۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۶, پنجشنبه

پاسخ به حملۀ ناجوانمردانۀ سایت کلمه به محمد باقر قالیباف! و دفاع از سردار.


1- در زیر مطلب افشاگری بگم بگم مغرضانه و جانی دالری سایت کلمه راجع به آنچه که مواضع متناقض و ریاکارانه قالیباف نامیده کامنتی مختصر گذاشتم و عمل شان را نکوهش کردم. لذا قصدی برای نوشتن این مطلب نداشتم. اما وقتی متوجه شدم که تلویزیون بی بی سی هم همینطور اتفاقی و بدون منظور! - بویژه با حرارتی که فرناز قاضی زاده نشان می داد در هرچه گشادتر کردن چشمانش در تعجب از چنین عمل سخیفی! از سوی قالیباف - را دیدم دیگر جای درنگ نبود چون اخلاق داشت قربانی می شد و من تحملش را ندارم. به این دلیل بدیهی هم که گردانندگان سایت کلمه پشت دو نام خوشنام بنام های خاتمی و موسوی پنهان شده اند و مبلغ فعلی هاشمی هستند که هر سه آقایان گفته اند و شنیده ایم که تخریب دیگران جزو خط مشی سیاسی آنان نیست و هر آنکس که چنین کند و خودش را منسوب به آنان بداند دست بعملی ناجوانمردانه زده و سوء استفاده کرده است.

2- ماجرا بسادگی این بوده است که قالیباف برای دو مخاطب با مشخصات جامعه شناختی متفاوت و تأثیر گذاری متفاوت سیاسی صحبت کرده است در مقولۀ گذشتۀ خودش و مواضعی که راجع به اتفاقات سیاسی 15 سال گذشته داشته است. او که نامزد انتخابات ریاست جمهوری است و در حال معرفی و تبلیغات برای خودش است و با توجه به همۀ داده های بسیار پیچیدۀ نوع سیاست ورزی در جمهوری اسلامی ایران و تأثیر گذاری بر مؤلفه های متعدد؛ می خواهد حداکثر آرای مخاطبانش را جذب کند آمده و بدون اینکه دروغ و تناقضی بگوید یک واقعه را با دو ادبیات مورد نیاز مخاطبانش تعریف کرده است.

3- او در یک جلسۀ خصوصی به حزب اللهی ها گفته است که رفتم با حرارت و شجاعت در شورای امنیت کشور صحبت کردم و تند شدم و نهایتاً عوامل دولت اصلاحات عضو در شورای امنیت کشور را راضی کردم که حکم ورود و تیراندازی در کوی دانشگاه را بدهند و دادند اما من از این حکم استفاده نکردم. همین روایت را در جلسۀ عمومی در دانشگاه شریف تعریف کرده و گفته است با اینکه شورای امنیت کشور در دولت اصلاحات بمن اجازۀ ورود و تیراندازی در کوی دانشگاه را داده بودند من از آن استفاده نکردم. حالا مدعیان سخنگویی و نیابت "ادب مرد به زدولت اوست" با آب و تاب مدعی شده اند که قالیباف خودش به اصرار و تهدید و هرچه حکم ورود و تیراندازی به کوی دانشجویان را گرفته اما بدانشجویان شریف گفته حکم را بمن داده اند. حالا تناقض این حرف در کجاست اولاً و بالاخره حکم را لاری و معین و ظریفیان عوامل درجه یک دولت اصلاحات امضاء کرده اند یا نه. سایت کلمه قبل از اینکه مدعی قالی باف باشد باید مدعی موسوی لاری و معین و ظریفیان باشد که شما چه اصلاح طلبانی بودید که با یک خواسته - تو بخوان تشر - فرمانده نیروی انتظامی حکم تیر اندازی و ورد بکوی دانشجویان داده اید. مگر نه اینکه قالی باف مسئول نظم و امنیت کشور بوده است و مگر نه اینکه فرماندهان قبل و بعد از او اصلاً شورای امنیت کشور وزارت موسوی لاری و معین و ظریفیان که سهل است بلکه خدا را هم به تخمشان حساب نمی کردند در ورود و تیراندازی و کشتن و پرت کردن و آتش زدن مثل ماجرای 18 تیر 78 و خرداد 88 و حالا که فرماندهی آمده و از خود شما حکم گرفته و از آن استفاده هم نکرده باید دو دوزه باز و منافق و دارای تناقض ارزیابی و معرفی شود. اصلاً خود شما اسمتان چیست و در همین جمهوری اسلامی چه کارنامه ای دارید. زمانی است که یک سوئیسی با معیار های کشور خودش یا حتی یک ایرانی بیرون از حکومت و بدون نقطه ای بر پرونده اش از قالیباف ایراد می گیرد؛ ناظر می گوید خب راست می گوید. اما زمانی است که خود مجوز و حکم دهندگان به قالیباف کسانی هستند که زدن پرده ای از گوشه ای از عملکرد گذشتۀ خودشان ببالا بوی تعفن بیشتری تولید می کند چه.

4- مسخره تر از مورد بالا این است که گفته اند قالی باف مدعی شده است که در جریان 23 تیر 78 من خودم چوب دستم گرفتم و سوار ترک موتور 1000 به کف خیابان آمدم. هر چند که هوچیان این را هم از خودشان اضافه کرده اند که گفته من مردم را کتک زدم اما گیرم که او چنین کرده باشد. من بعنوان کسی که خودم هم فرماندهی نه در رتبۀ بالای قالیباف بوده ام اگر در چنین حالتی قرار می گرفتم حداقل کاری که می کردم زیر دستانم را تسلیح متناسب با شورش های خیابانی بود و آمادگی برای مأموریت های محوله. نه اینکه برای فرار از معرکه خودم مثل یک سرباز صفر آن هم بجای سلاح و باتوم و شوک الکتریکی و از این قبیل چوب دستم بگیرم و بیایم کف خیابان. نکند مدعیان معلوم نیست خودشان چکاره بودند انتظار داشتند که فرمانده نیروی هوایی سپاه از 18 تیر تا 23 تیر متحول شده و به صف انقلابیون! پیوسته باشد! شما در چه جامعه ای با چه مشخصاتی بداوری نشسته اید.

5- می ماند اینکه قالیباف در تبلیغات انتخاباتی خودش و بعد از یک 24 ساعت سکوت و تفکر از هاشمی رفسنجانی انتقاد کرده است و او را مسئول برخی نابسامانی ها دانسته است. اولاً قالیباف رقیب انتخاباتی هاشمی است، ثانیاً او با حداکثر ادب و نزاکت فقط انتقاد کرده است و ثالثاً او بعنوان رقیب در صحنه است و نه یارغار اصلاح طلبان. بنظر من هم که فقط بدلایل خاص امروز جامعه از روی اضطرار و با امید به "توانایی تغییر استراتژی کشور از سوی هاشمی" به او رو کرده ام؛ عملکرد هاشمی در دوران ریاست جمهوریش ایرادات اساسی هم داشته و باید مورد نقد و پرسش قرار بگیرد و قالیباف بعنوان رقیب بیش از همین کار معمول و شرافتمندانه چه دروغ و دغلی به هاشمی نسبت داده است. بازهم تأکید می کنم قالیباف رقیب انتخاباتی هاشمی است و نه معاون جبهۀ اصلاحات!

6- و نکتۀ آخر اینکه واقعیت امر این است که آمدن هاشمی به صحنه بیشتر از هر کسی بضرر قالیباف تمام شده و خواهد شد. و او تنها کسی است که در نبود هاشمی و با درصد حداقلی از سلامت انتخابات رییس جمهور یازدهم کشور می شد. حالا در این گیر وداری که امید های او برای رسیدن به ریاست جمهوری چنین مورد تهدید واقع شده و دارد از او نیز مثل رضایی یک کاندیدای همیشه بازنده درست می کند؛ حتی دزی از عصبانیت و خارج شدن از جادۀ انصاف طبیعی نیست؟ که من شهادت می دهم قالیباف حتی همین بی اختیار شدن طبیعی و بی انصافی را هم مرتکب نشده است. یا ایراداتش را بخوانید و مستدل و با ادبیات مدرن و همه فهم ومستدل پاسخ بدهید و یا حداقل برای هاشمی این حق را و وظیفه را محفوظ دارید که خودش پاسخ ایرادات قالیباف را رو در رو بدهد و از این طریق نیز بخشی از حقایق روشن شود. مگر هم هاشمی و هم خاتمی و قبلاً هم موسوی و کروبی نگفته اند که از تخریب رقبا پرهیز کنید و منطق را با منطق اگر داریم جواب بدهید. مخلص کلام اینکه اولاً نقد کننده - و نه تخریب گر حتی - باید خودش را بنمایاند ببینیم کارنامۀ خودش کجاست و ثانیاً شناخت حق رقیب اولین درس دموکراسی و زندگی اجتماعی است و ثالثاً جوانمردی شرط اول و آخر ثبت نام در صفوف نیروهای ترقی خواه است و بس. یا...هو

افزوده: برای رفع سوء تفاهم این حرف کلیدی را هم اضافه کنم که "نطق انتخاباتی با در نظر گرفتن مشخصات زمانی و مکانی فقط یک نطق انتخاباتی است و نه بیشتر از آن". نقد افراد باید متوجه عمل و نتیجۀ رفتاری آن ها باشد که خوشبختانه کسی در این مورد حرف شنیدنی نزده است راجع به نفی یا حتی نقطه ضعف های عملکرد قالیباف. اگر بحث مسئولیت مشترک در رژیم نکبت هم باشد کدام یک از ما ایرانی ها از این مسئولیت مشترک مبرا هستیم بویژه چپ های پشیمان اصلاحات و کلمه!

۷۶ نظر:

ناشناس گفت...

شجاعت داشته باش مرد. ما هیچ کدام مصون از اشتباه نیستیم. سایت کلمه با انتشار متن سخنرانی قالیباف (که نوار صوتیش هم پخش شده) نقاب از چهره این فرد بر داشت. کجای این کار تخریب است عزیز من.

ناشناس گفت...

طرف تیشه به ریشه خودش زده همین.گناه کسی نیست...خودت رو اذیت نکن .لکلک

ناشناس گفت...

دلقک جان، قالی باف ممکنه قابلیت هایی داشته باشه ولی در این گیرودار داره نشون میده که شخصیت پایداری نداره و قابل اتکا نیست.

شهریار

ناشناس گفت...

تیمسار یک زنرال وطن پرست مانند شما نباید بخاطر سربازی خاطی فدا شود. آخر اصلا این خاطره از قالیباف چه جایی برای گفتن داشته است؟ شما ابروی خود را به قالیباف گره نزن! او باید حواسش را جمع می کرده و دهانش را نابجا باز نمی کرده است. و تازه این در حالتی است که فرض کنیم او یک دروغ سیاسی گفته است. ولی شخصا با روانشناسی این حرف معتقدم واقعا اینکاره است!

ناشناس گفت...

پشت این قالیباف یک قالیباف وحشتناک پنهان شده است . فقط به دارو دسته اش نگاه کنید . یک از یک چماق بدست تر . فقط نباید گول این خدماتش تو شهرداری و جاهای دیگر را خورد . اگر آب ببیند شناگر ماهری است .

ناشناس گفت...

به نظرم قالیباف باید یاد بگیره کمی سیاست داشته باشه، آخه شما نمیتونی دوتا جمع 180 درجه متفاوت رو همزمان قانع کنی!
در منطق با حرف شما موافقم که قالیباف در هر دو جمع فقط قسمتی از ماجرا (حقیقت) رو تعریف کرد که مورد پسند مخاطبش واقع بشه. و واقعا این نکته جای تأمل داره، که الان قالیباف نباید باشه که جواب پس بده، این معین و لاری هستند و شخص معین بیش از همه که باید در مورد این مسئله روشنگری کنند که با یک داد اجازه تیر در دانشگاه رو امضا کردند؟
ولی قالیباف باید یاد بگیره که کمی بخشش داشته باشه و کمی از رای ها رو از دست بده با سخاوت، و اینطور حرفایی که در ظاهر بشه دو برداشت متفاوت ازش کرد و گاف گرفت نزنه(در عین حالی که منظور خود قالیباف هم همین بوده که هر دو طرف رو خر کنه! تعارف نداریم که، وقتی میگه خودشون به من مجوز دادند، این تلقی میشه که تمام فعل خواستن از جانب اونها بوده، بازی با کلمات نیست که، وقتی بچه های شریف کل قضیه رو نمیدونستن این برداشت رو میکردند). میتونست در هر دو جمع کل قضیه رو تعریف کنه، یا حداقل در میون بسیجیها کاملشو بگه، اونها که حرص نمیخوردن حالا چرا از تیر استفاده نکردی!
کلا به نظرم یکی از نقطه ضعفهای قالیباف این هست که میخواد همه چیز رو کامل به دست بیاره، این کاراکتر در مقام اجرایی شاید خوب باشه مثل شهردار تهران، اما تو سیاست این وسواس و هل زدن همچین مسئله ای رو به وجود میاره.

ناشناس گفت...

تیمسار عزیز، من از اقوام یکی‌ از زخمی‌های جریان ۱۸ تیر هستم. هر وقت یاد روزی که آمد خانه مان و زخمها را دیدم میفتم تمام بدنم هنوز که هنوز است میلرزد. این بنده خدا بچه کارگر هم بود، پدرش با چه بدبختی فرستادش تهران برای درس خواندن. کلی‌ واسه خاتمی هم تبلیغ کرد. بنده خدا چه می‌دانست اصلاح طلب‌ها مجوز کشتار را داده بودند . عجب روزگار عجیبی‌ است. چه موجوداتی بر ما حکومت کردند. درود به شرفت که این مساله را باز کردی. درود به شرفت.

ناشناس گفت...

دلقک عزیز در ضمن قالیباف هم نادون هست که به خاطر یک جمعیت ماکزیمم 10 15 هزار نفری بیسجی لش و لوش(عذر میخوام) میاد راجب یک مسئله ای(قضایای کوی دانشگاه) به این مهمی قمپز در میکنه پیش بسیجی ها بعد اینطوری مثل بمب خبرش همه جا منفجر میشه و به صورت تحریف شده دهن به دهن میچرخه که سال 78 قالیباف اجازه تیر تو دانشگاه رو گرفت. دیگربان رو یک نگاه بندازید. . .

ناشناس گفت...

تیتر دارای تناقض است! کلمه ناجوانمردانه! آنجا که قالیباف می گوید حکم تیراندازی علیه یک مشت دانشجوی غیر مسلح گرفتم ناجوانمردانه نبود این عمل؟اصولا جوانمردی کلمه ای است که مدتهاست از ادبیات سیاسی ایران رخت بر بسته است!

ناشناس گفت...

تیمسار بنظرم وقت خودتان را با این امور متفرقه تلف نفرمایید. مسئله اصلی که باید بدان پرداخته شود" گذرگاه تقلب " است . لشکر آزادی شما بسرداری هاشمی قرار است از گردنه خطرناک تقلب عبور کند. از نظر نظامی چه تمهیدی اندیشیده اید؟ یا اینکه به امان خدا می خواهید لشکر را عبور دهید؟!!

MiM گفت...

و ثالثاً جوانمردی شرط اول و آخر ثبت نام در صفوف نیروهای ترقی خواه است و بس...
یک نوشته‌راه دیگر عالی از شما بود... و سپاس

آیدین گفت...

عزیز اینکه شما طرفدار قالیباف هستی امریست شخصی اما در مفام تحلیلگر و شاید ژورنالیست وظیفه های دیگری هم بر دوش دارید شما گازشو چنان با احساسات گرفتی و از هیچ جیزی هم دریغ نمی کنی برا توجیه افکار خودت اولا قبول و یا عدم قبول حکم تیر منوط به خیلی موارد بوده که می بایست در چهارچوب زمان خودش و با توجه به وزن افراد در نظر گرفته بشه من هنو نوار منتصب به جلسه فوق رو گوش ندادم اما با خاطره خواب هاشمی چه کنیم و اشک ریختن باقر؟؟!!! شما هم چراغ خاموش حرکت نکن تا انتخابات کنار اسم سایت کمپین انتخاباتی قالی باف رو اظافه کن شرافتمندانه تره .....
امید که از این نقد تند ناراحت نشی تحلیلهای خارج از احساساتتو دوست دارم و دنبال می کنم

ناشناس گفت...

دلقک عزیز بحث این نیست که چرا در سرکوب نقش داشته بلکه روایت کردن ایشان ازیک موضوع با دو برداشت متضاد است ایشان میتوانست بگوید مامور به وظیفه بوده است دروغ در هر شکلی از زبان هر کسی ناپسند است .

ناشناس گفت...

دلقک جان ما ملت ذهن حافظه تاریخی ضعیفی داریم و سخت بخشنده والبته راه دیگه ای هم جز این نیست همان طور که ملت رو به هاشمی اورده اند رو به قالیباف هم میارند البته نه در این زمان بلکه در چهار سال اینده اقای قالیباف قمار رو باختن بهتره برن چهار سال بعد بیان

nik گفت...

در رقابت سیاسی هر گونه سوتی گرفتن از رقیب مجاز است. قالیباف هم با حواس جمعی کامل این سوتی را داده که بلکه مهندسی‌ تقلب خامنه‌ای به طرف او بچرخد. میراث احمدی‌نژاد هم فعلا همین که متر و معیار خوبی‌ برای وقاحت بنا نهاده. امیدوارم در این مدت باقی‌ مانده بالاخره یه کارتی جفتکی چیزی رو کند و نمد مالی‌ خامنه‌ای را به هم بریزد

TodayBoy گفت...

تیمسار عزیز. من با تخریب قالیباف شدیدا مخالفم دلیش هم این است که راه برای تندتر از او باز میشود.
سال ۸۴ ما همه همتمان را برای تخریب قالیباف خرج کردیم تا معین رای بیاورد اما نتیجه اش شد احمدی نژاد. قالیباف مدیری نسبتا توانمند و سیاست پیشه ای معتدل است.
اما من معتقد به درستی نوار منتشر شده هستم. قالیباف بیش از آنکه نگران رای باشد نگران طرد شدن از حلقه حزب اللهی ها و بیت آقاست. او در این مقطع بیش از همیشه و غیر ضروری به هاشمی بد میگوید. او برای اثبات وفاداری به آقا ممکن است اعتراف به شکنجه زندانیان سیاسی هم بکند. ایراد از اوست که تند میرود و سایت کلمه البته باید قدری مراعات حال نزار سردار را کند. ولی من از تیمسار نازنین خودم هم انتظار خویشتنداری دارم. ناجوانمردانه خواندن سایت کلمه دور از مهربانی دلقک خوب ماست.
قالیباف را نباید تخریب کرد و البته بیش از آن نباید سایت کلمه را زیر سوال برد. حتی اگر دچار اشتباه شوند. اغماض اینجور جاها معنا دارد.

ناشناس گفت...

بابا دلقک جان تو هم که تو زرد از آب در اومدی. اینم فایل صوتیش: https://soundcloud.com/4ecc24fa-opayq-com/2013-05-16-062624
که نشون میده سایت کلمه هیج آب و تابی نداده و بلکه عین صحبت قالیباف رو نقل کرده. حالا اگه صداقت داری هم از کلمه باید معذرت خواهی کنی و هم دو تا لیچار بار این سردار جنایتکار.
... یا هو

ناشناس گفت...

خب گمون كنم براى شخص شخيص شما اين دو تا گفته ى اين آقا هيچ فرقى نداشته. براى من كه آن چه در جمع دانشجوها گفته بود حتا تشويقم ميكرد كه بهش راي بدم، چون فكر مي كردم كه خودش اصلن مخالف اين كار بوده. اما در مورد بعدي نه فقط ايشون ميگه كه به زور و البته مصرانه اين مجوز رو گرفته كه حتا به بى ادبي خودش هم اعتراف ميكنه ، من اصلن نميفهمم جناب عالي چطور علم حمايت از اين آقا رو بلند كردي

ناشناس گفت...

با سخنان قالیباف روشن شد که در جریان ماجرای 18 تیر و حمله نیروی گارد به خوابگاه دانشجویان, بجای آنکه خاتمی استعفا دهد, شورای امنیت ملی او, به قالیباف حکم تیر دانشجویان را داده است و قالیباف دلش سوخته و اجرا نکرده است!خیانت یکی دو تا نیست و شاخ و دم هم ندارد!

Dalghak.Irani گفت...

سلام و تشکر. با حرف آن عزیزی که گفته سیاست تبلیغاتی قالی باف غلط است و همزمان نمی توان دو جمع متضاد 180 درجه ای را جذب کرد کاملاً موافقم و این ایراد را به قالی باف وارد می دانم. و من خودم سال 84 به این کار گفته ام پروژۀ از"کوره پزخانه تا زعفرانیه" اما باید این را هم در نظر داشت که در ایران سیاست در بستر خودش و نرمال نیست و برای صعود - بهر دلیلی حتی خدمت - باید بند بازی و شعبده بازی کرد. و به این ترتیب حرف آن دیگران را هم که گفته اند قالیباف تند شده یا می شود که حزب اللهی بودن خودش را ثابت کند هم مورد توافق دقیق من هم می شود و است. مشکل من با سایت کلمه در همین جاست که نمی دانند به چه کسی باید پرید. پون کلمه ای ها در 8 سال اصلاحات حتی از چاپ یک عکی با کراوات در نشریات شان ابا داشتند و نفاق می ورزیدند بخاطر مورد غضب قرار نگرفتن و این قصه سر دراز دارد. دفاع من از هیچکس از جمله قالیباف شخصی نیست و من از ارزش ها نمی توانم عبور کنم. زیرا من که نمی خواهم رییس جمهور بشوم. اینجا سیرک یک دلقک است و دلقک یک فرد نابالغ است و بچه حرف دروغ نمی گوید. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

اول دوستانی که انتظار پاسخ من یا دوستان دیگر را دارند ناشناس تنها کامنت ندهند یا حداقل در انتهای کامنت یک نام و کلمه برای شناسایی بدهند. ثانیاً باید توضیح بدهم که ماجرایی که قالیباف می کوید مربوط به سال 82 است و ربطی به 18 تیر نداشته و در موقع اتفاق 18 تیر 78 اصلاً قالیباف فرمانده نبود و بخاطر همان وقایع فرمانده شد. حرف عزیزی که گویا از حاضرین در جلسۀ شریف بوده است درست است و چنین برداشت لحنی از صحبت شریف بر می آید اما دوست من باید به این هم توجه کند که کسی که مخالف تیر و تیراندازی و شورش و بلوا و جنگ و گریز و از این قبیل باشد که پست حساسی مثل رییس پلیس - آن هم کشور متلاطمی مثل ایران - را قبول نمی کند بنابراین شما هم زیادی متوقع گوش کرده ای بحرف قالیباف والا وظیفۀ ذاتی او را انکار شده نمی شنیدی از میان حرف هایش. بازهم تأکید می کنم که در اینجا و در مطلب من عنصر انتقاد کننده هم خیلی مهم است و فقط متمرکز نشوید بر اصل انتقاد. یا...هو

ناشناس گفت...

ناشناس 1 .با سلام و احترم ، نکات ذيل جای تامل دارد:
1. بهر حال انتخاب قاليباف در مقايسه با ديگر کانديداها (در صورت عدم حضور جناب هاشمی) بيشترين شانس را برای اعتدال خواهد داشت.( آقای روحانی ، عارف و غيره کلا محلی از اعراب ندارند)
2. قاليباف در کارنامه خود نشان داده است که سياستمدار قابلی نيست (بدليل همين گافهای متعدد ، چه از عکسهای با لباس خلبانی که در دوره قبل موجب تمسخر گروهی شد ، و چه از بحثهای فعلی و آن گريه مسخرو و غيره) و بيشتر در باب اجرا موفق است.
3. به هر حال تمامی افراديکه در معرض انتخاب قرار دارند ، اعمالی بسيار دهشتناک تر در کارنامه های خود دارند و قطعا برای حضور و حفظ در قدرت خواهند داشت. اما بخشی دروغ پردازان و شعبده بازانی بسيار چيره دست تر از قاليبافند که به سادگی پرونده و افکار خود را به گافی بر ملا کنند.آنچه مهم است ، ملت خسته و نگران جنگ و درگير فقر و فلاکت ، يا بايست به سوی عراق و سوريه شدن پيش برود ، يا چشم اميد به اصلاح، با انتخاب يکی از جمع محدود موجود ببندد. پس شايسته است که مدعيان عقلانيت و اعتدال از تخريب حداقل پتانسيل های موجود بپرهيزند ، تا آن نشود که با جناب هاشمی کردند و تاوانی که خود دادند هزاران بار گرانتز بود از آنچه با ايشان به نادانی و غرور قدرت گذرا کردند...

ژان ژاک روسو گفت...

این نوشته نمونه ای بود از «تلاش مذبوحانه» و غیراخلاقی برای دفاع از یک جنایتکار و اعترافش به جنایت.

Dalghak.Irani گفت...

ضمناً تیتر برای درشت نمایی وتحریک کردن خواننده و جلب توجه است و می تواند بزرگ نما بشود ولی تحریف متن را نکند. لفظ ناجوانمردانه در تیتر من علاوه بر اینکه منظور طبیعی فوق را داشته است به برخی سوتیترها تحریف شده از سوی سایت کلمه هم مربوط بوده.

جملۀ اول سوتیتر بولد شده از سوی کلمه است و متن هم گفته های قالیباف. از کجای متن می توان برداشت کرد که قالیباف گفته موسوی و کروبی و سران فتنه بی عقل و بی دین بوده اند. بویژه بی دین اهانت بزرگی است در ادبیات مذهبی.
**************

من فردی امنیتی هستم؛ سران فتنه بی عقل، بی دین و بی سیاست بودند

در مورد فتنه، من از اول اسم فتنه را به کار بردم. چون به هر حال بنده کار امنیتی و اطلاعاتی کردم و تشخیص می دهم و کارشناس این کار هستم. من در یک جلسه با سطح طبقه بندی بالا گفته ام که شاید بیشترین حرکت را برای جلوگیری از حادثه از شنبه تا ۵ شنبه [بعد از انتخابات] من و سردار سلیمانی با هم انجام دادیم.

همان موقع هم گفتم که جریانات فتنه (سران فتنه اسم مستعار نظام برای آقایان موسوی، کروبی و خاتمی است)، هم ما در عقل آنها، هم در دین و هم در اینکه آدم هایی سیاسی باشند شک داریم. من در مرداد ماه این را گفتم که رفتار اینها نه عقلانی است، نه دینی و نه سیاسی. آقای میرحسین اعتراض داری؟ تو که نخست وزیر این کشور بودی، شما که دم از قانون می زنی. باید از طریق قانون اعتراض کنی. البته ما هم باید به آنها مجوز تجمع می دادیم و فرصت را از فرصت طلبان می گرفتیم. در حالی که اینها می خواهند اوضاع را بهم بزنند.

ناشناس گفت...

انتخابات سه قطبیه: جلیلی، هاشمی، مشایی.
اینا همه اش تلاش مذبوحانه است. بقیه سوخته ها هم یه تقلایی خواهند کرد. مهم اینه که رقابتها که رسماً شروع شد مشایی و هاشمی به هم نپرند که بردش با جلیلیه.

- سرجوخه

میثم گفت...

سرجوخه درست میگه
شورای نگهبان مشایی رو تایید میکنه صرفا برای اینکه با هاشمی درگیر بشه و هم رو خسته کنن و در نهایت جلیلی برنده دعوای اونهاست و اون میشه که نباید.
باقی کاندیدها هم نقش عامل انتحاری بر علیه هاشمی رو ایفا میکنند.

ناشناس گفت...

ey digeh nashod refigh alaraghme inkeh kheyli azat
khosham miyad wali ye ja gofti ke nameh sardaran be
khatami ro chon baghiyeh emza kardan ghalibafam to
rudarbaysi emza kardeh wali inja ghalibaf migeh ke
nameh ro man ba soleimani do tayi neweshtim to ham
ke zir sebili into rad kardi

ناشناس گفت...

bekhod nist akhoondha megan iraniha mesleh goosfandand va faghat ma medoonim chetory anha ra becherounim ,,
bebin che ghashang hamamoun ra gozasht gozashtan sareh kar ke darim raje be ghalibaf ke yek latteh chaghookkesh boodeh ghabl az enghelab jarobahss mekonim ,
afarin bar in akhoondha ke khoob maharo meshnassan

Dalghak.Irani گفت...

زیرکی و روباهی آخوندها را قبول دارم اما نه گوسفندی ایرانیان را. پاسخ توهین شما به قالباف هم این است:
گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند.
درضمن قالیباف در هنگام پیروزی انقلاب یک نوجوان 17 ساله بود. و بدیهی است که بچۀ 17 ساله در هیچ فرهنگ و منطقی لات چاقو کش لقب ندارد. یا...هو

ناشناس گفت...

جمع کن حودتو یارو خودش داره میگه با چوب مزدمو میزده و باز زور مجوز گرفته حالا تو اومدی داری حرف مفت میزنی؟ خجالت هم خوب چیزیه

ناشناس گفت...

عجب سفسطه بازي ناشيانه اي
چيزي كه غبراخلاقي است اين وسط بي شرمي جناب سردار در افتخار كردن به گرفتن حق تيراندازي به دانشجوهاست. "مولفه هاي سياست ورزي" يعني چي فدات شم؟ طرف ميگه من دانشجوها رو مي خواستم لوله كنم! بي شرمانه تر از اين چي مي تونه باشه؟

ناشناس گفت...

قالیباف در هنگام پیروزی انقلاب یک نوجوان 17 ساله بود پور محمدی هم جوان 20 ساله و عضو کمیته مرگ زندان اوین

Dalghak.Irani گفت...

و 20 ساله با 17 ساله سه سال شکلی با محتوای 10 سال بلوغ و استقلال رأی فاصله دارد. پورمحمدی اگر معاون اطلاعات بوده و آخوند قاتل شده اما قالیباف در همان حال جبهه بوده و برای ایران می جنگیده. خلاصه کنم که از سیاستمداران چپ و راست حاضر بر روی صحنۀ امروز و دیروز جمهوری اسلامی قالیباف پاکترین به نسبت معصوم با همۀ سایرین بوده است. برای زدن هر کس باید از نقطه ضعف های موجودش استفاده کرد نه از موهومات. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقك زنگ بزن از بچه هاي شهرداري تهران فقط بپرس قاليباف چطور در قضيه تراكم و خريد و فروش ان كاسبي راه انداخت و كسي جلوي او را نگرفت !! مگه ميشه باقر آدم خوبي باشه !!!
نظر سنجي در شهرداري تهران ٨٠ درصد از كارمندان شهرداري تهران راي منفي دادن به قاليباف
حيف از تو دلقك كه اين دفعه الكي داري خودتو خرج ميكني
تمام كشور اين روزها صحبت از هاشمي هست نه دوستان آقا مجتبي شاهزاده جوان !!

ناشناس گفت...

دلقك زنگ بزن از بچه هاي شهرداري تهران فقط بپرس قاليباف چطور در قضيه تراكم و خريد و فروش ان كاسبي راه انداخت و كسي جلوي او را نگرفت !! مگه ميشه باقر آدم خوبي باشه !!!
نظر سنجي در شهرداري تهران ٨٠ درصد از كارمندان شهرداري تهران راي منفي دادن به قاليباف
حيف از تو دلقك كه اين دفعه الكي داري خودتو خرج ميكني
تمام كشور اين روزها صحبت از هاشمي هست نه دوستان آقا مجتبي شاهزاده جوان !!

ناشناس گفت...

خيلي خري كه ما را خر فرض كردي احمق
فقط هاشمي كه ميتونه منفذ جنبش سبز را باز كنه و از دستش خارج بشه. ما سبز هستيم و دنبال يك سوراخ هستيم تا كار را يكسره كنيم دلقك

Dalghak.Irani گفت...

من یک سربازم. و مبارزه باید شرافتمندانه و جوانمردانه باشد تا پیروزیش ارزش داشته باشد. من فدایی ایرانم و خودم را خرج هیچ سیاستمداری نمی کنم. من از معیارها دفاع می کنم و در حال حاضر با تحلیل شرایط هوادار ریاست جمهوری رفسنجانی هستم. یا...هو

ناشناس گفت...

یک واقعه را با دو ادبیات مورد نیاز مخاطبانش تعریف کرده است؟؟؟؟؟؟؟؟

واقعا به همین سادگی ؟

یک جا میگه من محکم ایستادم و گفتم باید مجوز بدید و امشب هرکی بیاد بیرون خواهرش گاییدست و مجوز گرفتم !

یک جا میگه اون دوم خردادی ها مجوز تیر دادن اما من قبول نکردم !

این یک واقعه با 2 ادبیات است ؟

دست بردار دلقک ! دست بردار

ناشناس گفت...

تیمسار
اول اینکه بچه ترغبه خودش را بکشه ولایت امر باهش نزدیکی نمیکنه چون سید علی از کودتا وی و از اینکه ادم قویی هست ترس داره سید علی ادم بی بخار میخواد بعد هم حیف این سردار که خودش را تا این حد به گدای نکبت زده و بیسواد وبی بصیرتی همانند سید علی فروخته بچه ترغبه از اونهایی هست که بهش بگی برو طرف بیار میره سر میاره وقتی قدرت دست این افراد بیفته یک هیتلر تمتم میشوند اون که سید علی بود گدای گنشه مشهدی که برای یک ابگوشت کافه همت مشهد حاصر به خیلی کارها بود این شد ببین بچه ترغبه چه شود اگر لازم شود سردار روزی هزار هزار میکشه نظامی که سواد داشته باشه عرضه هم داشته باشه دینا را جهنم میکنه هزار برابر از حاجی محمود مخرب تر هست ذهنی که اسلحه و موتور هزار درش باشه چنگ هم دیده باشه خدا فروش هم باشه نوکر دیوانه ایی همانند سید علی هم باشه اجرش با همون سید علی تیمسار اشتباه اساسی نکن از شما با این همه تجربه بعید بعید هست این همه خامی

ناشناس گفت...

از داخل ايران
آقاي دلقك ايراني
آمدن هاشمي باعث شد اصولگرايان بهم بريزند. از همه شديدتر قاليباف.
روانشناسان مي‌گويند رفتاري كه فرد در اوج شادي يا در اوج عصبانيت نشان مي‌دهد، نمود باورهاي عميق اوست. شما در همين واقعه ببينيد قاليباف چگونه با تحريف واقعه خواسته خود را در پيش دو گروه متمايز خوب جلوه بدهد. اين يعني او براحتي حاضر است دروغ بگويد.
در حمله به هاشمي نيز زمين و زمان را به هم دوخته و دلايل واقعا الكي رديف كرده كه بگويد نابساماني الان تقصير هاشمي است
شما كه به فعاليت معمولي ژورناليستي يك سايت لقب ناجوانمردانه مي دهيد، اين را چه مي گوئيد؟
ضمنا ممكن است آواز دهل قاليباف خوش باشد، اما افرادي كه از نزديك در جريان كارهاي او هستند، لقب نمايشي را به اكثر كارهايش مي‌دهند.
به نظر من او تشنه دستيابي به مقام رياست جمهوري است و مانند احمدي نژاد، در اين راه از هيچ كاري فرونخواهد گذاشت

ناشناس گفت...

http://persian.iranhumanrights.org/1392/02/ghalibaf_tape/

ناشناس گفت...

سلام،

این کار قالیباف یعنی‌ ریا، یعنی‌ دروغ، یعنی‌ خیانت به دانشجویان و مردم.

راستی‌ از رسیدن قالیباف به مقام ریاست، به شما هم چیزی میماسه؟؟؟؟؟

ناشناس گفت...

قالیباف احتمالا" به لیست ناقضان حقوق بشر اضافه میشود .وشاید هم جنایت علیه بشریت..پیرو لینک بالا ...عجب حکایتی؟؟؟

ناشناس گفت...

- حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامه ای که نوشته شد، بنده نوشتم. آقای سلیمانی هم بود باهم…کف خیابان وقتی به سمت بیت رهبری راه افتادند، بنده فرمانده نیروی هوایی (سپاه پاسداران) بودم. عکس من روی موتور هزار با چوب هست. با حسین خالقی. واستادم کف خیابون، که کف خیابون اونجا رو جمع کنم. پس نگاه کنید، اون جایی که لازم بشه بیاییم کف خیابون چوب بزنیم، جزو چوب زناییم، افتخارمون هم هست….. اونجا می زدیم جلوشون رو می گرفتیم….از اون روز ما اون جایی که لازم بوده چوب بزنیم، کف خیابون چوب می زدیم. نگاه نکردیم من سردار فرمانده نیروی هوایی ام، تو رو چه به کف خیابون؟…

- من در جلسه شورای امنیت کشور محکم دعوا کردم و حرف های بسیار تندی زدم و شان جلسه را رعایت نکردم و گفتم که امشب هرکس بخواهد بیاید تو کوی و بخواهد این کارها را انجام بدهد، من به عنوان فرمانده ناجا، له شون می کنم و جمعشان می کنم. این عزیز جعفری شاهد است. حرف بقیه این بود که اگر نیروی انتظامی می خواهد وارد کوی دانشگاه شود باید مجوز شورای امنیت کشور را داشته باشد و مدیران دانشگاه این اجازه را بدهند. آقای معین و ظریفیان در آن جلسه بودند و با من مخالف بودند. من در آن جلسه با برخوردی که انجام دادم مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور گرفتم.

- شهرداری یک نهادعمومی غیردولتی است یک دستگاه امنیتی نیست ولی وقتی عملکرددستگاه های مختلف رو بعد از فتنه بررسی کردند ارزیابی کردند، شهرداری تهران در زمره پنج دستگاه امنیتی و انتظامی کشور که کار می کردند، بین آنها شهرداری دستگاه سوم شد. نه بین دستگاه های دولتی و بقیه دوایر بودند. پس نشان می دهد که شهرداری وسط میدان بوده و کارش را در طراز کارهای امنیتی انجام می داده.

Dalghak.Irani گفت...

نه به خود شخص من هیچ چیز نمی ماسد. اما بعد:
این لینک ها و این حرف ها و این واکنش ها را که من هم دیده ام و همه اش حرف است و حدیث. سیاست در واقعیت اتفاق می افتد و البته مقایسه همواره نسبی است. بفرمائید عملاً در 12 سال مسئولیت قالیباف در اجتماعی ترین نهادهای روی زمین (نیروی انتظامی و شهرداری) چه اتفاقی افتاده است. اگر ساکن تهران هستید از طرف من هم از زیبایی ها و اتوبان ها و گلکاری ها و پردیس های سینمایی پایتخت تان لذت ببرید. و مطمئن باشید که آن سایت حقوق بشری خودش را سبک کرده و محال قطعی است که حتی ادعای آن ها را یکبار از رویش هم بخوانند اتحادیۀ اروپا. مگر دنیا بهمین کشکی است. یا...هو

ناشناس گفت...

کمپين بين المللی حقوق بشر درايران از جامعه بين المللی خواست که محمدباقرقاليباف، شهردار تهران را به خاطر نقش گسترده در نقض حقوق بشر به سياهه ناقضان حقوق بشر اضافه کند.

ناشناس گفت...

تیمسار ! گفتید:
"اول دوستانی که انتظار پاسخ من یا دوستان دیگر را دارند ناشناس تنها کامنت ندهند یا حداقل در انتهای کامنت یک نام و کلمه برای شناسایی بدهند."
این نقطه ضعف بزرگ وبلاگ شماست و نه تقصیر خوانندگان و کامنت گذاران. سیستم پاسخ گویی وبلاگ شما خیلی قدیمی است. به ورد پرس نگاه کنید . وقتی شما یک کامنت می گزارید می توانید فورا هر اسمی را انتخاب کنید و بعد هم اگر کسی به شما جواب داد فورا جواب او برای ایمیل شما ارسال می شودو شما مجددا پاسخ می دهید. یک فکری به حال این کامنت ها که برخی از آنها فوق العاده با ارزش هستند بکنید.
نا شناس یک میلیون و خرده ای!

ناشناس گفت...

دلقك جان،
در هر كمپين انتخاباتى طرفين سعى ميكنند نكته منفى رو پيدا كنند و شروع به بزرگنمايي كنند، در هر كجا كه انتخابات برگزار ميشود راستى ها طرفداران پرو پا قرص خودشون رو دارند به همون نسبت جناح چپ و جناح ميانه رو و راى اونها هميشه به سمت جناح خودشونه ، احزاب وجناحهاى مختلف هميشه به دنبال اكثريت بدون تصميم ( un decided) هستند .اشتباه قالى باف اين بود كه بدون تشخيص اين مساله به دنبال راى دو گروه كاملا مخالف هم با روايت دوگانه يك داستان رفته. و اين بزركترين گاف تبليغاتى است. حالا جناح مخالف كاملا از اين موضوع بهره تبليغاتى كرده و مثل بازى انتخاباتى در همه جاى دنيا شروع به تخريب نماينده رقيب كرده. نا جوانمردانه يا اخلاقى بودن اين موضوع هم اصلا اهميتى ندارد چه بسا اين روش در آزاد ترين كشورهاى دنيا هم اتفاق مى افتد.
البته به دوستان هم بايد گوشزد كرد كه در همه جاى دنيا هم دلقكهاى سيرك به طرفين دعوا گوشزد ميكنند كه بازى عادلانه كنيد و اين به معنى طرفدارى از اين وآن نيست بلكه طرفدارى از ايده ال سيرك است ، اما متاسفانه در همه كشورها راى بى تصميمها را از طريق معكوس ترساندن از حريف رقيب بدست مياورند و اين آرزوى بازى جوانمردانه دلقكها در هيچ جاى دنيا محقق نشده.
با ارادت ، افشين

امير گفت...

سرباز سلام
از شما اين انتظار نميرفت فريب اين دزدها را بخوريد ، فقط من شاهد يك پرونده بودم كه خود سردار تهران را ناجور چاپيد و ٣٠ ميليارد گيرش اومد ميخواي خصوصي بگم تا به سردار بگو با ايميل
حواست باشد كه بسيار آدم كثيف از لحاظ مالي هست و شهرداري تهران را ملك شخصي خود ميداند و اگر بر كشور حاكم شود باند دوستان مشهدي و اصفهاني قاليباف كشور را درو ميكنند ، فقط يه امتياز نسبت به محمود دارد كه اقتصاد را رونق ميدهد تا كاسبي خودش و انصارش هم رونق بگيرد. تك خور نيست ! بر عكس محمود
اما محمود خدمت بزرگي كرد كه پرده ها را كنار زد و مردم ايران آينده ممنون و شكرگزار محمود خواهند بود و قليباف ميخواهد دوباره پرده ها به جاي اصلي بندازد فقط هاشمي تو اين موقعيت ميتونه دري باز كند

ناشناس گفت...

سلام دلقك عزيز
چرا رييس جمهوري كه بيست ميليون راي داشت ، صداش در نيامد در ١٨ تير ؟ اقايان وزراء اصلاح طلب چرا با توپ و تشر قاليباف ، جا زدن و مجوز را صادر كردند ؟ انها خيلي ادعا داشتند در بين دانشگاهيان پايگاه دارند ، پس چرا هيچ دفاعي نكردند از حاميان خود ؟
هر فرمانده ديگري هم جاي قاليباف بود ، همين كار را مي كرد ، براي اينكه متهم به بي لياقتي و بي عرضگي نشود ، دانشجويان هم كار خود را انجام دادند و به خاطر دفاع از عقايد خود ، به مبارزه پرداختند و هزينه انرا هم دادند ، ولي سوال اصلي اينجاست به نظرم ، چرا اقايان اصلاح طلب كه در تمام اين سالها صحبت از دفاع از حقوق شهروندي و دموكراسي و جامعه مدني مي كنند و در مواقعي در مقابل افكار عمومي ژست اپوزيسيون نظام را مي گيرند ( البته براي عوام فريبي ، درست مثل احمدي نژاد ) ،
در مقابل قاليباف ايستادگي نكردند ، و اعتراضي هم نشنيديم حتي پس از چند ماه از سركوب كوي دانشگاه !
قاليباف راي سازماندهي شده بيت را مي خواهد ، و براي جلب نظر خامنه اي ، خود را انقلابيه دو اتشه معرفي مي كند ، در حاليكه اصلا اينجور نيست و بشتر منطقي ست تا انقلابيه بي كله .
از كوزه همان تراود كه در اوست ، خاتمي ، هاشمي ، قاليباف ، و ديگراني كه در سيستم مشغول به كار هستند ، سر و ته يك كرباسند ، ما مردم بايد به سمت ادمهايي مايل باشيم كه بيشتر عاقل باشند ، نه مثل خامنه اي احمق ، انقلابي .
حكومت جمهوري اسلامي دست هر كدام از گروهها باشد ، در مقابل مردم خواهند ايستاد و سركوب برقرار خواهد بود
ما مردم نبايد به اين شيادان دل ببنديم ، اگر قصد راي دادن داريم كسي را انتخاب كنيم كه واقع گرا باشد و تحت تاثير خواسته هاي مردم قرار گرفته باشد ، تا روزي كه از اين انقلاب نكبت و انقلابيون متوهم ان نجات پيدا كنيم ، به ارامي و مرور زمان البته .
پاينده باشيد ، ليث

Dalghak.Irani گفت...

من فرمایش خانم نیک و برخی دیگر از دوستان را که گاف گیری از حریف در انتخابات و بزرگنمایی آن را امری پذیرفته شده و رایج در تمام دنیا می دانند را هم می دانم و هم قبول دارم. منتها مشکل این است که من سیاست در ایران را شبیه هیچ کجا و بویژه کشورهای دموکراتیک یا حداقل دارای حزب های شناسنامه دار نمی دانم و نیست. در ایران همه باید ریا کاری کنند از خائن تا خادم و تقیه مذهبی جزءلاینفک سیاست است و الا تو حذف می شوی و وقتی حذف شدی چه خائن باشی چه خادم منشاء اثری نمی توانی باشی و مثل همین دوستان کلمه ای باید دریوزگی مارا به بازی بگیرید بکنی. مگر غیر از این است که خود اصلاح طلبان ودر رأسشان کلمه ای ها مکنونات قلبی خودشان را چه سلبی و چه ایجابی بروز نمی دهند که بتوانند وارد چرخۀ قدرت شده و آنگاه اهداف شان را جلو ببرند. این تاکتیک لازمۀ حیات سیاسی در ایران است و همانقدر که اصلاح طلبان مذهبی استفاده کرده و می کنند باید این درک را داشته باشند که دیگری هم از چنین تاکتیکی استفاده کند بویژه که جنس آن ریاکار اجباری از جنس خادم و یا بهتر از بقیه باشد. یا...هو

ناشناس گفت...

سلام و ارادت

تبریک رفیق، پنجاه و اندی کامنت، شاهکار است، سرت شلوغ شده ها

عمو دلار

Fareevar گفت...

دلقک جان پس شما با تئوری ماکیاولی که هدف وسیله را توجیه میکند معتقدید. برای رسیدن به هدفتان از هر دروغ و تزویر و ریا استفاده می کنید. اگر اینگونه است فرق شما با این آخوندها چیست؟ اخلاق و شرف را چه میشود؟ آیا انسانیت اینست؟ تا زمانی که در بر این پاشنه میچرخد اوضاع کشورمان نه تنها بهتر نخواهد شد بلکه رو به انحطاط بیشتر خواهد رفت.

Dalghak.Irani گفت...

جناب مهران اتفاقاً درست می فرمائید من هم معتقد نباشم چاره ای جز پذیرش فلسفۀ ماکیاول عزیز و دردانه نیستیم بویژه که کشور ما متأسفانه قطعاً در زمانۀ ظهور ماکیاول گیرافتاده و ما خودفریبی می کنیم که خودمان را در قرن 21 میلادی حاضر می دانیم. اضافه کنم که نوار کامل قالیباف را گوش کردم و متأسفم که خیلی ضعیف و روبنایی ازش دفاع کرده ام. زیرا قالیباف حتی در همین جلسه هم کمترین نفاق و ریا را بکار برده است. او که دریک جلسۀ محاکمۀ ایدئولوژیک طالبانیسم حاضر شده با قوت از معیارهای عقلانی سیاسی اش دفاع کرده و کمترین عقب نشینی از شخصیت پاک و درست اندیش خودش نکرده است. این ماجرای کلمه هم فرمایشات سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است و با قالیباف تضاد سیاسی و قدرت دارند و برای تخریب او دست به تحریف محتوای کلی حرف های او زده است. لطفاً کسانی که خیلی احساساتی می شوند و هیجانی و سطحی هستند و فقط دشنام دادن بلدند یکبار هم شده کل حرف های قالیباف در این جلسه را گوش کنند و با تطبیق حرف های او با مدرنیسم و اصلاحات لازم برای کشور بکنند تا ببینند که اینطور نیست که هرکس که از رادیکالیسم حذفی چپ ارتدکس مارکسیستی دهۀ 60 به رادیکالیسم حذفی چپ های پشیمان در دهۀ 70 و 80 تغییر ماهیت دادند خودشان هم خیلی علیه السلام نبودند و نیستند که امروز شما را سرکار بگذارند و وادارتان بکنند که آنان را مرجع تقلید سیاسی خودتان قرار بدهید. و هنوز هم می گویم که قالیباف در مقابل همه و از جمله چپ های حذفی مجاهدین انقلاب پاکتر و در حد معصوم بوده و است و تا کنون دستش به حذف ونابودی هیچ نیرویی اعم از لیبرال و راست و چپ آلوده نشده است. در حالیکه همان گردانندگان پیدا و پنهان سایت هایی مثل کلمه دست هایی آلوده به بسیاری از امور دهۀ 60 دارند. یا...هو

ارد گفت...

جناب تیمسار سلام
دفاع شما از قالیباف یاداور دفاع 16 سال پیش زیباکلام از هاشمی است البته سال ها طول کشید تا جامعه به این درک برسد که هاشمی یکی از سرمایه های مهم برای توسعه ی ایران است، راجع به قالیباف هم لابد چند سالی زمان لازم است

Dalghak.Irani گفت...

اُرُد عزیز. بدون ادعای خاص برای خودم اما درست می گویی و اگر قالیباف بسوزد همه در آینده حسرتش را خواهند خورد. من اگر در شرایط عادی بودیم قطعاً بین کاندیدای اصلاح طلبان و قالیباف باز هم مثل 84 به قالیباف رأی می دادم. اما چون شرایط خیلی ویژه است و باید سد استراتژی خامنه ای شکسته شود تا مدیران بتوانند کار کنند ترجیح دادم از هاشمی طرفداری کنم با آرزوی صداقت در عمل. قبلاً هم گفته ام امیدورام هاشمی اگر پیروز شد قالیباف را در بهترین و مهمترین پست کابینه اش معاون اولی یا وزارت کشور استفاده کرده و در سال 96 او را جایگزین خودش بکند در ریاست جمهوری. البته اولویت با تغییر رژیم به حکومت عرفی است. منظورم بزمانی است که جمهوری اسلامی همین باشد که فعلاً هست. یا...هو

آیدین گفت...

سلام مجدد
اینکه میگید هاشمی از قالیباف استفاده کنه منهم تا چند وقت پیش موافق این بودم اما با توجه به عقیده و باور قالیباف به مسئله ولایت آیا فکر می کنید این همکاری عملی خواهد بود؟

Dalghak.Irani گفت...

نام گذاری ها و عنوان دادن ها در ایران امروز هیچکدام اصالت ندارد و یک نوع بازی با کلمات است. قالیباف مدیر لایق و سیاستمداری دهاست که با همۀ وجودش خواستار اعتلای کشورش است و برای خدمت کردن به شیطان هم دست می دهد و نباید با انگ ولایی یا غیر ولایی مدیران لایق را از مناصب کلیدی دور کنیم. خب آره هزاران و ده ها هزاران ایرانی همطراز و بهتر از قالیباف هم در ایرانیان داخل و خارج است اما وقتی امکان ورود به جرگۀ تصمیم سازان و تصمیم گیران را ندارند باید از بهترین های موجود استفاده کنیم تا توسعه اتفاق بیفتد و جامعه فرصت تنفس و پرداختن به سیاست کلان را که تعیین "جگونه حکومت شویم" است را پیدا کنند. در جامعۀ فعلی ایران سیاست زدگی بر سیاست چیره است و محرومیت ها و سختی ها و عقب ماندگی ها و بیکاری و نبودن تولید و فقر مزمن امکان هر نوع اثر کذاری مردم را سلب کرده است چون ملت فقط بفکر حفظ کلاه خودش و برداشتن کلاه بغل دستی اش است تا نا امنی ناشی از بی ثباتی و عقب ماندگی توأمان را درمان کند. مطلقاً

آیدین گفت...

در مورد لفاظی این روزها باهاتون موافقم اما باید این مورد رو هم در نظر بگیریم که تغیر جامعه امروز ایران دارای سقفی محدود و متاسفانه وابسته به نوک حرم (حکومت) هست برای تغیر لذا پرهیز از هرگونه ریسک حداقل در این شرایط بنفع ملت و ایران خواهد بود

ناشناس گفت...

قالیباف محاکمه خواهد شد

ارد گفت...

در تائید ایده های شما باید عرض کنم با یک نگاه به خاورمیانه و کردهای سوریه، ترکیه و البته عراق و با توجه به موضع اسرائیل در مورد ایران در حال حاضر حمایت از هاشمی تنها راه جلوگیری یا حداقل به تاخیر انداختن جنگ و تجزیه ی ایران مادر مرده است. امیدوارم مردم این بزنگاه تاریخی و درک کنند.
البته تیم هاشمی در روزهای
آینده برای جلب نظر مردم با برنامه های مثل انفجار یک بمب خبری مبنی بر حمایت همه جانبه ی رهبران در حصر جنبش سبز چند میلیون رای به سبد هاشمی خواهد ریخت.
آمین

ناشناس گفت...

هرچي غار نشين بود كشيدي بيرون از لونه. Tea

ناشناس گفت...

اول در جواب خواست شما که گفتین یک نام برای خودتون دست و پا کنید اگر پی جواب هستید - که من در این کامنت نیستم- از این به بعد با نام "سه چرخه" کامنت خواهم گذاشت، و برای اینکه سابقه ای برای خودم دست و پا کنم بگم که سه چرخه هم اوست که نوشته شما رو نصفه کاره می خوند و کامنت میگذاشت و باعث کدورت خاطر میشد و اینکه در این پست شما هم، جوابتون راجب دو جمع متضاد 180 درجه ای رو کامل متوجه نشدم گو اینکه انتقاد خودم رو هم گنگ میدونم، که آیا اون دو جمع در باطن هم 180 درجه با هم تفاوت دارند یا خیر اصولا، مگر هر دو پیشرفت کشور رو نمیخواند حالا اون زیر پرچم ولایت اون یکی از طریق مدرنیته، واسه قالیباف هم این قسمت تفاوت اصلا شاید معنی نداشته باشه و فرعیات رو به دلخواه اونها براشون تعریف میکنه.

یک چیز راجب ما ایرانیها هست که جاهایی خیلی خودسر و مستقل به رای خویش میشیم و جاهایی هم خیلی گوسفند وار دنبال کسی راه میافتیم، همیشه شخصیت قالیباف برای من مجهول بوده، این حرفاش راجب کوی رو هم که خوندم کلی از اون شاکی شدم که این مرتیکه به هر ذلتی تن در میده واسه یک پست، چون واقعا حس میکردم دیگه داره خودش رو خیلی خشن نشون میده. ولی خب از اون بدم اومد و همه جا بدش رو گفتم. حالا راجب اون قسمت شخصیت ایرانیها برسیم که خوشحالم خرق عادت کردم، گفتم ببین من به بینش این دلقک اعتماد دارم، خیلی جاها خیلی مسائل رو خیلی بهتر و عمیق تر از دیگران دیده و به ایده های من خیلی نزدیک تر بوده -دیگه آدم میترسه از لغت "نظر" استفاده کنه، سید علی علاوه بر سرمایه های ما این لغت نازنین که نه، عربی بود در هر صورت رو هم سوزوند- و همونطور که گفتم قبلا خیلی کامل تر و پخته تر. دیدم واقعا بیاید در مورد قالیباف به کارنامه این بشر نگاه کنیم، نه به حرفای اون، قالیباف همونی هست که در اوج شلوغی های 88 اومد به کانال 2 و دمش گرم داغ این رو به دل حیدری گذاشت که یکبار از لفظ فتنه استفاده بکنه، و اون شب من چقدر حال کردم باهاش، و باز هم به یاد بیارید قالیباف اولین نفری بود که گفت 25 خرداد طبق کارشناسی ما 3 میلیون آدم تو خیابون بودند، و اینکه ما میدونیم که در سال 82 هیچ تیری در دانشگاه شلیک نشده، و دوستانی که میگن دکون راه انداخته در شهرداری من خودم خبر دارم که مثلا از بانک صادرات طالقانی 40 میلیارد برای ساختن یک ساختمان چند طبقه گرفته ولی خب شما ببینید در عوض پروژهایی که اجرا میکنه تو تهران. و مدیریتش هم بر پلیس مشخص هست.

و شما دلقک عزیز کاش این جمله کلیدی که در کامنتی گذاشتی وسط متنت میذاشتی، شاید حجب و حیا ما ایرانی ها جلومونو میگیره که بریم سر اصل مطلب و همه چیز رو پله پله بیان میکنیم. حالا این جمله که به نظر من میشد به جای کل متنت گذاشت و به جای کل کامنت ها در جواب دوستان چی هست:

" قالیباف مدیر لایق و سیاستمداری دهاست که با همۀ وجودش خواستار اعتلای کشورش است و برای خدمت کردن به شیطان هم دست می دهد".
ادامه داره . . .

ناشناس گفت...

و به نظرم هیچ چیز بهتر از این در توصیف محمد باقر قالیباف نمیشه بیان کرد.
اما،به قول شما این اما مهمه، با این جمله که سیاستمداری دهاست مشکل دارم: اینکه خامنه ای هم در هر صورت کمی باهوش هست(به خاطر ترسو بودنش البته به نظرم) و این "حتی با شیطان دست دادن" قالیباف رو خونده از 8 سال پیش و به نظر من به همین خاطر هست هیچ وقت دلش با قالیباف صاف نمیشه سر اون جمله ای که گفت در سال 84 که من رضا شاه اسلامی هستم و از اون به بعد خامنه ای این خصوصیت اون رو فهمید که باقر برای کشورش (زیاد هم احساسی نکنیم قضیه رو کمی به خاطر جاه طلبی های البته پاک خودش) با شیطان هم دست میده چه برسه به نایبش روی زمین. و اینکه حالا خود قالیباف هم به نظر این مسئله رو فهمیده!! این هست که دیگه داره گندشو درمیاره که بگه واقعا دل در گرو رهبر داره، اما از اون جهت سخنگوش طوری القا میکنه که حرفای شریفش مبنای درستی داره، کمی ضد و نقیض هست اینها!!!

این کل شرایط قالیباف هست از نظر من ، اینکه اون چه استراتژی ای داره و در این قضیه بد آورده یا گرفتار شیطنت بی بی سی و کلمه شده رو نمیدونم. کلمه رو به خاطر ندارم تحلیلشو ولی بی بی سی رو دیدم و مطمئن بودم همون لحظه که خودم هم در جبهه شاکیان قالیباف بودم، که فرناز قاضی زاده کمتر و اون کارشناسشون بیشتر سعی در القای مطلبی اغراق آمیز داشتند با چشم پوشی واضح از خیلی از جملات قالیباف که خودشون پخش کردند. و حتی خشمم از قالیباف بعد از شنیدن گزارش بی بی سی کمتر هم شد چون دیدم دارن شلوغش میکنن.

و این رو هم در ادامه اول حرفم که گفتم از نظر قالیباف احتمالا جمع شریف و بسیجیها هر دو دنبال یک مسئله هستند اضافه کنم، که توسعه اقتصادی و مهمتر توسعه سیاسی به طور قطع در امتداد اهدافی که قالیباف دنبال اونها هستن لاجرم محقق خواهند شد. اینه که براش فرقی نمیکنه زیاد آرمانهای مقطعی تندروهای چپ و راست، و ککش نمیگزه که هر دو جماعت رو راضی کمثل الحمار بفرسته خونه(احتمالا، چون این اولین تحلیل که نه برآوردی هست که دارم راجب این شخص بیان میکنم، تحلیل همون یک جمله شماست به نظرم:-))

سه چرخه.

ناشناس گفت...

مشکل و اختلاف مخالفان و موافقان اینجا است که هر دو هاشمی را دوست ندارند! هر دو به عملکرد ها و نامردی های او آگاهند ! هر دو به دزدی های کلان او اعتراض دارند! ولی باید یک شطرنج باز باشیم که دغدغه موافقان را بفهمیم. شرکت در انتخابات با فرض تقلب کلا بی معناست ولی وقتی پای هاشمی در میان می اید قضیه یک کم فرق می کند. موافقان امیدوارند که اگر هاشمی تایید شد و اگر توانست از سد تقلب عبور کند ! آنگاه ما سپری از خامنه ای ساخته ایم از جنس خودش! رای ما نه از حب علی که از بغض معاویه است! از طرف دیگر دورنمای براندازی و جنگ , آنچنان سیاه و رعب آور است که قیافه کوسه برایمان سخت مهربان می نماید. نکته مهم اینجاست که باید برای هر دو دسته تحریم کنندگان و مخالفان تحریم احترام قائل شویم هر دو درست می گویند و هر دو دغدغه ایران را دارند . شاید بخاطر ندانم کاری خامنه ای ما نیز به تحریم کنندگان بپیوندیم اگر هاشمی حذف شود
یک مشت پول خرد!

چایی شیرین! گفت...

هیچ کس توان و پتانسیل زمان خاتمی را دو باره ندارد حتی شخص خاتمی. آن یک فرصت بی نظیر تاریخی بود که به بدترین شکل از بین رفت . وضعیت آن قدر وخیم شده که حتی اگر خامنه ای هم الان بخواهد برگردد و اصلاحات کند باز محدودیت های اساسی او را ناکار خواهد کرد.کسی هم از هاشمی توقع اصلاحات آنچنانی ندارد او ذاتا آدم نامردی است! تنها حسن این قضیه" از این ستون تا آن ستون فرج است" است.حتما خوانده اید که در زمان قدیم یک نفر را می خواستند اعدام کنند و او را بردند پای یک ستون تا سرش را با شمشیر قطع کنند. وقتی پای ستون رسیدند او گفت من را پای این ستون اعدام نکنید و بی زحمت پای آن ستون این کار را بکنید! گفتند آخر چه فرقی دارد؟ گفت از این ستون تا آن ستون فرج است. بهرجهت او را بلند کردند و بردند پای آن ستون در همین موقع پیک خلیفه رسید که اعدامش نکنید! حال در این فرصت زمانی که مردم ایران از وجود جنازه سیاسی هاشمی در ریاست جمهوری بدست می اورند خیلی اتفاق ها می تواند بیافتد. فرضا یکی بمیرد و مه نور فشاند و سگ عو عو کند! از طرف دیگر تن سپردن به براندازی برای کشوری که از نهاد های دموکراتیک و از ان مهمتر فرهنگ مناسبات دموکراتیک بی بهره است تن آدم را می لرزاند. چنگیز گفته بود هر قانونی بهتر از بی قانونی است. اگر خدای ناکرده شیرازه حکومت مرکزی ایران بر هم بخورد و نیروی جایگزین نباشد و این اپوزیسیون متفرق که حتی یک تشکیلات کوچک متحد را با هم نمی تواند اداره کند وضعیت مردم چه خواهد شد؟

چایی شیرین! گفت...

بسیار اتفاق افتاده که شما مشغول بازی شطرنج هستید و همه چیز خود را باخته اید و حریف با اطمینان 100 در صد بسمت مات کردن شما گام بر می دارد. در این حالت مربیان شطرنج تسلیم را توصیه نمی کنند! چرا که مکررا پیش آمده که حریف یک اشتباه کرده و فرضا شما وزیرش را گرفته اید و ورق برگشته و شما پیروز شده اید! باید تا آخرین دقایق و آخرین مهره بازی کرد. هاشمی آخرین مهره است!

ناشناس گفت...

امان از آن روزی که تیمسار چشمش یکی را بگیرد! نمی دانم شاید هم با قالیباف در سربازی هم خدمت بوده اند و شبها یک شب بخواب باهم نگهبانی می داده اند که اینجور از او دفاع می کند؟ تیمسار دوستت داریم ولو با قالیباف باشی!

ناشناس گفت...

من مدتهاست که بیشتر می خوانم تا بنویسم و مدتی است نوشته های شما را دنبال می کنم. بسیاری می نویسند و گروهی از آنان که می نویسند داعیه تحلیل دارند ولی به باور من تحلیل حقیقی نه آلوده کردن حقیقت به قوه پندار و باور شخصی که تلاشی صادقانه برای درک و بیان صادقانه حقیقت است. خوانندگان یک تحلیل نیز در پایان دوگروه اند .... کسانی که در یک تحلیل تاییدی بر آنچه خود می اندیشند جستجو می کنند و اگر آنرا یافتند زبان به تحسین و تمجید می گشایند و اگر نیافتند در دشنام کوتاهی نمی ورزند و گروه دوم آنان اند که درک حقیقت را آنگونه که هست بر آنچه که خود می اندیشند مقدم می دارند و می توانند از نوشته ای که با محتوای آن مخالف اند بیاموزند و حتی با بخشی از آنچه با کلیت آن مخالف اند موافق باشند. زیستن در دنیای سیاه و سفید و زندانی کردن خود در آسایش حس ساده شیفتگی و انزجارآسان است و به همین دلیل است که اکثریت متوسط آن را بر می گزیند ولی در دنیای خاکستری و حقیقی، قضاوت دشوار است و با اطمینان سخن گفتن دشوارتر و گریزی از یادگیرنده بودن برای همه عمر نیست. همه این را گفتم تا بگویم همیشه از شیوه تحلیل شما لذت برده ام و از این نوشته شما در رابطه با سرداری که سودای ریاست جمهوری دارد بیش از همه و همیشه. ترکیب صداقت و شهامت یادگیرندگی،توان تعلق قضاوت ، ذهنی فلسفی در ساختاربندی و تبیین آنچه درک شده و صراحت و شهامت بیان آنچه غالبا خوشایند ذهن قطبی و ساده خواه اکثریت نیست هدیه ای نادر است که از بابت داشتن آن به شما تبریک می گویم فارغ از موافق و یا مخالف بودن با نظرات شما. یقینا من تنها خواننده خاموش شما نیستم که از دیدن زاویه ای متفاوت در نوشته شما بیش از تصدیق نظر شخصی خود لذت می برم و می آموزم و بر این باورم که هر نوشته شما برای خود شما هم کشف و جستجویی تازه است و آشکارا در نوشته های شما حس کرده ام که نوشتن برای شما بیش از روشی برای بیان خود روشی برای تحقیق و کشف است و کاش هم وطنان بیشتری چون شما از زوایای گوناگون و مخال با من و شما و متناقض با یکدیگر ولی صادقانه و رها از شیفتگی و انزجار نور بر حقیقت جامعه امروزمان می انداختند تا گذار از جامعه ای تحت سلطه احساس گرایی به جامعه ای خرد گرا و یادگیرنده سرعت بیشتری میافت. سپاس و .... یاهو

شهروند گفت...

سلام دلقك عزيز
ظاهرا كمر همت را بسته ايد تا خامنه اي را در خلق حماسه سياسي ياري كنيد !
در مطالب خود هميشه راي به ممكنات مي دهيد و مردم را دعوت به منطق و واقعيات مي كنيد ، بسيار خوب ، ولي بر چه اساسي پيش فرض خود را بر سلامت انتخابات مي گذاريد ؟ چه تضميني وجود دارد كه اگر بين كانديداهاي تاييد شده حكومت ، مردم راي به يكي دادند ، راي او خوانده شود و مثل سال ٨٨- خامنه اي لگدي به ميز انتخابات نزند و ان را بر كشد ، كه خود خواهد ، نه ملت ؟
كجاي رفتار حاكمان ، منطق و شعور يافتيد كه زندگي خواهان ( به تعبير خودتان ) را دعوت به رفتار عقلاني با ايشان مي كنيد ؟
پاينده باشيد

Dalghak.Irani گفت...

شهروند عزیز.
عمل ما چه در حوزۀ زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی معمولاً با سؤال "من و ما چکار می خواهیم یا می توانیم انجام بدهیم شروع می شود" و نه با سؤال "رقیب ما چکار می تواند و خواهد کرد" . اگر راه ما تنها راه ممکن نباشد آنوقت می رویم به سراغ رقیب و مانع و نحوۀ بازی او و راه خودمان را حک و اصلاح یا عوض می کنیم. اما اگر راه تحمیل شده یا انتخابی ما منحصر باشد در همان یک راه دیگر اصلاً سراغ رقیب و مانع نمی رویم که بیشتر بترسیم چون ناچار از بازی هستیم و شق دومی ممکن نیست. مگر اینکه زندگی را تعطیل کنیم و دست بخودکشی بزنیم.
در مورد انتخابات پیش رو اگر هم اوضاع به تیرگی فوق باشد ما چاره ای جز مشارکت در بازی نداریم. اما خوشبختانه به هزار و یک دلیل و از جمله بخاطر دست اوردهای مثبت جنبش سبز خامنه ای اگر هم قصد تقلب داشته باشد دستش باز نیست که می توان شکاف های بین هیئت حاکمه از مجری گرفته تا ناظر را هم به آن اضافه کرد. تازه نهایتاً اگر همان شد که بقول شما در 88 شد بازهم این ما نیستیم که ضرر می کنیم بلکه خسارت رژیم بیشتر خواهد بود. آن خونهای پاک و جان های پاک تسلیم شده در جریان جنبش سبز البته هم برای خانواده ها و هم برای خودشان بسیار خسارت بزرگی است اما برای سعادت نهایی مردم هدیه ای از فداکاری و ایثار است. و چاره ای جز از فداکاری و افت و خیز نیست و باید جلو رفت فعال و نه با انفعال! یا...هو

دیمیتری گفت...

نا امیدم کردی دلقک, تو و دفاع از سرکار قالیباف بدنام مخترع گشت ارشاد و یگان امداد؟ عجبا

ناشناس گفت...

تیمسار جان با این استراتژی خامی که برای مقابله با تقلب اتخاذ کرده ای فاتحه لشگرت را بخوان و از حالا آنها را شکست خورده بدان! فکر می کنی به همین سادگی خامنه ای از تقلب منصرف می شود؟

امير علي گفت...

تيمسار گير دادي به قاليباف فعلا !!! باقر بره تو كار چاپلوسي آقا بهتره ، يه مشت دزد را دورش تو شهرداري تهران جمع كرده و قصد داره اموال ملت را چپاول كنه ، كسي كه با افتخار ميگه من له ميكنم و مادر كسي كه بياد تو خيابان .... اين فرد فقط تف بايد تو صورتش بندازي و لعنت به روح اجدادش بفرستي ، خودت را حروم اين حرومزاده نكن برادر ، تو بايد با اصلاح طلبان درد كشيده و هزينه داده هماهنگ باشي برادر ، تاجزاده و بهزاد نبوي و غيره تو زندان هستن و منتظر اتحاد ما هستن و اين شكاف را قبول ندارن. قاليباف يك بار در رفع حصر و حمايت از مردم ما حرف نزد و فقط تملق اغا را كرد تو اين مدت

آیدین گفت...

سلام مجدد
مطلبی که می خوام بیان کنم در حد فرضیست صرفا نظر شخصیه اگه قبول کنیم که قالیباف هم به اندازه ما سواد سیاسی داره و نه بیشتر و این را هم بپذیریم که انصافا کارنامه کاریه مثبتی هم داره و با توجه به بد اخلاقی هایی که مخصوصا در این چند ماهه اخیر در رده های بالای مسئولین شاهد آن هستیم از قبیل ظبط صدا و تصویر این را هم اظافه کنم تا قبل این سخنرانی تنها شخصی که از لحاظ جذب آرای مردمی و مقبولیت می توانست رقیب هاشمی باشد و شاید هنوز هم هست قالیباق بود پس چطور قالیباف چنین اشتباهی رو با علم به این که از محبوبیت خود کاسته و خودکشی سیاسی خواهد بود دست به چنین کاری میزنه؟اویی که سابقه کار امنیتی نیز داشته؟؟؟؟؟ایا نمی توان این احتمال را داد که این سخنرانی از طرفی به نفع هاشمی و از طرف دیگر به شدت به ضرر خامنه ای خواهد بود چرا که کاندیدایی که بتواند در مقابل هاشمی بگذارد را دیگر نخواهد داشت و نیاز به تقلبی دیگر دارد که اگر این فرضیه درست باشد مرحبا به سردار

ناشناس گفت...

قالیباف مهره سوخته فقیه شنیع است نه مردم...
خوب یادم است در سال 84 دور دوم با ناخشنودی جام زهر را سر کشیدم و به اکبر رای دادم چون او را کمتر بد از احمقی نژاد یافتم.....
ام الان موازنه عوض شده(برای من)خط کشی نیروهای نهجمهوری اسلامی براس من صف بندی آنها در سال 88 است...اکبر در موقعیتی که میتوانست سکوت کند و کنج گرم و نرم خود را حفظ کند سکوت نکرد.
منظورم این است که رفتار مهره ها در سال 88 بعد از آن میتواند قطب نمایی باشد برای قایق هایی که نمیخواهندبه ساحل ولی فقیه(فقیه شنیع)بروند.
قالیباف 8 سال در بندر انتظار کشیدولی باز بازی خورد از ولی اش و اگر مهره سوخته شود مسوولش "نا"ناخدای ولایت است نه مردم.