قالیباف و پدرش در جبهه
1- با پوزش از دوستانی که هنوز ادبیات ضد میلیتاریستی و کلیشه های استالینستی را وانگذاشته اند مجبورم در این آخرین پست های نزدیک شدن بروز انتخابات همۀ زورم را بگذارم پشت معرفی قالیباف. زیرا اگر نگویم بخودم خیانت کرده ام اولاً و اشتباه دوستانی که فقط دنبال نیک بختی نسبی ایران می گردند در یک گام به پیش را تصحیح نکرده ام ثانیاً. لذا ناچارم تک های جبهه های دوگانۀ تحجر و دغل به این سرباز ایرانی مسلمان را برملا و در وسع خویش ابهام زدایی کنم. چون مطلقاً دیگر نباید اشتباه بکنیم و یک بار دیگر زانوی غم در بغل بگیریم در سوگ وطن. اگر در سال 84 همه - از جمله خود قالیباف و البته هاشمی - اشتباه نمی کردیم و او را که بهترین گزینه در بین 8 نفر آنموقع بود برمی گزیدیم. اینک دچار این همه خسارت و افسوس نمی شدیم. اما گذشته گذشته است و چه خوب که قالیباف یک مدیریت کلان سیویل را هم با موفقیت تجربه کرده و پخته تر شده است.
2- ما یک سال آزگار رفتیم دنبال رفسنجانی تا بالاخره پیرمرد را متقاعد کردیم که بمیدان بیاید. او آمد اما در سد شورای نگهبان و آیت الله خامنه ای شکست خورد و عقب نشینی کرد و هاشمی نامه تمام شد. اما خاطرمان باشد که ما با هاشمی می خواستیم دست به یک قمار 20 درصدی بزنیم و اصلاحات رادیکال در استراتژی آیت الله خامنه ای را جایزه بگیریم. زیرا او را از نظر نظری تنها فردی که توان و وزن چنین تغییری را داشت می دانستیم که در جمهوری اسلامی دومی ندارد. اما چون موقع رفتن دنبال هدف باید مصمم و جدی باشیم و شک و تردید تولید نکنیم هیچگاه نخواستیم که بخواست و ارادۀ دامنۀ تغییرات مورد عمل هاشمی از منظر شخص هاشمی هم وارد بشویم. در حالیکه با شناخت از هاشمی و نوع سلوک محافظه کارش می دانستیم که تحقق رؤیای ما بیشتر از 20 درصد امکان تحقق نداشت.
3- اینک اما ما محمد باقر قالیباف را داریم که دو برتری کاملاً محسوس نسبت به هاشمی دارد. اول اینکه ما به او امید رادیکال نداریم و از او فقط تقاضای اتخاذ بهترین تاکتیک ها را داریم برای ایجاد زندگی بهتر در داخل ایران. لذا او تحت هیچگونه فشار غیر معمول از سوی انتخاب کنندگانش نیست. و دوم اینکه اگر سطح توقعمان از قالیباف را پائین می آوریم در سمت امکان تحقق انتظارمان امیدمان را افزایش می دهیم. بعبارت دیگر اگر به هاشمی و ارادۀ تغییر رادیکال در استراتژی کشور زیر 20 درصد امید داشتیم؛ به اراده و توان قالیباف در تغییر آرام و با استفاده از تاکتیک محوری، بالای 80 در صد می توانیم امید داشته باشیم و من دارم. ضمن اینکه چون تغییرات زندگی بهتر در داخل لاجرم با استراتژی کشور هم ارتباط خیلی تنگی دارد لذا می توانیم به امیدمان تصحیح - و نه تغییر - استراتژی را هم اضافه کنیم. و این یک بعدی از قالیباف است که بدلایل کاملاً موجه ناشناخته مانده است. اما نمی تواند ابداً منتفی باشد. چون او بما قول هایی می دهد که انجامش لاجرم به بهبود استراتژی کشور هم ربط دارد و منجر می شود. و او مرد است و قولش.
4- این درست است که هاشمی دشمنان قسم خورده ای در نزد حزب اللهی های رادیکال مصباح یزدی و پایداری داشت. اما همین رفسنجانی دوستان زیادی هم در الیگارشی پیر و تشکل های فسیل مثل جبهۀ پیروان امام و رهبری هم داشت . که امروز همه شان از ولایتی حمایت می کنند. در سوی آراء منفی اما اگر هاشمی در بین مدرن ها آمار منفی قابل توجهی داشت سردار قالیباف تقریباً هیج نیروی مدرن مخالفی ندارد. بجز همان چند بچۀ پیر ادبیات مارکسیستی. در عوض خونی ترین دشمنان قالیباف بلوک یک پارچۀ تحجر است و بخشی از الیگارشی سوء استفاده گر و مسموم و از کار افتاده و فاسد جناح راست سنتی و بازار! معنای سیاسی آنچه که در این پاراگراف گفتم یعنی اینکه دشمنان قالیباف یا ایدئولوژیست های طالبانی هستند و یا چپاولگران رانت خوار روحانیت و بازار. در حالیکه در میان دشمنان هاشمی بخش مؤثری از مدرن ها بودند و در بین دوستانش بخش مهمی از رانت خواران و بازار. علت هم کاملاً مشخص است زیرا قالیباف پرونده ای بدون حتی یک نکتۀ تاریک دارد و کل گذشته اش در خدمت بمردم شفاف و روی دایره است.
5- رفتن بدنبال روحانی و عارف هم بنظرم وقت تلف کردن است و آنان هیچکدام در قواره ای نیستند که بتوانند در 10 روز باقی مانده خودشان را به استاندارد مطرح شدن و رأی آوردن برسانند. اوج توانایی روحانی همان برنامه اش با تلویزیون بود که کمی عقده گشود از سبزهایی که حرف روی دلشان تلنبار بود. اما این کفایت نمی کند برای رأی آوردن. بویژه که براندازان بالاترینی هم با هلهله ای که راه انداختند برای مصادره بنفع خودشان؛ روحانی را که مطلقاً اینکاره نیست بیشتر هم به احتیاط کشاندند. با اینکه خودم هم نوشتم که روحانی و عارف یکی بشوند و هاشمی و خاتمی هم بیایند پشتشان بلکه یک معجزه ای بشود برای اصلاح طلبان سازمانی. اما رصد اوضاع چنین معلوم می کند که با هیچ معجونی نمی شود از این دوتا رییس جمهور آینده ساخت. و چه خوب. زیرا قطعی می دانم که ریاست هرکدام از آن ها همۀ ضررها و تنش ها را خواهد داشت بدون اینکه سرسوزنی استفاده برای مردم داشته باشد.
6- و بالاخره خوشحالم که هیچ حزب و گروه و دستۀ سازمان یافته ای از قالیباف حمایت نکرده است. نه از پوزیسیون و نه از اپوزیسیون. اپوزیسیون که وضعش معلوم است و بیشتر از یک مشت شنگول درست شده است. در پوزیسیون اما نه اصلاح طلب ها اینقدر عاقلند که با حمایت از قالیباف یکبار هم شده به صدای جوانان ایرانی گوش کنند از بطن جامعه و برای خودشان شأنی کسب کنند. و اصولگرایان هم اینقدر سفیه هستند که تنها ادم حسابی صفوف خودشان را هم بزور بیرون می کنند که بگویند از تفکر معروف به اصولگرایی بیرون آمدن آدم حسابی محال ممکن است. امیدم به جوانان است و به آنان اطمینان دارم. و از انتخاب نشدن قالیباف پناه می برم بخدا بخاطر وطنم. یا...هو
۳۴ نظر:
دوست عزيز من، ادبيات ضدفاشيستي مال استالينيسم نيست، مال آيزيا برلين و هانا آرنت و ليبرال هاست؛ تو با اين سواد ويكي پديايي و فيس بوكي ات حالا انديشه ي انتقادي هم داري؟ تو كه براي يك توسعه ي ميليتاريستي- آخوندي حاضري به قول خودت هر "ذلت و خفتي رو تحمل كني" الحق كه لياقت ات همين بسيجي چوب زن هست! هنوز خون شهيد عزت ابراهيم نژاد كه امثال همين اوباش سپاهي روي كف دانشگاه تهران ريختند، خشك نشده كه تو ذات فاشيستي خودت رو به ملتي تجويز كني، كه سهراب ها و نداها و صانع زاله ها پاي سفره شون بزرگ شدند! فرق اونها با تو اين بود كه راضي نشدند هر ذلت و خفتي رو تحمل كنند. تو كه پشت نقاب دلقك پنهان شدي و با ميليتاريسم پاكستاني به ارگاسم مي رسي، بايد بري "عقايد يك دلقك" هاينريش بل رو بخوني، تا بدوني دلقك آلماني چه شرافت آزادي خواهانه اي در وجودش داره و فرقش با تو دلقك ايراني چيه؟
از این وبلاگ نا امید شدم! چند هفته دیگر به این تحلیل های رویایی می خندیم!
امیر گرامی،
حس همقطاری تان را ارج می نهم و البته نظرتان محترم است. اما این گوری که شما بر سرش ناله میکنید مرده ندارد. قالیباف خودش، خودش را کشته است! شاید مدیریت شهر تهران یابقول شما سیویل! توانسته باشد اندکی تجربه اجرا در سیاست به او بدهد اما هنوز در قواره ریاست جمهوری نیست.. نشانه اش هم همین حرف های ناشیانه اش برای جلب نظر همه اقشار!
در شرایط فعلی بین نظامیان (قالیباف و رضایی) رضایی پختگی و آمادگی بیشتری دارد بس که برنامه آماده کرده برای آرزوی ریاست! اما این به این معنی نیست که قالیباف بدرد نخور است، او هنوز راه زیادی دارد تا به شرایط ریاست جمهوری برسد.
ظریفی گفته بود یکی از مصائب احمدی نژاد این است که دیگر هر کسی فکر میکند میتواند رییس جمهور شود!
همانطور که نوشته بودم و دیدید قالیباف هنوز میان قدرت و مردم سرگردان است و اکنون در صورت به ریاست رسیدن بجای مردم قدرت را انتخاب خواهد کرد، که برای خودش هم بد خواهد شد. شاید در آینده بتواند به آمادگی بهتر برسد، و آرزوی شما را هم بهتر محقق کند.
تیمسار عزیز. با همه ارادتی که به شما دارم با دیدگاه شما مخالفم. اول اینکه احتمال بر انگیخته شدن موج به نفع روحانی منتفی نیست. دوم اینکه مهمترین مزیت روحانی به قالیباف این است که می تواند آدمهای رشیدتر و باسابقه تری را در کابینه گردهم آورد.
قربان هیکل ورزشی شما بگردم جناب تیمسار . ظاهرا هم صنفی بودن چشم شما را بسته. این اقا صراحتا گفته بدون اذن ولایت هیچ کاری نمیکنه. حالا شما امید داری بیاد و استراتژی تغییر بده و ..... . به قول بچه ها بَ رَبَ بَ
دوست عزیز و ناشناس من. شما هم که یک موضوع را می فهمی و آدم تیز هوش و بزرگوار و با سوادی هم هستی چرا اینقدر با یادآوری منابع سواد من در ویکی پدیا و فیس بوک مرا تحقیر می کنی. ممکن است خیلی ها اینجا ندانند من بی ریشه و بی سواد و بی مطالعه هستم چه نفعی بشما می رسد از این آبرو بردن از من. این همه آدم توی این دنیای مجازی فعالند و تنقلات و تخیلات و توهمات و توقعات و تشکرات و توحشات و تنفرات و تعشقات و تشعشات و ... خودشان را بروز می دهند. شما دیواری از دیوار من بیچاره کوتاه تر پیدا نمی کنی که دم بساعت مچ گیری می کنی و جلو در و همسایه کنفم می کنی. مگر من چه هیزم تری بشما فروخته ام. بابا اشتباه گفتم که خیلی اندیشمندان و روزنامه نگاران و استادان دانشگاه و ... وبلاگ مرا می خوانند. زیبا کلام هم که نوشته ام را توی فیس بوکش به اشتراک گذاشته مربوط به تعریف و تجلیل از خودش بوده و ستودن روشش. تو چرا جدی گرفتی که یک دلقک هانریش بل نخوانده و آیزیا برلین نشناخته و گادامر ندانسته و هانا آرنت ندیده و ... نوشته اش اینقدر تأثیر گذار است که شما آدم فرهیخته را وادارد خودتان را بسطح نازل ما پایین بیاوری و دهان بدهان ما بگذاری. خواهش می کنم خود دار باش و خودش را ناراحت نکن. و در کامنت بعدی با امضای ناشناس نسبت خودت را با جوانان کشته شده ای که نام برده ای برایم بنویس. یا...هو
تیمسار اول از همه میزان مال اغا ست بعد هم سیدعلی از سردار بچه تزغبه ترس داره همون جلیلی ولایتی یک اون بدبخت حداد گشاد پا کافی هست بدرد پای منقل هم میخورند نه موتور 1000سوار که خواب رضا شدن میبینه
دلقك جون، اين آقاى ناشناس امضا لازم نداره ، كامنتهاش با دو سه تا فحش فاشيست شروع ميشه ، سواد همه رو در حد فيس بوك و ويك پديا ميدونه، بعد دو سه تا كتاب و نويسنده رو پشت هم ميچينه كه بعله اين از دانش والاى من كه تو جرات ميكنى وب لاگ راه مى اندازى. كما اينكه قبلا هم كامنت گذاشتم و به ايشون پيشنهاد كردم يك وبلاگ شخصى راه بيندازه و همه رو مستفيض كنه از اين دانش والاى خدا دادى. اجازه بده ما قشر نفهم و كم دانش هم با سيرك خودمون خوش باشيم، پيشنهاد اسم وبلاگ هم براشون دارم: خود بزرگ بين .
ارادتمند افشين.
و اما بعد. این دوست بسیار با سواد غیر فیس بوکی و غیر ویکی پدیایی ضد فاشیست و آزادی خواه و واقعاً آزاده ام اینقدر اعتماد بنفسم را تحت تأثیر قرار می دهد با کامنت های واقعاً پر و پیمان و یک کلاس درس و مدهوش کننده اش که دست و پایم را گم می کنم و یادم می رود پاسخ دیگران را هم بدهم.
ناشناس محترم.
هم رؤیا و هم خنده جزو بهترین خواستنی های دنیا هستند پس من باز هم نباخته ام در روزی که وعده می دهی.
آرسین عزیز
لحن نوشته ات را دوست نداشتم و بوی بدی می دهد نفرت را در تحقیر پوشاندن. کاشکی بجای متلک های ناچسب چند تا فحش آبدار می دادی به قالیباف تا تخلیه بشوی. او در بین این 8 نفر از همه لیاقت بیشتری دارد. این حرف من است و نقیضش را بگویید.
و ناشناس قبل از هیکل . رشید تر را می شود هم پیرتر و هم فرسوده تر و هم لفت و لیس کننده تر هم خواند. تازه این قصاص قبل از جنایت است. چرا نخبه ای که به روحانی اعتاد می کند به قالیباف نمی تواند یا نمی خواهد.
بعدی. هم صنفی نقشی در این ترجیح نداشته و ندارد. در ضمن شنیدان کی بود مانند دیدن. صبر می کنیم و نتیجۀ تأثیر او بر خامنه ای یا خامنه ای به او را در عمل تجربه می کنیم. همه مخالفان طوری حرف می زنند مثل اینکه هفت نفر غول مدیریت و درایت و کیاست و سیاست رقیب این سرباز را واگذاشته ام و اصرار به قالب کردن این سردار پیزوری دارم. می گویم در بین این 8 نفر قالیباف عالی است. تو هم باید بگویی این نه دیگری.
در فیلم دستفروش مخملباف یک جنوب شهری بخاطر ازدواج با دختر خاله اش 8 تا بچه عقب مونده داشت! پرستاره داشت سرزنش می کرد که آخه محبور بودی بری دختر خاله ات را بگیری؟! طرف بلافاصله گفت: پس دختر خاله چه کسی را بگیرم؟!!! طرف فکر می کرد حتما باید زنش دختر خاله اش باشد! حال شما هم می گویی:"می گویم در بین این 8 نفر قالیباف عالی است. تو هم باید بگویی این نه دیگری!"چه کسی اجبار کرده حتما بین هشت تا دختر خاله حتما با یکی ازدواج کنیم تا بعد هم بچه اش ناقص الخلقه در آید؟!
پس معلومه به صفر مطلق در بازگشت هاشمی اعتقاد داری و کلا نسخه هاشمی رو پیچیدی و کارش رو تمام شده میدونی.
باید تا روز انتخابات صبر کرد.
آقاي دلقك ايراني
توصيف شما را از قاليباف خواندم و به توصيه يكي از كامنتها توصيف ف.م.سخن را هم خواندم. انصافا ترسيم بسيار دقيقي از آينده كرده بود با امكان انتخاب قاليباف در تمثيل خلبان و هواپيمايش
اگر مرا هم با صفت چپهاي پير و پاتال نمي نوازيد بگذاريد بگويم به نظر من نقطه ضعف بزرگ قاليباف كه شما اصلا توجهي به آن نداريد چيست.
او در كارهاي فيزيكي (ساخت و ساز) موفق است كه خانه پرش مي شود نسخه ضعيف تري از كرباسچي. (اين قضاوت را با شناخت كامل از كرباسچي و قاليباف مي كنم) اما در كارهاي غيرفيزيكي بسيار ضعيف نشان داده است. درست است كه پليس 110 راه انداخت اما فعلا تنها تفاوتي كه اين پليس 110 با كلانتري قديم دارد اين است كه انگار همه كلانتري ها را با يك شماره مي تواني بگيري و به هيچ وجه آن اهداف بهبود عملكردي كه از اين پروژه در نظر داشت محقق نشد. اگر نمي داني مي گويم قبل از او آتش نشاني و اورژانس و همزمان با او آب و برق هم براي تماس با مشتريان چنين سرويسي را داير كرده اند و تقريبا با همين كيفيت نازل عملكردي. مثال ديگرش شوراياري ها است كه قرار بود هر محله را تا حدودي خودگردان كند از نظر اداره اما نمايشي باقي ماند.
در حالي كه تقريبا صد در صد فعاليتهاي رئيس جمهور از نوع نرم افزاري و بالاتر از آن مغزافزاري است قاليباف خيال خود را راحت كرده و مردم را وعده به سخت افزار مي دهد كه باز خانه پرش مي شود كرباسچي و خسارتهايي كه به كل اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و تعادل زيستي ايران زد براي كشيدن چند خيابان در تهران.
من قبلا فكر مي كردم كه او شو اجرا مي كند اما با پرس و جويي كه از نزديكان او كردم تقريبا مطمئن شدم كه او (مانند بسياري ديگر از مديران جمهوري اسلامي) اصلا كار نرم افزاري را بلد نيست و همه فضاي ذهني او را ساخت و ساز پر كرده است.
پ.ن: فقط براي اطلاع شما مي گويم من بر خلاف جليلي مي دانم كه در اداره سازمان و جامعه سخت افزار يعني چه نرم افزار يعني چه و مغزافزار يعني چه
حاجی میگفتی:
که هاشمی از ترس اینکه الیگارشی گزینه رهبری اش یزدی و مصباح بود ...و 13 خرداد خامنه ای را رهبر کرد ...
و نتیجه اش شده امروز
الان هم حسم میگوید داستانمان همان است یک خمینی (احمدی نژاد) داشتیم و کاندیدایی تحجر مصباح (جلیل) که نباید بگذاریم بشود و با قالیباف مدرن تار زن و دلکش خوان(خامنه ای)قمار میکنیم این بار به دست ملت، اگر تقلب نشود.
این که خوب است!
سرور گرامی و ارزشمند، اکثر مطالب شما را میخوانم و بعضا هم نظراتی دادم و شما هم محبت کردید و درج کردید. نزدیک به شما فکر میکنم ولی دور از شما و نزدیکتر به اوضاع داخل ایران و سیاسیون هستم و با این نگاه نظر خودم را ابراز میکنم:
اگر هیچ تغییر دیگری اتفاق نیفتد از بین این هشت گزینه ما تقسیمات زیر را داریم (پیشاپیش بگویم که ایدال و حتی خوب هم نداریم):
- قابل قبول (رضایی - روحانی - قالیباف - عارف)
- قابل تحمل (ولایتی)
- غیرقابل قبول (غرضی)
- غیر قابل تحمل (حدادعادل - جلیلی)
چون اینجا وبگاه شماست لذا فقط به ارزیابی چهار گزینه قابل قبول میپردازم مگر اذن دهید تا در کامنت دیگری به دیگران بپردازم. ما دو پرونده مهم خارجی (1- هستهای 2- تحریمها) و دو پرونده مهم داخلی (3- اقتصاد 4- سرمایه اجتماعی) را پیش رو داریم. نمره حدودی هر کدام (با احتساب تیمهای احتمالی شان) نسبت به این پروندهها را به ترتیب میشمارم:
- روحانی: 16 + 12 + 16 + 15 = 59
- رضایی: 13 + 11 + 17 + 14 = 55
- قالیباف: 8 + 10 + 15 + 15 = 48
- عارف: 9 + 12 + 14 + 12 = 47
- قالیباف و عارف میتوانند دو پرونده داخلی را مدیریت کنند اما فاقد کاریزما یا توانایی شخصی برای تحت فشار قراردادن رهبری در ورود به دو پرونده اصلی خارجی هستند. روحانی و رضایی و روحانی در هر چهار پرونده دارایی توانایی هستند با این تفاوت که مهارت روحانی و کاریزمای او در پروندههای خارجی کمی بهتر از رضایی است.
- رضایی اندیشههای اقتصادی بهتری نسبت به بقیه است ولی تیم احتمالی روحانی کمی در تئوری و اجرا بهتر از تیم ایشان است.
- اما مشکل بزرگ قالیباف و عارف یکی در ائتلاف احتمالی شان هست (چون راحت تر تحت تاثیر بزرگانشان هستند) و همچنین روحیه صرفا اجرایی قالیباف، کماکان شأن رئیس جمهور را بالاتر نمیبرد.
- اما کلام آخر این کامنت؛ بعد از زخمی که کاراکتر احمدینژاد به حیثیت ایران و ایرانی زد، امیدوارم که رئیسجمهور بعدی کمی پرستیژ بالاتری در ظاهر، کلام، اندیشه و آرامش (دوری از حرفها و اندیشههای انتحاری) داشته باشد و از این حیث بازهم روحانی جایگاه بهتری دارد. بدون لهجه آشکار است، از کلام و انسجام بهتری برخوردار است، آرامش دارد، حقوقدان (هم حقوق اسلامی هم حقوق بین الملل) میداند و به شأن و جایگاه رئیسجمهوری واقف تر است.
قربان شما که این همه اطاله را پذیرفتید. حسن از تهران
دلقک عزیز
من همیشه از انفعال گریزان بودم و هستم و اعتقادم این نیست که با رای ندادن من و امثال من جلوی سوءاستفاده های سیستم تبلیغاتی رژیم آخوندی گرفته می شود.
این را هم قبول دارم که برای فرار از جلیلی نباید به دامان اصلاح طلبان نصفه و نیمه افتاد، بلکه باید با منطق تصمیم گرفت. زیرا خوب می دانم که یکی از معضلات ما ایرانی جماعت جوگیر بودنمان است.
اگر هم به ناخودآگاهم رجوع کنم، عقاید فاشیستی مد نظر دوست عزیزمان را می بینم و انکار نمی کنم که اعتقادم به این است که اصلاح سیستم ایران تنها به دست یک رضاخان خیرخواه قابل انجام است زیرا خرد جمعی ایرانیان متاثر از احساس جمعی است متاسفانه.
این همه را گفتم که نتیجه گیری کنم که گرچه با تو هم عقیده ام در بین این بدترها، قالباف برای آینده ایران بهترین گزینه است ولی شانسی برای پیروزی ندارد. زیرا در بین حداد و ولایتی و غرضی و عارف و رضایی هیچ یک شانسی برای حضور در دور دوم ندارند و اگر عارف و خاتمی و هاشمی به حمایت از روحانی بر نیایند او نیز در همین دور اول حذف خواهد شد. از آنجایی که اصلاح طلبان چابکی بسیار کمتری حتی نسبت به شورای نگهبان بجا مانده از دوره ژوراسیک دارند، حذف روحانی بسیار محتمل است. در دور دوم هم جلیلی و قالیباف به میدان خواهند رفت و این دقیقا همان جایی است که اصلاح طلبان تازه متوجه می شوند باید از یک کاندیدا حمایت کنند تا به دامان مظهر تحجر نیفتند.
و اما جلیلی این مبارزه را خواهد برد زیرا به بسیجیان نزدیک تر است، پشتیبانی روحانیان را دارد، رهبر او را به قالیباف سرکش ترجیح می دهد و در نهایت رای قشر پایین یارانه بگیر را با حمایت احمدی نژاد بدست خواهد آورد. و متاسفانه عامل اصلی این واقعه پراکندگی رای فشر متوسط، جوانان، دانشجویان و آزادی خواهان به دلیل عدم حمایت صریح اصلاح طبان از یک از کاندیداست.
دلقک عزیز، خواهشم از شما این است که تا دیر نشده اطلاع رسانی و خفتگان اصلاح طلب را از خواب غفلت بیدار کنید.
امضا: دروغگو
با توجه به نظرسنجی های اینترنتی مثل این:
http://www.nazareakhar.ir
میشه نتیجه گرفت که رای قالیباف از بقیه بیشتر خواهد بود. ولی اینکه چه کسی برنده اعلام بشه معلوم نیست.
--لازم به توضیحه که توی این نظر سنجی روحانی اوله و بعد قالیباف ولی اگر کمی فکر کنیم متوجه میشیم چرا رای قالیباف در دنیای حقیقی بیشتره--
جناب تیمسار،
با سلام و احترام
اوّلأ) من بابت برخورد ناشایست آن ناشناس پوزش می خواهم. این پوزش از جانب کسی است که پیرامون جامعۀ ایران و مسائل سیاسی و بین المللی، سالهاست پژوهش می کند و در دانشگاه، علم سیاست می آموزد و ترویجش می کند.
این جسارت ها را هم به حساب عقب ماندگی جامعۀ ایران بگذارید که تحصیل کرده و نکرده اش از یک بیماری رنج می برندو دست کم تحمّل عقاید هم را نداریم.
دوّم) متون حضرتعالی لابد مطالب درخور توجّهی دارد که بنده در فیس بوک پربینندۀ استاد عزیزم دکتر زیباکلام بدون تأیید یا رد، به اشتراک می گذارم. و البته امیدوارم اجازه نگرفتنم را ببخشید. این را هم به همان حساب قبلی بگذارید.
سوّم) بنده از حضرتعالی هم بسیار آموخته ام واز نوشته های حضرتعالی درک می کنم که مطالعات حضرتعالی فراتر از آن است که دوستان حدس زده اند.
چهارم) حضرتعالی گرچه در ایران نیستید، ولی فضای ایران را بهتر درک می کنید و انگار در فضای ایران زندگی می کنید.
پنجم) من در میان این هشت نفر، قالیباف را از گزینه های اصلح می دانم. همینطور روحانی را به نسبت دیگران، اگرچه رأی ندارد. عارف هم اگر توان اجرای نظراتش را داشت، خوب بود.ولی افسوس...
ششم)بابت از دست رفتن ارزش های ایرانی چون احترام به بزرگترها بسیار متأسفم.
مثل اینکه نظر کردی قالیباف رئیس جمهور بشه
باسلام .اقای ایرانی وجناب افشین ازحرفهای این ناشناس اول(اسم خوشگلی براش بذاریم)بار اول خیلی ناراحت شدم .ولی حالا میبینم خودش یه جوکه .تاکامنتش رو خواندم سیر دلم خندیدم .جالبه برام اسم نویسنده ها وایسم هایی رو میاره که نه من خیلی ها از اهل مطالعه خوانده اند عبور کرده اند وبدنبال نسخه ایرانی برای درد بیدرمان ایرانی میگردیم.همان خط اولش تناقض داره .جنگ استالینیستها با فاشیسمرو نمیفهمه.گیرم استالینیستها بعدش فاشیست تر از هیتلری ها شدند .وشد انچه که باید بشود. حرفهاش را به دل نگیرید فقط به فیس بوک و ویک گفتنش بخندید.این از مطالهع رنج میبره واین دوجا سرشارند از مطالب نازل تا عالی ولی حداقل در فارسی هیچکدامشان ماخذ نیستند و الخ لکلک
رضایی را خیلی مورد غفلت قرار میدهید. دوست دارم به او هم نگاه جدی کنید. به نظر میرسه که از همه علمی تر و با برنامه تر است. در مناظره امروز هم تنها کسی بود که علمی حرف زد و پاسخهایش حساب شده و درست بوده. هوشمندانه هم مذاکره مورد به مورد را پیش کشید. گرچه شاید سازمان رأی مناسبی نداره ولی شایسته احترام و اعتنا است. نمیدانم چرا اینقدر ازش غفلت میکنید.
دلقک عزیز جات خالی چقدر خندیدیم در این سیرک مناظره ...
درود
در مناظره ی امروز در حالی که یکایک نامزدان بر انتخاب مدیران خود با ویژگی تقوا و تجربه و مدیریت به صورت همزمان تاکید داشتند و مدیری که فاقد هر کدام از این خصایص باشد را مردود می دانستند (حتی ولایتی ، جلیلی و حداد) ، جناب سردار خلبان قالیباف معیار تقوا را برای انتخاب مدیر کافی بر شمرد .
پر واضح است که ایشان در عمل دست به انتخاب مدیر بر اساس تقوا نمی زند . سیر سلوک ایشان و همکارانشان از سپاه گرفته تا شهرداری ، سند این مدعا است . اما چیزی که این وسط مغفول مانده ، بازی کثیفی است که ایشان به راه انداخته است . ابتدا قضیه ی حمله با موتور به معترضین را در جمع بسیجیان را مطرح کرد و حال نیز با سالوسی اعلام می کند که اولویت او در انتخاب مدیرانش تقواست .
رفتار اخیر ایشان گواهی است بر آنکه هر کاری می کند تا به قدرت برسد . از نظر من این بازی کثیفی است ... امیر گرامی ، نگویید که این رسم و روش انتخابات است که بسیار از شما دلگیر می گردم . در میان همین آقایان نیز 2-3 نفر به تمام معنا تا کنون با اخلاق پیش آمده اند .
در مملکتی که بر اخلاقیات استوار است نباید چنین کسی زمامدار شود . کسی برای رسیدن به قدرت دست به هر کاری می زند ، برای حفظ آن نیز همین روش را پیش می گیرد .
چه متینانه و چه با شخصیت است سردار رضایی که حتی در بیان تندترین انتقادات نیز اخلاق و کرم ایرانی را پاس می دارد . و چه زیبا در کنار عارفِ خوش لهجه ی یزدی تبار و نیز روحانی خظ بطلان کشیدند بر این کمدی بی پایان . در حالی که پنج تن دیگر غرق در سکوتِ رضایت بودند . به خاطر ایران ، به خاطر هم میهنانتان ، دست بردارید از این طوطی خوش گفتارِ سبز چشم ... که امروز با لبخند و شعار ، سوار بر اریکه ی قدرت می گردد و فرداها هیهات است که به زیر آید .
به هوش باش امیر گرامی ... افق اندیشه ی سیاسیت بازان حاضر در صحنه به آن روشنایی که می پندارید نیست .
دیر زی و پایدار ./
ما كه نميدانيم خداوند محبت چهركسي را تو دل اين ملت مياندازه و ملت با هوشمندي انتخاب ميكنند رئيس جمهور محبوب را !!! اما اين ملت هوشمندانه ميداند مهر و محبت كدام يك از اين ٨ نفر تو دل رهبر عظيم الشان اسلامي از قبل نشسته و در عالم ذر و روز ازل و جريان قالو بلي انتخاب شده است و جناب دلقك مهربان و دوستان بي جهت داريد با هم جر و بحث عبث ميكنيد و رابطه معنوي و استاد و شاگردي را بهم ميزنيد . مگر نميدانيد هيئت مديره نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در مجمع فوق العاده شركت ، سهام اين انقلاب و نظام و وطن را مصادره كردند و شركت سهامي عام را به شركت سهامي خاص تبديل نمودند و بين بيت رهبري و سپاه و جريان انجمن حجتيه سهام به شرايط عادلانه تقسيم شده است و در اين مثلث است سرنوشت ما و ميهن ما تعيين ميشود و هيچ كدام از اضلاع اين مثلث به تنهايي تصميم نميتواند بگيرد و مقام عظمي ولايت صرفا سخنگوي اين مثلث است و ايشان هم تابع نظرات آن دو ظلع است و اين است سرنوشت ما و در پس پرده آقاي ولايتي يا جليلي انتخاب شده هستند و الان در بيت رهبري بين انتخاب اين دو در حال چانه زني هست فقط نه در صندوق راي
در هر حال اقاي قاليباف هر چه دارد از بيت و سپاه دارد و شايد با جريان انجمن حجتيه ميانه خوبي نداشته باشد اما اين مقدار سهام كافي نيست و راي ايشان اگر دلهاي مردم بسويش جلب شود بفرموده آغا ، اين علت تامه نيست براي انتخاب شدن ، فقط علت لازم هست كه كافي نميباشد از استاد دلقك هم انتظار داريم تمام سرمايه معنوي را در محور قاليباف هزينه نكند و با احتياط پيش رويم و ما سيرك خودمان را سرپا نگه داشته باشيم و سيرك انتخابات را به حيوانات و دلقكان خاص خودش واگذاريم و نسبت به ناراحت و دلخور نشويم. من خودم يكي از نزديكان قاليباف و دوست زمان جنگ ايشان هستم و از نزديك ايشان را ميشناسم و ميدانم در پيرامونش چه ميگزرد و سياه و سفيد نديدن شرط است و اگر راي صندوقها شمرده ميشد من بر خود لازم ميديدم در اين محور حرف بزنيم ، اما فعلا بازي با نتيجه مشخص شده را در حال مشاهده هستيم. دوستت دارم استاد و همراهان با وفا را
عماد
بنظرم خامنه ای به هدفش رسیده. تکثر در کاندیدا ها و بحث انتخاب بین بد و بدتر و شکسته شدن آرا و اغفال مردم با مناظره های صوری تقلب را بسیار راخت می کند. زمان موسوی 14 میلیون رای باید می ساختند ولی حالا با یک میلیون رای تقلبی سر و ته قضیه را هم می آورند.این نکته در سخن فرمانده سپاه که گفت ما باید این دوره تکثر کاندیدا داشته باشیم به روشنی آشکار است که چرا؟!!
با تشکر.
ایجاد یک سیستم غیر از کارکرد آن سیستم است. هر سیستم بسیار خوبی می تواند در دست یک نامدیر به نقطه صعف تبدیل شود. 110 را قالیباف درست کرد و فوق العاده بود اقدامش. درست کار نمی کند تحت مدیریت احمدی مقدم چه ارتباطی به قالیباف دارد. ضمناً تلفن های اورزانسی را که نام برده ای چنان اهمیت گستره ای 110 را ندارند و این کار تک بود از سوی قالیباف. در ضمن قالیباف نگفته شبکه های ارتباطی مثل 110 را او اختراع کرده است او فقط مدعی است که سامانه ای مدرن را که در همه جا وجود دارد در پلیس ایران هم ایجاد کرده است. قطعی می دانم و این را بفکر روشن قالیباف و نتیجۀ این افکار روشن در پلیس و شهرداری تهران ارجاع می دهم و بشدت می پرسم مگر می شود کسی تفکر خوبی نداشته باشد و پروژه های بزرگ شهر مدرن را اجرا کند. انتظار داشتم که مرا متهم کنید که زرنگم و روی اسب برنده شرط بسته ام و لابد کاسه ای زیر نیم کاسه است. من چاکر مردم هستم و انتخاب طبیعی آنان را تعقیب می کنم که مورد تأیید خودم هم است. و نه اینجا جایش است و نه زمان اجازه می دهد که روی اسب مرده سرمایگزاری کنم و کنیم. حالا که توده و شهری همسو شده اند که قالیباف فصل مشترک خوبی است باید از آن استقبال و تبلیغ کنیم. به بابک هم مرسی. یا...هو
ایران عزیزتر از جان.
مطمئن باش اگر یک حرف دروغ کلیدی و مؤثر یا یک عمل غیر صالح و ضد ملی از قالیباف سرزده یا بزند و شما بتوانید مستند کنید عطایش را به لقایش می بخشم. قالیباف بسیار حرف زیبایی زده است در گفتن از یک کلام "تقوا" برای انتخاب مدیر. او به این دلیل بدنبال تقوا و مثل ریاکاران دیکر رقیبش صفت دیگری اضافه نکرده است که از نظر تئوری اسلام قالیباف؛ تقوا یعنی شایستگی و کارآمدی و نان مردم را آجر نکردن و دانش و مدیریت و نهایتاً خداترسی. در حالیکه آن دیگران از تقوا همان شستن کونشان در مستراح را که آخوندشان گفته منظور دارند و بله قربان گویی به ولایت و روحانیت لذا ناچارند بگویند تقوا بعدش همۀ صفات حمیده را هم چاشنی تبلیغاتی اش بکنند. البته که قالیباف مثل من مخالف روحانیت نیست. او قصد دارد فقط از کسانی که در کارشان کاری بکار سیاست و قدرت ندارند استفاده کند. بحثش البته سخت و مفصل است. یا...هو
در ضمن با تشکر از دوستانی که به کمکم آمدند می گویم که زیاد نگران آن دوست عزیز فاشیست مان نباشند. زیرا او نه یک فعال مدنی است و نه یک نظریه پرداز و از این حرف های گنده. ایشان حداکثر یک پیر خرفت یا جوان احساساتی رؤیا پردازی است از جنس خامنه ای و مصباح در ورژن مخالف که دنبال حقیقت است و برپا کردن حقیقت خود شناخته (بخوان خود ساخته از جنس توهم) در جامعه. در حالیکه حقیقتی غیر از واقعیت واقعاً موجود در درو همسایگی ما وجود خارجی - حتی انتزاعی - ندارد و تعقیب کنندگان آن دنبال سرابی هستند که تنها نتیجه اش سرگردانی مردم و عقب ماندگی کشور است. مگر غیر از این است که مارکس و انگلس خودشان نیز انسان های لیبرالی بودند پروردۀ جوامع لیبرال. وقتی فاشیست های کمونیست خود فیلسوفان لیبرال را چنان مصادره کردند که به استالینیسم ختم شد چه انتظاری دارید که از تک واژه های تفکر شده توسط سایر اندیشمندان لیبرال بگذرند. اصلاً مگر غیر از انسان لیبرال کس دیگری هم قادر بفکر کردن است که نظریه ای تولید کند. یا...هو
سلام
با ديدن به اصطلاح مناظره امروز ، كه به همه چيز شبيه بود جزء مناظره ، ياد فوتبال ملي كشورمان افتادم
زماني نسلي از بازيكنان داشتيم كه انها را نسل طلايي مي ناميديم ،( تيم ملي ٩٨ ) با نسل طلايي به هيچ افتخاري در سطح اسيا نرسيديم و در راه جام جهاني هم كه با دو مساوي در پلي اف و معجزه وار صعود كرديم
انهم با ستارگاني مثل دايي، باقري ، مهدوي كيا و ......
در عرصه سياست هم زماني با هاشمي و خاتمي و بعدتر با كروبي و مير حسين ، دستاوردهايي مقطعي و كوتاه مدت به دست اورديم و بعد تازه خيلي از انها راهم از دست داديم
در فوتبال امروز ، تبديل شده ايم به يك بازنده مطلق ، ودر فوتبال خود ستاره اي هم نداريم ديگر ، فوتبالي داريم كه دو دسته از ان بهره مي برند ، مديراني كه نام و نان براي خود دست وپا مي كنند و بازيكنان بي كيفيتي كه جيب هاي خود را پر مي كنند ، بدون به دست اوردن افتخاري!
فوتبالي كه ديگر تماشاگري را جذب نمي كند و هيجاني را بر نمي انگيزد ، مردماني غصه دار باختن هاي هميشگي ، مديران و بازيكناني سر خوش ، روزگار فوتبال اين روزهاي ماست
با ديدن تاييد شدگان در مناظره امروز ، ياد بازيكنان بي كيفيت فوتبالمان افتادم ، قاليباف و عارف بد نبودند ، ولي در حد پيروزي در انتخابات هم نبودند ، تازه اگر همين فردا ستاره اي در حد علي دايي در فوتبال ايران ظهور كند ، ايا در كنار اين بازيكنان بي كيفيت و فدراسيون بي سر وته ، با اين سيستم علي اصغري ، مي تواند براي ما افتخاري كسب كند !
گيرم كه در خيل بازيگران سياسي كشور ستاره اي بدرخشد و مجال سر بر اوردن پيدا كند ، ايا در بين اينهمه ادمهاي بي كيفيت و نا بخرد ، مي تواندايران را نجات دهد!
برگزاري مناظره امروز هم،درست مثل برگزاريه ليگ برتر توسط فدراسيون كفاشيان بود
پاينده باشيد
ديگه تحليلاتون مشمئز كننده و ملال آور شده تيمسار..
به چند نفر آدرس وبلاگتو داده باشم خوبه؟ پشيمونم تيمسار.. خيلي پشيمونم
خوب نيست يكي مث شما يه چيزي بنويسه كه فقط نوشته باشه.. قسم خوردين يا به كسي قول دادين روزي يه مطلب بنويسين تو اين وانفساي گيج كننده؟
هميشه مطالبتو ميخوندم گرچه خيلي موارد بوده كه مخالف من حرف زدين ولي الان ديگه تهوع آور شده نوشته هاتون.. ببخشيد..
ديگه بهت سر نميزنم
شرمنده
شرمنده دشمنتان باشد بقول معروف. دلیل اقامه باید بکنی برای مدعیاتت و الا مشمئز کننده و تیمسار و به دیگران توصیه کردم و پشیمونم پشیمونم که مشکلی از انحراف من از میهن دوستی مورد باور و ایده آل شما حل نمی کند. قهر کردن هم که مشکلی حل نمی کند. از من عیبی ندارد اما از کشورت قهر نکن و واقعیتش را از نزدیک آدم های واقعی و نه کاریکاتورهای مجازی مثل من و خودت تعقیب کن. خوشحال بودم که بودی ناراحت می شوم که می روی - اگر بسختی بتوانی بروی - اما من جز به واقعیت و مصلحت ایران سر خم نخواهم کرد. فقط اگر تشخیصم اشتباه باشد با توضیحات عقل پذیر و متکی به جامعۀ ایران شما برخواهم گشت براهی که شما پیشنهاد می کنید. البته نه از جنس سرودۀ شادروان حمید مصدق در شعر زیبای اگر تو بر نخیزی و ... بلکه راه حل قابل اجرا برای کم کردن از آلام داخلی در کوتاه مدت و نجات بتدریج ایران در میان مدت. یا...هو
درباره محسن رضایی نگفتید.... واقعأ زحمت کشیده و مطالعه کرده. تا حالا هم باادب و منطقی اومده جلو. درسته که رأِ بیار نیست، اما کمتر ایرادی میتوان بهش گرفت در برابر سایرین. دوست دارم تحلیل شما را هم دربارهاش بدانم...
بهرام جان فرمایشتان درست است. اما به این دلیل که جزو گزینه های پیشتاز نیست من هم خیلی به ایشان نپرداختم. اما ایشان خودش مقصر وضع خودش است چون بعد از سپاه باید وارد حوزه های اجرایی می شد و نه ستادی. حداقل از سال 84 باید اینکار را می کرد در حالیکه او بعد از 88 هم که دید در مناظره ها توانسته کمی نظر مردم را جلب کند بازهم از آن اندیکاتور نویسی پیرمردان دست نکشید تا یک پست ملموس تری از اجرا و نزدیک به بدنۀ اجتماعی دست و پا کند. لذا همۀ صفات خوب و افکار خوب بعد از آن ارزش دارد که مردم به ان شخص اقبال کنند و الا کتاب ها بهترین رییس جمهور ها و رهبران جهان می شدند. ممنونم از حس قدر شناسی و انصاف شما. یا...هو
ناشناس اول یک کمونیست دو آتشه است که در هه جا از سایت نوری زاد گرفته تا این سیرک افاضات می پراکندِ انجیلش هم کتاب منصور حکمت است و لحن کامنتهایش آدم را به یاد پاولوف و سگش می اندازد.
ممنون از نظر درباره محسن رضایی. تحلیل خوبی بود از آنچه باید میکرد و نکرد. کاش هر از گاهی به او هم بپردازید. من بهش امیدوارم که اگر مهلتی پیدا کنه و قدری هم تجربه بیاموزه، اندازه همون مهلتی که به بقیه داده شد، بتواند امیدبخش باشد در اجرا
ارسال یک نظر