یک پنالتی چیپ از باهنر بازیگردان تیم علی لاریجانی؛ حداد عادل را بکما برد!

At the Stock Exchange

1- هنوز احمدی نژاد محبوب بود که روح الله حسینیان عاصی از دست ریاست علی لاریجانی از نمایندگی استعفا داد و رفت به ملاقات خامنه ای و بدستور او استعفایش را پس گرفت. اما این یک رفت و برگشت ساده نبود زیرا در پی موافقت و دستور خامنه ای قرار بر این می شود که شاخۀ هتاکان ومداحان تحت نفوذ و رهبری مصباح یزدی فعال بشوند و پروژه ای را پیش ببرند که مجلس نهم را با اکثریت با بصیرت ها که ساکتان فتنه را هم دور می ریزد سازماندهی کنند. حوادث ولی آنطور که برنامه ریزی شده بود پیش نرفت زیرا اولاً محمود احمدی نژاد تمرد کرد و علیه خامنه ای وارد میدان شد و از سوی دیگر جناح راست کلاسیک برهبری روحانیان مؤثر در جامعۀ روحانیت مبارز و جامعۀ مدرسین حوزۀ قم این تک خوری خامنه ای را تاب نیاوردند و وارد میدان شدند. موضوع احمدی نژاد هرچند تند و خطرناک جلوه کرد ولی مشکل اصلی نبود و نشد و جناح هتاکان خامنه ای توانستند آن را مدیریت کنند و از حدت بیاندازند. اما حرکت خفیف و لاک پشتی روحانیان سنتی به پیشروی محتاط خود ادامه داد.

2- حوادث متنوع و بسیاری گذشت در دوسالی که از ملاقات حسینیان و خامنه ای می گذرد و سناریوی قبضه کردن کامل قدرت از سوی افراطیان هوادار خامنه ای دچار وقفه ها و پیشروی ها و تعدیل و تغییرهای زیادی شد اما در اصل و بنیاد سناریو که قبضۀ کامل مجلس از سوی شاخۀ مصباحیه بود تغییری داده نشد. نقشۀ تکمیل شده در سه ماه مانده به انتخابات نهم این شد که مصباح یک جبهه ای تأسیس کند که بر محوریت "گفتمان سوم تیر 84" باشد تا هم از احمدی نژاد عبور نکند و هم او را مشخصاً در داخل این جبهه معرفی نکند. قرار نهایی هم این بود که مجلس نهم را پایداری های مصباح ببرند و حداد عادل را رییس بکنند تا در سال 92 و با رییس جمهور کردن باقری لنکرانی خیال خودشان را از هر چه فتنه و انحراف و مدرنیته و اصلاح طلب و ساکتین فتنه و پیر وپاتال های الیگارشی راحت کنند و خامنه ای رهبر باشد و اراذل و اوباش هم رهرو.

3- پروژه اما در گام نخست که قبضه کردن مجلس نهم توسط پایداری ها بود موفق نشد زیرا که رأی دهندگان خالص تر خودی هم با احساس خطر از بی تدبیری خامنه ای برای اولین بار در بعد از دوران اصلاحات به تشکل های روحانیان سنتی روی خوش نشان دادند و جبهۀ متحد را برندۀ نسبی کردند و هرجا هم که کاندیدای مستقل نسبی وجود داشت به مستقل تر ها و ناشناخته تر ها رأی دادند. اما جبهۀ پایداری کم نیاورد و با توجه به قدرت پشتوانه اش در ساختار حکومت و ایدئولوژی (خامنه ای و مصباح) هم تهران را نصف نصف برد و هم در مورد ریاست حداد عادل سرمایه گذاری زودهنگام کرد. آنان نماینده های پیروز شده در دور اول را راهیان نور کردند و بردند در مناطق جنگی تا حداد عادل برایشان سخنرانی کند و راه ریاست خودش را هموار کند.

4- در طرف مقابل اما علی لاریجانی هم بیکار ننشست و تعدادی را هم او جمع کرد در باغ گیلاس شهریار تا ریاست خودش بر مجلس نهم را از آن ها بخواهد. این کشمکش و تلاش های علنی و مخفی کماکان ادامه داشت و دارد و تا تشکیل مجلس نهم تشدید هم خواهد شد. اما منظورم از این مقدمۀ طولانی و بسیار ناقص دوساله که هر روزش با وقایع بسیاری همراه بود فقط آمادگی ذهنی دادن بشما بود جهت رونمایی از آخرین ترفند جبهۀ علی لاریجانی که اعلام موجودیت فراکسیون "رهروان ولایت" در مجلس نهم بود. این جلسۀ اعلام موجودیت که توسط جلالی نمایندۀ شاهرود و نمایندۀ علی لاریجانی در گروه 7+8 هم صحنه گردانی و میدان داری شد بدون شک یک گردانندۀ کهنه کار دیگری داشت بنام محمد رضا باهنر که شیخ الوکلا نام گرفته است چون وارد هفتمین دورۀ نمایندگی خود از مجموعۀ نه دوره عمر مجالس تحت نام  شورای اسلامی شده است. این را از این جهت مطمئنم که این وارد کردن واژۀ ولایت در نام فراکسیون جدید جز از روباه پابسن گذاشته ای چون باهنر بعید بنظر می رسد.

5- اهمیت این کلمۀ ولایت در نام "فراکسیون رهروان ولایت" هم از آن جهت بسیار مهم است در این مقطع که حداد عادل و جبهۀ پایداری خودشان را تنها رهروان ذوب در ولایت خامنه ای می دانند و بقیۀ اصولگراها را بعنوان ساکتین فتنه نه تنها مطیع محض خامنه ای نمی شناسند بلکه آنان را بریده از خامنه ای و همرأی و همداستان علی مطهری هم می دانند. و معتقدند که منظور اینان از ولایت "ولایت مکتب" است و نه لزوماً ولایت خامنه ای. اینک با مصادرۀ زودهنگام کلمۀ ولایت از سوی فراکسیون لاریجانی؛ هواداران خالص تر و تسلیم محض خامنه ای دچار سرگیجه شده اند که فراکسیون مورد نطرشان را چگونه بدون استفاده از "ولایت = خامنه ای" نامگذاری و به عرصه بیاورند. و از آن عامل فشار بیشتری درست کنندگان برای ساکت کردن همین نق نیم بند چندتا آدمی که ممکن است در بین نمایندگان جدید پیدا بشوند.

6- با رصد کردن موضع گیری های بسیار تند افرادی مثل زارعی و کوچک زاده و انفعال ساکت و گیج حسینیان و آقا تهرانی و سایر نمایندگان انتخاب شده جناح تندرو پایداری معلوم است که این پنالتی چیپ که همراه با مسخره کردن دروازه بان حریف هم بثمر رسیده تا چه اندازه گل مهم و سرنوشت سازی بوده است برای آن ها. طرفه اینکه حداد عادل بعد از آن افتضاح حکمیت شکست خورده اش در ماجرای مرتضوی و با دریافت این پنالتی غیر منتظره چند روزی است که بکما رفته و فعلاً از شلتاق های "مرا رییس بکنید"ش خبری نیست. یا...هو