The Colossus |
1- از واکنش های جهانی نسبت به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی موضوع داغ مربوط به واکنش غرب و امریکاست که به چندین زبان و مقام تأکید کرده اند که انتخابات ایران را مشروع نمی دانند و برسمیت نخواهند شناخت. بنظر من اما واکنش غرب دشمن (بخوان دژمن) نه تازه است و نه غیر منتظره است و نه برخلاف خواست و ارادۀ خامنه ای. زیرا که معلوم بود امریکا و غرب از هر نقطه ضعفی در انتخابات پیش روی ایران استفاده خواهند کرد برای زیر سؤال بردن بازهم بیشتر جمهوری اسلامی خامنه ای. لذا خبری که نظر مرا جلب کرد مربوط بود به واکنش روسها که خبرگزاری ها (اینجا) آن را با "شوک در روسیه" مخابره کرده اند، و در متن خبر از قول مقامات روس آورده اند که با اینکه انتخابات ایران موضوعی داخلی است اما ما از شنیدن رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی شوکه هستیم و بزودی همایشی از نخبگان تشکیل خواهیم داد برای بررسی این اتفاق نامنتظر" و این موضوع بسیار مهم است:
الف- کاربرد واژۀ "شوک" در ادبیات دیپلماتیک بار روانی بسیار سنگین و اخطار گونه دارد و هر زمان بکار برود نشان دهندۀ آن است که طرف شوکه شده مطلقاً منتظر چنین اتفاقی نبوده و لازم است بلافاصله چنین موردی را بررسی و نسبت به عمق و گسترۀ آن سیاست های "قبل از شوک" را مورد بازبینی و تجدید نظر قرار بدهند.
ب- مورد دوم و مهم در موضع گیری روسیه این است که آنان خود وارث یک رژیم انقلابی توتالیتر هستند و می دانند که شکاف در هیئت حاکمۀ رژیم هایی مشابه و تا این حد پررنگ و رسمی نشانه های قطعی فروپاشی از درون دارد و نمی توان به چنین رژیمی اعتماد کرد. زیرا روسها تجربه کرده اند که در هنگام فروپاشی حکومت های انقلابی و توتالیتر افکار عمومی آن کشورها در میان مدت ضدیت تمامی خواهند داشت با کشورها و ملت هایی که معتقد باشند در هنگام گرفتاری در دست دیکتاتوری، آن کشور ها به دیکتاتور یاری رسانده و از کشورشان سوء استفاده کرده اند. مثل همۀ کشورهای بلوک شرق که بمحض فروپاشی؛ اولین کشوری را که طلاق دادند روسیه بود و همه جذب غرب شدند. لذا روسها آیندۀ ایران را در ضدیت میان مدت با خود می فهمند و حاضر نیستند به استقبال چنین انگی بروند که منافع شان را تهدید بکند آن هم در کشور مهم و دیوار بدیواری چون ایران.
پ- مورد سوم اما بر می گردد به روابط روس ها با غرب. روسیه تا کنون حاضر شده با همۀ گله ها و دندان قروچه رفتن های غرب نسبت به نزدیکی اش با ایران روابط خودش با جمهوری اسلامی را در حد ولرم حفظ کند و به خرده فرمایش های غرب اعتنایی در حد سردی روابط با ایران اهمیت زیادی ندهد. هر چند در حساسترین موضوع اختلاف ایران و غرب (پروندۀ هسته ای) چنان کج دار و مریز رفتار کرده که اگر بنفع غرب هم نبوده حداقل بضرر غرب هم نباشد بویژه با عدم راه اندازی نیروگاه بوشهر؛ اما همین رفتار کج دار و مریز هم فقط برای ثبات نسبی حاکمیت در ایران بوده است؛ و اگر حس کند - کرده است - که حاکمیت در ایران دچار گسست شده همان رفتار دوستانۀ نصفه نیمه را هم با احتیاط بازنگری خواهد کرد.
5- مورد دیگر مربوط است به مسئلۀ سوریه. درست است که در موضوع سوریه روسها و ایران ظاهراً در یک جبهه و در مخالفت با نقشۀ غرب قرار دارند و هستند؛ اما روسها اصلاً دلخوش ندارند که در همین نفع مشترک هم آیت الله خامنه ای و ایران نقش پررنگ و اول را ایفا کنند و نقش روسیه را به بازیگر فرعی و درجه دوم فروبکاهند که اخیراً چنین علایمی پررنگ تر شده است. لذا روس ها فرصت را غنیمت خواهند شمرد و با استفاده از ضعف به ظهور رسیدۀ حاکمیت در ایران حداکثر زیرکی را بکنند و نقش درجه اول خود در سوریه را با غرب به مصالحه بگذارند.
6- اگر این را هم در نظر داشته باشیم که معمار رابطۀ ایران و روسیه هم هاشمی رفسنجانی بوده و آنان شناخت دقیقی از توان و سیاستمداری او دارند، و می دانند که جمهوری اسلامی بدون هاشمی در پیش یا پس پرده رژیمی قابل محاسبه و معتبر نخواهد بود؛ پی می بریم که چرا به این سرعت و با واژۀ "شوک" وارد ارزیابی جدید اوضاع ایران شده اند. ضمن اینکه آنان خیلی نگران از دست رفتن منافع خود در ایران هم نیستند. زیرا اولاً ایران کسی را ندارد بغیر از آن ها و رفقای چینی شان و هرگونه تغییر در ایران نیز بزودی نمی تواند در میان مدت منافع انان را تهدید کند. زیرا تحلیل درستی دارند که میانۀ ایران و غرب چنان خصمانه و جنگی است که ایران حتی اگر هم همین فردا تصمیم به رفع این رابطۀ خصمانه بکند سال ها زمان می برد که از وضعیت آرایش جنگی به مرحلۀ دشمنی و از آنجا به مرحلۀ روابط پرتنش و در مرحلۀ سوم به روابط سرد و در آخرین مرحله به رابطۀ دوستی از راه دور - نه حتی گرم - ختم بشود. لذا کم شدن تنش ها در بین ایران و غرب - حداقل - در میان مدت بنفع روسیه هم است. به این دلیل بدیهی هم که خود روسها به رابطۀ گرم با غرب محتاجند و در موضع ابرقدرتی اتحاد شوروی نیستند که بخواهند با غرب در بیفتند.
7- و نهایتاً به موضع چین هم اشاره بکنم که آنان نیز قطعاً از حذف هاشمی پالس های خطر خواهند گرفت - گرفته اند - و با همۀ چرب و شیرینی که بازار ایران برایشان به ارمغان آورده با احتیاط بیشتری رفتار خواهند کرد. زیرا خود آنان هم نوعی دیگر از فروپاشی توتالیتاریسم چینی را تجربه کرده اند در هنگام مرگ مائو و ظهور دن شیائو پینگ کبیر؛ و برگزیدن پیشرفت و اقتصاد آزاد. و اتفاقاً آنان نیز هم از خود هاشمی حاطرات خوش بسیاری دارند و هم با پسرش محسن در متروی تهران همکاری های سودآور و خوبی. و طرفه اینکه عقیده دارم که آنان نیز چون خود من خامنه ای را در لباس مائو و ویرانگر اما هاشمی را در نقش دن شیائو پینگ و نجات دهنده می شناسند و می دانند که نزدیکی بیش از حد به مائوی ایرانی - اینک تنها مانده - آخر عاقبت خوبی ببار نخواهد آورد. و البته کشورهای عرب منطقه را هم فراموش نکنیم. راستش خودم هم نتایجی به این سرعت و وسعت را انتظار نداشتم از حماقت خامنه ای و جنتی. یا...هو
جدیدترین مطبی سیاست داخلی: "سعید جلیلی را برای باختن آورده اند".
۱۴ نظر:
تحلیل واقع بینانه ای بود.
هاشمی در دیدار با اعضای ستادش (بعد از رد صلاحیت)، اشاره های هولناکی به مخمصه ی اقتصادی رژیم کرد که به نظر من خیلی مهم اند. لطفن در تحلیلی مفصل، تصویری اقتصادی (کسری بودجه، ارزش پول ملی، موانع نقل و انتقالات مالی،...) از شرایط رژیم در سال پیش رو بدهید.
لینکی در همین رابطه:
http://www.persian.rfi.fr/%D8%AF%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D9%88-%D9%87%D8%B2%DB%8C%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B0%D9%81-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-20130524/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
با سپاس،
شهریار
عاقلانه ترین پاسخ خامنه ای انجام اولین آزمایش اتمی و اعلام رسمی آن به جهانیان است
شاید به مرحله آزمایش بمب رسیده و خیالشان از کره شمالی شدن راحت است !!!
همایش جلیلی و طرفداراش که دیدیم واقعا ترسیدم.. مطلقا افراطی هستند این گروه و امیدوارم که حرف شما درست بشه که جلیلی رای نمی اره.. دقیقا تفکرات بسیار رادیکال با اسپانسری مهدوی کنی و دانشگاه امام صادق به میدان اومدن با همان شعارهای تند و تیز بینادگرایانه احمدی نژادی که به خاک سیاهمان نشاند
این شد یک تحلیل آب دار و درست
مرسی دلقک
علیش
dashtane bombe atomi tazmini baraye mandan nist. Etehade Jamhire shorawi ham be tarikh peywast. ali shire-i ham az naboodi nemitawand begorizad. hala digar hatta akbar-kooseh ham fahmid ke dorane ghabl az enghelab sharayete zendegi baraye iranian behtar bood.
آقای هاشمی در زمین اصولگرایان تند رو بازی کرد تا گروه مشایی را کنار بزند
سلام دلقک جان
دلقک جان متاسفانه اینطور که بوش میاد جلیلی رییس جمهور خواهد شد . به نظر میرسه جلیلی، ورژن 92 احمدی نژاد 84 است برای آغا مجتبی و آغا مجتبی اینبار نیز مانند سال 84 وظیفه خود را به خوبی انجام خواهد داد. دور از ذهنه که آغا و آغا مجتبی به قالیباف اعتماد کنن و ردای رییس جمهوری رو به تن قالیباف بکنن. سعید جلیلی از نظر تحجر و مرتجع بودن تمامی ویژگی های مورد نظر آنها را دارد و خود بخوبی میدانید که چنین انسان فوق المرتجعی تا چه اندازه مورد علاقه آغا مجتبی میباشد. درست مثل مموتی ورژن 84. بدون شک اگر در طی چند روز باقیمانده به انتصابات احمدی نژاد حرکتی انفجاری انجام نده روز 25 خرداد 1392 جلیلی رییس جمهور خواهد شد . اگرچه به تازگی سعید جلیلی رو نامزد منتخب احمدینژاد نیز معرفی کرده اند که این خود یه داستان پیچیده دیگریست که تمامی معادلات را بهم میزند.
سلام به دلقک عزیز و خوانندگان
برای منی که یک شهروند ساده هستم با اندکی اطلاعات سیاسی که آن هم از طریق همین جراید و نشریات مجازی کسب می کنم، رد صلاحیت هاشمی اظهر من الشمس بود آن وقت می خواهید برای روسیه که هزار توی سیاست ما را می شناسد بدیهی نباشد!
یعنی به گمان شما روس ها اینقدر در هپروتند و از سیاست و سیاستمداران ما بی اطلاع که دچار شوک شوند؟! باور نکنید آن هم از روسها که پروردگاران بی مهری و دورویی اند، بهتر است به جای پرداختن به تعجب روسها و این و آن، به دنبال دلایل این سیاه بازی احمقانه ی روسها برویم که الحق و الانصاف خوب ما را خر فرض کرده اند!
هر چند هنوز تکلیف هاشمی مشخص نشده است و زیر این گنبد مینا هیچ چیز قطعی نیست اما هاشمی حداقل تا این زمان پیروز است چرا که تمام تقصیرها را به گردن رهبر انداخته و از خود قدیسی تراشیده است.
پیشنهاد میکنم این را هم بدور از احساسات بخوانید:
http://www.radiozamaneh.com/72048?utm_source=feedly#.UaFU1EB8lsU
برای آینده می گویم و برای "آینده":
1- من تحلیلم را بر پایۀ یک خبر رسمی - و نه شایعه - نوشته ام و لینک معتبر خبر را گذاشته ام. لذا این تقصیر من نیست که روسها شوکه شده اند بلکه این اظهار خود مقامات روس است.
2- همواره محتمل است که شما و من و هرکسی از وجود یک پدیده اطلاع داشته باشیم ولی از عمق و گستره و تأثیر گذاری آن برداشت دقیق و خطرناکی نداشته باشیم. و با بروز و ظهور علایم بیشتر به ژرفای "نوع برداشتمان" افزوده شود.
3- حضرت عالی خیلی هم شهروند عادی نیستید و خودتان یکپا فراتر از نوستراداموس هم مدعی بوده اید در آنجائیکه در چندین نوبت و در کامنت هایتان در پست های قبلی تأیید صلاحیت رحیم مشایی را قطعی دانسته اید و رییس جمهور شدن حتمی او را دو قبضه و با خط و نشان اعلام کرده اید.
4- البته این حق برای شما محفوظ است که بفرمائید آن "آینده" من آینده نیستم و دنیای مجازی و کامنت دانی چنین حقی را برای شما برسمیت شناخته است. بغیر از برای من و سیرکم که چون تابلو داریم ناچار باید کمی جدی تر نگاه کنیم به صحنه از تو نمی توانیم هر روز با یک "شوک تغییر در مواضع قبلی مان" - بخاطر ترس نگاه های تیز بین شهروندان عادی! - بروی صحنه بیاییم.
5- البته اگر پاسختان تداوم موضع تان در مورد رحیم مشایی و پروندۀ آمیا و قطعی بودن ریاست جمهوری ایشان است چاره ای نمی ماند مگر صبر کردن تا ساعت 8 صبح روز جمعه 24 خرداد و چسباندن اسامی نامزدان قابل رأی دادن به در حوزه های رأی گیری. یا...هو
همان طور که قبلا گفتم جلیلی مهره نفوذی احمدی نژاد برای روز مبادا بود که موفق شد همه را خر کند. این را در همین بلاگ در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ ه.ش.، ساعت ۷:۰۰ نوشتم.
اکنون سایت زیر را بخوانید:
http://www.digarban.com/node/12638
سایت روزنامه «جوان» وابسته به سپاه پاسداران با بازنشر یادداشتی از سعید جلیلی به عنوان نامزد نهایی محمود احمدینژاد در انتخابات آینده ریاست جمهوری نام برد.
این سایت روز شنبه (چهارم خرداد) یادداشتی به نقل از سایت «رویداد» را بازنشر کرده که در آن اعلام شده آقای جلیلی «حلقه گمشده» سکوت احمدینژاد در برابر رد صلاحیت اسفندیار رحیممشایی است.
سلام بر دلقک عزیز
همه ی ما این نکته را میدانیم که در ادبیات سیاسی خصوصادر این سطح،
اغلب یک اظهار نظر، یک پوسته سطحی و آشکار دارد که توصیفی است و چند لایه میانی و عمیق دارد که تحلیلی است. در رابطه با این پست:
1- من هرگز نگفتم تحلیلتان بر مبنای شایعه یا غیر واقعیات است (هر چند در گذشته از این خطا مبری نبوده اید) شما صورت مساله را توصیف کرده اید که بسیار هم ارزشمند است و ما را به توجه، باز خوانی و تحلیل وا میدارد.
2- بله محتمل است که شما و من و هرکسی از وجود یک پدیده اطلاع داشته باشیم ولی از عمق و گستره و تأثیر گذاری آن برداشت دقیق و خطرناکی نداشته باشیم و به مرور بر عمق آگاهی امان افزوده شود ولی آیا این قیاس در این سطح درست است؟ آیا منطقی است که یک مساله برای منِ بی سوادِ سیاسی، بسیار بدیهی و محتمل باشد اما برای یک سیاستمدار و کارآگاه خبره در سطح کلان (آنهم ورژن روسی)، شوک آور باشد، با آن همه النگ و دولنگ؟
به نظر من در این که روسها از این اتفاق شوکه نشده اند هیچ تردیدی وجود ندارد، نکته ی مهم اظهار به این بهت و شوک است.
3- باید خدمت "حضرت عالی" عرض کنم، ما در پیشگاه پیشگویی های شما-از کشف هلوی لنکران گرفته تا مدح هاشمی جماران و نفی شفتالوی جمکران و غیره و غیره ... - از عادی هم عادی تریم بخدا! این قصه ی ما را به افسانه ی هزار و یک شب خود ببخشید!
4- از حقی که در سیرک برای من قائلید ممنونم و مدیون،از تیزی ما هم نترس آنرا برای دشمن سوهان زده ایم!
5- من هم چون شما بر اساس شواهد از احتمال ها صحبت میکنم و نه قطعیات، نوستراداموس هم دیگر از مد افتاده با آن گاف 2012، خط نشان من هم صرفا برای نمک پاشی است، خودتان که دلقکید و خوب میدانید.
شاد خرم باشید
(تا یادم نرفته، میدانم که گاهی گزنده حرف میزنم، مرا عفو کنید و یقین بدارید که هم سنگریم، تیمسار!)
ما داریم به صفحه شطرنجی نگاه می کنیم که بخاطر تاریکی هوا بخشی از مهره ها را نمی توانیم ببینیم. حال حدس زدن اینکه چه خواهد شد بسیار دشوار است. در دام پیشگویی نباید افتاد!
یک مشت پول خورد
دلقك گرامي از شما بعيد است از شوك روسيه شوكه شويد. روسيه و چين (كشورهاي پيمان شانگهاي) ج.ا. را به كره شمالي ديگري تبديل كرده اند براي گاز گرفتن غرب (كشورهاي پيمان ناتو). اينها بدون روسيه جم نميخورند. فكر ميكنيد اين همه تكنولوژي هاي سركوب را اينها از كجا اورده اند. بياد بياوريد شعار "سفارت روسيه لانه جاسوسيه" و اولين سفر خارجيه احمدي نژاد به روسيه را. شايد بگوييد اينها منافع مشترك دارند با اوردن قضيه S300 و داستان غرامت گرفتن ج.ا. از روسيه، اينها همه اش بازي است. اين كارهاي عجيب و ماجراجويانه و ضد منافع ملي ج.ا. فكر ميكنيد كجا طرح ريزي ميشود. برام جالبه كه سريال امريكايي 24، شش سال پيش رابطه ج.ا. و سپاه و روسيه را به چه زيبايي و تحقير آميز نشون داد.
م.ب.
ارسال یک نظر