۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

خامنه ای با بولدزر ملک زاده از شریعتمداری هم عبور کرد! نگاهی به ریشه ها.

Venus Anadyomene


1- شروع ماجرا برمی گردد به اوایل تابستان دو سال پیش که شریعتمداری بدلیل شکایت مشایی در دادگاه مطبوعات محاکمه می شد. در همین زمان بود که احمدی نژاد هم مصاحبه کرد و گفت نه کیهان می خواند و نه شرق. این گفته بدجوری به شریعتمداری برخورد ولی چاره ای نبود زیرا بره کشان مستعجل پروژۀ مشایی تازه داشت رقم می خورد. لذا حزب اللهی های هوادار دولت و مشایی اول از طریق مضروب کردن پیام فضلی نژاد یکی از گماشتگان شریعتمداری در تهران ضرب شصت نشان دادند و با فاصله ای کم و بعد از بهم زدن کنسرت سراج در کرمانشاه از سوی انصار حزب الله نزدیک به کیهان؛ هواداران دولت صادق اشک تلخ رهبر پرنفوذ حزب الله در کرمانشاه را بقصد کشت زدند و جنجالی بپا کردند. (اینجا)

2- این مقطع اولین رویارویی علنی حزب اللهی های هوادار خامنه ای بود که بدو گروه دولتی و کیهانی تفسیم شده بودند. از آن ببعد است که بمدت یکسال (ازشهریور 89 الی شهریور 90) حزب اللهی های هوادار دولت دست برتر را داشتند و هر روز در وبلاگ ها و سایت های طرفدار دولت؛ انصار حزب الله تحت فرمان جبهۀ شریعتمداری را می کوبیدند. تا اینکه سنتی ها کلاسیک پروژۀ اختلاس 3000 میلیاردی را رو کردند و جبهۀ مشایی و دولت را به مخمصه ای نابود کننده انداختند. از اینجا به بعد است که مجدداً دُور افتاد دست انصار حزب الله هوادار شریعتمداری و جریان انحرافی از تخت حکمرانی سرنگون شد. که آخرین آن همین قدرت نمایی شب عید بود علیه فیلم های گشت ارشاد و زندگی خصوصی.

3-مفصل و بسیار زود هنگام (اینجا) نوشتم که احکام همزمان مشاورت برای محمد شریف ملک زاده از سوی احمدی نژاد و هاشمی شاهرودی تلاشی است که خامنه ای شروع کرده است برای انسجام مجدد حزب اللهی های چماقدار هوادار شاخۀ مشایی و شاخۀ شریعتمداری. زیرا خامنه ای از هیچ چیز به اندازۀ تفرقه و ریزش پیاده نظام خودش تحت عناوین مختلف بیمناک نیست و می داند که اگر نتواند طرفداران تیفوسی خودش را بوحدت مجدد برساند جایگاهش در خطر جدی خواهد بود. لذا تلاش می کند که هم پروندۀ اختلاس را طوری کنترل کند که بیش از اندازه به اعضای حزب اللهی اطراف احمدی نژاد - حداقل بغیر از بهبهانی وزیر راه که عنصری سکولار است و حداکثر تا گوشمالی تبلیغاتی مشایی - ترشح نکند و هم سعی دارد که با اعادۀ حیثیت از این عناصر و بازگرداندن آن ها بچرخۀ نوکران بخشیده شدۀ خودش به حزب الله هوادار احمدی نژاد بگوید که کماکان به آنان هم اعتماد دارد و هم نیاز.

4- لذا می بینیم که حتی حاضر می شود فراتر از اختیارات فراقانونی اش به اختلال قانونی هم متوسل بشود؛ و پرونده ای قضایی را در نیمه راه متوقف کند. چه تا کنون رسم بود که خامنه ای فقط مجرمان محکوم شده را عفو می کرد و سابقه نداشته که علناً از رسیدگی قضایی به یک پرونده جلو بگیرد و در حال رسیدگی به آن اختلال ایجاد کند. او اما صبر نکرده است که ملک زاده محاکمه شده و محکوم شود تا آنوقت با استفاده از اختیارات عفو محکومان خودش او را ببخشد. بلکه اصولاً نگذاشته است که پروندۀ ملک زاد به دادگاه رفته و حکم محکومیت یا تبرئه بگیرد. در ضمن این همان اختلافی است که در بین شریعتمداری و محمد جعفر بهداد ستون نویس سابق خودش در کیهان بروز کرده است. بهداد از طرف دولت می گوید رهبر ملک زاده را عفو نکرده ولی شریعتمداری و سایرین می گویند عفو کرده. حرف بهداد از نظر حقوقی درست است چون ملک زاده محکوم نبوده که عفو شود و حرف مخالفینش هم به این استناد می کند که اگر ملک زاده محاکمه می شد حتماً مجرم بود پس بریدن پروندۀ او از سوی خامنه ای در راه دادگاه عفو محسوب می شود.

5- اما بنظر من خامنه ای موفق به این ترمیم شکاف عمیق ایجاد شده در بین طرفدارانش نخواهد شد زیرا سنتی ها و مذهبی ها هرچقدر تندروتر باشند بهمان اندازه هم عشق و نفرت شان عمیق و پایدار است و خواهد بود. و هنگامی که بهر دلیل از یکدیگر جدا بشوند چنان کینۀ شتری و عمیقی از هم پیدا می کنند که با هر کافر و مشرکی هم ائتلاف بکنند اما به رفقای جدا شده شان مراجعه نخواهند کرد. همانطور که شریعتمداری هنوز هم موضوع ملک زاده را نتوانسته هضم کند و همین امشب هم مجدداً در نقد نامۀ احمدی نژاد به شاهرودی در بارۀ مغایرت قانون نظارت بر نمایندگان با قانون اساسی (اینجا) نیش مجددی به او زده و گفته است که این گنده گوزی ها بتو نیامده و اگر راست می گویی برو جلو گرانی ها را بگیر و مجرمان عفو شده را بمشاورت خود بر نگزین. انشاءالله زد و خورد هیئت حاکمه ادامه خواهد یافت و با آمدن سوم خرداد و مذاکرات بغداد این شکاف عمیق تر هم خواهد شد و ثمرۀ خوبی خواهد داد. حیف و صد حیف که احمدی نژاد هرکاری می کند دیگر نمی تواند الیگارشی را نگران و مستأصل کند. بلکه هم بالاخره یک چالش تأثیر گذاری پیدا کند و زد و خورد عمیق تری را باعث بشود. یا...هو

هیچ نظری موجود نیست: