۱۳۹۱ خرداد ۸, دوشنبه

حداد عادل و خامنه ای با مهرۀ سردار جعفری علیه ریاست لاریجانی!

The Great Executioner


1- پیام آیت الله خامنه ای در مقایسۀ  با کلیۀ پیام های او به مجالس مقننۀ با اکثریت اصولگرااولاً مختصر و کوتاه بود و مهمتر اینکه برای اولین بار در این سال ها متن و محتوای پیام بیشتر جنبۀ مذهبی و توصیه های کلی اخلاقی بود تا پیام سیاسی و با رویکرد تعیین خط و مشی و تکلیف. چنانچه در افتتاحیۀ مجلس هشتم بود. خامنه ای در پیام مجلس هشتم صراحتاً و چندین بار مؤکد مجلس را خطاب قرار می دهد که باید ازدولت احمدی نژاد که بنظر او بهترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی و کل تاریخ ایران است پشتیبانی همدل و تابع بکنید در حالیکه در پیام امروزش به مجلس نهم از کلمات و جملات بسیار بسیار نرم و مؤدب استفاده می کند و جابجا از دین و اسلام و معرفت الهی یاری می طلبد. تازه آنجایی هم که یک جمله در مورد عدم تنازع با سایر قوا می نویسد یادش نمی رود که بلافاصله می گوید منظورش فصل الخطاب بودن قانون از سوی همۀ قوا و مسئولان نظام است. این عقب نشینی از رهبر با صبغۀ پررنگ سیاسی در سال های گذشته به رهبر با بار غالب مذهبی در امسال نتیجۀ همان شکست استراتزی اش است که قبلاً حرفش را زدم.

2- غیر از عمل ناطق نوری در ترک مجلس هنگام سخنرانی احمدی نژاد که مهم است و من قبلاً رفتارهای مدرن ناطق نوری را بعنوان یک سیاستمدار طراز روز ستوده ام. جیم شدن احمدی نژاد بلافاصله از پشت تریبون بسمت درب خروج نیز می تواند یک پیام کلی داشته باشد. به این معنا که هر دو نفر در دو سر طیف میانه رو (ناطق نوری) و تند رو (احمدی نژاد) نشان دادند که رشتۀ الفت فقط سست نشده در بین هیئت حاکمه بلکه چنان هم پاره شده که حتی ناطق نوری هم نمی تواند توصیه های "ترا حضرت عباس جلو دوربین بهم گیرندهید" خامنه ای را تحمل کند و می خواهد توی چشم همه دست در چشم رییس جمهور محبوب بکند زیرا که در نوبتی که احمدی نژاد چوب تو آستین فرزندان هاشمی و ناطق می کرد از حضرت آقا و آوای وحدتش بخاری نوزید در خفه کردن دردانۀ حسن کبابی سال 88. اما کار احمدی نژاد خیلی عمق حساب شده ای نداشت مثل همۀ خل بازی های بعد از "مه آفرید - مشایی" و مثل دوشاخه اش که عادت ثانوی شده باز بودنش جلو دوربین. این دررفتن هم نوعی "من اهمیت نمی دهم به رسم و رسوم دیپلماسی" بود و یعنی دارم می روم که برای مردم کار کنم و ایران را ویران کنم!

3- اما نیامدن سردار جعفری یک اقدام سیاسی هماهنگ شده بین خامنه ای و عزیز جعفری و محتمل حداد عادل بوده است و بسیار زیاد مهم است. درست است که مستمسک نیامدن جعفری حرف های علی مطهری بر علیه برخی سرداران سپاه بوده است اما اولاً سردار جعفری آدم چنان پر زور و مستقلی نیست که بتواند سر خود تصمیم به رویارویی با مجلس بگیرد. و دوم اینکه معلوم می شود که این نیامدن فقط به موضع گیری شخص علی مطهری مربوط نیست زیرا اگر حرف مطهری مورد تأیید اکثریتی از مجلس نبود سپاه هم اهمیتی به آن نمی داد. حرف مطهری آنجایی مهم شده است که اولاً در روز نطق اغلب نمایندگان حاضر احسنت احسنت های زیادی به مطهری گفته اند و مهمتر اینکه روز بعد از آن فراکسیون علی لاریجانی دو برابر تعداد فراکسیون حداد عادل نماینده جمع کرده برای ریاست خودش که مطهری و طیف همفکرانش هم جزو مؤثرین این جلسه بوده اند. بعبارت دیگر حرف علی مطهری حداقل مورد تأیید 165 نماینده ای بوده که دور علی لاریجانی جمع شده اند و می خواهند او را رییس کنند.

4- اینجا بوده که خامنه ای و سردار جعفری به این فکر افتاده اند که با غیبت فرمانده سپاه در مراسم افتتاح پالس مهمی بفرستند برای نمایندگانی که نان بنرخ روز خورند و ترسویند و اگر زور سپاه عریان وارد مناسبات سیاسی مجلس بشود محتمل است تغییر رأی داده و از همراهی و پشتیبانی از علی لاریجانی دست بردارند. این گزاره از آن جهت هم صحیح است که امروز بلافاصله بعد از برگشتن از زیارت قبر خمینی هواداران حداد تلاش دوباره ای کردند برای تشکیل فراکسیون اصولگرایان و طبق گزارش ها وضع حداد را کمی بهبود  هم داده اند. زیرا که بجای 80 نفر دیروز امروز بیش از 140 نفر در تجمع حداد شرکت کرده اند و حداد توانسته رأی هم بگیرد و گویا 132نفر به نامزدی او رأی داده اند. و نکتۀ جالب تر اینکه محمد رضا باهنر هم شرکت کرده و نامزد نایب رییس مجلس حداد هم شده که رأی نیاورده در حالیکه باهنر یکی از مهره های اصلی فراکسیون لاریجانی هم است. باهنر یکی از آن گربه های مرتضی علی نان بنرخ روز خور ترسوست.

ت- خوبی کار در اینجاست که اگر فردا حداد بازنده باشد - که احتمالش قریب به یقین است - فرماندهی سپاه هم ضربه ای مهم خواهد خورد و چه بسا خامنه ای مجبور شود در دو سه ماه آینده این کادر رهبری تندرو و هتاک و بی حرمت سپاه را عوض کند تا وجهۀ سپاه را در نزد اکثریت نمایندگان ترمیم کند. و این تأکید مهم که از نظر منافع مردم زد و خورد های درون هیئت حاکمه خیلی مهم است و خوشبختانه بسمتی هم رفته است که هر تلاشی برای ترمیم بدون "تغییر استراتژی" دیگر پاسخ نمی دهد و کسی گوشش بدهکار "مقام معظم رهبری" نیست. بویژه اگر تیم لاریجانی و مطهری دست بالا را پیدا کنند سپاه قطعاً ضربۀ سنگینی خواهد خورد و عناصر خوشنام و کنار ماندۀ سپاه فرصتی برای عرض اندام خواهند یافت. یا...هو

۱۲ نظر:

Ali گفت...

دلقک جان این را گوش دادی ؟
فایل صوتی حجت الاسلام حجتی نیا نماینده ولی فقیه در قرارگاه خاتم و سردار سراج از هادیان سیاسی اطلاعات سپاه در جمع کارکنان قرارگاه در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۹۱ در حرم شاه عبدالعظیم؛

http://soundcloud.com/mellimazhabi/basirat-hadian-siasi-sepah#play

ناشناس گفت...

سرهنگ جان این هم تعبیر حرف شما حالا باید دید این مافیای لاریجانی چه بلایی سر ا.ن میخوان بیارن و تکلیف خ.ر این وسط چی هست

میثم گفت...

عالی بود.

ناشناس گفت...

حیف که به امام زمان اعتقاد نداری وگرنه بهت ثابت میکردم که آقای خامنه ای تا خود ظهور امام زمان ولی فقیه خواهد بود.

ناشناس گفت...

«بازی انتظار» جمهوری اسلامی و ایالات متحده و متحدانش، در عین حال از جهات دیگری نیز قابل تامل است. اولا، حتی در صورت پائین بودن احتمال جنگ تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و یا حتی تا مدتی‌ پس از (در صورت انتخاب مجدد اوباما) ، خطر تشدید فشار‌های بیشتر و حتی حمله نظامی به ایران نمیتواند منتفی تلقی‌ شود. هر قطعنامه شورای امنیت، هر تحریم جدید، و همچنین هر حادثه و موضوعی که به سنگین تر شدن پرونده ایران منجر میشود، میتواند به سهولت در دستور قرار گرفتن حمله نظامی کمک کند. از این جهت تجربه عراق گویا است. بدون تحریم‌های اعمال شده علیه عراق، قطعنامه‌های شورای امنیت و فشار‌های کلینتون در دهه نود میلادی، جورج بوش و متحدانش نمی توانستند به سادگی‌ اشغال عراق را در دستور قرار دهند. سیاست‌های دمکرات‌ها در ایالات متحده راه را برای اشغال عراق توسط جمهوری خواهان هموار کرد. در عین حال باید به خاطر داشت که دست کم تا به حال، و برخلاف عراق، سیاست ایالات متحده در مورد ایران بلامنازع بوده است. روزنامه تایمز مالی‌، یکی‌ از مهمترین بلندگوهای یک درصد حاکم، در سرمقاله روز دوشنبه خود تحت عنوان «مقاصد ایران یک راز باقی‌ می ماند» تاکید کرده است که در نهایت این رژیم ایران است که باید تصمیم بگیرد که آیا صلحی‌ در کار خواهد بود یا نه؟ در این سرمقاله همچنین آمده است که مردم کشور‌های غربی باید بدانند که سیاست ایالات متحده و بریتانیا در قبال ایران هیچ شباهتی به سیاست این دولت‌ها در مورد عراق ندارد. به زعم این روزنامه «هشت سال پیش ایالت متحده و بریتانیا بدون هیچ مدرکی‌ دال بر اینکه صدام حسین سلاح‌های کشتار جمعی‌ در داشت داشت، با عجله وارد جنگ با عراق شدند. این بار، متفاوت است». ثانیا، همین فشار‌ها و تحریم‌ها به میلیتاریزه تر شدن منطقه و همچنین ایران منجر شده است. بدون چنین فشار‌هایی‌ و خطر مداوم تحریم‌ها و مداخله در ایران سپاه پاسداران نمیتوانست به سادگی‌ به چنین قدرتی‌ در حیات اقتصادی و سیاسی ایران تبدیل شود. ثالثا، مذاکرات هسته ای‌ پشت درهای بسته و بدون هیچ ملاحظه ای‌ در باره ایران و مردم ایران صورت می‌گیرد. مذاکره بر سر مناقشه ای‌ که بهای آنرا مردم ایران میپردازند، بدون اطلاع همین مردم از کلیات و جزییات مباحث صورت می‌گیرد. در این مناقشه، طرف سوم که طرف اصلی‌ است، یعنی‌ ایران و مردم ایران، حضور ندارند. آنانی‌ که خون مردم ایران را به شیشه کرده و می کنند همچنان برای مردم ما «خط قرمز» تعیین میکنند.
۸ خرداد ۱۳۹۱ / ۲۸ مه‌ ۲۰۱۲

ناشناس گفت...

دلقک جان معممولا آخر هر پست نظرت یک تحلیل هم خودت می کردی جدیدا خبری نیست لطفا تحلیلها را ادامه بدهید با تشکر فراوان

ناشناس گفت...

سلام میخواستم بدونم این وبلاگ هم مال شماست؟ خیلی نوشتههاتون شبیه همه عجیبه
http://azarakan.blogspot.com/

ناشناس گفت...

بد و بدتر
در فاصله‌ی زمانی کوتاهی، نزدیک به یک ماه، مردم و جامعه‌ی سیاسی و روشن‌فکری ما مجبور به دست زدن به یک انتخاب دیگر شدند و این بار نوبت انتخاب میان دو بد و بدتر دیگر بود، آن هم در کارزار تاثیرگذاری چون ریاست مجلس شورای اسلامی. «علی لاریجانی» و به طور کلی برادران «لاریجانی» پیشینه‌ی درخشانی در آزادی‌خواهی و منش دموکراتیک ندارند. در تمام سه دهه‌ی گذشته آن‌ها بیش‌تر سرسپرد‌‌گان قدرت بوده‌اند تا منتقدین وضع موجود و خواستار اصلاح شرایط. اما اگر نگاهی به طرف مقابل یعنی «حداد عادل» بیاندازیم شکی باقی نخواهد ماند که گزینه‌ی بدتر اوست. نسبت فامیلی با «علی خامنه‌ای» و اطاعت بی‌چون و چرای او از فرامین رهبر، فقط یکی از نقاط سیاه پرونده‌ی اوست. فراموش نکنیم که در جریان کودتای انتخاباتی سال 88 «علی لاریجانی» ملایم‌ترین مواضع را در برابر جریانی که از سوی رهبری «فتنه» نام گرفت اتخاذ کرده بود، که همین موضوع سبب روانه شدن سیل انتقادات و حملات به سوی او شد. شاید برخی با توجه به برگزاری یک انتخابات مجلس غیردموکراتیک، تاثیر مردم را در این گزینش کم رنگ ببینند اما فراموش نکنیم که مهم‌ترین عامل در بوجود آمدن هوش‌مندانه‌ی فضای مجدد دو قطبی، میان منتخب نصف و نیمه‌ی مردم یعنی «لاریجانی» و گزینه‌ی رهبری یعنی «حداد عادل»، باز هم خود مردم بودند.

حالا که «لاریجانی» در برابر «حداد عادل» که آشکارا انتخاب «علی خامنه‌ای» برای ریاست مجلس بود به قدرت رسیده است، او خواسته یا ناخواسته به اردوگاه منتقدین وضع موجود اضافه خواهد شد. البته آینده‌ی نزدیک نشان خواهد داد که توان «لاریجانی» برای قبول این مسوولیت ناخواسته به چه میزان است اما، شکی نیست که تقابل اصول‌گرایان در مجلس از هم اکنون شروع شده و مجلسی که قرار بود تا یک‌دست‌ترین و هماهنگ‌ترین مجلس پس از انقلاب باشد، باز در درون خودش تز و آنتی‌تزهایی را پرورش داد که به زودی سنتزهایی تولید خواهد کرد که به نفع جریان منتقد وضع موجود است.

ناشناس گفت...

سلام
من 500 هزارمین بازدیدکننده وبلاگ شما شدم. فرصت رو غنیمت شمرده و از وبلاگ شما و تحلیل های جذابتون تشکر می کنم.

http://s3626.sharepic.me/?v=TswqI.jpg

ناشناس گفت...

جاب دلقک گرامی. امیدوارم زودتر اسباب کشی و عواقب دردناکش به پایان رسیده شاهده قلم زنی مجدد شما باشیم .

Unknown گفت...

حوصلمون سر رفت چرا چیزی نمینویسی خواهشا یکم طولانی تر بنویس زودتر اپدیت کن ممنون

ناشناس گفت...

آمريکا : پنجره برای حل مسالمت آميز مناقشه هسته ای ايران در حال بسته شدن است
دان شاپيرو، سفير آمريکا در اسرائيل، روز چهارشنبه گفته است که «پنجره» برای حل مسالمت آمیز مناقشه هسته ای ايران «با آهنگی شتابان در حال بسته شدن است».
آقای شاپيرو که سفير يهودی آمريکا در اسرائيل است و زبان عبری را نيز سخن می گويد، شامگاه چهارشنبه در سخنرانی در يکی از مهم ترين همآيش های امنيتی اسرائيلی که سران اسرائيل و ميهمانان ارشد خارجی در آن حضور داشتند، از بسته شدن آخرين روزنه های حل ديپلماتيک مسئله اتمی ايران سخن گفت.
سفير آمريکا در اسرائيل در همآيش پژوهش های امنيت ملی تل آويو؛ جايی که يک روز پيش از آن، بنيامين نتانياهو نخست وزير و اهود باراک وزير دفاع اسرائيل در باره برنامه هسته ای ايران سخن گفته بودند، تأکيد کرد که ساعت شنی برای حل صلح آميز معضل اتمی ايران به آخرين دانه های خود می رسد.سفير آمريکا در تل آويو گفت، بخاطر همين احساس خطر است که دولت آمريکا اهرم فشار بر ايران را سنگين کرده است.به گفته آقای شاپيرو، «آمريکا از هر چه که در توان دارد، برای حل بدور از راهکار نظامی ادامه می دهد اما تنها بخاطر اينکه بگوييم که صرفاً مذاکراتی در جريان است، به سوی دور بعدی مذاکرات با ايران نمی رويم؛ مذاکره به خاطر مذاکره ی خشک و خالی، بی فايده است».
آقای شاپيرو گفت که هنوز تحريم های فلج کننده تری عليه جمهوری اسلامی ايران می تواند در راه باشد.آقای شاپيرو دو هفته پيش نيز در يک سخنرانی ديگر در اسرائيل گفته بود که برنامه نظامی ارتش آمريکا برای مقابله نظامی احتمالی با ايران نه تنها کاملاً تکميل شده است بلکه برای عملی شدن آماده است.لئون پانه تا وزير دفاع آمريکا نيز يکشنبه اين هفته اين سخنان را تکرار کرد و از آمادگی کامل نيروهای نظامی آمريکا برای مقابله با ايران در صورت نياز سخن گفت.بنظر می رسد که تمامی سخنان چهارشنبه سفير آمريکا در همآيش اسرائيلی نوعی پاسخگويی به سخنان تند و هشدارآميز نخست وزير و وزير دفاع اسرائيل در اين کنگره بود.
بنيامين نتانياهو شامگاه سه شنبه در سخنرانی گشايش اين همآيش از اينکه قدرت های جهانی در مذاکرات هسته ای هفته گذشته در بغداد در برابر ايران «کوتاه آمده اند» به سختی ابراز ناخشنودی کرد