The Sisters |
کارش را بلد است همانطوریکه خودش می خواهد و نه آنطور که رقبا انتظار دارند. احمدی نژاد به مأمور فکر می کند و نه به مأموریت. اینکه قرار است چه کاری انجام شود مهم نیست. بلکه این مهم است که آن کار را چه کسی انجام بدهد. این است همۀ فلسفه و هدف گذاری احمدی نژاد. او حالا از یک تهدیدی که رقبا تدارک دیده بودند برای بستن دستش یک فرصت بی نظیر ساخته مثل همیشه برای خودش. همانگونه که احمدی نژاد بود که اولین وزیر زن را وارد قوۀ مجریۀ جمهوری اسلامی کرد حالا او اولین کسی هم است که یک ارتشی را وارد کابینه می کند. اگر سرهنگ سلیمی دهۀ 60 را فراموش کنیم بعنوان وزیر دفاع آیت الله خامنه ای در کابینۀ مهندس موسوی؛ سرتیپ دوم محمد حسن نامی اولین ارتشی است که در پست غیر نطامی وزارت مخابرات سرپرست می شود. و این بالاترین پست اداری است که نصیب ارتشی ها شده در بعد از انقلاب. سناریوی انتخابات 92 اگر با همین طراحی پیش برود و اتفاق خیلی خاصی نیفتد ایرانیان باید یک بار دیگر منتظر دولتی از اردوی "احمدی نژاد - خامنه ای" باشند. نگاهی مجمل می اندازم به این سناریو:
1- بزرگترین مزیت و برگ برندۀ احمدی نژاد در مقابل رقبا - اعم از اصلاح طلب و اصولگرا - روحیۀ تهاجمی و برندۀ اوست در مقابل روحیۀ تدافعی و بازندۀ رقبا. همانطور که خودش هم بارها و بارها گفته است که برنده کسی است که ضربۀ اول را می زند. مضافاً به اینکه رقبایش نه تنها ضربه دوم را هم نمی زنند بلکه اصلاً ضربه زدن بلد نیستند و فقط دستشان را روی سرشان گرفته اند که از ضربات محمود بیهوش نشوند.
2-محمود احمدی نژاد حاضر شده است با نیامدن رحیم مشایی هم شده به انتخابات؛ روابط خودش را با آیت الله خامنه ای بازسازی کامل کرده و مجدداً جبهۀ پایداری را به پشتیبانی از نامزد خود وارد کارزار کند. به نشانه های زیر:
الف- مشایی بعد از رفتن به دبیرخانۀ نم تحرک خاصی نشان نداده و برخلاف گمانه زنی ها کاملاً خودش را از صحنه کنار کشیده و فقط در مراسم های رسمی رییس جمهور را همراهی می کند.
ب- ثمرۀ هاشمی سخنرانی کرده و آنجا صراحتاً گفته است که ممکن است رییس جمهور آینده آدمی کارآمد ولی کمترشناخته شده باشد که شما ( مخاطبان) اصلاً در فکر او نبوده باشید.
پ- میراث فرهنگی که مورد اتهام ترین پایگاه گروه انحرافی است تا جائیکه از آن به میراث مشایی هم نام می برند در یک اقدام وفادارنه و با ترفند ثبت مکان های ملی اعلام کرده است که مکان ترور آیت الله خامنه ای و گویا یک مکان دیگر مربوط به او بعنوان مکان ملی جزو میراث فرهنگی در خواهد آمد.
ت- فیلمی نیم ساعته تولید و پخش شده که انطباق نظر خامنه ای با احمدی نژاد در مورد حجاب و عفاف را تبلیغ می کند.
ث- در جریان مرگ مرحوم حبیبی احمدی نژاد نه تنها خودش شرکت نکرد بلکه - حداقل و طبق عرف - معاون اولش را هم راهی مراسم نکرد. و در پیام تسلیتش نام پررنگی از مقام معظم رهبری آورد که رویۀ جدید او در طول 7 سال گذشته است.
3- آیت الله خامنه ای هم دست احمدی نژاد را بازتر از سابق هم کرده در مقابل مجلس و نه تنها به او اجازه داده پول اضافه ای فوق العاده توزیع کند بلکه در مورد هدفمندی یارانه ها هم چراغ سبزش بنفع او روشن بوده و مانده است.
4- با مسکوت گذاشتن پروندۀ سه هزار میلیاردی در دیوان عالی کشور چنین بنظر می رسد که به قوۀ قضائیه اجازه ندهد قبل از انتخابات احکام صادره قطعی شود. چند روز پیش پورمحمدی هم اشاره کرده به مصلحتی که خامنه ای تشخیص می دهد در مورد اجرای احکامی که ممکن است باعث خونریزی در کشور بشود. من درست متوجه منظورش و پرونده های مورد نظرش نشدم اما محتمل است نظرش به همین پروندۀ مردان دولت بوده باشد.
5- تا کنون معلوم شده است که فقط این دولت است که وضعش مشخص شده و تنها با یک کاندیدا وارد انتخابات خواهد شد و اگر این کاندیدا مشایی نباشد بطور حتم و براحتی مصباح و دارو دسته اش پشت سر نامزد دولت خواهند آمد. هر چند که حتی اگر مشایی هم با چراغ سبز خامنه ای بیاید جبهۀ پایداری از او حمایت خواهد کرد.
6- در طرف مقابل اما اوضاع مغشوش بوده و بدتر هم شده است. اصولگرایان سنتی تنها یک کاندیدای بالقوه داشتند بنام قالی باف که اگر تنها او می آمد امکان داشت در غیاب اصلاح طلبان و به اعتبار شخص قالیباف در بین جوانان مدرن و کسب رأی بخشی از آرای جامعۀ مدرن و شهری بتواند نامزد احمدی نژاد را در مرحلۀ دوم شکست بدهد. اما قالی باف نیز برای برخورداری از شبکۀ مهندسی و تبلیغاتی خامنه ای ناچار فریب ولایتی "نخود هر آش" را خورد و همینطور حداد عادل بسیار منفی در بین طبقۀ مدرن، و بسیار بعید است که در موقعیت فعلی رأی هنگام استقلال قبلی را بدست بیاورد.
7- وضعیت اصلاح طلبان کاملاً مغشوش و بلاتکلیف است هم از سوی حکومت و البته بیشتر ذاتی است و از سوی خودشان. در بین اصلاح طلبان هم تنها خود خاتمی است که در صورت آمدن به صحنه خواهد توانست با نامزد احمدی نژاد رقابت داشته باشد حد اکثر شانه به شانه و نه برعکس تبلیغاتی که می کنند برندۀ قطعی. بغیر از او هر کس دیگر بیاید اولاً بسیاری دیگر نیز سرخود نامزد خواهند شد و آرا را خواهند شکست و ثانیاً نخواهد توانست حداکثر بدنۀ مدرن جامعه را به پای صندوق رأی بکشاند.
8- لذا بنظر می رسد که فقط در صورت شرکت هاشمی رفسنجانی است که بازهم دوقطبی هاشمی - خامنه ای شکل خواهد گرفت و این بار اگر هاشمی فاکتورهایی را نشان بدهد که می خواهد با خامنه ای رو در رو شود برای تغییر استراتژی و جامعه را به باور برساند امکان بردن از دولت را خواهد داشت. - باور جامعه هم در گرو باور ایمانی جامعۀ دانشگاهی و دانشجویان است که اگر آنان حرکت کنند و به باور برسند خواهند توانست مثل سال 76 پدران روستایی شان را هم برأی خود نزدیک کنند - اما همانطور که گفتم اولاً هاشمی باید بتواند از خامنه ای عبور کند و ثانیاً اصلاح طلبان و بویژه خاتمی دربست به پشتیبانی فعالش بپردازند. این نیز کمی بعید است زیرا خاتمی علاوه بر تزلزل در تصمیم های بزرگ و پرخطر گرفتار مجمع روحانیون مبارز است که موسوی خوئینی های آنتی هاشمی دبیرکل آن است و مجمع بخاطر سوابق گذشته اش نه می تواند و نه خواهد خواست که شش دانگ از هاشمی حمایت کند. و البته هاشمی برنده با اکثریت ضعیف و نسبی کارآیی مقابله با خامنه ای و تغییر استراتژیش را - اگر هم بخواهد - نخواهد داشت. و این دیگر یعنی جفت شش آورده ملت ایران قوز بالای قوز.
9- در چنین سناریویی است که احمدی نژاد به یک افسر ارتش مأموریتی نامتعارف داده برای شش ماه تا به ارتش یادآوری کند که از یادم نرقته اید و این فقط من هستم که در صورت تداوم قدرتم در دولت بعد نوبت بازی شما را هم تدارک خواهم دید در چهار سال آینده؛ و محرومیت ها و حقارت ها و حسرت هایتان نسبت به سپاه را تا اندازه ای جبران خواهم کرد. خب آری او قواعد بازی خودش را خیلی خوب بلد است. یا...هو
این مطلب را در بالاترین به اشتراک بگذارید. مرسی
۳ نظر:
جناب دلقک عظمی
سلام علیکم
نظرات شما در رابطه با انتخابات و رئیس جمهور آینده در صورتی صحیح است که اصلا انتخاباتی به معنای عام آن و بدون تقلب برخلاف آنچه ما -اصلاح طلب ها- انتصابات مینامیم وجود داشته باشد.
به خاطر دارم 4 سال پیش ، بعد از انتخابات 88 شخص غیر موثقی به من گفت که دو سال قبل شخص موثقی به او گفته که :"رئیس جمهور آینده احمدی نژاد است با این تعداد آرا" من به او گفتم که زکی ، تاریخ مصرف این پیش گویی گذشته و اگر راست میگی بگو رئیس جمهور بعدی کیه؟
اون گفت :"سعید جلیلی"
البته از اون زمان تا کنون هیچ گونه حرکت انتخاباتی یا خبری از نامبرده رویت نشده . به نظر شما این پیشگویی تا چه حد میتونه واقعی باشه؟ و اینکه آیا منظور ثمره هاشمی از شخص کارامد و گمنام سعید جلیلی بوده یا اگه نه پس کی؟
ما -اصلاح طلب ها- معتقدیم که این انتخابات یک سیرک است برای سرگرم کردن ملت. نظر شما به عنوان یک دلقک سیرک و اهل فن چیست؟
ممنونم. یا هو
سلام.اول انقلاب بچه بودم درواقع دوم دبیرستان.ادم قحط بود مراگذاشتند سر صندوق--بخاطرسوادخواندن و نوشتن-- حالم به هم خورد همان موقع .چطور؟تمام ارای سفید را دوسه نفر بزرگتر تصمیم گرفتند که حتما" بنویسیم وپرکنیم .توجیه شان این بود ابروی شهرمون میره .موقع انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری تمام ارا باقیمانده را برای بنی صدر نوشتیم حتا ارای ناخوانا یابعضا"فحش یاگوگوش و.....رابنی صدرنوشتیم .هرچی میگفتم حاجی فلانی این لیست نوشته تعدادباطله تعدادمخدوش تعدادباقیمانده و....قرارنیستما همه را پرکنیم نشد که نشد.وقتی سنم قانونی شد نه رای دادم ونه سر صندوق وایسادم .مشکل از حکومت نبود .ملت خودشان خراب کردند طرف برای اینکه ثابت کنه چقدر انقلابیه بیست دفعه رای میداد به قانون اساسی و...کلا" درایران کثافت کاری درانتخابات رو خود مردم شروع کردند .نیچه راست گفته جنون رای شماری...لکلک
سعید جلیلی که خیلی ضایعه. حالا رحیمی هم گفته بودی یه چیزی.
ارسال یک نظر