Study for Crouching Nude |
درهفتۀ ایرانی که امروزدرآخرش هستیم بااینکه چندنشست وچند سخنرانی مهم انجام شد ولی جنگ-تلفظ این کلمه ودراینجا هم جَنگ صحیح است وهم جُنگ- تازه ای را سرنینداخت والبته قابل انتظارهم است ازماه حرامی چون ماه مبارک! رمضان که علاوه برهمۀ برکات معنوی وضدمطربی وحرمت جَنگ؛ برکت کمبود کالری روزانه راهم دارد برای چانه هایی که 32 سال متصل است مزخرف می گویند وچه می گویند!
با این همه، نشست ها وحرف های هفتۀ جاری چنان تبلیغاتی بود که ما راهم واداربه نگاهی به چگونگی ها بکند:
1- بعد ازبارعام به کارگزاران نظام ازسوی آیت الله خامنه ای وحرف هایی که می شد درداخل آشتی جویانه تر ودرخارج حریف طلبانه ترارزیابی کرد؛ این بارافطاری رهبر نصیب دانشجویان همفکروهم ایمان شد که دردیداری صمیمانه! واز"خاک به افلاک*" ونه زانوبزانو مثل حجره های قدیم غیرسیاسی حوزه بنشینند وگل بگویند و گل تربشنوند بسنت همۀ سال هایی که جمهوری اسلامی، ایران را چونان گورستانی دردل شب های سرد زمستان به "ها" کردن دستان منجمدش واداشته درسکوت! ودیگر هیچ.
2- چیزی که ازاین جلسه مغفول مانده درتحلیل وتفسیرهای روز، بنظرم یکی آن جملۀ بسیار خطرناک آیت الله خامنه ای است درابتدای قبل ازشروع رسمی جلسه؛ آن جایی که رهبر درپاسخ شعارتهییج گروزیرشعار(مجری)دررابطه با نامیدن دانشجویان حاضرباعنوان "افسران جوان جنگ نرم"؛ آیت الله با لبخند رضایت می گوید که"ازبن دندان به این شعارایمان دارم". واین علامت قطعی اینست که آیت الله جز به ساماندهی یک جنگ سردتمام عیار بین اسلام برهبری آخوند های سیاسی شیعه با غرب(بدیل وجایگزین جنگ سرد سابق)نمی اندیشد وبدیهی است که واجب ترازنان شب برای جنگی که همواره سرد بماند وهیچگاه شروع نشود تسلیحات هسته ایست.
ودودیگراینکه آیت الله با نشاط ترازهمۀ این یک سالۀ بعدازانتخابات پارسال نشان داده دراستقبال نرم ازافسران جوان زیردستش واعتمادبنفس بیشتری را تزریق کرده به جبهۀ خودی و...
چنین بنظرم رسید که جمع شدن قطعی اعتراضات یک ساله رااعلام کرده است با این رفتارمعتمد.
3- درسوی دیگراما دیشب افطار مشابهی برپا شده است بادانشجویان واین بارازسوی رئیس جمهوروحرف هایی هم دراین جلسه رد وبدل شده که ازحرف های رد(مربوط به دانشجویان) گزارشی نداریم ولی از حرف های بدل(مربوط به رئیس جمهور) چرا! چیزهایی که ازمجلس افطاررییس جمهوربرای من جالب بود واست مثل همیشه : تقابل وتضاد معنادارمولی(احمدی نژاد) وولی(خامنه ای) است. دونمونه اش را بشما می گویم:
الف- یکی مربوط است به دانشجویان مدعو ونحوۀ گزینش آنان. به این معنا که هر چقدر مهمانان جوان رهبرمتشکل ومتفکر وباشناسنامه های فکری و سیاسی مشخص وقابل آدرس دادن درداخل دانشجویان هستند درطیف مقابل عکس این است: یعنی مهمانان دانشجوی رییس جمهور بدون شناسنامه، بدون وابستگی تشکیلاتی وبدون ایدئولوژی مسلط هستند. لذاست که مثل همیشه آیت الله برافکار تکیه کرده واحمدی نژادبرابدان. رهبرهمت مضاعفش را صرف ایجاد یک سیستم توتالیترمی کند ورییس جمهور در رؤیای ایجاد یک فاشیسم تمام عیاراست.
ب- مورددوم تفاوت این دوافطاری سیاسی برمی گردد به سخنرانی های متفاوت دومیزبان برای دانشجویان میهمان. به این معنا که هرچقدر آیت الله تلاش کرده که با واگذاشتن زبان مسلط حوزوی خودش، زبان دانشگاهی میهمانان جوانش را استخدام کند برای تحت تأثیر قراردادن (متقاعدکردن)افسران جوان جنگ نرم- بخوان سرد- رییس جمهورنیز درنقطۀ مقابل همین تلاش را کرده است وبا واگذاشتن زبان دانشگاهی خودش زبان حوزوی را انتخاب کرده است برای تحت تأثیر قراردادن (مرعوب کردن) توده های جوان وپیاده نظام موردانتظارش برای فاشیسم گرم. لذاست که حرف های آیت الله زمینی شده وحرف های دکترآسمانی!
4- البته درضلع سوم هم آقای مهندس موسوی حرف زده که قابل تشخیص نبوده مثل همیشه که آیا دارد به دعوت آیت الله خامنه ای به آشتی ازموضع ضعف لبیک می گوید یا دارد به حرف های صریح وتقابل گرانۀ احمدی نژاددرمورد عمده وزنده نشان دادن جریان فتنه! برای دانشجویان پاسخ می دهد. بازهم مثل همیشه. وقبلاً نوشته ام که سیاست درخارج هم گندیده. وفعلاً چاره ای جزصبروانتظاروالبته دلقکی نیست.
5- ونهایت این خبررا پسندیدم که علی رضا افتخاری خوانندۀ مشهورومحبوب که با افراط درابراز احساسات برای رییس جمهور درروزخبرنگار برای خودش دردسر سبز درست کرده است؛ اعلام نموده که درحال کوچ ازوطن است ومی خواهد در فرانسه اقامت کند. این البته خبر ناراحت کننده ای است وخدا کند که فقط جنبۀ تهدید داشته باشد وسبزهایی که خودشان هم درانتظاروشروع پائیزند این مته را ازخشخاش در بیاورند وبگذارند هنرمند دروطن وهنرمندبماند، حالا که خودش هم تمایلی برای لج کردن براحساسات برانگیخته اش درآن لحظه وآنروزبخصوص ندارد. البته که خیلی تمایل داشتم که به این بهانه بحثی را مطرح کنم راجع به "درباب مسئولیت و وظیفۀ نخبگان والیت" که می ماند برای زمانی دیگر ونوشته ای مستقل انشاءالله. یا...هو
.......................................................
* منظورم ازتمثیل "خاک تا افلاک" نحوۀ نشستن درحسینیۀ امام خمینی است که سخنران(رهبر) علاوه بربلندای سکو برروی مبل راحتی هم می لمد(افلاک) درحالیکه مستمع با سن 60 ببالا وسیاتیک ودیسک وترکش های جنگ درخاک می لولد.
۲ نظر:
...چونان گورستانی دردل شب های سرد زمستان به "ها" کردن دستان منجمدش واداشته درسکوت!
دلمونو اینقدر نسوزونید آقای دلقک ایرانی.گناه داریم.
آقای خمینی ام البته پیر بود
ارسال یک نظر