1- تحلیل سیاسی نوشته اند و گفته اند و بسیار نیز خواهند نوشت و خواهند گفت در روزهای پیش رو. و من هم چنین خواهم کرد. اما - و این اما مهم است - می ترسم که اگر این دستاورد امروز ثبت نام هاشمی رفسنجانی را جداگانه و برجسته ننویسم زیر دست و پای سیاست عبوس و زشت له شود و دیده نشود. لذا نقداً در این پست فقط به بهترین دستاورد نقد آمدن هاشمی بسنده می کنم تا بگویم که شادی چقدر مهم است.
2- مردمانی از کشورمان با محوریت جوانان طبقۀ متوسط شهری امروز و در داخل کشور - تأکید می کنم بر داخل کشور - و حداقل پس از چهار سال آزگار یکبار دیگر با جدیت و از ته دل خندیدند و با دل هایی پر از گرما همدیگر را به آغوش کشیدند و می دانیم که شادی و امید تناسب مستقیم از نوع مرغ و تخم مرغ معروف دارند. هرجا امید است شادی هم حاضر است و هرجا شادی باشد امید نیز شکوفاست. و هرجا این دو باشند حرکت و جنبش و پیشرفت هم مهیاست.
3- امروز با چشمان نگرانم دیدم که بچه ها خندیدند بعد از مدت ها و من گریه کردم. زیرا هدف شغل دلقکی هم جز خنداندن بچه ها نبود و نیست. بگذار سیاسیون رقیب و رفیق هر چه می خواهند بگویند. من اما پدری هستم که فقط می خواهم بچه هایم را شاد و امیدوار ببینم. و امروز دیدم بخشی را که امیدشان به آمدن هاشمی بود. مطمئنم اشتباه نکرده اند و از فردا آفتاب زیبای اردیبهشت ایران گرمتر و درخشانتر خواهد تابید و معلوم است که هاشمی حق ندارد امید بچه ها را نا امید بکند. و نمی کند انشاء الله. یا...هو
۱۴ نظر:
تیمسار گرامی بهتر است از شغل دلقکی استعفا بدهی وپیشگو شوی چون ما فکر کردیم دیگه اکبر شاه برنمیگرده وآقای 20ای براش کافی است امامن و دوستان دیدیم که تنور انتخابات به مانند همه چیزمان در دقیقه 90
داغ شد و دو جناح متقابل یعنی هاشمی ومشاعی یکی خود را امیر کبیر وسردار سازندگی میداند ودیگری مدرنیسم مکتب ایرانی وفرار از گذشته را عامل تحول کشور میداند صد البته هاشمی در انتخاب افراد تقریبا همیشه موفق بوده و مدیران درجه یک کشور همگی از منتخبین ایشان بودن شهردار اسبق وزندان دیده تهران کرباسچی ریس بانک مرکزی مرحوم و دهها سردار و امیر لشکرکه تیم پرمهره ولی پیری دارد مثل نعمت زاده ودر نقطه مقابل منتخب دولت کنونی هم نشان داده که در انتخاب مهرها فقط اطاعت کور را قبول دارد ویک قانون را یا در دایره مای یا بر علیه ماواکنون نخبگان کشور بدرستی بخش عظم نارسای های مالی واختلاص ها وهیف ومیلهارااز بی لیاقتی مسولین میدانند ومردم هم بطور قطع بعد از الک کردن شوراو متحد شدن این جمع حدودا500نفری که باید در نوع خود رکوردی برای ریاست جمهور شدن در دنیا باشد و تقسیم این عدد به100ما شاهد حضور 5 نفر خواهیم بود و مردم که ظاهرا یک انتخاب اقتصادی رادر جلوی خوددارند تا از دیو گرانی فرار کنند ونفس راحتی بکشند وعادت دارند بین بد وبدتر گیر کنند پرچم را به گفته خاتمی به رهبر ووزارت کشور خواهند داد تا هرچندتا رای که میخواهد بنام هرکه میخواهد بخوانند ومانیز از پنجره تلویزیون صفوف داغ مردم را خواهیم دید که به نام رهبر رای به اکبر میدهند واسفندیار یا مدوداف را بعنوان رئیس جمهور انتسابی قبول خواهند کرد ویا سیکل معیوب اسلامی دوباره تکرار میشود یعنی دور بعد خاتمی هفتادوچند ساله آن زمان ودور بعد تر استامحمود مسنتر را انتخاب میکنیم ولی به مانند تصویر دوریانگری یا رهبر کتاب 1984الورهنوز مقام معظم سرجای خود استوار است موفق باشید
چندین بار در چند ساعت گذشته به گوگل ریدرم سر زدم تا پست جدیدت را ببینم
چه خوب که امشب نوشتی و از امید نوشتی
به امید روزهای روشنتر در ماه آینده
سلام دلقك عزيز
اگر كساني ، كسبه و بازاريان را متهم به منفعت طلبي و سودجويي نكنند ( از نوع منفي البته ) بايد خدمتتان عرض كنم كه اين حقير شاهد شادي و اميدواريه اين قشر از جامعه بودم پس از ثبت نام اقاي هاشمي امروز .
استاد عزيز و خوانندگان گرامي توجه داشته باشيد كه فشار اقتصادي و ركود فضاي كسب وكار ، فقط باعث كاهش سود و منفعت بازاريان نمي شود ، بلكه در زمانيكه اين شرايط طولاني و شديد مي گردد ، باعث ريختن ابرو و از بين رفتن شخصيت كاسب ميشود و در اكثر موارد خانواده شخص ورشكسته ، از هم مي پاشد.
ورود هاشمي به قدرت اجرايي (احتمالا البته)، مردم را اميدوار مي كند كه مقداري عقلانيت به حكومت وارد شود و شايد اين تنها مايه شاديه ما مردم باشد در حال حاضر .
پاينده باشيد
از این بهتر نمی شد! انتخابات مهندس تو مهندس شده است! بنظرم بدترین حالت ممکن برای خامنه ای اتفاق افتاد و انتخاباتی پر از خون جگر و پر از کاندیداهایی که روی اعصابش راه می روند! شرکت مردم در این انتخابات حتی اگر منجر به تقلب هم بشود لازم است و منفعت دو سویه دارد. اگر حتی تقلب هم بشود باز شرکت مردم به معنای تجدید بیعت با حکومت نیست و رای سلبی مردم یک اعتراض مدنی به خامنه ای خواهد بود. انتخاباتی عجیب
شرکت در انتخابات بدون حضور مشایی و یا رفسنجانی کاری بی معنا بود ولی حالا معنا پیدا کرد. حال باید 180 درجه تغییر مسیر داد و در انتخابات شرکت کرد! به این فن توی ورزش کشتی می گویند "سالتو"!!ه
رفسنجانی رهبر یک از سه خط سیاسی عمده بعد از انقلاب است. او مهره های فراونی در تمام ارکان سیاسی و اقتصادی و جامعه روحانیت دارد. حضور او باعث تضعیف شدید باند خامنه ای است.دشمن دشمن ما برخی مواقع می تواند دوست ما باشد.او تنها کسی است که وقتی که پا به کاخ ریاست جمهوری گذاشت لازم نیست صبح به صبح به رهبر زنگ بزند و برای کارهایش اجازه بگیرد! و این امتیاز کمی نیست!
این انتخابات مانند انتخابات 88 است. اصلا به معنای تایید حکومت نیست. این برهه ای بسیار حساس د برای مردم ایران است. ااگر نشود ایران بسوی یک جنگ خانمانسوز پیش خواهد رفت.
شرایط با سال 88 بسیار متفاوت است. می گویند یکی از اشتباهات ژنرال ها این است که همیشه جنگ های گذشته را بازی می کنند در صورتی که شرایط بسیار متفاوت است. مهره های بسیاری تغییر کرده اند و جامعه حالت انفجاری تری بخود گرفته است. مردم ایران راهی بجز این ندارند..
دلقك جان، مقاله ذيل در رابطه با هاشمى و ترسيم او به عنوان فردى ليبرال خصوصا در مقابل زنان خانواده اش بسيار جالب است.
افشين.
http://tehranreview.net/articles/12765#.UY7OFaa9LYV
هیچ وقت از دیدن یک کوسه اینقدر خوشحال نشده بودم!
جناب دلقک شما هم نظارت استصوابی دارید!!!
بدرود!
شما بعنوان یک ایرانی سه راه بیشتر ندارید:
1- بر اندازی
2- رفرم
3- تحمل کردن این حکومت
شما بعنوان یک ایرانی حق دارید هر کدام از این راه ها را که خواستید بپیمایید و این حق مسلم شماست ولی اگر کسی به تعدیل حکومت می اندیشد مرد این کار در این مقطع و بن بست سیاسی ایران رفسنجانی است. براندازی کبوتری است در هوا که تا زمین بنشیند مو های ما را سفید خواهد کرد و نتیجه آن هم کاملا نامعلوم است.
ina hamash adast gol nakhorid ray nadid khodetono to koche khiyaboon matal nakonid mage in hamon kasi nist ke vaghty mosavi ro gereftan sedash dar nayomad ?????!!!!!!!!!!!!
ba doroud be Timsare garami, bayad beguyam zamani ke Khatami ham entekhab shod shogh wa shadi bas bozorgtar dar cheshmane jawanan didam, amma natijeh che shod?
ارسال یک نظر