1- اینکه فاطمۀ هاشمی گفته است پدرش در ساعت پنج و نیم بعد از ظهر شنبه و درست نیم ساعت قبل از انقضاء مهلت نام نویسی تصمیم به ثبت نام گرفته است حرفی کاملاً صادقانه و عین واقعیت بوده است. و بنظر من البته حتی هاشمی در آن ساعت هم هنوز به تصمیم نهایی نرسیده بوده است و هنوز هم نرسیده است. بعبارت دقیق تر در ساعت پنج و نیم بعد از ظهر هاشمی تصمیم گرفته است تا فعلاً خودش را از گردونه خارج نکند تا با خرید بازهم زمان بتواند - حداقل تا اعلان نظر شورای نگهبان و مشخص شدن دقیق تر آرایش نیروها - اوضاع را رصد بکند و اگر لازم به شرکت در انتخابات شد شانسش را از دست نداده باشد. اما جای نگرانی نیست زیرا همانطور که قدرت بسیار مبارک و خوب جامعۀ مدنی ایران توانست هاشمی را علی رغم عدم تمایل جدی خودش به صحنۀ نامزد شدن بیاورد همان نیرو نیز خواهد توانست ادامۀ راه را هم به ایشان تحمیل کند. بویژه اینکه این بار و با کنار رفتن سایر نامزدهای طیف میانه بنفع هاشمی انصراف ایشان در میانۀ راه را سخت تر و سخت تر هم کرده است و خواهد کرد.
2- مرحلۀ ثبت نام و موضع گیری های چند وقت اخیر هاشمی رفسنجانی رادیکال ترین مواضع قابل انتظار از ایشان بوده است و بنظر من با توجه به روحیۀ معطوف به محافظه کاری و سازش او هاشمی رفسنجانی از فردا مواضع نرم تر و آشتی جویانه تری را اتخاذ خواهد نمود. بازهم بعبارت دقیقتر ما نباید انتظار داشته باشیم که هاشمی رفتاری مقابله جویانه و هل من مبارز پیشه کند در برابر دوستان دیروز و منتقدان و حتی دشمنان امروز خودش بویژه آیت الله خامنه ای. اما این نیز قابل پیش بینی بود و مشکلی را در برابر تحولخواهان و اصلاح طلبان پیش نخواهد آورد. زیرا خوشبختانه و هزار بار خوشبختانه جامعۀ الیت ایران چنان به بلوغ لازم و کافی رسیده است که می داند دقیقاً چه می خواهد و از هاشمی چه انتظار حداکثری می تواند داشته باشد.
3- اصلاح طلبان و تحول خواهان می دانند که خطر بسیار بزرگی خودشان و جامعه شان را تهدید می کرده و کماکان می کند که اگر موفق می شد و بشود خودشان را از مناسبات سیاسی اجتماعی حذف و کشورشان را با مخاطرات جنگ و ویرانی و گرسنگی - دقت کنید دغدغه اصلاً عدم توسعه و پیشرفت نیست بلکه در امهات اولیه نگرانی وجود دارد - رودررو قرار خواهد داد. لذا اینان به هاشمی رفسنجانی بعنوان ناجی واسطه نگاه می کنند مثل لشکری که از سرزمین خودی رانده شده و برای بازگشت و جنگ و بازپس گیری مجدد سرزمین پدری به یک سرپل قوی و قابل پیاده شدن نیاز دارد. هاشمی رفسنجانی حداکثر انتظاری که از او می رود و بسیار هم مهم است بازی کردن نقش این سرپل است. زیرا شرایط کشوری و منطقه ای و جهانی همه آدرس می دهند که جامعۀ مدنی ایران اگر کمترین امکان تشکل یابی را پیدا بکند اینقدر زورمند هست که بتواند سرپل را گسترش داده و به فتح نهایی سرزمین از دست رفته موفق بشود.
4- این گفته البته به این معنا نیست که ما صداقت نداریم و می خواهیم از هاشمی استفادۀ ابزاری بکنیم برای براندازی حکومت اسلامی. بلکه حمایت ما از هاشمی هم صادقانه است و هم در حد توانی که از او انتظار می رود. حرف من این است که تغییرات در همۀ جوامع - بویژه جامعۀ ما - بطور ذاتی سمت و سوی رفتن بسمت مدرنیته و گذار از سنت را دارد و کسی با هر قدرتی هم قادر بجلوگیری از آن نیست. مسئله فقط در هزینه هایی است که ما باید بپردازیم. با آیت الله خامنه ای و استراتژیش هزینه ها بسیار بسیار زیاد خواهد بود و نهایتاً با فروپاشی؛ در حالیکه با هاشمی در بستر طبیعی تر و کم هزینه تری مرحلۀ گذار را طی خواهیم کرد. بنابراین تأکید می کنم که راه پیش روی ایران رفتن بسمت حکومت عرفی است با خامنه ای خونبارتر و ویران تر و تراژیک ولی با هاشمی مسالمت آمیزتر و بدون نفرت و کینه و جنگ. ضمن اینکه بازگشت بمناسبات گذشته که عده ای را می ترساند ممکن نیست - اگر لازم شد دلایلش را جداگانه می گویم - و ما با هاشمی دوره ای جدید و روبجلو را تجربه خواهیم کرد.
5- خب این پست کمی از هیجان مورد انتظار دور شد و بیشتر به تحلیل های کلاسیک شباهت پیدا کرد. بنابراین این را هم اضافه کنم که فعلاً باید منتظر واکنش شورای نگهبان باشیم و گروه های اصولگرا! - بویژه جبهۀ پایداری که موضع آیت الله خامنه ای را هم حامل خواهد بود - می خواهم بگویم که خیلی مطمئن نیستم که شورای نگهبان صلاحیت هاشمی را بسادگی احراز کند و ان قلتی نیاورد. زیرا از این جانوران مطلقاً بعید نیست که اگر بدانند می توانند تبعات رد صلاحیت هاشمی را جمع کنند او را رد صلاحیت کنند. بستگی به مذاکرات فشرده ای خواهد داشت که در یک هفتۀ پیش رو در بالای هرم قدرت بویژه با توجه به نظر نیروهای اطلاعاتی و امنیتی شکل خواهد گرفت دارد، و چه بسا اگر به نتیجه برسند که هزینۀ سد کردن هاشمی در شورای نگهبان سبک تر از رییس جمهور شدن اوست بدون کمترین تردیدی چنین خواهند کرد. در مورد اینکه ممکن است با رد کردن مشایی و بویژه هاشمی چه سناریوهایی پیش بیاید هم خواهم نوشت بزودی. فعلاً از روز خوبی که گذشت خوشحال باشیم مثل جوانان در تهران. یا...هو
۲۰ نظر:
http://faridic.blogspot.de/2013/05/4.html
بسیار درست است
هاشمی کم هزینه ترین گزینه جهت آغاز سقوط سلطنت خامنه ای است. سایر گزینه ها بسیار وحشتناک هزینه دار و خونین است که در نهایت به احتمال زیاد به تجزیه ایران منتهی می شود.
کاش که سایر دوستان ایران آزاد و اپوزیسیون هم این تفاوت را درک می کردند.
خصوصا اینکه این هاشمی دیگر هاشمی سابق نخواهد بود و در حالت قرار گرفتن در قدرت هم رهبر و هم جایگاه وی را از بین خواهد برد تا میراث خمینی را تا جایی که میتواند زنده نگه دارد.
روزنه ای باز شد. شاید که ارزوهای بر باد رفته ملت تحقق یابد.
در سیاست باید بدترین حالت را فرض و برای ان برنامه ریزی کرد. فوق فوقش هاشمی را تایید نمی کنند و این هزینه بالایی برای انان ایجاد خواهد کرد. از طرفی هاشمی پایگاه بزرگی در میان روحانیت دارد و حذف او به این سادگی نیست. از طرف دیگر جناح بازار هم به او شدیدا متمایل است . چون برای بازاریان نیز باید اول کشوری بنام ایران وجود داشته باشد تا بتوانند در آن به سودهای میلیاردی دست پیدا کنند.با ادامه این روند خامنه ای بازار نیز می رود تا همراه با کشور در منجلاب سیاسی خامنه ای غرق شود.
دلقک عزیز
پاراگراف شماره 4 شاهکار بود. اصولا شما نگاه کن، این حکومت بعد از 30 سال هنوز جوونهای خودش رو نتونسته قانع بکنه، چه برسه که بخواد تفکر صادر بکنه و چه چه، معدود طرفدارانی هم که تو این کشورهای عقب مونده داره بخاطر هارت و پورتها و شعارهای مفت آقایون هست که ما ملت تاوان اونها رو پس میدیم و اونها هیچ از نحوه مدیریت و کار آقایون خبر ندارند. و تازه هر روز به نظرم از طرفداران مکتب-اگر اسم این معجون عقده های فروخفته و یکدندگی و منافع به شدت شخصی آقای خامنه ای رو بشه اسم مکتب روش گذاشت-کله شقی اینان کمتر و کمتر میشه، لذا گذار به سمت دموکراسی و مدرنیته در حال حرکت هست، حتی معتقدم در این 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد هم به صورت بی سر و سامان و بی هدف ولی باز هم به صورت زیر پوستی به شدت در جامعه جریان داشته. لذا فقط میمونه که این مقصد از چه جاده ای طی بشه که شما خودتون حق مطلب رو ادا کردین.
فقط با بساطی که امروز اطراف دفتر خاتمی پیاده کردند به نظر این پاراگراف شماره 5 شما کمی ترسناک میشه و رنگ بیشتری از واقعیت به خودش میگیره.
جناب تیمسار ممنون
جان کلام را گفتید، اما بعضی منتظر بودند تا ماندلا و دزموند توتو اعلام نامزدی کنند تا شاید این جماعت رای بدهند
با این حال بسیار بسیار امیدوارم مردم راه درست را انتخاب کنند تا این فرصت تاریخی (حضور هاشمی) از دست نرود.
رفسنجانی سیاست مدار زیرکی است فقط حیف که کمی خود خواه است! این حرکت نیم ساعت به آخر او حرف نداشت! دست و پای خامنه ای را دقیقا توی حنا گذاشت. چون خامنه ای الان دو سه ماه است که چشمش به حرکت رفسنجانی بوده است و روز آخر هم عقربه های ساعت از 12 گذشت دیگر خیالش راحت بوده که او برای ثبت نام نمی رود! ناگهان در دقایق پایانی ناگهان عبا را پوشیده و به عفت گفته من می رم سر کوچه ماست بگیرم! و از آن طرف بدو بدو خودش را به وزارت کشور رسانده و ثبت نام کرده است
فرد فرهیخته ای سال بعد از دوم خرداد که نیروهای اصلاح طلب سعی در تخریب هاشمی داشتند به من گفت که رفسنجانی یکی از ارکان و ستون های نظام است و وجودش برای حفظ تعادل لازم است. ولی نیروهای اصلاح طلب خیلی روی خاتمی حساب باز کرده بودند و فکر می کردند که او به وعده هایش عمل خواهد کرد ولی غافل از آنکه مانند ابو موسی اشعری انگشتر خلافت را به دست معاویه خواهد کرد. نتیجه اینکه نیروهای اصلاح طلب از اینجا رانده و از آنجا مانده شدند! نه تنها خامنه ای را مهار نکردند بلکه رفسنجانی را هم از دست دادند! این ضربه هولناکی بود که تنها از سر اعتماد به وعده های دروغین خاتمی به رفسنجانی وارد آمد. از آن به بعد قدرت رفسنجانی رو به افول گذاشت
با ورود رفسنجانی انتخابات فرمایشی تبدیل به یک جنبش اجتماعی گسترده خواهد شد.
رحیمی ( معاون رییس جمهور ) هم کاندید شده . اگر رحیم مشایی رد صلاحیت شود - احمدی نژاد ابتدا پافشاری و دنبال حکم حکومتی و نهایتا تهدید به استعفا و عدم برگزاری انتخابات خواهد کرد - که در اینصورت محمد رضا رحیمی ( معاون رییس جمهور ) طبق قانون بعنوان جانشین بایستی انتخابات را برگزار کند ولی رحیمی هم به طریق اولی رد صلاحیت خواهد شد - که خواهد گفت وقتی کاندیداتوری من تایید نشده چطور میتوانم بعنوان جانشین رییس جمهور انتخابات را برگزار کنم ؟
ع. مسيح
هاشمي شخصيتي است كه براي تاريخ زندگي ميكند، رأي اوردن يا نياوردن براي أو اهميت دست دوم دارد. أو در اين نگاه كار خود را كه همانا شركت در انتخابات است انجام داده ، ميماند رسالت تاريخي جامعه مدني كه در اين رآه با أو همگام شود.
بنابراين همه بايد به وظيفه خود عمل كنند. اكنون إصلاح طلبان عليرغم هشت سال قبل فهميده اند ولي أيا روشنفكران ميتوانند طبقات پايبن را بسبح كنند؟
http://gholamalirajaee.blogfa.com/post/436/%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%A2%D9%86%DA%86%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-
http://gholamalirajaee.blogfa.com/post/436/%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%A2%D9%86%DA%86%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA
be naghl az yek site:
من ایمانم را در گرو این حرف می گذارم وخدا را بر این ادعا به شهادت می گیرم که آیت الله هاشمی صرفا درجهت ادای تکلیف به مردم و بدون هیچ بیمی از تخریبها وبی انصافی ها وصرفا برای داشتن پاسخی برای خدا درقیامت پا به
امید است کسانی که این حضور را برنمی تابند واقبال مردم را به چیزی نمی گیرند این را درک بکنند که این مرد، در این شرایط سنی، دیگرنه شهوت ریاست دارد ونه تشنه قدرت است. آمده است تا این کشور را با کمک رهبری از بحران نجات دهد ومن اطمینان دارم که با دعای امام ومردم این کار را خواهد کرد.
دیشب خواب دیدم که خامنه ای خیلی ترسیده و موسوی را آزاد کرده.
به نظر من جبهه پایداری و دولت هماهنگ هستند. دعواهابین این دو طیف سوری و جنگ زرگریست.
چرا مشایی و احمدی نژاد روز آخر به محض اطمینان از ورود هاشمی وارد وزارت کشور شدند؟
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=157189
سیاست فن ممکنات است! ایده ال گرایی برخی مواقع چشم بصیرت را کور می کند.رفسنجانی با همه بدیهایش باز یک سد در برابر اقتدار گرایایی است.
ما باید به عقاید کسانی که انتخابات را تحریم می کنند نیز احترام بگذاریم. آنها زمینه ای برای اطمینان ندارند و حق هم دارند. آنقدر سر این انتخابات رودست خورده اند که جلب اعتماد دشوار است. شاید هم راست بگویند و رفسنجانی هم از گردونه خارج شود و ما هم به آنها بپیوندیم. کفتر رفسنجانی هنوز روی هواست! تا بیاید و روی زمین بنشیند خیلی راه است!!
از ماهها قبل میتوان حدس زد که گزینه نهایی خامنه ای و سپاه و اصولگرایان رادیکال کسی نیست جز سعید جلیلی
http://arashil.blogspot.ca/2013/05/blog-post.html
ما مانند یک لشگر عظیم نظامی هستیم که لشکر کشی بزرگی را برای فتح قلعه دشمن انجام داده ایم و راه بسیار درازی را با مصیبت های فراوان طی کرده ایم و ناگهان پشت دیوار های قلعه که می رسیم می بینیم که نردبان یادمان رفته نردبان بیاوریم! نتیجه اینکه این لشکر عظیم دست از پا درازتر باز خواهد گشت.حال نیز باید حساب تقلب 100 در صد در انتخابات را که هنوز لشکر راه نیافتاده است را بکنیم تا یک ماه دیگر دست از پا درازتر باز نگردیم!
ارسال یک نظر