Stravinsky Fountain |
من شدیداً وقت ندارم و شما شدیداً دلواپس لذیذ از صحنه هایی که چندین ماه است فونداسیونش را پیشاپیش چیده ایم در سیرک و حالا یکی یکی به صحنه می آیند. ریل درست انتخاب شده است: "زدن شاخ و برگ اصلی ، ریا کار و بسیار خطرناک خامنه ای در افکار عمومی و ایجاد فشار برای عقب نشینی". و انشاءالله قطار تغییرات سرعت بیشتری هم خواهد گرفت بسمت عقلانیت و نجات. چند تیتر را می نویسم و خلاص:
1- یوکیا آمانو آدم بسیار سخت گیری است و از همان ابتدای ریاست بر سازمان بین المللی انرژی اتمی در سه سال پیش مواضع بسیار رادیکالی گرفت در برابر بلندپروازی های هسته ای خامنه ای. تا جائیکه هیچگاه و علی رغم دعوت های مکرر حاضر به سفر به ایران نشد. لذا همین که یکباره تصمیم گرفت که به ایران برود و خندان برگردد و بگوید همه چیز خوب پیش رفته است بدون نیاز به کمترین تحلیل و تفسیری نشان می دهد که حکومت ایران عاقلانه رفتار کرده و فعلاً عزم جزم دارد برای آشتی با غرب و کم کردن فشارها. البته که باید منتظر روزهای بهتری و بیشتری در آینده باشیم تا معلوم شود که این عقلانیت - بهر دلیل مبارک خامنه ای - تا جایی خواهد بود که فقط غرب راضی شود و متنفع! یا نه تا تأمین منافع ملت ایران هم تداوم خواهد یافت. چه اگر آشتی نصفه نیمه باشد فقط غرب را راضی خواهد کرد و سر مردم باز هم بی کلاه خواهد ماند. اما اگر عقلانیت خامنه ای علنی و تغییر استراتژی باشد آنوقت ملت هم خواهد خندید و این پالس های جدید خشونت تشدید شدۀ داخلی در این روزها هم از تندی خواهد افتاد. تا ببینیم: چون خامنه ای خیلی لجوج و ایدئولوژیک است و راحت تغییر استراتژی نمی دهد.
2- همانطور که گفتم خشونت های پلیسی و امنیتی در حوزه های مختلف مثل بگیر و ببند های خیابانی و اجرای احکام مسکوت زندانیان سیاسی کمی تشدید شده است که علت اصلی برای ایز گم کردن است جهت از سکه انداختن "چرخش در سیاست خارجی و هسته ای". اما در همین حوزه هم پیشرفت ها خوب بوده و دُور اصلی در اختیار عاقلان و معتدلان است. از جمله اینکه تمام سرمایۀ نخبگی خامنه ای اعم از ژنرال ها مثل مصباح و عزیز جعفری و نقدی و طائب تا نزد گروهبان ها مثل سعیدی ها و مداحان و روانبخش ها و آقا تهرانی ها و ... به انزوای سکوت رادیویی رفته اند و از هتک و فحش و فضیحت و عربده خبری نیست. شاه بیت این صحنه هم دست هاشمی (اینجا) است که امروز مستقیماً مصباح یزدی را افراطی و منفعل در زمان شاه و سرتاسر ضرر و ضربه زننده به انقلاب معرفی کرده است. البته سخن هاشمی حتی رقیق تر از هر آنچه است که ما در مورد مصباح می دانیم. و مکرر به تفصیل از زبان شیخ شجاع مهدی کروبی و دیگران شنیده ایم. لذا خود حرف هاشمی تازه نیست بلکه اهمیت قضیه در ورود هاشمی به مصداق هاست که تا کنون کمتر به این صراحت تلویحی به این روحانی بی عرضه ولی مزاحم و ریاکار (مصباح یزدی) حمله کرده بود.
3- اما پایان بخش این سه گانه مجدداً مربوط است به حداد عادل که تشت رسوایی اش را از هر بامی بزمین انداخته اند و چه پیش بینی درستی کرده بود خودش که گفت: "نامزد ریاست مجلس نهم می شوم حتی اگر کسی بغیر از خودم بمن رأی ندهد" و حالا درست در همین مسیر دارد سقوط آزاد می کند. البته که حداد بقول اراکی ها عرضه ندارد شاخ دو تا بز را از همدیگر جدا بکند مهم در مورد حداد وابستگی غلامانه ای است که به خامنه ای دارد و سقوط او بخشی از اتوریتۀ فرعونی خامنه ای را هم با خود بزیر خواهد کشید. اگر حرف پسر زم درست باشد در مورد ساواکی بودن پدر این اهل فلسفه ای که سفسطه بازی قهار شد برای توجیه بی خردی های خامنه ای دست آویز خوب و جدیدی است که دنیای مجازی دارد خوب مانور می کند بر روی آن.
4- البته که کمترین عقده و بغض های فروخورده مان از این 23 سال را دخالت نمی دهیم در بد یا خوب گفتن از "خامنه ای روز"؛ اگر ایشان واقعاً متنبه شده باشد و تغییر استراتژیش باعث نجات ایران بشود استقبال خواهیم کرد بی پرسشی از دیروز. نه نجات فقط از جنگ محتمل. که مهمتر نجات ایران از عقب ماندگی و بلاتکلیفی و پاره پاره گی. و شرط اولیۀ آن سه چیز است تکرار می کنم بدون اولویت: اول- آشتی کامل با جهان و غرب و بویژه امریکا. دوم- اعلان پایان وضعیت اضطراری (انقلابی) سی و سه ساله با شروع از انحلال دادگاه های انقلاب و شوراهای عالی من در آوردی انقلاب فرهنگی قدیم و فضای مجازی جدید و از این قبیل. وسه دیگر اعلان عفو عمومی نامشروط و همگانی و استقبال از ایرانیان نخبه و کار آفرین. راه دراز است می دانم ولی اگر اراده به تغییر استراتژی باشد جز از این مسیر راه عبوری نخواهد داشت. یا...هو
۸ نظر:
دلقک جان
این جماعت حتی اگر جام زهری را هم سر بکشند چنانکه سال ۱۳۶۷ چنین کردند برای آنکه به توده های مسلمان نشان دهند که قافیه را نباخته اند بلافاصله با فتوی ای یا عکس العمل تندی در جبهه دیگر تلافی میکنند چنانکه فتوی مربوط به آیات شیطانی حدود یکسال و اندی بعد از پذیرش قطعنامه صادر شد و رابطه با کشورهای اروپائی را تا مدتها تیره بود .
و ناگهان سیستم برق رسانی سیرک از کار میافتد!
در آستانه اجرای ویژه...
With all due respect dalghak jan..
شتر در خواب بیند پنبه دانه
گهی لپ لپ زند گه دانه دانه
درود دلقک عزیز
ایکاش عقب نشینی حکومت در مقابل غرب باعقب نشینی خامنه ای در برابر ملت همراه باشد.اما من فکر میکنم اعتراضات داخلی به روش حکومت خامنه ای و فشار خارجی بر سر بحث اتمی خامنه ای را به جایی رساند که بین خواسته های ملت و غرب . در مقابل غرب سر تعظیم فرود بیاورد.در این صورت کنار امدن حکومت با غرب نه تنها برای ملت سودی نخواهد داشت که باعث تهاجمی تر شدن حکومت و خامنه ای در مقابل پرسش های بیشمارملت از بی کفایتی حکومت نیز خواهد شد.حتی اگر غرب تمامی تحریم های سالهای اخیر را لغو کند حکومت با سرعت شروع به ترمیم کاستی های خود خواهد کرد نه هزینه برای ابادانی کشور و اشتغال و مسکن و اموزش و....
با سپاس
سلام بر دلقک سابق
ما عادت نداریم سناریوی ساده ببینیم حتما نیاز به پیچیدگی پیش میاید که کارگردان محترم میداند کهسر خر را کجا ببندد .پس با امید خوش بودن آخر شاهنامه.
در تایید صحبت علی
حکم ارتداد یک خواننده هم داده شده. مشابه سلمان رشدی.
اگر توافقی شد در زمینه سیاست داخلی کمربندها را ولو در کوتاه مدت سفت تر میکنند
با سلام و تشکر و احترام به دوستان محترم و عزیز.
فقط این باور خودم را مجدد بگویم که هر گونه گشایشی در رابطۀ ایران و غرب و بهرمقدار؛ تأثیر مثبتی هم در رفتار داخلی حکومت در مورد حقوق بشر خواهد داشت. و امکان اینکه روابط خارجی گشوده ولی تضییقات داخلی گسترده باشد ممکن نیست. این علاوه بر متکی بودن حتمی به زمانه و دورۀ حاضر از قدیم هم سابقۀ عینی دارد و حتی حکومت شاه هم بیشترین سخت گیری های امنیتی و اطلاعاتی اش را در برهه هایی اعمال کرد که بیشتر مستقل بود تا متأثر از روابط متقابلش با جهان. و یادمان نرود که در اوایل دهۀ 50 که بیشترین فجایع ساواک اتفاق افتاد شاه سیاست مستقل ملی داشت و بر عکس شانتاژ آخوندهای امروز و چپ های آنروز نوکر امر بر هیچ قدرت برتری نبود. اشتباه دوستان این است که حکومت های غیر دموکراتیکی مثل همۀ کشورهای خاورمیانه تا امروز و بویژه حکومتی مثل عربستان را ناشی از حمایت یا روابط خوب آنان با غرب تحلیل می کنند در حالیکه سیاست داخلی کشورهای دارای حکومت متعارف - نه انقلابی و مستقل (منزوی) - ناشی از عرف و هنجارهای فرهنگی ملت هایشان است و نه خواست و تعمد دوستان شان در غرب. لذا مطمئن باشیم که عرف غالب جامعۀ ایران بسیار بازتر و هنجارمند تر از همۀ جوامع مسلمان منطقه است و در صورت برقراری رابطه ای طبیعی (قانون ظروف مرتبطه) با باشگاه سیاسی جهان بسرکردگی غرب داخل ایران هم بسوی اعتدال عرفی خواهد رفت. یا...هو
فعلا صبر میکنیم. یعنی کار دیگری هم نمیتوانیم بکنیم. بیشتر کامنتی که میخواستم بنویسم را پاک کردم تا بزر ناامیدی نکاشته باشم.
ارسال یک نظر