1- بازداشت مرتضوی اگر جدی باشد از آن سازهایی نیست که ملانصرالدین گفته بود صدایش فردا در می آید. زیرا کارنامۀ احمدی نژاد نشان نمی دهد که توانسته باشد یک چالش را تا نهایت دنبال کند. او بمحض خوردن بمانع سخت بدون اینکه بروی مبارک بیاورد می رود سراغ روزمرگی و فکر یک بازی جدید در زمان و مکان دیگر. خلاصه اهل یک لنگه پا ایستادن نیست با همۀ استحکام رأیی که شهره است. مثال ها زیادند مثل ماجرای آزادیهای اجتماعی و حجاب و ورزشگاه و تفکیک جنسیتی و خانه نشینی و برکناری کردان و بهبهانی و زندان جوانفکر و ... بقیه ای را هم که پزش را می دهد مثل نگرفتن رحیمی و مشایی و از این قبیل بیشتر خامنه ای دخیل بوده و محافظه کاری اصولگرایان رقیب. خلاصه یک پهلوان پنبه ایست که امام زمانش گفته فقط قُپی بیا وقتی مردی در میدان نیست. فردا بیشتر می نویسم.
2- می خواستم پز بدهم که من نوشتم و محمد جواد اردشیر لاریجانی بعد از یک فصل تمام گم و گور شدن امروز آمد و آفتابی شد و برای اولین بار به اوس محمود پرید؛ که دیدم ای بابا هیلاری کلینتون هم آمده در وبلاگ من و پست راجع به سیاست خارجی در مورد پیشنهاد مذاکرۀ بایدن را خوانده است (اینجا) و رفته ترحمه اش کرده و موبمو نامۀ سرگشاده نوشته به پرزیدنت اوباما (اینجا). پس بی خیال این طنز و تعریف از خودم شدم و گفتم که این خبر بسیار بسیار خوب و شیرین را بدهم که نامۀ هیلاری به باراک اوباما یک دنیا شادی و زندگی و صلح و صفا بسته بندی کرده برای ایران و حتماً به نتایج فوق العاده ای هم خواهد رسید برای تعیین تکلیف ایران. 99 در صد با احترام و سازش و توافق؛ و یک درصد اگر 99 درصد نشد با سه نقطه ای که یک درصدش هم خطرناک است. پس نام نمی برم من هم.
2- نامۀ هیلاری نازنین در حقیقت خطاب به ایران است و انتخابات پیش رو که اسرائیل را مهار می کنیم و سوریه را ساقط می کنیم و اتحاد با عراق را فراموش کنید و بلوک سنی مذهبان منطقه را تقویت می کنیم و جمهوری اسلامی را برسمیت می شناسیم و حق غنی سازی را می پذیریم و بسته ای بزرگ از پاداش ها را روی میز می گذاریم و قبول می کنیم که ایران یک قدرت منطقه ای است و اصراری هم به فقط اصلاح طلبان نداریم و شخصیتی در میانۀ راست محافظه کار مثل لاریجانی را هم دوست می دانیم و خلاصه داریم می آییم که راستی راستی آشتی کنیم و اگر مرد این کارزار از سوی اوباما شوهرم بیل باشد که احتمال موفقیتمان هم زیاد است و زیاده عرضی نیست.
3- خب این همه پالس های زیبا و امیدوار را چگونه می توانستم الان بنویسم که دارم مدهوش می شوم از فرط خستگی شاد. فقط گفتم که اوضاع بسرعت می تواند خوب بشود انشاءالله با تفرقۀ منجر به اعتدال در داخل و عقلانیت در خارج. تا قردا و شرح ماجرا. یا...هو
۱۸ نظر:
مرد حسابی مگر سیاستمداران آمریکا هم مثل تو هر روز حرفشان را عوض میکنند؟ هم اوباما هم هیلاری هم سناتور کری هم چاگ هیگل در این یک ماه گذشته به طور رسمی گفته اند هدف تحمل ایران هسته ای نیست بلکه جلوگیری از دستیابی است
دلقک جان شما رفرنس انگلیسی این متن رو جایی دیدی؟ این متن خیلی جنجالی ای هست (حمله به ناتانیاهو، حمایت از غنی سازی و از همه عجیب تر حمایت از "علی لاریجانی!"). من یه سرچ کوچیکی کردم ولی جایی رفرنس انگلیسیش رو ندیدم. به نظرم دروغ میاد
نه آریا من هم پیدا نکردم بخاطر همین هم قول فردا را دادم که مطمئن بشوم. البته مهر که منتشر کرده منبع اش را مجلۀ اشپیگل آلمان ذکر کرده و من هم تعجب کردم که چرا منابع امریکایی و بی بی سی و رادیو فردا و وی او ای بازنشر خلاصه اش را هم نکرده اند. اما حرف های نقل شده چون به سیاست های دموکرات ها می خورد و المان های دیگری هم از سیاست های داخلی امریکا هم داخلش بود اعتماد کردم که اصل نامه قطعی باشد مگر اینکه برخی مفاهیم مثل غنی سازی و ... را چرب تر ترچمه کرده باشند. ولی ادبیات نامه و سیاست های اعلام شده جعلی بودن ان را منتفی می کند. ضمن اینکه الان دیدم روزنامه های داخل هم - اعتماد - کار کرده اند. یا...هو
بنظرم دستگیری و مدت بازداشت سعید مرتضوی معیاری باشد برای تخمین قدرت واقعی محمود . محمود مجبور است هر چه سریعتر این مهره حیاتی خود را از زیر ضرب خارج کند. بر خلاف خاتمی که بی خیال مدیران و مهر هایش بود و فقط می ایستاد و می خندید و حتی از قوه قضاییه هم دفاع می کرد! محمود پاشنه طلای ما کمرش را پوریای ولی بسته است و حمله به یاران را حمله به خود تلقی می کند .
دست اندر کاران سیاست خارجی آمریکا نیز قدری دارند ناپخته عمل می کنند این رویه مذاکره و بازی استراتژیکی با سیاستمداران مال کشور هایی است که ثبات سیاسی وباصطلاح صاحاب دارند. آمریکا با چه کسی می خواهد مذاکره کند جایی که سگ صاحابش را نمی شناسد؟! اصولا طرف دعوای آمریکا در ایران مشخص نیست که طرف مذاکره اش مشخص باشد. یکی دم از صلح می زند و یکی دیگر هم انکار و فردا برعکس ولی یک چیز همیشه رو به جلو هست و آن تلاش مدام ساتریفوژ ها. اگر سنگ هم از آسمان بیاید آنها به کار خود ادامه می دهند . این پیاده است که دارد شوخی شوخی وزیر می شود! لنگان لنگان می رود ولی می رود که وزیر شود.وزیر!!.
ناشناس جان اول. خدا کند که جزو سه نقطه خواهان نباشی. اما در مورد من باید گذشت داشته باشی چون از یک دلقک وبلاگ نویس نباید انتظار خیلی "حرف مرد یکی هم داشته باشی" و طرفه اینکه سیاستمداران ابداً نباید "حرف مرد یکی است" باشند و الا می شوند هیتلر و استالین و کیم ایل جونگ و خامنه ای و صدام. ضمن اینکه هیلاری گفته که اگر چند تا آدم نیمه حسابی - تو بگو لاریجانی - هم در ایران یک حکومت مسئول تشکیل بدهند و سرکار بیایند ما با کسی دعوا نداریم می توانند اورانیوم غنی کنند و بفرستند خارج از ایران که نظارت پذیر باشد. شما به بزرگی خودتان ببخشید هیلاری را چون آن ها هم دیگر خیلی زور جنگیدن برای هیچ ندارند در حال حاضر. اگر از راه مسالمت به منافع ملی کشورشان برسند. یا...هو
بنام مقام ولایت و بنام ولایت زاده مجتبا بنام حداد نوکر دم در و منقل بیار حضرا اقای نسملمین جهان و بنام اله مدینه زیر دست مقام اعظما حالا که دیدی جسین باراک اباما هم با دیدن میمون به فضا کردن ولایت و رکورد زدن اقای مسلمین جهان جا زد و خود باارک حسین به خود ولایت و لایت زاده تلگراف زد که این خاحی خانم کلینون هم صیغه میشه اما امان از منقل که دوره مشهد و کافه همت تمام شده که اقای مسلمین جهان میخ اسلام را در سرزمین کفر بکوبه اون زمانی که میخ اقا مجتبا را کوفت تازه زن ضیغه ایی هم داشت اما با وجود مبارزه روزانه با شاه ملعون شب ها هم دست از مبارزه نمیکشید و سالی یک مجبتا را به اسلام و مسلمین ارزه میکرد خود ولایت به نوکرشون با شعر به خداد فرمودند کجایی جوانی که من بخال لبت گرفتار شدم اگه این اسلام دست مارا نبسته بود
جنگ گرگها اجتناب پذیر است و بطور حتم اینها یکروز دست به اسلحه هم می برند . مردم ایران باید هوشیار چنین روز هایی باشند که بدانند چه کنند.
کهکشان عرفان. می خواستم در رابطه با سرباز و وزیر وتره "جعفری" بخشی از یک طنز یکی از روزنامه های داخلی را کپی پیست کنم اما خیلی می ترسم که وسط این دعوای اصولگرایان فردا پس فردا ان روزنامه را توقیف کنند بجرم اهانت و از این حرف ها و من هم احساس گناه کنم که اگر ننوشته بودم ممکن بود توقیف نشود. بنابراین از خیرش گذشتم ولی موضوع به شما هم ربط داشت راجع به سفر به "کهکشان". نمی دانم عرفان کدامتان بیشتز است که سفارش بکنم برای معلم کدام باشید و شاگرد کدام در آن کهکشان! یا...هو
تو وب گشتم و پیدا نکردم. نترس الان مشغول بازجویی از سعید مرتضوی هستند و کسی حال نگاه کردن به این وبلاگ شما را ندارد. لینک مطلب را بگذار جان جانان!
حالا که دیگر اصلاً نمی توانم بعد از گفتنم. البته طنز خیلی زیبا و سنگین و نمکینی بود و خیلی رو نبود. مربوط بهمین سفر بفضا بود در این روزها چه انجام شده اش و چه در انتظار انجامش در سال هایی دور. تره جعفری هم تویش نبود آن را من نوشتم بتو آدرس بدهم سرباز و وزیر و کیش و مات را. یا...هو
الان فیلم سعید مرتضوی و فاضل در اینترنت پخش شد . فکر کنم پاتک محمود به دستگیری مرتضوی باشد.
من همان ناشناس اولم دلقک جان و سه نقطه خواه (یعنی چی؟؟؟) هم نیستم. مساله من نوشته غیر حرفه ای شماست. هر سه آن ورزا در یک ماه گذشته در کمیته های مختلف سنای آمریکا در موارد متعدد شهادت داده اند و در برابر سوال سناتورها متفق القول گفته اند سیاستشان مهار نیست بلکه پیش گیری است. یعنی آمریکا اینقدر مشوش است که سه وزیر در شهادت نامه های خود به سنا دروغ بگویند؟ یا اینقدر باری به هر جهت است که فردای این شهادت ها سیاستشان عوض شود؟ مساله من حرفه ای ننوشتن شما و همه وبلاگ نویس ها و خبرنگاران اینوستیگستیو است. وقتی من سیاست داخلی آمریکا را به دلیل زندگی در این کشور میدانم و میبینم که شما چقدر تحلیل هایتان از واقعیت به دور است چگونه به تحلیل هایتان در مورد ایران اعتماد کنم؟ (در پرانتز هیچ نظری هم راجع به ارتشی وزیر شده ندادید. شما معمولا زندگی نامه ارتشی ها دستتان بود)
پیروز جلسه استیضاح مجلس چه کسی بود
http://iranazar.org/?p=22592
نامه سرکاری بوده!
همین مونده بود مهر هم زرد بشه!
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=149739
بابا خجالت بکش، این تحلیل های آبدوغ خیاری چیه مینویسی؟
اونوقت ادعا هم داری؟
عمو! از هول حلیم افتادی تو دیگ
یک کم دقت کن بعد بشین چرت و پرت به هم بباف
" HADI "
اصلاحیه خبرگزاری مهر درباره خبر "مذاکره با ایران را جدی بگیر"
خبرگزاری مهر، مطلب طنز اشپیگل با عنوان" توصیه های مهم کلینتون برای دولت دوم اوباما، مذاکره با ایران را جدی بگیر"را به خاطر اشتباه مترجم، با عنوان نامه رسمی کلینتون منتشر کرد که بدین وسیله از خوانندگان پوزش می طلبیم.
دلقک جان گمان من درست بود. این لینک اشپیگل:
http://www.spiegel.de/international/zeitgeist/the-foreign-policy-opportunities-of-us-president-barack-obama-a-878878.html
خودشون نوشتند که این نامه تخیلی ه
!!!!!!!!!!ENVISION
اين كلمه ديده نشده البته توسط مترجم!
یک توضیح بدهم راجع به سیاست پیشگیری و مهار. این دو واژه ناظر به "پیشگیری از دست یابی ایران بسلاح اتمی" و نه مهار کردن ایران بعد از رسیدن به سلاح هسته ای است. مثلاً مثل کرۀ شمالی.
لذا ابداً با غنی سازی در حد مصارف قبل از بمب ارتباط ندارد. بعبارت دیگر سوگند وزرای امریکایی فقط ناظر به بمب نساختن ایران خامنه ای بهر روش و طریق ممکن - ولی قابل اعتماد غرب - است و نه نابودی صنعت هسته ای ایران. ضمناً صرف زیستن یا نزیستن در یک مکان دلیلی برای درستی و نادرستی نظر و تحلیلی نمی تواند باشد بلکه این استحکام منطقی و متکی به قراین و شواهد است که اعتبار آن را تعیین می کند. یا...هو
ارسال یک نظر