است نشان بدهد و از گرایش مخالفان و معترضان به وضع موجود (اعم از سبز سکولار و پرچمی سکولار) به احمدی ‌نژاد پیشگیری کند. آن‌چنان‌که احمدی‌نژاد و میرحسین را در یک تراز قرار دهد و افکارعمومی ایرانیان را از هردوی آنان ناامید کند. و البته فارغ از اینکه در ماه‌های آینده، هریک از آنان و جناح‌هاشان چه برخوردی با آن دیگری داشته باشد!

Dalghak.Irani گفت...

سلام برمحمدکبیر. خیلی زیاد خوب کاری می کنی برای آمدن ومطالب مفید منتشرکردن درکامنت هایت. راستش خیلی به دست بدست هم نیاز داریم ودست های بزرگ ومهربان تو که همیشه هدیۀ خوبی برای ما داری. مرسی دوستتان دارم. یا...هو