۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

اصلاح اجتماعی؛ تنهاراه اصلاح سیاسی!

Actor



خودم هم با داوری احتمالی شما موافقم که بین 124000 پیغمبرشش دانگ رفته ام سراغ حضرت "جرجیس"ی که اگرهم پیغمبربوده، بیشترازسه دانگ نبوده. کودتای مهم 28 مرداد که هنوزهم محل بحث وجدل ودعواست بین ملیون ومذهبیون وسلطنتیون!:در "خدمت یا خیانت" بودنش. ومحل بهره برداری است البته برای هرسه گروه درهنگام شمارش طلب هایشان از امریکا. واین یکی ازعجایب هفتگانه است که سه دیدگاه دشمن خونی رودررو، موضوع دشمنی شان را مستند طلب های ازمنبع واحد کرده اند. وچه زیرک!

یا آنطرف سخنرانی آیت الله خامنه ای را داشتیم درجمع گردانندگان گروگان های بیست وچندساله وعلاوه برچندتاحرف مهم چندتاعکس مهم هم رد وبدل شده- ازجمله عکس رییس جمهور با سیدحسن خمینی وعبدالله جاسبی دراین مراسم ومراسمی دیگر. ورفتن لاریجانی مجلس وچندعضوقهرکرده به آخرین نشست شورای انقلاب فرهنگی وخلاصه چسبناکی زورکی فعلاً-. ومن هنوزهم چسبیده ام به روزه خواری علی کریمی وواکنش های این چندروزه به این موضوع ِ"چه اهمیتی دارد".

آری حق باشماست وبگذارید حرفی درحاشیه بزنم برای آن دو واقعۀ دیروز وامروز مهم وآنوقت سر فرصت بروم به سراغ عشق خودم (مقاومت بسیارمبارک وحیاتی جامعۀ مدنی دربرابربستن فضاهای تنفسی مدرن) وحسابی دلی ازعزای "ترس ووحشت از چیرگی حوزۀ عمومی به حوزۀ خصوصی" دربیاورم:

1- دربارۀ مرحوم دکترمصدق وکودتا یاقیام یاشورش و...28 مرداد سال 1332 خورشیدی نه با ملیون موافقم بنفع دکترمصدق، نه با آیت الله کاشانی موافقم بنفع آخوندها ونه با ارتش موافقم بنفع شاه- ازواقعه ای که همانطورکه دربالا هم گفتم سه گروه دشمن خونی بتوانند بهره برداری سیاسی وتبلیغاتی کنند دلقکی هم می تواند ادعا کند که با هرسه روایت از آن داستان مخالف است- چون که امروز قابل تشخیص است که دکترمصدق شبیه تربود به جنتلمن های(لردمنظوراست) انگلیسی ومی خواست شخصیت آنان را شبیه سازی کنددرژست های الترا آزادی خواهی. شاهزادۀ  قجری که تا  دلتان بخواهد یکدنده ولجباز وحرف گوش نکن ومشورت ناپذیربود. روراست اگر بخواهم حرف بزنم می شود اینکه مرحوم دکترمصدق یک محمود احمدی نژاد فرادست بود درمقابل محمود ِفرودستی که نصیب ماست امروز. مثل ایشان به هیچ قاعده وقانون ومجلس وپارلمان وپندواندرزی و... قایل! وپایبند نبود وتنها چیزی که بلدبودومی خواست روکم کنی انگلیس بود درعوض امریکای حاج محمود. بالاخره هم به آرزویش رسید وایران را ازدرآمدهای بیشتروتوسعۀ راحت ترمحروم کرد. همان کاری که امروزاحمدی نژاد می کند با این امتیازکه هم سلطان ِ ولایت وهم آ خوند ِخیانت همراه وهم گامش اند. 

البته که درباب آیت الله کاشانی بدلیل آشکارشدن ِ"خدمت آخوند هم خیانت است" در حکومت اسلامی مطلبی نمی گویم. ولی درمورد شاه این ایراد باقی است که هیچ وقت نتوانست درشرایط سخت تصمیم درست بگیرد؛ ودرشرایط آسان تصمیم سخت نگیرد. البته که شاه دیکتاتوربودچون شخصیتش ضعیف بود؛ برعکس پدرش که چون آدم محکمی بود دموکرات بود درسازمان دیکتاتورش- که شخص دیکتاتوربا سازمان دیکتاتور فرق بنیادی دارند.-

2- آیت الله خامنه ای کلهم اجمعین باقی ماندۀ دارایی انسانی جمهوری اسلامی را افطارداده که برایشان وبا کنایه بگوید: "همانطورکه رییس جمهورمحترم گفتند ما اهل مذاکره ایم؛ ولی نه مذاکره با امریکا" وبعدهم تشریح کرده که چرا وهمان حرف هایی را که بارها باهم این جا خوانده ایم دلیل آورده: "ما وامریکا نسبت بهم دشمنی واختلاف بنیانی(هژمونیک-ایدئولوژیک) داریم وهردو کشوردر صدد هستیم که اگربتوانیم کشورمقابل ودولت مقابل را ازبین ببریم."] درست مثل همان تقابلی که اتحادجماهیرشوروی سوسیالیستی سابق 70 سال درجنگ سرد انجام داد وبالاخره هم فروپاشید ورفت وجیره خوارغرب شد. [ واین یعنی که ریاست محترم جمهوری ازاین یک آرزو که ملاقات درنیویورک وواشنگتن با باراک حسین اوباما ست صرفنظر کند. البته دربقیۀ موارد توصیه ها وسفارش های آیت الله باچربش محسوس بسمت حمایت بیشتراز دولت محبوبش مایل بوده ولی محمود احمدی نژاد می خواست روی اوباما وامریکا را کم کند والا دیگران که قابل نیستند وعددی هم. بهرصورت فعلاً که معلوم است آیت الله خامنه ای داردبرمی گردد بموضع ضدامریکایی(تنها محافظ رویین تن جمهوری اسلامی انقلابی) یک سال پیش اش، ولی البته هنوزهم بعلظت سابق نبود حرف هایش وبلکه هم احمدی نژاد معجزه ای درکارکرد. امیدوارم.

3- دیگر با این حدیث تلخی که از دیروز وامروز گفتم حوصله ای برای شادی نمی ماند آن هم دراین نیمه شبان غربت. ولی بزورهم شده چوب کبریت بگذارید زیرپلک های چشمانتان وخوابتان را مهار کنید که این بهترین خبررا بشنوید که همۀ جامعۀ مدنی فوتبال که عزیزترین، معروف ترین، بهترین وخوشنام ترین قهرمان های دورونزدیک کشورمان را تشکیل می دهند از حقوق بشری ومدنی علی کریمی دفاع کرده اند وچون شیر به تمامی جامعۀ دولتی فوتبال که حتی یکنفرشان برای نمونه فوتبالیست نبوده اند تاخته اند. 

مهمی قضیه دراین جاست که موضوع را ازیک تابو درحکومت مذهبی عبور داده اند ویک پیروزی شیرین بدست آورده اند. البته که بحث درخوب وبد ودرست ونادرست علی کریمی خاص نیست بلکه صحبت برسر حریم خصوصی انسان هاست. واین است که موضوع را مهم می کند. بویژه این که درحکومت مذهبی که داعیه اش ترویج ورشد مذهب است؛ قهرمانان ما ازشکسته شدن یک آیین مذهبی مهم خبرداده و دفاع کرده اند وحق را به اختیار واحرازشرایط شخصی داده اند واز بهره برداری ازچماق مذهب برای تثبیت موقعیت ها ومدیریت ها گفته اند. این قبیل اتفاقات میمون به جامعۀ ما کمک می کند که بتواند با قوت قلب گرفتن ازالگوهای قهرمانی، درحوزه های دیگرهم مثل منشوراخلاقی درهمین فوتبال مقاوت کرده واجازۀ بسته شدن شریان های مدرنییته ولیبرالیته را ندهد. 

وشما می دانید که حوزه های پرطرفداری چون فوتبال چقدر مستعد است ازجهت تأثیربرجوانان وتوده های غیرسیاسی. یا...هو


هیچ نظری موجود نیست: