۱۳۹۱ بهمن ۱۵, یکشنبه

آتش بس شش ماهۀ پیشنهادی امریکا به ایران: آیا صلحی در کار است؟




1- در صحنۀ بین المللی خبری که برای ایران تعیین کنندۀ فوری باشد از حس من عبور نکرده در هفته ها و روزهای اخیر. لذا اوضاع داخلی ایران و چگونگی اختلافات و اتفاقات بین هیئت حاکمه اولویت اول من در رصد کردن اوضاع است و این مهمترین دلیل عدم پرداختن به سیاست جهانی و منطقه ای در مورد ایران از سوی من است. بعبارت دیگر بنظر و تشخیص من غرب و امریکا نیز بیشتر در حال رصد کردن و مطالعه کردن و در صورت امکان دخالت کردن در صحنۀ سیاست داخلی ایران هستند در چند ماه آینده منتهی به انتخابات ریاست جمهوری ایران. و تقریباً سیاست جامعۀ بین المللی روی همان اهداف سه ماه گذشته قفل کرده است و منتظر نتایج داخلی آن در ایران است.

2- بعبارت دقیق تر سیاست غرب در مورد همه و بویژه ایران بستگی تمامی به خواست و موضع گیری دو کشور بریتانیا و امریکا دارد و بقیۀ کشورها دنباله رو و کامل کنندۀ تصمیمات این دو کشور هستند. لذا هنگامی که از سوی امریکا و بویژه بریتانیا موضعی اعلام نشود نشان دهندۀ این است که غرب سیاست صبر و انتظار در پیش گرفته است. بعبارت دیگر جامعۀ بین المللی در حال حاضر تمایل دارد که رویۀ سخت و رجز خوان و تهدید مستقیم ایران و روبازی کردن در تحولات منطقه را بیشتر پنهان و محرمانه کند تا:

الف- سیاست های طراحی شده اش در پیش از این مثل تحریم های ایران، تشدید اختلافات مذهبی در منطقه و واگرایی بیشتر رژیم های دوست ایران مثل سوریه و عراق در داخل و از طریق آن متقاعد کردن آنان بواگرایی با ایران - بویژه در مورد عراق - آثار بیشتری از خودش را بنمایش بگذارد.

ب- تا از آن طریق اولاً در انزوای بازهم بیشتر ایران موفق بشوند و ثانیاً با بی احتیاطی غیر لازم جبهۀ میانه رو داخل ایران را در مقابل آیت الله خامنه ای خلع سلاح نکنند. تا خامنه ای نتواند با استناد به تهدیدات و رجزهای بین المللی فضا را بازهم بیشتر امنیتی کرده و با خائن خواندن میانه رو ها آنان را متهم کند که در شرایط تهدید آشکار موجودیت جمهوری اسلامی از سوی غرب و به بهانه های سهم خواهی از قدرت در زمین دشمن حکومت اسلامی بازی می کنند.

پ- بهمین خاطر است که دخالت سیاسی روزمرۀ خود در منطقه را ساکت کرده اند و در عوض به شرکای منطقه ای خود از جمله ترکیه و قطر و عربستان و اسرائیل نوعی آزادی عمل منطقه ای داده اند که اولاً تشدید تضاد مذهبی را عمق ببخشند و در صورت نیاز و تشخیص به اقدامات نظامی و سیاسی که تهدید در منطقه را گسترده تر و همه گیرتر معرفی کند رأساً دست بزنند. حملۀ اخیر اسرائیل به سوریه و کشاندن دامنۀ جنگ سوریه به لبنان و حزب الله جزیی از این طرح منطقه ای و اعلام نشدۀ همین سیاست جدید است.

3- این مطلب را تا اینجا دیشب نوشته بودم در برابر درخواست تحلیل بین المللی خوانندگان که شرایطی پیش آمد و نتوانستم کامل و منتشر کنم. امروز اما خوشبختانه شاهد از غیب رسید و صحت تحلیلم به دو گزارۀ بسیار قوی مجهز شد.

الف- اول اینکه آقای هیگل وزیر دفاع جدید امریکا در اولین موضع گیریش در برابر ایران گفت که "رژیم ایران رژیمی مشروع و بر آمده از آرای مردم است" این جملۀ کوتاه آن هم در این موقعیت خاص و بعد از چالش های سهمگین بین دو دولت جمله ای بسیار مثبت و کلیدی ارزیابی می شود از سوی هم دیگران و هم خود ایران. زیرا یکی از ادعاهای همیشگی جمهوری اسلامی ادعای برسمیت شناخته نشدن حکومت ایران از سوی امریکا بوده و اینکه امریکا دنبال براندازی جمهوری اسلامی است.

ب- دومی اما مهمتر هم بود و آن اعلام رسمی آمادگی امریکا برای مذاکرۀ مستقیم با جمهوری اسلامی در صورتی که رهبر و همه کارۀ دولت و حکومت ایران خودش رأساً به این مذاکره تمایل داشته باشد. آن هم از زبان جو بایدن دومین مقام قدرتمند رسمی ایالات متحده. 

4- این هر دو شاهد دارای دو صورت مکمل است. ابتدا اینکه امریکا حاضر است با آیت الله خامنه ای فارغ از اینکه دولت و ریاست جمهور ایران چه کسی باشد در هر موقعی دیر یا زود - منظورم از حالا تا شش ماه و انتخابات ایران است - مذاکره را شروع کند. ولی وجه مهمترش همانی است که من هم در تحلیلم گفتم و آن این است که دست میانه رو های ایران را در انتخابات آینده باز کند از اتهام دشمنی براندازانه از سوی امریکا. به این معنا که هم اصلاح طلبان و میانه روهای ایرانی معتقد و وفادار به جمهوری اسلامی خودشان خیالشان راحت شود که امریکا دنبال براندازی حکومت نیست و هم دست آن ها را باز بکند با مانور روی گزینه های تعامل با دنیای غرب سیاسی با این استناد که خود غربی ها هم داوطلب چنین تعاملی هستند و شده اند.

5- نهایت اینکه امریکا و غرب چه پاسخ مثبت بگیرند از خامنه ای یا منفی؛ تا برگزاری انتخابات ایران سیاست صبر و انتظار و تشویق و ترغیب را ادامه خواهند داد در عین وفاداری به تشدید و سخت گیری تحریم ها؛ و فقط بعد از معلوم شدن سمت و سوی ایران بعد از خرداد 92 است که با پیشرفت بیشتر طرح های منطقه ایشان هم بسراغ گزینه های بعدی خواهند رفت. و نهایتاً می ماند پیش بینی موضع گیری خامنه ای در مقابل این اظهارات امریکایی که تا چند روز آینده سرنخ هایش بیرون خواهد زد و خواهم نوشت. یا...هو

۶ نظر:

ناشناس گفت...

يعني شما هم معتقديد حمله اسرائيل به محموله نظامي حزب الله و اعلام تلافي كردن از سوي ايران اهميتي نداشته و بازي نانوشته ايران و اسرائيل براي نجات اسد و متحد كردن جبه خودي عليه دشمن حياتي خود اسرائيل است؟ م.ب.

پيام امروز گفت...

سلام بر دلقك عزيز
در دو پست جداگانه از عسگراولادي و اميدحسيني تعريف و تمجيد كردده بوديد و من چون به هيچ اصولگرايي اعتماد ندارم مگر آنكه دست از اصولش بردارد! به هيچكدام اعتماد نداشتم. اكنون با مشاهده چندين موضع گيري عسگراولادي از جمله نامه دوم به هفت اصلاح طلب و مناظره كه نه معاشقه با شريعتمداري از سوي عسگراولادي و از سوي ديگر تمسخر مرتضي مرديها از سوي اميد حسيني در پست اخيرش،‌ فكر كنم بيشتر حق به جانب من باشد تا شما..

البته اينهم بهانه اي بود براي سلامي مجدد به استاد گرامي

پسر حاجی گفت...

الان منتظر تحلیت هستم بر خلاف همه بیایی بگویی که پیروز امروز کسی نیست جز محمود احمدی نژاد

دنبال کننده گفت...

واقعأ منتظر تحلیل استیضاح امروز و استراتژی نوار هستم. به نظر من این نشانه آغاز حرکتهای جدید بی‌پروای رییس است اگر چرخ به کامش نگردد. درسته که نوار قوی نبود، ولی نشان داد که ممکن است «بگم»!

پیام امروز گفت...

با سلامی دوباره
بالاخره احمدی نژاد ما را از خمودی درآورد. از شما چه پنهان از اینکه پته برادر لاریجانی را گرفت و لاریجانی هم تلویحا اصالت نوار را تایید کرد احساس شعف کردم چون از برادران لاریجانی هم به اندازه احمدی نژاد متنفرم
بی صبرانه منتظر تحلیل شما از عکس العمل خامنه ای هستم. اینبار ایشان نمیتوانند بی تفاوت از مسئله گذر کنند و علی القاعده باید جانب لاریجانی را بگیرند

ناشناس گفت...

در هیاهوها و فریادهای گوش خراش نمایندگان مجلس و در حالیکه احمدی نژاد با خونسردی کامل آنها را به تحمل فرا می خواند پایان الیگارشی را با تمام وجود حس کردم امروز حقیقتا تاریخی بود...به امید پیروزی ایران