۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

این یک جنجال ِلازم است!



منظورم پست قبلی است اگرمطالعه نفرمودید. خواهش می کنم!
................................
پی نوشت: کامنتی که برای "تخریب چی". درسایت خودنویس گذاشتم  ومربوط ا ست به هوکردن اینترنتی برخی سبزها هرکس را که باحکومت ایران کارمی کند:
Dalghak.Irani
  در ۲۷ مرداد ۱۳۸۹
چقدر همذات پنداری کردم با نوشته تان. دست مریزاد. من هم خیلی ازاین تخریب بی دلیل رنج می برم. شما بسیارمنصف بودید درمورد موجودیت اکنونی جنبشی سراسری بنام سبز ؛ ولی واقعیت اینست که جنبش بمثابه یک پروژه از۲۲ بهمن پارسال وجود متجسد نداشته و ندارد .
البته که درخارج بودن، دانشجوبودن، مجردبودن وسرمایه وکارآزاد داشتن برخی آزادی های دراحساس جنبشی ماندن را تقویت مقطعی می کند. اما دیگران با این حکومتی که همۀ اهرم های تولید وتوزیع واجتماع وفرهنگ واقتصاد را بخودش منحصرکرده باید کارکنند. لطفاً با مهمات کشور ومردمان بازی وتفریح نکنید. این آدم هایی که مجبور ازترک وطن می شوند اگر عاقبت بخیرشوند که درکوتاه مدت اکثریت شان نمی شوند سرمایه های مدرنیته ولیبرالیسم کشورند واگر اینان نسل پشت نسل ازکشور اخراج شوند با کدام نیرو می خواهیم کشوررا ازدست آخوند های متحجر نجات بدهیم. خواهش می کنم پشت کیبورد احساساتی نشوید وخودتان را بجای هنرمندی بگذارید که درترکیه یا یونان یا هر خراب آباددیگری آواره است وتازه اگرموفق به اخذاقامت بشود که معمولاً بسختی امکان دارد. تازه هنرش راهم که ازفرهنگ وخاک سرزمینش بوده باخودش ندارد برای امرار معاش حتی. کمی اگر عیرمنسجم شد ببخشید نیمه شب وبسیار ناراحت بودم از آدم مجازی هایی که ول کن قضیه نیستند تا همه را خائن ثبت نام نکنند.یا...هو
......................................
پی نویس ساعت 10 صبح جمعه درلندن:
خالی ِ خالی ام !


هیچ نظری موجود نیست: